درس ایستادگی در سامرا؛ رهبری فراتر از میلهها و دیوارها

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، میلاد یازدهمین پیشوای شیعیان، حضرت امام حسن عسکری(ع) نه فقط یک جشن مذهبی؛ بلکه یادآور فصلی استثنایی از تاریخ سیاسی تشیّع است؛ فصل ایستادگی در حصر و مدیریت جنبش در اوج نظارت حکومت.
زندگی کوتاه اما پربار امام عسکری(ع) در سامرا، پایتخت نظامی و مرکز دستگاه خلافت عباسی، نمادی از چالشی بزرگ برای یک رهبر مذهبی بود. اگر ائمه پیشین از مدینه تا بغداد، درجات مختلفی از آزادی عمل را تجربه کرده بودند؛ اما امام حسن عسکری(ع) عملاً یک «رهبر زندانی» بودند که هر روز و هر لحظه تحت شدیدترین چشمهای جاسوسی دستگاه خلافت قرار داشتند.
هدف عباسیان از این حصر، روشن و صریح بود. منحل کردن تدریجی تشکیلات شیعه و قطع ارتباط امام با بدنه جامعه. آنها میدانستند که این امام، آخرین حلقه از زنجیره حضور آشکار است و پس از او، عصر غیبت آغاز خواهد شد. از این رو، خلیفه تلاش میکرد تا پیش از آن، شیعه را به یک جریان منزوی و از هم گسیخته تبدیل کند.
از طرفی سامرا نیز یک شهر عادی نبود؛ یک پادگان نظامی بود که امام در میان سربازخانهها و مقامات حکومتی، زندگی میکردند. این نظارت ها نه تنها بر رفت و آمدها؛ بلکه بر ارتباطات مالی، نامهنگاریها و حتی روابط خانوادگی ایشان اعمال میشد. امام عسکری(ع) در ظاهر، فرصت حضور عمومی نداشت؛ اما در باطن، جبهه مقاومت شیعه در پشت همین دیوارها، فعالتر از همیشه بود.
درس مقاومت امام عسکری(ع) در این شرایط، سه راهبرد حیاتی را به ما میآموزد.
۱. فعالسازی شبکه وکالت
مهمترین ابزار امام برای مبارزه با حصر، تقویت شبکه وکلا و نمایندگان در اقصی نقاط جهان اسلام بود. این شبکه، همچون یک سیستم عصبی مرکزی، دستورات، احکام و کمکهای مالی(حقوق شرعیه) را از دورترین نقاط به مرکز میرساند و پیامهای امام را به سرعت منتقل میکرد.
ایشان با تکیه بر این تشکیلات پنهان، ثابت کردند که اقتدار رهبری به آزادی فیزیکی وابسته نیست؛ بلکه به قدرت سازماندهی و نفوذ معنوی در قلبها بستگی دارد. در واقع، امام عسکری(ع) از ابزارهای حکومتی عباسیان برای خفقان، به بهترین وجه ممکن استفاده کردند و آنها را به ابزاری برای تثبیت تشکیلات خود تبدیل کردند.
۲. تدبیر و اصل تقیه (سپر سیاسی)
تقیه در دوران ایشان نه یک عقبنشینی اعتقادی؛ بلکه یک سپر سیاسی برای حفظ بقای تشکیلات بود. امام در تعاملات رسمی با دربار و در انظار عمومی با نهایت هوشمندی عمل میکرد تا کوچکترین بهانهای به دست دشمنان ندهند.
این رفتار هوشمندانه نشان میدهد که در مبارزات سیاسی و اعتقادی، گاهی سکوت، دیپلماسی و حفظ ظاهر، قویتر از تقابل مستقیم است. این تاکتیک نه تنها جان امام را حفظ کرد؛ بلکه امکان رشد فکری شیعه را در زیر سطح جامعه فراهم ساخت.
۳. آمادهسازی برای غیبت (آیندهنگری راهبردی)
شاید بزرگ ترین عمل مقاومت امام حسن عسکری(ع)، آمادگی برای بزرگ ترین تحول تاریخ تشیع، یعنی غیبت بود؛ چراکه ایشان میدانستند که پس از او، ارتباط مستقیم قطع خواهد شد. لذا با کاهش تدریجی ارتباطات، معرفی نمایندگان مورد اعتماد و تأکید بر مرجعیت فکری، جامعه را به نوعی به سمت و سوی خوداتکایی فکری و اعتقادی سوق دادند.
این راهبرد، بالاترین سطح آیندهنگری سیاسی است؛ یعنی یک رهبر در سختترین شرایط به جای تمرکز برحفظ وضع موجود، برای حفظ بقای جنبش در فردای بدون حضور فیزیکی، برنامهریزی میکند.
میراث ایستاده
میلاد امام حسن عسکری (ع) بهانه ای شد برای یادآوری این پیام امام حسن عسکری(ع) که «ایستادگی در شدیدترین فشارها، نه یک انتخاب؛ بلکه یک راهبرد بقاست.»
در جهانی که امپراتوریهای رسانهای و قدرتهای سیاسی، تلاش میکنند تا صدای مقاومت و آموزه های اسلامی را خفه کنند و ایدئولوژیهای اصیل اسلام و انقلاب اسلامی ایران را در انزوا قرار دهند، سیره امام عسکری(ع) راهگشا است.
ایشان به ما آموختند که اگر قدرت در دستان دشمن باشد، میتوان با تکیه بر شبکهسازی هوشمند، سازماندهی محکم و ثبات قدم اعتقادی، حتی از درون حصر نیز بر تمامیت یک مکتب نظارت و آن را برای قرنها حفظ کرد.
درس سامرا، درس رهبریِ نامرئی است؛ رهبری که فراتر از میلهها و دیوارها، در قلب شبکهای از وکلا و دلهای میلیونها شیعه، پرچم مقاومت را همچنان برافراشته نگه داشت.
سعید چراغی