۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۶
کد خبر: ۱۶۷۷۴۹
مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌:

رابطه حوزه علمیه و نظام اسلامی تعریف نشده است / تحول در فقه تحول در خطوط فرعی است

خبرگزاری رسا ـ مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی با اشاره به این‌که حوزه علمیه پس از انقلاب تحولات بسیاری داشته، پیشرفت را اصلی ضروری برای حوزه علمیه برشمرد و تعریف رابطه حوزه و نظام و تحول در خطوط فرعی فقه را از موارد پیشرفت حوزه ارزیابی کرد.
مدرسه معصوميه قم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام محمدتقی اکبرنژاد، مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌، دوشنبه عصر در کرسی آزاداندیشی «بایسته‌های تکامل در شیوه فقاهت و استنباط» که در سالن همایش‌های مدرسه علمیه معصومیه برگزار شد، گفت: حوزه‌های علمیه چیزی نیست که بتوان آن را در فضای دینی حذف کرد، جایگاه حوزه در آیه نفر و به طور کلی در فضای سوره توبه مشهود است.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی با اشاره به برخی از ویژگی‌های سوره توبه ادامه داد: در سوره توبه خدای متعال به پیامبر(ص) دستور می‌دهد که به مشرکان بگوید که گر برخی از آنان فرصت خواستند به آنان فرصت بده تا درباره اسلام به تحقیق بپردازند.

وی ادامه داد: آیات جهاد در سوره توبه مطرح می‌شود و برای اولین بار کفار در برابر منافقان ذکر می‌شود و همچنین در ادامه آیات جهاد آیه نفر مطرح می‌شود که این خود نوعی امر به تشکیل حوزه‌های علمیه است.

اسلام بدون روحانیت اسلام مرده است/ نسل امروزین حوزه تحول‌خواه است

حجت‌الاسلام اکبرنژاد با تأثیرگذار خواندن نقش علما در در دوران اهل‌بیت(ع) و پس از آن برای حفظ دین اظهار کرد: در زمان حاضر نیز دشمنان بر روی حوزه علمیه تمرکز کرده‌اند و جریانات روشن‌فکری اسلام منهای روحانیت را طرح کرده‌اند، اسلام بدون روحانیت اسلام مرده است.

وی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بیان کرد: آیت‌الله بروجردی در مواردی با تحول‌خواهی حوزه علمیه با نظر امام خمینی(ره) مخالفت‌هایی داشتند، امام(ره) حوزه علمیه را در یک حرکت انجام‌شده قرار دادند.

مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌ ابراز کرد: پس از انقلاب اسلامی حوزه علمیه متولی یک حکومت شد و مؤلفه‌های مختلفی مانند صداوسیما، اقتصاد، حکومت‌داری، آموزش‌وپرورش و مانند آن شد و حوزه علمیه را به تحرک واداشت.

وی حوزه علمیه پس از انقلاب و بعد از انقلاب را دارای تفاوت‌های بسیاری برشمرد و ادامه داد: اکنون حوزه علمیه در عرصه‌های مختلف به بلوغ رسیده است و زبان‌های مختلف خارجی و پژوهش‌های ویژه و کاربردی در آن انجام داده می‌شود.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد خاطرنشان کرد: نسل امروزین حوزه علمیه به دنبال تحول‌خواهی است، تا جایی که برخی از نسل‌های گذشته حوزه علمیه از این وضع به گلایه می‌افتند، نسل جوان حوزه، حوزه را از زاویه حضرت امام(ره) می‌بیند.

بلندنگری نسل جدید حوزه علمیه/فرصت‌هایی که مورد حسرت انبیا بوده است

وی با بیان این‌که نسل جوان با نگاه به قهرمان‌های حوزه علمیه به حوزه وارد شده است، ادامه داد: این نسل تحول‌خواه پس از ورود به حوزه علمیه با تناقضی برخورد کردند و آن این بود که قهرمانان حوزه علمیه جزو استثناهای این نظام آموزشی بودند.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی گفت: سیستم فعلی حوزه علمیه قهرمان‌پرور نیست و کسانی که به درجات علمی ویژه‌ای می‌رسند جزو استثناها هستند و به همین دلیل نسل امروزین حوزه علمیه به انتقاد از ساختار حوزه علمیه می‌پردازند.

وی اظهار کرد: انقلاب اسلامی به حوزه علمیه این فرصت را داد که به دنبال نظام‌سازی برای صدا‌وسیما، نظام خانواده و مانند آن بپردازد و پژوهشگاه‌های متعدد و مؤسسه نور گواه این مدعا است.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد فرصت‌های تبلیغی فراهم‌شده برای طلاب در جمهوری اسلامی ایران مورد حسرت بسیاری از انبیا خواند و ادامه داد: یک فرد از دوران کودکی تا بزرگ‌سالی در معرض تبلیغ مختلف روحانیان قرار گرفته و نهادهای مختلف مانند مدرسه، آموزش‌وپرورش، صداوسیما در اختیار روحانیان است.

وی با اشاره به این‌که حوزه علمیه از فرصت‌های مختلف فراهم‌شده توسط نظام اسلامی به خوبی استفاده نکرده است، خاطرنشان کرد: برخی از طلاب توانایی مواجهه با فضاهای مختلف مانند فضای دانشگاهی برای تبلیغ دین را ندارند، حوزه‌های علمیه نتوانسته است ظرفیت نظام اسلامی را برای تبلیغ بالفعل کند.

رابطه بین نظام اسلامی و حوزه علمیه به خوبی تعریف نشده است

مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌ بیان کرد: رابطه بین نظام اسلامی و حوزه علمیه به خوبی تعریف نشده است، طلابی که در حوزه علمیه وارد می‌شوند همه در یک مسیر وارد می‌شوند و همه باید لمعه، مکاسب محرمه و در نهایت به درس خارج بروند و متأسفانه در حوزه علمیه استعدادیابی صورت نمی‌گیرد.

وی ظهور مؤسسات مختلف در حوزه علمیه را پاسخی به عدم نیازسنجی در سیستم حوزه علمیه دانست و ابراز کرد: ده‌ها هزار طلبه در قم وجود دارد، تعداد کمی از آنان فقیه می‌شوند و در نهایت اجازه فقه می‌یابند، باید استعدادیابی صورت بگیرد و مسیرهای متفاوتی را طی بکنند.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد با تأکید بر این‌که حوزه علمیه باید جایگاه خود را در برابر حکومت اسلامی بیابد، خاطرنشان کرد: ما به مفاسد اقتصادی و مفاسدی مانند بی‌حجابی اعتراض می‌کنیم اما باید گفت آیا حوزه‌های علمیه تنها در جایگاه اعتراض‌کننده هستند؟ این اشتباه است روحانیت مسؤول دین‌داری مردم است.

وی ابراز کرد: دین اسلام تأکید کرده است که افراد و نهادهای به انتقاد خود بپردازند تا رشد کنند، متأسفانه جایگاه حوزه علمیه حتی برای خود حوزه هم شناخته نشده است و به همین دلیل حوزه وظایف حوزه علمیه ناشناخته‌مانده است.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی با اشاره به این‌که جریان اکنون حوزه علمیه متناسب با جریان نظام اسلامی نیست، خاطرنشان کرد: ما در حوزه علمیه نیاز به تحول در ساختارهای اداری و علمی هستیم، تحول به معنای بازسازی و نه همه چیز را به هم ریختن است.

جزیره‌ای کردن فقه دلیلی برای کم شدن قدرت فقه

وی اظهار کرد: خطوط اصلی اجتهاد اتباع از علم است و نباید اجازه داد ظنون وارد حوزه علمیه شوند که از بیانات برخی مانند آقای صانعی و آقای بجنوردی این امر را پی‌گیری کردند، برخی افراد به عرفی کردن دین پرداختند.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد ابراز کرد: ساز و کار اصول فقه و استنباط، ساز و کار جزیی‌نگر است، در فقه جزایر مختلف جداگانه وجود دارد و رابطه‌ای میان آن‌ها شکل نگرفته است، در ذهن طلبه رابطه روشنی بین حکمت، عقل و مثلا خبر واحد وجود ندارد.

وی با اشاره به این‌که جزیره‌ای کردن مسائل دین سبب شده است که قدرت تحلیل مسائل کم شود، ادامه داد: اگر علم فقه با کلام رابطه پیدا کند، دستاوردهای تازه‌ای در فقه یافت می‌شود که این امر به بهتر شدن امر استنباط کمک می‌کند.

مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌ خاطرنشان کرد: باید هر اصل کلامی که ثابت می‌شود به لوازم آن بحث هم در فقه توجه شود، یک اصل کلامی اثبات می‌شود اما به لوازم این اصل کلامی و تأثیری که در حل مسائل فقهی می‌گذارد، بی‌توجهی می‌شود چون میان کلام و فقه رابطه‌ای نیست.

ابتدا تحلیل سپس حل مسأله

وی اظهار کرد: توجه به سنخ ادله و سنخ مشکل در فقه یکی از راه‌بردهای تحول در فقه است، قبل از حل مسأله فقهی باید آن را تحلیل کرد که آیا آن مسأله تعبدی محض یا عبادی یا اجتماعی و مانند آن است و سپس باید به حل آن موضوع پرداخت.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد خاطرنشان کرد: ما عادت‌ کرده‌ایم برای حل هر مسأله‌ای از آیات استفاده می‌کنیم، اما وقتی که فهمیدیم برخی مسائل تعبدی نیست مانند اثبات توحید، از قرآن آغاز نمی‌کنیم بلکه به عقل رجوع می‌کنیم.

وی با اشاره به مثالی درباره موضوعی غیرتعبدی و با تأکید این‌که خبر و خبررسانی رکن حیات اجتماعی بشر است، ابراز کرد: خبررسانی چیزی است که ما با آن زندگی می‌کنیم و ضرورت آن را می‌فهمیم، ما نمی‌توانیم همه جا حضور داشته باشیم از این رو نیاز به خبر داریم اما برخی از همان ابتدا به سراغ قرآن می‌روند.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی گفت: اگر پذیرش خبر را به یقینی بودن منوط بکنیم، اختلال پیش می‌‌آیید زیرا خبرهای یقینی بسیار کم است اما در عین حال در نظر داریم که نباید هر خبری را بپذیریم زیرا باز اختلال پیش می‌آید و شایعه درست می‌شود پس به حکم معتبر دانستن خبر ثقه می‌رسیم.

وی با بیان این‌که خبر ثقه جایگزین ندارد، افزود: زندگی مادی ما با خبر ثقه می‌گردد، حتی دین‌داری ما با خبر ثقه شکل‌گرفته است و جایگزینی برای آن نداریم اما در فقه با این خبر ثقه معامله‌ای صددرصد تعبدی می‌شود.

تحول در فقه، تحول در خطوط فرعی است

حجت‌الاسلام اکبرنژاد با اشاره به «اوفوا بالعقود» ابراز کرد: در این‌جا نیاز به مولوی دانستن این آیه و سپس عام دانستن عقود و بعد بحث درباره انصراف دادن عقود نیست، بلکه وفای به عهد یک عنصر برای حفظ حیات اجتماعی است و این مسأله یک مسأله عقلی است و ورود خداوند در مقام یک مربی و نه یک قانون‌گذار است.

وی تحول در فقه را تحول در خطوط فرعی دانست و با تأکید بر این‌که ما نمی‌خواهیم خطوط اصلی فقه را تغییر دهیم، اظهار کرد: یکی دیگر از اشکالات علم اصول ورود بحث‌های حاشیه‌ای و غیرضروری در علم اصول است.

مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌ بیان کرد: اگر امروز می‌خواستیم از نو اصول را بنویسم به کل برخی از مسائل آن اصلا بحث نمی‌شد، زیرا برخی از بحث‌های اصول تنها از گذشتگان رسیده و برخی بحث‌ها تنها بر روی کاغذ مطرح شده است.

وی با بیان این‌که برخی از بحث‌ها از میان اهل‌سنت ریشه گرفته است، گفت: یک زمان شیعه در اقلیت بود و علمای شیعه لازم می‌دانستند که این بحث‌ها را به عنوان حراست از شیعه مطرح کنند اما اشکال به برخی از علما است که به این جهت ورود توجه نکردند و بعد از هزار سال آن را دوباره مطرح می‌کنند.

برخی از بحث‌های اصولی هیچ کاربرد خارجی ندارد

حجت‌الاسلام اکبرنژاد اظهار کرد: برخی از علما می‌گویند که ما این بحث از اصول هیچ فایده‌ای ندارد، اما به دلیل فواید علمی آن را ادامه می‌دهیم، امام(ره) می‌گویند اشتباه است کسی بگوید بحثی فایده عملی ندارند، اما فایده علمی دارد، باید توجه داشت علم اصول  علم عالی است و علم اصالی نیست.

وی افزود: امروز باید طلبه بحث‌هایی را بشنود که وقتی از کلاس بیرون می‌رود،‌ به کار او بیاید، نباید عمر، جوانی و نشاط وی از بین برود، یک انسان مگر چند سال می‌تواند با نشاط درس بخواند و عمر مفید و نشاط علمی یک انسان در این دوره تمام می‌شود.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی با اشاره به این‌که یکی از اثرات کاربردی نبودن فقه این است که گاه طلاب فرزندان خود را پیش روانشناس می‌برند، خاطرنشان کرد: حرکت‌های مفیدی دیده می‌شود اما این کار سازمان‌یافته نیست و از همین رو رهبری گلایه داشتند.

وی با تأکید بر این‌که ذره‌ای در مقام تضعیف حوزه علمیه نیستم، گفت: اگر طلاب تا سن 25 سالگی به فقه نرسند، خواست رهبر معظم انقلاب برای تولید علم تحقق نمی‌یابد، متأسفانه طلاب ما درس بسیار می‌خوانند اما به موفقیت نمی‌رسند.

پنج علم برای فقاهت لازم است

حجت‌الاسلام اکبرنژاد با اشاره به این‌که پنج علم برای فقاهت به غیر از رجال لازم است، که یکی از آن‌ها در حوزه علمیه تدریس می‌شود، خاطرنشان کرد: کلام ففاهی، نظام معرفتی دین(اصول فقه)، منطق تفسیر متن، ادبیات دین و تاریخ فقاهی این پنج علم است.

وی ابراز کرد: کلام فقاهی علمی است که در صدد این است که یک تفکر جامع را به طلبه بدهد، یک اصل مادر به نام اصل حکمت تأسیس می‌شود و ادعا این است که تمام فعل‌های خداوند به حکمت می‌رسد و این امر یک نظام‌دهی است.

مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌ اظهار کرد: اگر بپذیریم خداوند حکیم است باید بپذیریم که دینی که خداوند فرستاده است با وجود انسان هماهنگ است و با جهان پیرامون هم هماهنگ است، خدا می‌فرماید به دینی رو کن که منطبق با نظام اسلام آفریده شده است.

وی خاطرنشان کرد: این اصل حکمت لوازمی دارد و یکی از این لوازم آن است که تقسیم احکام به امر مولوی و ارشادی را استفاده نکنیم، امر مولوی امری است که در متابعت از آن واجب و تخلف از آن حرام است و در امر ارشادی این موضوع وجود ندارد.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد بیان کرد: کلام فقاهی یعنی آن قواعدی که در ذهن فقیه وجود دارد، نظام‌بندی شود تا بتواند بر اساس یک خودآگاهی از این فواعد استفاده کند و این امر تازه‌ای نیست.

وی با اشاره به این‌که اصول فقه موجود اصول فقهی به صورت پراکنده بحث می‌کند، خاطرنشان کرد: اصول فقه امروز بر اساس یک نظام تدوین‌یافته نیست، که باید این نظام برای یک فقیه به صورت کارآمد تدوین یابد.

قوی‌ترین معرفت با کمترین اشتباه در فقه برای فرد حجت است

نویسنده و پژوهشگر حوزوی بیان کرد: عالم عالم حجاب است و عالم انکسار است و به طور شفاف حقایق در اختیار انسان نیست و انسان مجبور است با ساز و کار مادی به مصلحت‌ها و مفسده‌های خود دست پیدا کند، درباره فلسفه و فقه اختلافات بسیاری وجود دارد و این به دلیل ساز و کارهای مادی است.

وی گفت: ما باید یک تنزل را از علم بپذیریم، زیرا انکسار وجود دارد، نمی‌توان همه چیز را ول کرد، بلکه باید به نوعی معرفت دست یافت که کمترین اشتباه را داشته باشد انسان باید به قوی‌ترین معرفت دست یابد و همان معرفت برای او حجت است.

حجت‌الاسلام اکبرنژاد ابراز کرد: گاه به آن معرفت بسیار دست پیدا نمی‌کنیم اما شواهدی در موضوعی پیدا می‌شود که خوف ضرر و مفسده برای انسان پیدا می‌شود و برای همین هم باید از این خوف و مفسده استفاده کرد، انسان صفر و یک فکر نمی‌کند.

وی گفت: احتیاط حد واسط بین عمل انسانی و اصول عملیه است و این امر وجدانی است، فرد که به سفر می‌روید همراه خود زاپاس می‌برید، زیرا احتیاط می‌دهید که تایر پنچر شود، احتیاط واجب نیز  به دلیل معرفت تام و خوف به وجود می‌آید، زیرا یک شهرت فتوایی در آن زمینه وجود دارد.

مدیر مؤسسه فقاهت و تمدن اسلامی‌ با تأکید بر این‌که اصول به معنای طرق دریافت شریعت باید بر اساس نظام فطری انسانی شکل بگیرد، گفت: مانند این‌که عالی‌ترین معرفتی که برای ما ممکن است خبر ثقه و ظواهر آیات و روایات است، یک اصل دیگری وجود دارد که قوی‌ترین معرفتی که انسان به آن دست می‌یابد، حجت است، اگر خبر ثقه است، آن را به کار می‌بریم و گرنه چیز دیگری را استفاده می‌کنیم.

منطق گفتار

وی گفت: موضوع دیگر منطق تفسیر متن است، اکنون در اصول تنها یک بحث به نام مباحث الفاظ وجود دارد، بیش از نصف این بحث موضوعات غیرکاربردی است، در حالی که موضوعات بسیاری برای تفسیر متن نیاز است.

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این‌که همان گونه که ما برای استفاده درست از عقل نیازمند منطق فکر هستیم، ادامه داد: برای بهره‌مندی درست و کامل از زبان وحی نیز نیازمند منطق خاص آن هستیم.

وی اظهار کرد: لازم است تا با مختصات کلی زبان انسان که انبیا با آن سخن گفته‌اند آشنا شویم، آن گاه ویژگی‌ها خاص زبان دین را بررسی کنیم تا از تلفیق آن دو به یک برداشت متعادل و صحیح برسیم.

شناخت ادبیات دین سبب توانمندی در تفسیر متون می‌شود

حجت‌الاسلام اکبرنژاد با اشاره به این‌که ادبیات دین را باید دریافت و مورد بررسی قرار داد، خاطرنشان کرد: هدف رساله تعلیم مردم است،‌ هدف قرآن و روایات انذار و تربیت است، چیزی که فراتر از تعلیم است، ادبیات دین یک ادبیات تربیتی است.

وی ادامه داد: حتی قرآن و روایات در جایی که وارد مباحث حلال و حرام شده است از تعبیرات مختلفی استفاده می‌کند که بار معنایی متفاوتی دارد، شارع که نخواسته مدرسه‌ای بحث کند، بلکه به طور عرفی سخن گفته است.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی اظهار کرد: در روایات حسرت در قیامت و نقص در ایمان برای اثبات حرمت به کار رفته است، یا وقتی که گفته می‌شود «ینبغی» برای این است که مستحب را بگوید، یا این‌که گفته می‌شود از ما نیست معنای خاص خودش را دارد و باید ادبیات دین را شناخت.

وی با اشاره به این‌که انسان وقتی ادبیات دین را شناخت در تفسیر متن توانمند می‌شود، ادامه داد: باید مفاهیم کلی‌تری در تفسیر متن مانند این‌که چه کسی آن را گفته، در چه جایگاهی صادر شده و برای چه کسی صادر شده باید بحث شود.

موضوع تاریخ فقاهی

حجت‌الاسلام اکبرنژاد ابراز کرد: تاریخ فقاهی به بررسی تاریخ با نگاه فقهی می‌پردازد، مثلا این‌که جغرافیای عربستان چه بوده یا نگاه عربستان به مرد و زن چه بوده است، که این امر ممکن است در استفاده از حکم زکات و مانند آن مورد استفاده شود.

وی بیان کرد: لازم است علمی میان‌رشته‌ای به نام تاریخ فقاهی تولید شود و تاریخ را از آن حیث که در فهم قرآن و حدیث مؤثر است، تحلیل کند، بنابراین تاریخ فقاهتی، مطلق تاریخ‌خوانی نیست./914/ز502/پ

ارسال نظرات