بررسی «عرف» در جهان پلتفرمی در نشست مشترک حوزوی و دانشگاهی
 
 		 		 			به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، جلسه هماندیشی با موضوع «فقه و بافتار اجتماعی عرف» در سالن معاونت فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده، مؤسس مرکز موضوع شناسی، حجتالاسلام بیات، رئیس مرکز موضوع شناسی و دکتر نصرتی، معاون فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر نصرتی، معاون فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به اهمیت موضوع هماندیشیهای فرهنگی و اجتماعی تأکید کرد: حضور فعال دانشجویان و پژوهشگران در این جلسات گامی مؤثر در پیشبرد مباحث علمی و فرهنگی است.
دکتر نصرتی با اشاره به اهداف اصلی این سلسله نشستها، بیان داشت: هدف اساسی از برگزاری این هماندیشیها، سیاستگذاری مؤثر در حوزه فرهنگی-اجتماعی و ارتقاء سطح دانش و آگاهی در میان مجموعههای علمی و پژوهشی است.
وی تأکید کرد: چنین نشستهایی میتواند نقش مهمی در توسعه و فهم جامعتری از مسائل اجتماعی و فقهی ایفا کند و زمینهساز تحولات مثبت در این حوزهها شود.
اهمیت تداوم و استمرار این نشستها
معاون فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت تداوم این نشستها اشاره و خاطرنشان کرد: امیدواریم چنین جلساتی بهطور منظم ادامه یابد تا مباحث و مسائل مختلف از زوایای گوناگون بررسی و تحلیل شوند. استمرار این هماندیشیها میتواند به ارتقای سطح تعاملات علمی و فرهنگی میان دانشگاهها و نهادهای مختلف اجتماعی کمک کند.
خروجیهای چندسطحی هماندیشیها
در ادامه، دکتر نصرتی به خروجیهای چندسطحی این هماندیشیها اشاره و بیان کرد: نتایج بهدستآمده از این نشستها میتواند در سطوح مختلفی از جمله در فرهنگسازی عمومی از طریق رسانهها، ارائه برنامههای تخصصی به سیاستگذاران، و حتی در سطح دانشگاه برای برنامهریزیهای کلان فرهنگی و اجتماعی به کار گرفته شود.
وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: اهداف این نشستها باید در راستای ارتقای کیفیت برنامهریزیهای فرهنگی و اجتماعی باشد و برگزاری چنین هماندیشیهایی میتواند به عنوان یک ابزار مهم در سیاستگذاریهای آینده بهکار گرفته شود.
پلتفرمی شدن ارتباطات اجتماعی و تحول در عرفهای جدید
در ادامه این نشست دکتر بیچرانلو، متخصص حوزه ارتباطات، به بررسی پدیده «پلتفرمی شدن ارتباطات اجتماعی» و تأثیر آن بر نگرش به عرف در جامعه پرداخت.
وی در این ارائه بر نقش مهم فناوریهای نوین در شکلگیری عرفهای جدید و چگونگی تغییر آنها در بسترهای پلتفرمی تأکید کرد و افزود: این تحلیل از منظر علم ارتباطات و نه فقه صورت میگیرد.
سیر تحول جامعه از رسانهای شدن تا پلتفرمی شدن
دکتر بیچرانلو با اشاره به روند تاریخی تحولات در جامعه، نخستین دوره را «جامعه رسانهای شده» معرفی و بیان کرد: در این دوره، رسانههای یکسویه مانند رادیو و تلویزیون به عنوان اصلیترین ابزارهای شکلدهنده افکار عمومی عمل میکردند. سپس با ظهور اینترنت، جامعه وارد دوران «جامعه شبکهای» شد، جایی که ارتباطات چندسویه و شبکههای اجتماعی اهمیت یافتند.
وی ادامه داد: این تغییرات در نهایت به عصر کنونی یعنی «جامعه پلتفرمی» رسید که در آن سکوهای ارتباطی همچون اینستاگرام، تیکتاک، یوتیوب و... نه تنها ابزارهایی برای ارتباط، بلکه به زیستبوم اصلی تعاملات اجتماعی تبدیل شدهاند.
این استاد دانشگاه در توضیح فرآیند «پلتفرمی شدن» گفت: این واژه که بهطور خاص به پذیرش انسانی، فرهنگی و اجتماعی فناوریها اشاره دارد، این زیستبوم جدید، جهانی و بدون مرز است. در این فضا، حتی نوجوان ایرانی در تیکتاک با یک زیستبوم محلی مواجه نیست، بلکه در یک فضای جهانیشده به تعامل میپردازد. این امر پیامدهای عمیقی در شکلگیری عرفهای جدید دارد.
پلتفرمی شدن و شکلگیری زبان و ابزارهای جدید
دکتر بیچرانلو در ادامه به دو وجه تحول عرف در جامعه پلتفرمی پرداخت و گفت: اولین وجه، تحول فنی و زبانی است که در آن زبان و ابزارهای بیانی جدیدی در فضای پلتفرمی شکل گرفته است.
وی اضافه کرد: در همین راستا، ابزارهای بیانی غیرکلامی مانند ایموجیها، استیکرها و بهویژه «میمها» به یک زبان کامل و مستقل تبدیل شدهاند که در آن حتی دو نوجوان میتوانند ساعتها تنها با استفاده از میمها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
این پژوهشگر دانشگاهی گفت: علاوه بر این، سازوکارهای فنی که در ظاهر بیضرر به نظر میرسند، مانند بلاک کردن، میوت کردن یا ریپورت کردن، در فضای آنلاین ممکن است معانی اجتماعی خاصی پیدا کنند و به عنوان نشانههایی از توهین، بیاحترامی یا تضییع حقوق تعبیر شوند.
تغییرات فرهنگی و هنجاری در دوران پلتفرمی
وی گفت: دومین وجه تحول عرف در جامعه پلتفرمی تغییرات فرهنگی و هنجاری است. به عنوان مثال، یکی از مهمترین تغییرات در این زمینه، تحول مفهوم «حریم خصوصی» است. در گذشته، حریم خصوصی محدود به مکانهای فیزیکی نظیر خانه بود، اما در دوران پلتفرمی، این مفهوم به یک «حریم ارتباطی» در فضای مجازی تبدیل شده است که شامل دسترسی به صفحات شخصی، پیامها و ارتباطات آنلاین افراد میشود.
این استاد دانشگاه همچنین به شکلگیری معیارهای جدید در جامعه اشاره کرد و گفت: مسائلی مانند اجازه برای ضبط و بازنشر ویدئو از مراسمها یا مالکیت دادهها در گروههای تلگرامی، همچنان مفاهیمی هستند که عرف مشخصی برای آنها وجود ندارد و در حال شکلگیری است.
نسل Z و هویت سایبری، تأثیر فضای مجازی بر نگرشهای اجتماعی
وی با اشاره به تأثیر فضای مجازی بر هویت نسل جدید (نسل Z) گفت: نظریه «سایبورگ»، به این نکته اشاره دارد که برخلاف گذشته که فناوری امتداد انسان بود، برای این نسل، جامعه واقعی خود را نه در دنیای فیزیکی، بلکه در فضای مجازی میبینند. این نسل که بخش عمدهای از هویت و تجربیات خود را در این زیستبوم دیجیتال کسب کرده است، نگرشهای متفاوتی نسبت به مفاهیم اجتماعی و فرهنگی مانند حجاب، رابطه با نامحرم و آداب اجتماعی دارد. به عبارت دیگر، هویت آنها «ترکیبی» (Hybrid) و «سایبری» است.
استفاده از رسالههای دکتری و ارشد برای پژوهشهای نوین
در ادامه این جلسه خانم دکتر انوری معاونت پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از ظرفیتهای همکاری پژوهشی و آموزشی خبر داد و گفت: امکان همکاری با اساتید حوزوی به عنوان مشاور و تشکیل تیمهای پژوهشی و بهرهگیری از منابع تحقیقاتی وجود دارد.
وی ضمن استقبال از مباحث مطرحشده، به تشریح ظرفیتهای عملی و زمینههای همکاری این دانشکده در عرصههای مختلف پژوهشی و آموزشی پرداخت و خاطرنشان کرد: دانشکده علوم اجتماعی با توجه به ظرفیتهای موجود، آمادگی کامل برای همکاری در پروژههای پژوهشی را دارد. از جمله این ظرفیتها، استفاده از رسالههای دکتری و ارشد است که میتوانیم موضوعات جدید و بهروز مانند هویت فردی را در قالب پایاننامهها و رسالههای دانشجویی تعریف کنیم.
معاونت پژوهشی دانشکده همچنین بر اهمیت همکاریهای بین دانشگاهی تأکید کرده و افزود: در راستای تقویت ارتباطات علمی، امکان حضور اساتید حوزوی به عنوان مشاور در رسالههای دانشگاهی و بالعکس نیز وجود دارد. این همکاریها میتواند به غنای علمی پروژهها و تحقیقات افزوده و نتایج بهمراتب بهتری به همراه داشته باشد.
در پایان، دکتر انوری پیشنهاد کرد: برای پیشبرد پروژههای پژوهشی در این زمینهها، تیمهای تحقیقاتی مشترک تشکیل شود و از ظرفیت منابع پژوهشی اساتید برای تأمین منابع مالی و پشتیبانی پروژهها استفاده گردد. این همکاریها میتواند به تحقق اهداف علمی و پژوهشی کمک شایانی کند و موجب توسعه تحقیقات بینرشتهای در حوزههای مختلف اجتماعی و پزشکی شود.
جایگاه عرف در هندسه معارف اسلامی
حجتالاسلام و المسلمین فلاحزاده، موسس این مرکز و از اساتید برجسته فقه در جلسه هماندیشی که با موضوع «فقه و بافتار اجتماعی عرف» در سالن معاونت فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، به بررسی جایگاه «عرف» در معارف اسلامی پرداخت و گفت: این مفهوم باید در چارچوب شناسایی تحولات موضوعات فقهی مورد توجه قرار گیرد. این بحث از منظر معارف اسلامی و بر اساس اصول فقهی و قرآنی است.
مقدمه: سعادت و عمل صالح
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده سخنان خود را با اشاره به هدف نهایی انسان که رسیدن به «حیات طیبه» یا زندگی سعادتمندانه است، آغاز کرد و گفت: در قرآن کریم، رسیدن به سعادت انسانی تنها از طریق ایمان و عمل صالح محقق میشود.
وی در ادامه افزود: عمل صالح دو شرط اساسی دارد: نخست، انجام کار بر اساس اصول علمی برای آبادانی دنیا و دوم، انجام کار بر اساس موازین شرعی برای آبادانی آخرت.
اهمیت شناخت موضوع در فقه
این پژوهشگر حوزوی در ادامه به اهمیت «موضوعشناسی» در فقه پرداخت و گفت: حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد از حل مسائل فقهی به شناخت دقیق موضوعات بستگی دارد. به نظر بنده موضوعشناسی اساسساز اجتهاد است و بدون آن، بسیاری از مسائل دینی قابل حل نیستند.
چالشهای تعریف عرف در فقه
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده به چالشهای موجود در تعریف دقیق «عرف» پرداخت و با اشاره به پیچیدگی و تنوع تعاریف عرف، گفت: این واژه در لغت به حدود ۱۲ معنا قابل تفسیر است و در میان فقها نیز بین ۵ تا ۶ نظر متفاوت در مورد آن وجود دارد. شناخت دقیق این مفهوم در فقه ضروری است، چرا که بر پایه آن میتوان به تطبیق احکام اسلامی در شرایط مختلف اجتماعی و زمانی پرداخت.
جایگاه عرف در فقه
این استاد حوزه علمیه با اشاره به تفکیک میان «حکم» و «موضوع» توضیح داد: احکام الهی ثابت و دائمی هستند، اما موضوعاتی که این احکام بر آنها اعمال میشوند میتوانند در گذر زمان تغییر کنند.
ثبات احکام و تغییر موضوعات
وی در این رابطه اظهار داشت: احکام الهی همچنان ثابت میمانند (مانند حلال و حرام) اما تغییرات در موضوعات باعث میشود که فقه بتواند به شکل پویا به مسائل جدید پاسخ دهد.
وی تأکید کرد: وظیفه عرف در جامعه، شناسایی این تحولات در موضوعات است. این بدان معناست که با تغییر موضوع، ممکن است حکم آن نیز تغییر کند، اما اصل حکم شرعی ثابت باقی میماند. برای جایگاه عرف در تطبیق احکام، میتوان به دو مثال اشاره کرد. مثال اول در خصوص شطرنج است.
وی با اشاره به فتوای امام خمینی(ره) درباره شطرنج که در فرض عدم برد و باخت حلال اعلام شده بود، توضیح داد: این فتوای به معنای تغییر حکم «قمار» نبود، بلکه به دلیل تغییر نگاه عرف به شطرنج از یک ابزار قمار به یک وسیله ورزشی است که حکم آن تغییر کرده است.
وی گفت: مثال دوم زینت ظاهری است، در برخی قبایل، حلقه در بینی ممکن است به عنوان زینت تلقی شود، اما در جوامع دیگر همین عمل ممکن است زشت و ناپسند شمرده شود. در اینجا، حکم «زینت» ثابت است، اما تشخیص مصداق آن به عرف و فرهنگ هر جامعه بستگی دارد.
همافزایی دین و علم برای تطبیق احکام بر موضوعات جدید
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده در پایان سخنان خود به این نکته مهم اشاره کرد و گفت: جایگاه عرف در هندسه معارف اسلامی در مرحله «موضوعشناسی» قرار دارد. برای تطبیق احکام ثابت بر موضوعات متغیر و نوپدید دنیای امروز، همکاری نزدیک میان نهاد دین (برای تبیین حکم) و نهاد علم (برای شناخت دقیق موضوعات) یک ضرورت انکارناپذیر است.
لزوم تعریف نظام مسائل برای همکاری مؤثر حوزه و دانشگاه
در ادامه این نشست حجتالاسلام بیات، رئیس مرکز موضوع شناسی در سخنانی تاکید کرد: نقطه تلاقی اصلی حوزه و دانشگاه، «موضوعشناسی» است و این دو نهاد علمی باید همکاری خود را بر مبنای این حوزه تخصصی بنا کنند. بهطور ویژه، «موضوعات عرفی فقه» باید محلی برای همافزایی و تعامل مؤثر بین حوزههای علمیه و دانشگاهها باشد.
ضرورت تعریف دقیق «نظام مسائل» برای جلوگیری از کلیگویی
وی همچنین بر لزوم تعریف یک «نظام مسائل» دقیق تاکید کرد و گفت: برای جلوگیری از کلیگوییها و برگزاری جلسات بینتیجه، ضروری است که مشخص شود هر طرف دقیقاً به دنبال پاسخ به چه سؤالاتی است. بدون این تعریف دقیق، همکاریهای مشترک نمیتواند به نتایج مطلوبی منتهی شود.
حجتالاسلام بیات افزود: علاوه بر این، برخی از ابهامات و مباحث مرتبط با تعریف، قیود و انواع عرف باید ابتدا در درون حوزه علمیه به نتیجه برسد. تنها در این صورت است که حوزه میتواند با آمادگی کامل وارد تعاملات علمی و پژوهشی با دانشگاهها شود و همکاریهای میان این دو نهاد علمی به ثمر بنشیند.