۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۵
کد خبر: ۷۹۸۰۶۱

روش و دیدگاه‌های علمی آیت‌الله‌ سیستانی

روش و دیدگاه‌های علمی آیت‌الله‌ سیستانی
خراسان - نشست علمی با عنوان فرصت‌های پژوهشی، روش و دیدگاه‌های علمی آیت‌الله‌ سید علی حسینی سیستانی دام‌ظلّه؛ از مبانی تا کاربست‌ها به همت دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان، در نشست علمی روش و دیدگاههای علمی آیتالله سیستانی که با معرفی مجموعه تقریرات اصول فقه این مرجع عالیقدر همراه بود، آیتالله شیخ محمد مروارید، استاد درس خارج و عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان، در سخنانی به تبیین خاطرات و مشاهدات خود از تلاشهای علمی برادر بزرگوارشان  آیتالله حاج مهدی مروارید در نجف اشرف پرداخت.

استاد محمد مروارید در سخنان خود با اشاره به ارتباط علمی و همحجره بودن با برادرانشان در نجف، گفت: در دوران اقامت یکسالهام در نجف، همراه ایشان بودم و از درس کفایه ایشان بهره میبردم. آن روزها شاهد بودم که ایشان پس از حضور در درس آیتاللهالعظمی سیستانی دامظلّه، ساعتها مشغول نوشتن و بررسی دقیق نکات درسی  و مبانی آیت الله سیستانی بودند.

وی ادامه داد: در آن زمان که پنجاه سال از آن گذشته، محیط طلبگی نجف پر از نشاط علمی بود، اما کمتر طلبهای را میدیدم که با آن جدیت در تحقیق و مطالعه وقت صرف کند. در مدرسه آیتالله بروجردی، دو نفر را میشناختم که عملاً تمام وجود خود را وقف پژوهش کرده بودند؛ یکی حاج مهدی آقا و دیگری آقای سید علیرضا حائری، داماد آیتالله مشکینی رحمهاللهعلیه. این دو نفر افزون بر وجه معنوی و تهجّد، در تحقیق و دقت علمی زبانزد بودند.

استاد محمد  مروارید با اشاره به آثار علمی برجایمانده از آن دوره، گفت: اگر تلاشهای حاج مهدی در آن سالها نبود، مجموعه آثار ارزشمندی که اکنون در قالب تقریرات درس اصول منتشر شده و انشاءالله تکمیل می شود، هرگز شکل نمیگرفت. این نوشتهها با قلم خود ایشان، به عربی فصیح و روان و با سبکی خوانا و علمی تدوین شدهاند.

عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان ارزش و جایگاه این آثار را بلندمدت دانست و تصریح کرد: اهمیت تحقیقات آیتاللهالعظمی سیستانی دامظلّه شاید امروز بهطور کامل آشکار نباشد، اما در سالهای آینده قدر این آثار بیشتر شناخته خواهد شد. در دورانی که امکانات علمی بسیار محدود بود، ایشان با اتکا بر دقت و حافظه قوی خود، به بررسی یکایک روایات و اخبار میپرداختند و در این زمینه مهارت ویژهای داشتند.

وی در پایان با اشاره به ویژگی ممتاز آیتاللهالعظمی سیستانی در نظم علمی گفت: ایشان افزون بر عمق تحقیق، در تنظیم و ترتیب مطالب اصولی نمونهاند. من کتابهای زیادی را در اصول مطالعه کردهام، اما از حیث نظم، انسجام و دقت علمی، آیتالله سیستانی در جایگاه نخست قرار دارند. روش پژوهش ایشان در تلفیق ساختار منطقی با تحلیل فقهی، تحقیقی است که تا کنون نظیری برای آن دیده نشده است. که به عنوان نمونه میتوان به مباحث عمیق و دشوار تزاحم و تعارض در جلد اول کتاب المنهج فی علم الاصول مراجعه کرد و غنای علمی  در کنار ساختار منظم بحث مشاهده نمود.

افقهای تحقیقاتی نوین

در ادامه نشست حجتالاسلام و المسلمین دکتر مرتضی نوروزی، استاد دروس سطح عالی حوزه علمیه خراسان، به تبیین ظرفیتهای پژوهشی موجود در دو جلد تقریرات منتشرشده از مباحث اصولی آیتاللهالعظمی سیستانی پرداخت و در سخنانی تفصیلی، افقهای تحقیقاتی تازهای را برای پژوهشگران حوزه و دانشگاه ترسیم کرد.

وی در آغاز سخنان خود با تأکید بر جنبه کاربردی تقریرات اصول آیتاللهالعظمی سیستانی گفت: مرور دقیق این دو جلد منتشرشده، نشان میدهد که میتوان دهها عنوان پژوهشی برای رسالههای حوزوی و دانشگاهی  استخراج کرد؛ زیرا این آثار نهتنها در حوزه فقه بلکه در تمامی علوم اسلامی که مبتنی بر کتاب و سنت هستند، قابلیت کاربرد دارند.

استاد نوروزی با بیان مقدمهای درباره ماهیت پژوهشی علم اصول افزود: دانش اصول فقه یکدست نیست و بخشی از مسائل آن صرفاً در علم فقه کاربرد دارد؛ اما برخی مباحث اصولی در همه شاخههای علوم اسلامی، از تفسیر و کلام تا اخلاق، اقتصاد و روانشناسی اسلامی، قابل استفادهاند. به ویژه مبحث تعارض ادله و تعادل و تراجیح از جمله فنونی است که به پژوهشگر قدرت جمع میان دو روایت در هر زمینهای ـ فقهی، تفسیری، اخلاقی یا اعتقادی ـ میدهد.

وی با اشاره به جایگاه برجسته آیتاللهالعظمی سیستانی در میان اصولیان معاصر خاطرنشان کرد: «از دوران شیخ انصاری و آخوند خراسانی تا محقق نائینی و آیتالله خویی، مباحث بسیاری در زمینه تعادل و تراجیح نگاشته شده، اما در مقایسه میان این آثار و تقریرات آیتالله سیستانی، خطوط نو و افقهای تازهای دیده میشود که کمتر در آثار دیگر به چشم میخورد.»

حجتالاسلام نوروزی در بخش نخست گفتار خویش به یکی از نقاط قوت این تقریرات اشاره کرد و گفت: در مباحث حکومت و نظارت دلیل حاکم بر دلیل محکوم، آیتالله سیستانی تحلیلی جدید ارائه کرده و بهجای تقسیم چهارگانه معروف میان اصولیان، شش قسم حکومت را تصویر و تببین نمودهاند. این گونه ورود دقیق به بحث که هم در تقریرات تعادل و تراجیح و هم در تقریرات لا ضرر ایشان وجود دارد، خود بهتنهایی میتواند موضوع یک پژوهش مستقل باشد؛ یعنی بررسی اقسام حکومت و کیفیت نظارت در نگاه آیتالله سیستانی و مقایسه آن با آرای سایر اصولیون.»

وی در ادامه به دومین محور پژوهشی اشاره کرد و توضیح داد: یکی از مباحث نوآورانه ایشان درباره مدلولهای التزامی کلام و نسبت آنها با ظهورات است. آیتالله سیستانی با تکیه بر نظریه محقق نائینی، میان مدلول التزامی بیّن به معنای الأخص و لوازم کلام تفکیک میکنند و با طرح مفهوم میثاق عقلائی بیان میدارند که متکلم، حتی نسبت به لوازم غیر بیّن کلام خود نیز اخذ میشود. این دیدگاه، میتواند آثار مهمی در تحلیل فقهی و حدیثی داشته باشد؛ مثلاً در بررسی دشوار جمله «من وَحَّدَ اللهَ قبل عنکم» از زیارت جامعه کبیره، اگر عکس نقیض آن را بپذیریم، نتایج کلامی کاملاً جدیدی مطرح خواهد شد. چنین بحثی در سطح رساله دکتری حوزه یا دانشگاه قابل پیگیری است.

استاد نوروزی به نوآوری سوم اشاره کرد و گفت: آیتاللهالعظمی سیستانی در بحث منشأ اختلاف حدیث، دیدگاه تازهای عرضه کردهاند. ایشان معتقدند که در بسیاری از موارد، اگر فقیه به منشأ اختلاف احادیث توجه کند، اصل تعارض میان روایات منتفی میشود و نیازی به اعمال قواعد ترجیح نیست. در این زمینه، آیتالله سیستانی با استناد به میراث علمی سه مدرسه بزرگ یعنی نجف، قم و خراسان، تحلیلی جامع از عوامل اختلاف احادیث، از جمله کتمان حکم واقعی توسط اهل بیت علیهمالسلام، ارائه کردهاند.

وی افزود: این بحث با تحلیل دقیق مفاهیم توریه و معاریض ادامه مییابد و ایشان روایات مربوط به این موضوع را به دو طایفه تقسیم کردهاند؛ روایاتی با تصریح به وقوع توریه و روایاتی که توریه در آن با قرائن قابل کشف است. سپس روشهای کشف توریه و معاریض در کلام معصومان را مرحلهبهمرحله توضیح میدهند و به این نتیجه میرسند که شناخت وجود توریه در یکی از دو روایت متعارض، میتواند تعارض را بهطور کامل برطرف کند.

استاد نوروزی بیان داشت : در آغاز، محور مباحثه ما تقریرات مرحوم هاشمی گلپایگانی بود که در آن از نکات اصولی و رجالی ایشان استفاده میکردیم، اما از زمان انتشار این تقریر جدید، با مقایسه آن با تقریر پیشین، روشن شد که حجم کار علمی و دقت در تنظیم مطالب در تقریر جدید، بسیار بیشتر و عمیقتر است. لذا از امسال به بعد، همین تقریر را محور مطالعات تطبیقی و مباحثههای پژوهشی خود قرار دادهایم.

استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان در پایان ضمن قدردانی از زحمات آیتالله شیخ مهدی  مروارید و تیم تحقیقاتی موسسه به سوی اجتهاد  گفت: این آثار که به همت گروه علمی تحت اشراف آیتالله  حاج شیخ مهدی مروارید منتشر شده، راه تازهای را در پژوهشهای اصولی گشوده است. پیشنهاد من به اساتید دانشگاه و حوزه در مقاطع عالی این است که در تدریس مباحث تعادل و تراجیح، به این تقریرات جدید مراجعه کنند؛ زیرا افقهای ناب و بکری را پیش روی پژوهشگران قرار میدهد.

جایگاه علمی آیت الله سیستانی و ظرفیت های پژوهشی

حجتالاسلام سید مسعود مرتضوی، محقق اثر و استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان، به بیان تحلیلها و دیدگاههای خود پیرامون جایگاه علمی و ظرفیتهای پژوهشی مباحث اصولی آیتاللهالعظمی سیستانی پرداخت.

وی در نخستین محور به تبیین جامعیت علمی آیتاللهالعظمی سیستانی پرداخت و تأکید کرد: ایشان توانستهاند میان سه مکتب بزرگ فکری شیعه، یعنی مکتب قم (آیتالله بروجردی)، مکتب مشهد (مرحوم میرزا مهدی اصفهانی)، و مکتب نجف (آیتاللهالعظمی خویی و شیخ حسین حلی) جمع کنند. این تلفیق تنها در سطح نظری نیست بلکه در سرتاسر کتاب المنهج فی علم الأصول به صورت کاربستمحور مشاهده میشود؛ کاری دشوار که نشاندهنده عمق و تسلط ایشان بر مبانی متنوع اصولی است.

وی در محور دوم به تاریخچه نخستین تقریرات درس اصول آیتالله سیستانی اشاره کرد و گفت: اولین تقریر منتشرشده از ایشان، کتاب الرافد فی علم الأصول که از سال ۱۴۱۴ قمری به اولین منبع آثار آیت الله سیستانی معرفی گردید و به دلیل موانع مختلف امکان انتشار تقریرات شاگرد برجسته آیت الله سیستانی ، استاد مروارید تا سال 1447 فراهم نگردید و اخیرا این توفیق برای معرفی اثر امکان پذیر گردیده است.

وی افزود: در فضای علمی کشور بالغ بر 70 پایاننامه در موضوعات مرتبط با اندیشه فقهی و اصولی، سیاسی و اجتماعی  آیتالله سیستانی دفاع شده است. در همین دانشگاه فردوسی مشهد نیز سه رساله دکتری با محوریت اندیشههای ایشان ارائه شده که شامل پژوهش در روایات تفسیری و افتائی، تحلیل تاریخ تدوین حدیث در نگاه علمای فریقین، و بررسی روششناسی مبانی و نوآوریهای فکری آیتالله سیستانی است.

حجتالاسلام مرتضوی در محور سوم به معرفی محتوای کتاب المنهج فی علم الأصول پرداخت و گفت: برای شناخت دقیق سیر تدوین این اثر، مطالعه دو بخش مقدمهی کتاب ـ یکی به قلم مقرر، آیتالله حاج مهدی مروارید، و دیگری به قلم مؤسسه اجتهاد ـ ضروری است. این کتاب شامل دوره دوم تدریس آیتاللهالعظمی سیستانی در باب تعارض الأدلة و اختلاف الحدیث است؛ جامعترین و منسجمترین دوره تدریس ایشان در علم اصول.

وی در محور چهارم به بیان چند ایده پژوهشی پرداخت که عبارتند از:

۱. بررسی تأثیرپذیری آیتالله سیستانی از سه شخصیت اصولی برجسته: آیتالله بروجردی، مرحوم میرزا مهدی اصفهانی و آیتالله خویی، و تحلیل تطبیقی آن در کتاب المنهج.

۲. پژوهش درباره دیدگاههای ایشان در فقه مقارن، بهویژه مواضع ایشان در بحث تقیه و مرجّحات موافقت با عامّه که با نوآوریهایی در تعریف مرجّحات جهتی و تحلیل فضای صدور حدیث همراه است.

۳. بررسی سیر تطور مباحث اصولی و فقهی از قدما تا معاصرین بر اساس روش علمی ایشان، همانند روشی که در بررسی تاریخی مباحث تقیه بهکار گرفته شده است.

۴. پژوهش در نسخهشناسی و اختلاف مصادر حدیثی، با تمرکز بر دقتهای علمی آیتالله سیستانی و تأثیر این تفاوتها بر حل اختلافات روایی.

در جمعبندی نهایی، حجتالاسلام سید مسعود مرتضوی تأکید کرد: کتاب المنهج فی علم الأصول و دیدگاههای آیتاللهالعظمی سیستانی، نقطه شروعی ممتاز برای پژوهشهای عمیق در حوزه فقه و اصول است. این آثار صرفاً برای پر کردن چارچوب پایاننامهها نیستند؛ بلکه پایهای برای تحقیقات اصیل و در تراز فقاهت غنی شیعه محسوب میشوند.

وی در پایان گفت که مؤسسه اجتهاد، کلیه پیشینههای پژوهشی شامل مقالات و پایاننامهها را گردآوری کرده و آنها را در اختیار محققان قرار خواهد داد تا مسیر پژوهشهای بنیادین و تولید آثار علمی در این حوزه هموار گردد.

شایان ذکر است این نشست علمی با حضور جمعی از اعضای هیئت علمی  دانشگاه فردوسی ، حجت الاسلام قبولی مدیریت دانشکده الهیات و دیگر فضلای حوزوی و دانشگاهی در مشهد مقدس برگزار شد./933/

ارسال نظرات