۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۹
کد خبر: ۲۵۱۲۶۶
تبیین وظایف طلبه تراز انقلاب اسلامی؛

تأملی در بایسته های تربیت طلبه مطلوب

خبرگزاری رسا ـ ترسیم چهره اید‌ه‌آل طلبه، شاقولی برای آسیب شناسی بوده و زمینه ارزیابی دقیق، علمی و مستمر را مهیا می سازد، این موضوع فرصتی فراهم می‌کند تا به گونه‌ای نو، به صدر و ساقه برنامه کاری طلبه و همه دست اندرکاران نظام روحانیت نظر شود.
طلبه تراز انقلاب اسلامي

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، جایگاه روحانیت در جامعه، جایگاه انبیاء است؛ به این معنا که وظیفه اصلی روحانیت هدایت جامعه به سمت حقایق و صراط مستقیم است، این مهم اقتضائاتی را می طلبد که به صورت کامل در انبیاء وجود داشت و در روحانیت باید در حدی که مردم از آنها به عنوان اسوه و الگوهای دینی و اخلاقی انتظار دارند، ظهور و بروز و نمود داشته باشد.

 

روحانیت هنگامی می تواند به مسؤولیت و رسالت خود عمل کند که اسوه بودن را برای خویش حفظ کرده و در پیشبرد جنبه‌های اخلاقی و معنوی تلاش کند. از طرف دیگر جامعه اسلامی برای تأمین کارکردهای متفاوت، به تیپ‌های مختلف طلبه و روحانی نیاز دارد لذا طلبه موفق، طلبه‌ای است که بایستگی‌های اخلاقی و علمی و اجتماعی را به صورت توأمان داشته باشد.

 

طلبه تراز انقلاب اسلامی

 

امروز طلاب زیادی با چراغ معنویت، تهذیب نفس، نیت خالص، سلاح تقوی، شور و امید، روحیه بالا و تلاش و پشتکار سعی می‌کنند عالم به مسائل روز شده و با بصیرت و تخصص در شاخه‌ای از علوم اسلامی ضمن تسلط بر فنون دین، با تکلیف مداری و حضور در صحنه در درجه نخست خود و سپس مردم را به سوی اهداف عالیه اسلام و آرمان حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار(ع) سوق دهند؛ اما در این میان ایده آل و مطلوب چیست؟ شاخصی که ضمن ارزیابی شایستگی و بایستگی‌های طلاب، آسیب‌های این حوزه را نیز شناسایی کند چه وی‍ژگی‌هایی دارد؟

 

در این نوشتار تلاش می کنیم سیمای مطلوب طلبه را ترسیم کرده و افق دور دستی که یک طلبه با تلاش و تکاپو در پی تحقق آن در درون خود است را معلوم کنیم؛ یعنی روشن سازیم که طلبه مطلوب چه ویژگی‌ها، برخورداری‌ها و دارایی‌هایی دارد؟

 

می‌خواهیم الگوی جامع شخصیت طلبه را در سه سرفصل بایسته‌های اخلاقی، بایسته‌های علمی و بایسته‌های اجتماعی بررسی کنیم چرا که ترسیم چهره ایده‌آل طلبه، شاقولی برای آسیب شناسی است و امکان ارزیابی دقیق، علمی و مستمر را مهیا می‌سازد؛ این موضوع فرصتی فراهم می‌کند تا به گونه‌ای نو به صدر و ساقه برنامه کاری طلبه و همه دست اندرکاران نظام روحانیت نظر شده و جهت و مسیر و سرعت حرکت آنها اصلاح یا تأمین شود.

 

 

این آسیب شناسی، ارزیابی و اعتبارسنجی هم در برنامه کاری یک طلبه و هم در عملکرد اساتید، مربیان، مدیران مدارس، کارگزاران و برنامه ریزان حوزه جاری و ساری بوده و می توان با نظر به ویژگی‌های طلبه مطلوب، عملکرد این روحانیان را محک زد و نمره داد.

 

بایسته‌های اخلاقی، معنوی و شخصیتی طلبه مطلوب

 

خودسازی:

 

مسئله خودسازی، در قرآن کریم با عنوان تزکیه و تزکی مطرح شده و از نظر لغوی به معنای پاک کردن خود از ناپاکی‌ها است که در قرآن مجید بر اهمیت این پاک سازی تأکید فراوان شده است؛ مثلاً در سوره شمس می خوانیم: «به تحقیق کسانی که نفس خود را پاک کردند، به رستگاری رسیدند و کسانی که آن را آلوده و ضایع کردند، ضرر دیدند»، و در آیات 14 و 15 سوره اعلی نیز بر این مسئله تأکید شده است. این تأکیدات قرآنی نشان می دهد که خودسازی و تزکیه نفس، امری مقبول و مورد پسند شرع مقدس است.

 

آیت الله العظمی مظاهری، استاد عالی قدر اخلاق در باب خودسازی و تزکیه نفس چند نکته مطرح کرده است؛ از جملهتوبه با تصمیم جدی برای به راه مستقیم و تقوی آمدن از انحرافات و گناهان،اهمیت به مستحبات به اندازه ای که به کار و فعالیت ضرر وارد نشود که در میان مستحبات، نماز شب، قرآن خواندن، دعا و راز و نیاز با خدا و ذکر یونیسیه، توسل به اهل بیت(ع) مخصوصا زیارت جامعه و عاشورا و از همه مهم تر خدمت به شیعه از اهمیت خاصی برخوردار است و نکته نهایی اهمیت به همه واجبات مخصوصا نماز و اجتناب از گناهان نظیر ضایع کردن حق الناس و مال دیگران، غیبت، تهمت، شایعه پراکنی، نمامی و ... که از سوی این استاد اخلاق ذکر شده است.

 

حضرت آیت الله بهجت نیز در جواب سؤال فردی که پرسیده تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگر چه هزار سال باشد.

 

با نگاه به آموزه های بالا باید گفت افراد و خاصه طلاب و روحانیان در راه تزکیه نفس و خودسازی می بایست در مرحله نخست واجبات الهی را به اندازه ای که علم آن را دارند انجام داده و محرمات الهی را هم به اندازه علم خود ترک کنند، این مسأله باعث می شود خداوند علم های جدیدی به آنها عطا کند و به این وسیله در سیر و سلوک خود رشد کنند.

 

 

در واقع ما هر چه می دانیم عمل می کنیم و خداوند علم به نادانسته ها را به ما عنایت می‌کند و تا وقتی که ما به وظیفه خود عمل کنیم، این چرخه ادامه دارد. پیامبر(ص) فرموده اند: «هر کس آنچه را می داند انجام دهد، خداوند علم مجهولات را به او می فهماند». این روایت، مطابق با آیه قرآنی است که می فرماید: «کسانی که در راه ما تلاش کنند، راه های خود را به آنان نشان داده و هدایت شان می کنیم».

 

علاوه بر این باید دانست انسان تا زنده است هیچ گاه ساکن نیست؛ یا به سوی نور و هدایت در حرکت است و یا به سوی ظلمت و گمراهی؛ مطلب مهم، رهبری و هدایت این حرکت به سوی نور است.

 

اهمیت دادن به عمر و کوشایی به اندازه قدرت،اهمیت دادن به جنبه جسمانی؛ به این معنا که خواب، خوراک و تفریح و ... به اندازه باشد، فرو نرفتن در شطحّیات نفس؛ به این معنا که پرخوری، پر خوابی، تنبلی و... نداشته باشد، انتخاب رفیق خوب و اجتناب جدی از رفیق نامناسب مخصوصا استاد، هم مباحثه، هم حجره، هم مسافرت و ...، مواظبت کامل از زبان، چشم، گوش و دل تا بی فایده نگوید، نشنود، نبیند و فکر کند و این امر گرچه خیلی مشکل ولی بسیار مفید است و نیز اخلاص در همه گفتارها و کردارها، همه و همه از جمله نکاتی هستند که یک طلبه برای تزکیه نفس و خودسازی می بایست به آنها توجه داشته باشد.

 

در واقع اگر یک طلبه بتواند به همه گفتارها و کردارها رنگ خلوص دهد، کار بزرگی انجام داده است و باید از خداوند متعال در ظل توجهات حضرت بقیه الله الاعظم(عج) خواست که ذره ای از این نعمت بزرگ را به همه طلاب و روحانیان عنایت کند.

 

 

رهبر معظم انقلاب در دیداری که با علما و طلاب استان فارس داشتند این نکته را متذکر شدند که «شما طلبه های جوان و فضلای جوان خیلی این جوانی را قدر بدانید، این دل های پاکیزه و آلوده نشده شما امروز می تواند شخصیتی از شما بسازد که در طول زمان این چراغ معنویت در درون قلب شما روشن بماند و هیچ چیز نتواند جلوی روشنایی و درخشندگی آنرا بگیرد».

 

به بیان دیگر باید گفت اولین درس طلبه توجه به خدا و تذکر حضور در محضر پروردگار بوده و این مهم برای جوان کار آسانی است، دوره جوانی که می گویند باید قدر بدانید یکی از مهم ترین مصادیق آن اجتناب از گناه، پرهیز از موارد شبه و تذکر مستمر است.

 

اخلاص:

 

« ... فادعوالله مخلصین له الدین و لو کره الکافرون؛ خدا را بخوانید در حالی که تنها برای او دین و اخلاص می ورزید». مهمترین مطلب اخلاص است اگر ما برای خدا باشیم خدا هم برای ما می شود، حضرت محمد(ص) فرمودند: «ای پسر مسعود هرگاه عملی را انجام دادی آن را خالص و برای خدا انجام بده زیرا خداوند متعال فقط اعمال خالص را که برای او انجام گرفته است، از بندگانش می پذیرد».

 

لذا باید در کارها دقت کرد که اخلاص داریم یا خیر، آیا اگر فلان چیز یا فلان کس هم نبود باز این کار را انجام می دادیم؟ به خود بگوییم این کار را انجام نمی دهیم، آن وقت ببینیم چه چیز ما را به انجام آن کار تحریک می کند؟ آیا علتی خدایی دارد یا غیر خدایی است.

 

حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(رحمه الله علیه) استاد حضرت امام خمینی(ره) بود، وی روزی به مجلسی جهت روضه می رفت در بین راه با خود گفت این همه مجلس روضه وجود دارد چرا به جاهای دیگر نمی روی؟ آنقدر ایستاد و فکر کرد تا علت رفتن را پیدا کرد و متوجه شد این مجلس برای او 100 درصد خدایی نیست، لذا برگشت.

 

باید با نیت خالص وارد میدان شد، هر جا که توفیقاتی وجود دارد با این اخلاص ها به وجود آمده چرا که خداوند متعال زود جواب می دهد اگر انسان یک قدم برای خدا بردارد خدای متعال آن چنان زود جوابش را می دهد که خود انسان متحیر می شود.

 

جواب الهی چیست؟ یک پاکت پول؟! نه جواب خدا آن شوقی است که در دل انسان جاری می شود، آن نوری است که در دل می افروزد، آن چهره نورانی الوهیتی است که به دل و چشم باطن ما نشان داده می شود.

 

 

معنویت:

 

ارتقای معنوی و تهذیب نفس وظیفه طلبگی طلبه محسوب نمی شود بلکه رسالت انسانی اوست. طلبه پیش از آن که طلبه باشد یک انسان است، هر انسانی در هر صنف اجتماعی که خدمت می کند وظیفه تلاش برای کسب کمال روحی را بر عهده دارد.

 

این امانت به دوش انسان با وصف انسان نهاده شده نه به دوش انسان با وصف طلبه، البته قابل انکار نیست که طلاب علوم دینی به جهت نسبتی که با دین خدا دارند در بعد معنویت و تهذیب نفس و عمل به آموزه های شریعت، مسؤولیت بیشتری دارند.

 

عالم بدون تهذیب مرغ پر شکسته ای است که به زودی اسیر گرگ و روباه می شود، برای حرکت به سوی کمالات معنوی لازم است در هر شبانه روز ساعتی برای خود قرار بدهیم که در آن به خلوت و توجه بپردازیم. برنامه این ساعت ممکن است استغفار، دعا، نماز، مناجات، قرائت قرآن یا توسل باشد.

 

به نظر می رسد مناسب ترین زمان برای این خلوت، سحرگاه باشد، لذا می توان برنامه ای تحت عنوان برنامه حیات معنوی طلاب طراحی کرد که مشتمل بر مواردی باشد از جمله: اقامه نمازها در اول اوقات با حضور قلب، انجام همه یا اغلب نوافل، دل به خدا دادن در هنگام تعقیب نماز، گفتن سخن سنجیده و راست و دوری از کذب ولو به عنوان شوخی، هدر ندادن حتی یک ساعت در تمام اوقات شب و روز، در وقت درس با تمام وجود گوش کرده و تا مطلبی را نفهمیدیم به مطلب دیگر نرویم، رفیق مناسب در بحث و منزل انتخاب کنیم، از لقمه حرام و مشتبه جدا بپرهیزیم و ....

 

رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرموده اند:‌« آن‌چه که وظیفه ما معممان هست و آن چه که لازم است، این است که ما باید این جامعه و یا این حرکتی که به سمت معنویت می رود را با معنویت منطقی و مستدل و صادقانه‌ای که از خودمان بروز می‌کند، تضمین کنیم».

 

 

می‌توان گفت این نکته، لب وظایف امروز طلاب و روحانیان است؛ در واقع در علمداران دین نباید مسائلی مشاهده شود که رایحه دوری از معنویت از آن استشمام شود و الا حرکتی که به سمت معنویت است ضربه خواهد خورد موضوعی که از آن بوی علاقه مندی به دنیا و زخارف آن و خودپرستی و منیت و تنازع برای امور دنیوی استشمام شود هم از جهت علمی و عملی و هم از جهت عمق بخشیدن به فکر دینی و اسلامی در مردم ضربه خواهد زد. 

 

تقوا:

 

معنای تقوا این نیست که انسان بسیار عبادت کند ممکن است خیلی عبادت کردن بر تقوا مترتب شود اما تقوا آن نیست، معنی تقوا این است که انسان در هر کار از تصمیم و عمل خود مراقبت کند، فکر کند که چه می خواهد انجام دهد، پا را کجا می خواهد بگذارد و با مطالعه و توجه اقدام به انجام امور کند.

 

برخی مواقع انسان مستانه و بی هوشانه بدون توجه به این که دارد چکار می کند حرکت و اقدامی می کند، یا تصمیمی می گیرد، یا انجام می دهد و یا ترک می کند اما برخی مواقع انسان همه این کارها را با توجه به این که دارد چکار می کند، انجام می دهد این به معنای تقوا است.

 

وقتی در میان خارستانی عبور می کنیم به گونه ای قدم برمی داریم که خار به ما نگیرد و ساق پای ما را آزرده نکند این تقوا است؛ یعنی با دقت قدم برداشتن.حضرت علی(ع) در رابطه با تقوا می فرماید:«التقی رئیس الاخلاق؛ تقوا در رأس همه ارزش های اخلاقی است».آیت الله مجتهدی نیز در مورد تقوای طلبه گفته است: «اگر طلبه اهل تهجد نشود آخوند درست و حسابی نمی شود»، لذا بسیاری بودند که مدت ها درس خواندند ولی چون نتوانستند با تقوا باشند اثری نداشته اند و مؤفق نبوده اند ولی دیده شده کسی که چندان علم و دانش نداشته اما چون تقوای زیادی داشته است اثر خوبی در جامعه و اطرافیان خود گذاشته است، در واقع تا تقوا نداشته باشیم ملا هم نمی شویم همان گونه که خداوند نیز در قرآن می فرماید:«واتقواالله و یعلمکم الله».

 

رهبر معظم انقلاب نیز در این باره فرموده اند: «تقوا برای روحانیت یعنی مراقبت و مواظبت از خود که مبادا خطا کند و بلغزد و غرق در خطا شود، مبادا به آن بلیه ای که بعضی از انسان ها دچار می شوند و از آن منحرف می شوند او هم مبتلا شود».

 

 

روحانیت می خواهد دست آن گونه انسان ها را بگیرد و از لجن بیرون بکشد، مبادا خودش به آن بلیه مبتلا شود. فقها تا وقتی که در دنیا داخل نشده اند، امنای خدا هستند اما وقتی در دنیا داخل شوند دیگر امین خدا نیستند.

 

روحانیون کسانی هستند که بابد دست افراد گمشده را بگیرند و راهنمایی کنند اما اگر خودشان گم شوند دیگر «خفته را خفته کی کند بیدار؟»، گمشده را گمشده کی می تواند هدایت و راهنمایی کند؟ این راه، راه تقوا است راهی است که با ناپرهیزگاری و آلوده دامانی در آن به جایی نمی شود رسید، انسان پا در گل خواهند ماند.

 

زی روحانیت:

 

موضوع دیگری که در باب روحانیت شرط بوده و لازم است که ما دقیقا و جدا به آن توجه کنیم، مسأله حفظ قداست روحانیت است، وقتی مردم به ما طلبه ها و روحانیان نگاه می کنند به خاطر لباس و شأن و شغلمان، حساب خاصی روی ما باز کرده و تقدسی برای ما قائل می شوند، بعضی از گناهانی که شاید خودشان انجام می دهند را خیال می کنند ماها مرتکب نمی شویم، بعضی از کارهای خیری که خودشان انجام نمی دهند را گمان می کنند ما انجام می دهیم، خیال می کنند ماها دائم در حال ذکر الهی و توجه به ذکر پروردگار که غالبا از آن غفلت می شود هستیم، یک چنین تصوراتی درباره ما دارند، البته این تصورات را نباید تقویت کرد.

 

امام سجاد(ع) در یکی از ادعیه صحیفه ثانیه سجادیه از خدای متعال شش چیز می خواهد که یکی از آنها این است «و لبّا راجحاٌ؛ باطنم از ظاهرم بهتر باشد». ما قشر روحانی و طلبه در این زمینه گرفتاریم، باید باطنمان از ظاهرمان بهتر باشد. این قداست را چگونه حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالی، سلامت اخلاقی و حفظ زی طلبگی است.

 

 

اگر طلبه در رفتارهای خود مراقب نباشد و از حدود هنجارها فراتر رود علاوه بر آن که با زی ایمانی و طلبگی تطابق ندارد و شأن او را پایین می آورد. به مرتبه و جایگاه روحانیت نیز آسیب می رساند و ارج و قدر این نهاد مقدس که حاصل صدها سال پای مردی و صداقت و خدمت و مجاهدت عالمان ربانی هست، مخدوش می شود.

 

حدیثی در این رابطه از امام صادق(ع) نقل شده که خطاب به یکی از یاورانش می فرماید:«الحسن من کل احد حسن و منک احسن، لمکانک منّا، والقبیح من کل احد قبیح منک اقبح، لمکانک منّا؛ کار خوب از هرکس خوب است اما از تو خوب تر است، به جهت نسبتی که با ما داری، کار بد از هر کس بد است اما از تو بدتر است، به جهت نسبتی که با ما داری».

 

حق گرایی:

 

معممین، روحانیون و علماء و طلاب نباید سه کلمه حقیقت، مصلحت و تکلیف را هیچ وقت فراموش کنند، هر جا حق را دیدند آن را بپذیرند البته با تشخیص درست؛ یعنی آن را که بینهم و بین الله و بدون هیچ گونه شائبه نفسانی بفهمند که حق است. هرگاه که از آنان سؤال و خواسته شد که حق را به زبان جاری و اعلام کنند آن را اعلام کنند.

 

مطلب سوم هم که تقریبا یکی از اصعب و ابرز مظاهر دومی یا اولی است، این که روحانیان در قضاوت، خود را با دیگران یکسان قرار دهند هرچه برای دیگران قضاوت کرده اند( به نفع دیگران و یا به ضرر دیگران) برای خودشان نیز هم همان طور قضاوت کنند.

 

شکیبایی و پایداری:

 

مسیر طلبگی استمرار راه انبیاء است و طلبه در راهی قدم نهانده که پیش از او سفیران الهی و بهترین بندگان او آن را طی کرده و پشت سر نهاده اند. راهی بس پر شکوه و پر حماسه، راهی سرشار از عظمت، افتخار آمیز و غرور آفرین و راهی هموار و در عین حال دشوار چرا که همان گونه که پیامبر اسلام(ص) فرموده اند :«حُفّتِ الجنّه بِِِِالمکاره و حفت النار بالشهوات؛ بهشت به سختی ها و مشکلات آمیخته شده و جهنم به تمایلات شهوانی پچیده شده است».

 

پیامبران الهی در راه انجام وظیفه خود مشکلات فراوانی تحمل کردند ولی هیچ گاه تراکم این مشکلات آنان را از میدان بیرون نکرد مشکلاتی مانند انوع فحش ها و توهین ها، گونه های مختلف تمسخر و بی اعتنایی، تهدید به تبعید، اخراج و ... که در طول تاریخ وجود داشته است. 

 

روحانیت که میراث دار رسالت انبیاء است باید از ابتدا آماده همه این مشکلات باشد از ابتدای پیدایش بشر در دالان بلند و ممتد تاریخ دو جبهه حق و باطل در تقابل مستمر بوده اند و همیشه حامیان ارزش ها، پاکی ها و فضیلت ها در معرض مخالفت و بدخواهی بوده اند. تقابل هابیل و قابیل، موسی(ع) و فرعون و ابراهیم(ع) و نمرود؛ یک روز در صحنه نبرد بدر و احد میان حضرت رسول(ص) و ابوسفیان و روزی در صحرای کربلا میان امام حسین(ع) و یزید تقابل بین حق و باطل ادامه یافته و همچنان نیز در پهنه زمان و مکان همیشه و همه جا تکرار می شود.

 

«کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا» نیز همین را می گوید، از رسول اکرم(ص) هم نقل شده است که خدای عزوجل فرمود:«هر گاه مصیب و بلایی را به بنده ام نازل کنم، چه در بدن یا مال یا فرزند او و او صبر جمیل کند، من در روز قیامت از او شرم و حیا می کنم که ترازویی به جهت او نصب کنم یا نامه عمل او را بگشایم».

 

حفظ روحیه جوانی:

 

طلبه باید روحیه جوانی را با همه خصوصیات جوانی حفظ کند، البته جوانی طلبه، جوانی نجیبی است. نوآوری جوان، گستاخی جوان، ابتکار جوان، بسیاری از قیود را نپذیرفتن و ... که در روحیه جوان وجود دارد در طلبه باید باشد، همه این ها مثبت هستند اما قید دین و پایبندی به ضوابط که در طلبه به صورت ویژه وجود دارد آن روحیات قبلی را تکمیل می کند.

 

در واقع اگر خصوصیات جوانی فوق الذکر تنها باشند به گستاخی های بی جا و بعضی حوادثی و انحرافاتی که افتد و دانی منجر می شوند اما وقتی که با تدین و احترام بزرگتر همراه شد که اتفاقا این موضوع در حوزه علمیه یک سنت است، نتیجه چشمگیر بوده و این جوانی نباید به پیری تبدیل شود.

 

 

اگر جوان ما ظاهرا و از نظر سنی جوان ولی از نظر روحی پیر و بی نشاط و بی حوصله و بی ابتکار و ناامید باشد، مسأله ای ناگوار است، علی الخصوص اگر جوان طلبه باشد چرا که طلبه باید منشأ امید و شور و نشاط و تحرک باشد. اگر این طور شد آن وقت طلبه در صفوف مقدم مسائل انقلاب هم شرکت می کند، شرط اصلی صلاح حوزه این است، چرا که اگر حوزه کارش به آنجا برسد که طلبه نسبت به مسائل انقلاب احساس بی تفاوتی کند، این خطر بزرگی است و نباید بگذارد چنین شود.

 

بایسته های علمی طلبه مطلوب

 

استمرار در فراگیری دانش:

 

آیت الله واعظ طبسی( دامت برکاته) وقتی خطاب به طلبه ها گفت: «عزیزان من مفت و مجانی به کسی چیزی نمی دهند تا تلاش نکنیم به مقصد نخواهیم رسید، تا وقت نگذاریم و تا بذل جُهد و جَهد نکنیم، عالم فقیه و اصولی و فیلسوف نمی شویم، تا به تحقیق و پژوهش و بررسی و غور و تفحص نپردازیم قطعا به فهم قرآن و نهج البلاغه و حدیث دسترسی پیدا نمی کنیم».

 

کسی که متصدی هدایت فکر جامعه است می بایست روز به روز فکر خود را تغذیه و تقویت کند، معارف جدید و آگاهی های تازه را برای خود به وجود بیاورد که البته ما در این زمینه دریای بی پایان قرآن و کلام و علوم اهل بیت(ع) را در اختیار خود داریم.

 

می‌توان قرآن را هم به برکت علوم اهل بیت(ع) فرا گرفت که علی القاعده روحانیان و طلاب در ابتدای راه می بایست از محصول ذهن کسانی که در سطوح و رتبه های بالاتری قرار دارند استفاده کرده و فرآوری داشته باشند.

 

بنابراین برای صعود و عروج طلبه از لحاظ ذهنی و فکری و پرواز به نقاط ناگشوده و نارفته، وسایل فراوانی موجود است؛ از کتاب و مطالعه و تدبر در قرآن و معارف الهی گرفته تا گفته های بزرگان که البته برای فهم بهتر آنها، تازه های فکری علما و اندیشمندان کمک بسیار بزرگی بوده و نباید طلاب و روحانیان از آنها دور باشند.

 

در این باره پیامبر اکرم(ص) می فرماید:« من خرج من بیته یطلب علما شیّعه سبعون الف ملک یستغفرون له؛ هرکس برای آموختن علم و دانش از خانه اش بیرون رود، هفتاد هزار فرشته در پی او روان می شوند و برایش آمرزش می طلبند».

 

ایمان و امید و ابتکار:

 

هیچ موردی برای نگارنده زیباتر و پر جاذبه تر و شیرین تر از تلاش یک طلبه جوان با ایمان و با امید و با ابتکار نیست؛ این چیز عجیبی است، کسانی که در این وادی نیستند شاید درست متوجه این موضوع نشوند. یک طلبه، در گوشه ای از این دنیای بزرگ تک می افتد و به کاری می چسبد اگر ایمان و امید و ابتکار داشته باشد می بینید بدون این که بر کسی تحمیل بشود، بدون این که مرتب مزاحم کسی بشود، بدون این که توقع زیادی داشته باشد و بدون این که برای خودش فکری بکند آن کار را شسته و رفته و تمیز و مرتب انجام می دهد بعد که انسان نگاه می کند می بیند به خاطر اخلاص یک آدم مؤمن، شجره طیبه ای ایجاد شده که اثرات چشمگیری در زمینه های متعدد دارد.

 

می توان این جد و جهد طلبه را به زنبور عسل تشبیه کرد؛ « ... و اوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجرو مما یعرشون»؛ زنبور عسل در پی گل ها می گردد و عسل شیرین را که «فیه شفاء للناس» است، برای انسان ها فراهم می کند. البته نیش هم دارد و در جای خودش از آن هم استفاده می کند به شرطی که آن نیش زدن به جا باشد عیبی هم ندارد، اما کار اصلی اش این است که عسل را فراهم کند و وقتی که این گونه است برکات الهی هم به همراه آن می آید.

 

تحصیل هدفمند برای رفع نیازهای اجتماعی:

 

بزرگان حوزه معتقدند نباید یک ساعت درس طلبه یا استاد، زائد و بی فایده و غیرناظر به آن نیازها باشد، طلبه ای که در حوزه درس می خواند باید در جهت برآوردن یکی از حاجات و رفع یکی از نیازها حرکت کند؛ یعنی یا برای داخل و یا برای خارج، یا برای تألیف یا برای تحقیق و یا برای تدریس یا تأمین خود را آماده کند.

 

حوزه علمیه می بایست همانند یک کارخانه تأمین کننده نیازهای جامعه، مرتب کار کند و محصول خود را که همان محققان و مبلغان و مدرسان و مؤلفان و انوع قشرهای روحانی هستند، بیرون دهد.

 

آشنایی با علوم روز:

 

یکی دیگر از مباحث مبتلابه در این زمینه آن است که طلاب باید با معارف روزگار خود آشنا شده و علوم روز را بشناسند؛ البته این به معنای آن نیست که درس های خودشان را رها کنند. برنامه های حوزه باید فراگیر باشد و به قدر لازم و کافی طلاب را با سایر علوم روز دنیا آشنا کند.

 

اگر طلبه ای بخواهد در محیط دانشگاهی یا غیردانشگاهی دو کلمه حرف بزند، چنان چه کسی یک اصطلاح علمی یا فرنگی به کار برد و او نفهمد، کارایی خود را از دست می دهد! برخی مسائل و موارد وجود دارد که طلاب و روحانیان به آنها نیاز دارند؛ فرض کنید وقتی فردی می گوید که این حرف من بر مبنای فلان مکتب است، یک اسم فرنگی می آورد، مثلا«پلورالیزم»؛ اگر طلبه نداند که این چیست، ریشه اش چیست، حرف چیست و از کجا آمده است، به کلی در مانده و نمی تواند جواب بدهد.

 

کسب مهارت های دینی:

 

امروز تهاجم فرهنگی با استفاده از ابزارها و فناوری های جدید ارتباطی به صورت جدی عمل می کند، صدها وسیله و راهروی اطلاعات به سمت فکر جوانان و نوجوانان وجود دارد؛ از انواع شیوه های تلویزیونی و رادیویی و رایانه ای و امثال این ها استفاده می شود و در عین حال به صورت انبوه افکار و شبهه های گوناگون را در آنها می ریزند، روشن است که باید در مقابل این ها ایستاد و از طرف دیگر امروز نمی شود به همان روش های قدیمی تبلیغ دین اکتفا کنیم.

 

همچنین باید توجه داشت که دیگر جوانان امروز همانند گذشته به پای منبر و مجلس روحانیان نمی آیند، باید جوان را شناخت، فکر او را درک کرد و با آنچه که به او هجوم آورده به خوبی آشنا شد، روحانی و واعظ تا میکروب و بیماری را نشناسد نمی تواند آن را علاج کند، شناخت همه این موارد ملایی می خواهد؛ درس خواندن، مطالعه کردن و کارکردن می خواهد که همه این موارد زیر عنوان مهارت های دینی خلاصه می شود.

 

مطالعه آثار شهید مطهری:

 

مطالعه آثار شهید مطهری علاوه بر آشنایی با محتوای دین که ضرورت زندگی طلبه است، ویژگی های منحصر به فرد و فواید پیدا و پنهان دیگری نیز دارد؛ از جمله این ویژگی ها روان بودن بیان و قدرت ارائه فوق العاده استاد در تقریر مطالب، جامعیت، تنوع موضوعات، تحلیل محکم، قوت استدلال، عمق و انسجام درونی محتوا، اصالت و استناد به آموزه های دینی، اهمیت موضوعات، به روز بودن مطالب و پاسخگویی به پرسش های نوین عصر است.

 

موارد مطروحه ویژگی هایی هستند که یک جا در آثار شهید مطهری جمع شده اند، گرچه که پاره ای از موضوعاتی که این استاد بزرگ در آن شرایط برای اولین بار به آنها پرداخته امروزه دارای منابعی غنی تر و رویکرد هایی جامع تر هستند.

 

برنامه مطالعاتی آثار شهید مطهری فواید متعددی بر خود مترتب دارد از جمله؛ اسلام شناسی جامع و اصیل و تقویت بنیان عقیدتی، پاسخگویی به نیاز فکری نسل امروز و الگوگیری از شیوه تحلیل، سبک ارائه، نوع نگاه، روش مواجهه با اندیشه های مخالف و نقد سخن دیگران، حساسیت و تعهد اجتماعی و... که محصول معاشرت فکری با شخصیتی است که توانمندی علمی حوزوی را با زمان شناسی جمع کرده است. 

 

رهبر معظم انقلاب نیز دررابطه با مطالعه آثار استاد مطهری خطاب به طلاب و روحانیان چنین فرموده اند: «مطالب مرحوم آقای مطهری را یاد بگیرید، به عقیده من یکی از واجبات هر طلبه ای این است که کتاب های آقای مطهری را یک دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه کند».

 

فراگیری زبان خارجی:

 

الان اگر بگوییم طلبه، زبان خارجی لازم دارد و امروز در دنیایی که ارتباطات حرف اول را می زند اگر کسی بخواهد به طور کامل مفید باشد باید زبان خارجی بداند می گویند طلبه وقت ندارد راست هم می گویند، واقعا با این وضعیت طلبه وقت ندارد ولی اگر در وقت صرفه جویی کنیم طلبه می تواند به تعلیم زبان خارجه هم بپردازد. بنابراین باید در کتب درسی تغییر جدی صورت گیرد چون لازم است تحول از پایه شروع شده و در خود کتب درسی مدارس علمیه کار شود.

 

طلاب باید زبان های زنده دنیا را هم بدانند و دانستن حداقل یک زبان زنده از زبان های موجود دنیا جزء ملزومات طلاب علوم دینی و ابزار حتمی کار آنها است، این موضوع می بایست در حوزه های علمیه رواج پیدا کند، خوشبختانه غالب طلاب جوان بوده و قدرت فراگیری زبان در آنها زیاد است و امید می رود این مهم هر چه زودتر اجرایی شود.

 

اوایل انقلاب رییس جمهور تانزانیا به ایران آمد و از مسؤولان کشور ما خواست با در دست گرفتن رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجلات کشورش، اسلامی که امام(ره) می گوید را در آنجا تبلیغ کنند. در برابر این دعوت یک نفر هم پاسخگو نبود! گاهی 30 سال درس عربی خوانده ایم ولی نمی توانیم یک منبر به زبان عربی ارائه کنیم!

 

 

بایسته های اجتماعی طلبه مطلوب

 

آگاهی سیاسی:

 

اگر اعلم علماء هم باشیم ولی زمانمان را نشناسیم محال است بتوانیم برای جامعه اسلامی امروز مفید واقع شویم،اگر ندانیم استکبار جهانی چه قصدی دارد و دشمنان ما چه کسانی هستند و از کجا نفوذ می کنند و اگر متوجه نباشیم که در جامعه ما چه می گذرد و چه مشکلاتی وجود دارد و علاجش چیست و اگر اطلاع نداشته باشیم که در جبهه بندی های امروز جهان چه جایگاهی داریم نمی توانیم نقش واقعی خود را ایفا کنیم.

 

همیشه کتک و توسری را کسانی می خورند که بین دو جناح بازیگر قرار گیرند و ندانند چه اتفاقی می خواهد بیفتد و چه عواملی صحنه بازی را به نفع آنها تغییر می دهد، بصیرت و علم به زمان و استفاده از موقعیت ها برای هر عاملی چه اعلم العلماء باشد و چه کسی که در یک مرحله احکام دین را به چند نفر تعلیم می دهد، ضروری است، منتها هر چه مقام بالاتر باشد آگاهی های بیشتر و وسیع تری مورد لزوم است در واقع ما در طول تاریخ تشیع در بسیاری موارد به خاطر عدم آگاهی علماء از حقایق جریانات دنیا خیلی ضربه خوردیم به خصوص در200 سال اخیر که دنیا شکل جدیدی پیدا کرد، استعمار پدید آمد، سیاست ها عوض شد، دولت های اروپایی وارد میدان سیاست جهانی شدند و به کشورهای اسلامی تعرض کردند در بسیاری از مقاطع دیده می شود که علماء ناآگاه ممد استعمارگران شده اند.

 

هرگاه ما عالم دین تقی، باهوش، زرنگ و دقیقی مثل میرزای شیرازی و شیخ انصاری داشتیم از شر دشمن محفوظ می ماندیم و برنده بودیم ولی آنجا که قدری غفلت و ناآگاهی در کار بوده است ضرر می کردیم، که آن ضرر به یک نفر، یک حوزه، یک مجموعه، یک شهر، یک سال و چند سال محدود نمی شد بلکه در برخی موارد اثرش تا 50 سال تمام جامعه اسلامی را تحت فشار قرار می داد.

 

پرهیز از بی تفاوتی نسبت به حکومت دینی:

 

ما طلاب و روحانیان می بایست در حرکت قطار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به صورت دائم سهیم باشیم، نمی شود عالم دینی خودش را کنار بکشد و بگوید به من ربطی ندارد، چطور ربطی ندارد؟ حکومت دینی، حکومت اسلام به طلاب و روحانیان ربطی ندارد؟ اگر در گوشه ای از زوایای عالم که از ما هزاران فرسنگ فاصله داشت حکومتی براساس دین تشکیل می شد، من و شما وظیفه داشتیم به آن کمک کنیم، اقامه دین وظیفه است، حاکمیت دین هدف مهم همه ادیان است؛ «لیقوم الناس بالقسط»؛ قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهی هدف بزرگ ادیان است.

 

اصلا ائمه ما تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که به دنبال حاکمیت الهی بودند و الا اگر امام صادق و امام باقر(ع) یک گوشه می نشستند و چند نفر دور خود جمع می کردند و فقط یک مسأله شرعی می گفتند کسی به آنها کاری نداشت.

 

دشمن شناسی:

 

شیطان های گوناگونی وجود دارند؛ یک شیطان در درون خود ماست که از او باید به خدا پناه ببریم، ما باید اول در مقابل این شیطان صف آرایی کنیم نباید این موضوع را از یاد ببریم، اگر در جنگ با این شیطان مغلوب شدیم در هیچ جای دیگر روی فتح و پیروزی را نخواهیم دید، بنابراین اول باید این شیطان را مغلوب کنیم و پشتش را به خاک برسانیم بعد هم با شیطان های فراوان دیگر مبارزه کنیم.

 

آمریکا شیطان است، صهیونیست ها شیطانند، ضد انقلاب ها شیطانند، کمپانی های غارتگر جهانی شیطانند، سیاست های مخرب جهان شیطانند و ... طلاب و روحانیان در مقابل همه این شیطان ها مرزبانند، این مرزبانی فقط شجاعت نمی خواهد،هوشیاری و بیداری و تحلیل سیاسی هم لازم است.

 

 

تدوین مقررات اسلامی و تکفل مسؤولیت سیاسی:

 

در طول تاریخ بعد از حکومت امیرالمؤمنین و امام مجتبی(ع)، دیگر حکومتی با این خصوصیات، متکی بر احکام و مقررات دینی تا امروز تشکیل نشده بود، این اولین بار است که حکومتی براساس قرآن در دنیا تشکیل شده و جامعه ای اسلامی با همه مشکلات و زحماتی که این کار داشته و دارد به وجود آمده است.

 

این نظام و حکومت الهی برای عمل اولا به معارف و مقررات اسلامی احتیاج دارد، ثانیا در بعضی از بخش ها به اشخاصی برای اداره بعضی از امور این نظام نیاز است که بایستی این دو نیاز را حوزه ها تأمین کنند، البته منظور نگارنده این نیست که بایستی همه امور یا امور مهم را علماء به دست گیرند خیر، همه مؤمنین و صلحا و اهل فکر و اهل تحقیق در جای خودشان قرار دارد، برای کارهای گوناگون در کشور متخصصینی وجود دارد که آن ها را انجام می دهند، اما بعضی از کارها هم وجود دارد که بایستی علمای دین متصدی آنها شوند؛ این اشخاص را باید حوزه علمیه تربیت کند، پس اگر نیاز جامعه و حکومت اسلامی و اقامه آن مطرح است می بایست حوزه علمیه آن را تأمین کند.

 

روشن است چنان چه جامعه ای بی دین باشد طبیعتا به علماء احساس نیاز نمی کند اما وقتی جامعه متدین است به علما و معلمین اخلاق و دین و معارف اسلامی نیاز دارد و تأمین و تربیت این علما وظیفه حوزه های علمیه است.

 

علی کیانی نسب، حسین بیدکی

 

 

/702/9314/م

 

منابع و مآخذ:

1- قرآن کریم

2- نهج البلاغه

3- آفات الطلاب، شاکر برخوردار، فرید: موسسه انتشاراتی لاحوت، چ 5، تابستان91

4- راه و رسم طلبگی، عالم زاده نوری، محمد، جلد اول، ناشر:ولاء منتظر، چ1، تابستان 87

5- نکته های ناب(گزیده های بیانات رهبر فرزانه انقلاب در جمع دانشجویان و دانشگاهیان)، ج4، تدوین و تنظیم : حسن قدوسی زاده، ناشر: دفتر نشر معارف، چ7، زمستان 88

6- سیمای آرمانی طلبه در نگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، نویسنده: محمد عالم زاده نوری، ناشر: مؤسسه بوستان کتاب، سال نشر 1390

7- آداب الطلاب، شاکر برخوردار، فرید، ناشر: مؤسسه انتشاراتی لاحوت، چ3، تابستان 1389

8- ویژه نامه راه دل 7، مهرماه 1390، ویژه نامه طلاب ورودی حوزه علمیه خراسان، روابط عمومی حوزه علمیه خراسان

9- مجله افق پارسایی3، ویزه نامه اخلاق اسلامی، ضمیمه هفته نامه افق حوزه، دی ماه 1392

10- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج110، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق

11- امالی طوسی، مؤلف: محمد بن علی بن الحسین بابویه قمی، مترجم مرحوم آیت الله محمدباقر کمره ای، انتشارات کتابچی، سال 1384، چ نهم

12- حوزه و روحانیت، نویسنده: سعید صلح میرزایی، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سال نشر 1390

13- سلسه مباحثی برای طلاب علوم دینی، مؤلف: معاونت تربیتی فرهنگی موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی(ره)، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چ2، تابستان 1388

14- معراج السعاده، ملا احمد نراقی، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی جمال، چ دوم، 1392

 

ارسال نظرات