ایران اسلامی امید کشورهای مستضعف است
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، استکبار ستیزی و مبارزه با استکبار در همه قرون وجود داشته و یکی از رسالتها و وظایف بر دوش انبیا و اهلبیت(ع) نیز همین موضوع بوده است. امروزه نیز این رسالت و وظیفه دینی به ما منتقل شده تا با هدایت و راهبری ولی فقیه و نائب امام معصوم غایب در برابر استکبار جهانی ایستادگی و مقاومت کنیم.
البته استکبارستیزی ویژگی بارز تفکر شیعی و مکتب حسینی بوده و علت اینکه شیعیان همواره در طول تاریخ مورد هجوم همه جانبه و گسترده دشمنان بودهاند، همین خصلت و آموزه بوده است. به همین جهت لازم است که ابعاد، روشها و اهمیت استکبار ستیزی و مبارزه با دشمنان به خوبی تبیین شود.
حجتالاسلام عبدالرسول قاسمی، رییس پیشین مؤسسه آموزش عالی مجتهده امین، عضو هیأت علمی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان و معاون پژوهش جامعة المصطفی در این استان است که اشتغال به درس خارج فقه و اصول داشته و دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق بینالملل و دکترای فقه حقوق است. ما نیز در گفتوگوی تفصیلی با وی به بررسی چگونگی مبارزه با استکبار پرداختیم که در ادامه متن آن تقدیم حضور علاقهمندان میشود؛
رسا ـ استکبار و استکبار ستیزی چیست و این مفهوم چه پیشینهای در کشور و دین ما دارد؟
کلمه «استکبار» به معنای این است که کسی، نهادی و یا سازمانی یا هر چیزی به دنبال بزرگی کردن بر دیگران باشد. این یک رذیله اخلاقی است و شخصی که چنین خُلق و خویی داشته باشد، از نظر اخلاقی به یک رذیله مبتلا گشته است. البته امروزه استکبار یک اصطلاح شده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی واژه «استکبار» تبدیل به اصطلاحی شد برای کشورهای قدرتمندی که دنبال به استضعاف کشیدن دیگر کشورها هستند و تلاش میکنند دیگر کشورها تحت سلطه و سیطره آنها باشند.
انقلاب اسلامی ما نیز با روحیه استکبار ستیزی شکل گرفت. از سال 42 تمام حرف امام(ره) این بود که چرا پادشاه یک کشور اسلامی باید توسط یک کشور سلطهگر و استکباری تعیین شود و پادشاه از خودش هیچ اختیاری نداشته باشد. انقلاب ما از این اعتراض به استکبار و روحیه استکباری ستیزی شکل گرفت؛ مبارزه با کاپیتولاسیون هم در راستای همین روحیه مبارزه با استکبار بود.
امام خمینی(ره) با توجه به مبانی دینی و روحیاتی که داشتند، هرگز حاضر به قبول کردن سلطه استکبار نبودند. امام راحل از کودکی روحیه ضد استکباری را از پدر خود که به شهادت رسیدند آموخته بود و همواره این روحیه ضد استکباری در ایشان چه در برابر کشورهای قدرتمند و چه در برابر شاه و رژیم طاغوت وجود داشت. امام(ره) بین کشورها تفاوتی قائل نمیشد و به همین دلیل از ابتدا شعار نه شرقی نه غربی دادند.
روحیه استکبار ستیزی و استکبار همواره وجود داشته و این دو، همواره در حال مبارزه با یکدیگر بودهاند. البته مطامع دنیوی همیشه موجب رشد روحیه استکبار در برخی اشخاص شده است. در طول تاریخ یک عده مستکبر بودند و یک عده هم در برابر آنها قیام میکردند و امروزه هم شرایط به همین صورت است و نمیتوان گفت که مسائل عصر حاضر شرایط را تغییر داده است.
آمریکا به عنوان سرکرده استکبار جهانی به دنبال این است که به ما القا کند که در عصر حاضر همه در رفاه هستیم و هدف از زندگی باید به دست آوردن رفاه و آسایش باشد و دیگر مفهومی به نام سلطه و استکبار وجود ندارد. واقعیت این است که هنوز هم در معادلات بینالمللی کشورهای ضعیف تحت سلطه و استکبار کشورهای قدرتمند هستند.
برخی ممکن است فکر کنند کشورهای مستکبر و زورگو دیگر این روحیه را ندارند، ولی این یک اشتباه است. باید روحیه ضد استکباری در مردم ما حفظ شود. شاید برخی مردم فکر کنند چون امروزه جنگی در کار نیست پس استکباری هم نیست و روحیه استکبار ستیزی هم معنایی ندارد. ولی اینطور نیست، ما به این روحیه نیاز داریم، روزهایی نظیر 13 آبان و روز قدس برای این است که این روحیه محفوظ بماند. ما به دنبال جنگ نیستیم ولی حفظ این روحیه ما را از نفوذ و سلطه دشمن محفوظ میدارد.
رسا ـ جایگاه مبارزه با استکبار در مبانی دینی و منابع فقهی ما به چه صورت است؟
فقه ما عمدتاً بدون پشتوانه حکومتی بوده و آنچه بیان میکرده معمولاً در مسائل فردی بوده است. ولی در همین زمینه هم مبانی ضد استکباری وجود دارد؛ به عنوان نمونه امر به معروف و نهی از منکر. در انجام این فریضه حتی دستور داده شده که در صورت لزوم شما باید حاکم اسلامی را هم امر به معروف و نهی از منکر کنید. این حق مردم است و یا به عبارتی وظیفه مردم است که اگر دیدند حاکمی استکبار میورزد و دچار انحراف و تخلف میشود، از راه صحیح و شرعی در برابر او بایستند.
در کنار امر به معروف و نهی از منکر بحث جهاد هم وجود دارد که برای ایستادگی و مقابله با مستکبرین است و در سیره ائمه اطهار(ع) هم مبارزه با استکبار و روحیه استکباری وجود دارد. پیامبر(ص) با مشرکان و مستکبران جنگهای بسیاری کردند؛ امام حسین(ع) یک نماد بارز و مشخص از مبارزه با استکبار و استکبار ستیزی هستند که همه چیز خود را در این راه فدا کردند و این بیانگر اهمیت و لزوم مبارزه با استکبار است.
رسا ـ امروزه استکبار جهانی یزیدیان زمان هستند و لازم است با آنها مبارزه کنیم. برخی با این توجیه که ما در شرایطی مناسبی نیستیم، نهی از استکبار ستیزی و سیاستهای ضد استکباری میکنند؛ نظر شما در اینباره چیست؟
بنده شخصاً معتقد هستم که فعالیتهای دیپلماتیک هم به نوعی میتواند مبارزه باشد. ائمه معصومین(ع) همه در حال مبارزه بودند، ولی هر کدام به روش خود و با سبکی که در هر زمانی اقتضا میکرد مبارزه میکردند. خود مبارزه نیز اشکال مختلفی دارد؛ زمانی جنگ و نبرد است و زمانی مذاکره و گفتوگو. البته میتواند هر دو به صورت همزمان باشد، ولی مذاکره تا زمانی که عزت و اقتدار و شأنیت ما حفظ شود، میتواند به عنوان یک راهکار در نظر گرفته شود.
حفظ عزت، از اصول ما است، اگر پیامبر(ص) هم با مشرکان مذاکره میکردند، عزتمندانه بوده است، نه اینکه موضع ضعف و خواری داشته باشند. عاشورا مبارزه سخت بود که دلایل خود را داشت. در زمان کنونی تنها مرجعی که میتواند تشخیص دهد و دستور دهد که سیاستهای ضد استکباری ما باید به چه صورت باشد، ولی فقیه است.
در زمان امام حسین(ع) دین به طور کلی در خطر بود و کارهای حرام توسط کسانی که خلافت را غصب کرده بودند به ویژه یزید دستخوش تحریف میشد. به عنوان حلال مطرح میشد ولی در زمان امام حسن(ع) معاویه حداقل ظاهر دین را رعایت میکرد، در زمان سه خلیفه هم شرایط مانند معاویه بود. آنها یک ظاهری از دین را حفظ کرده بودند گرچه باطن آن که ولایت بود، حفظ نشده بود. اما در زمان امام حسین(ع) همان ظاهر حداقلی هم از بین رفته بود و تقیه دیگر جایز نبود. تقیه برای حفظ دین است، اما زمانی که دین در خطر باشد دیگر تقیه جایز نیست.
در زمان انقلاب اسلامی و زمانی که امام راحل مبارزات خود علیه استکبار و مستکبران را آغاز کردند، برخی از علما و بزرگان به ایشان میگفتند: در شرایط کنونی باید ساکت ماند و تقیه کرد. اما ایشان میفرمودند: «تقیه در زمانی که دین در خطر است، جایز نیست.» پهلوی چیزی از دین باقی نگذاشته بودند و خطرات بسیاری دین و مذهب ما را تهدید میکرد. تشخیص امام(ره) به عنوان یک فقیه این بود که دیگر مذاکره و گفتوگو جایز نیست و باید رسماً وارد مبارزه با استکبار شد.
امروزه هم شرایط همین است، باید بنابر تشخیص رهبری عمل شود. روشهای مبارزه در زمانهای مختلف عوض میشود و این مسأله بنابر تشخیص رهبر و ولی فقیه است، در دوران جنگ هم در کنار مبارزه مسلحانه دستگاه دیپلماسی ما فعال بود. دستگاه دیپلماسی و دیپلماتها یک وظیفهای دارند و نیروهای مسلح و نظامی هم یک وظیفه؛ ولی این ولی فقیه است که تشخیص میدهد امروز وظیفه ما چیست و اگر بنا بر مذاکره است تا چه سطحی، درباره چه موضوعاتی و چگونه مذاکره کنیم.
آمریکا هم به عنوان استکبار جهانی با توسل به ابزار مختلف در حال جنگ با ما است. استفاده از ابزار رسانهای، تبلیغاتی، علمی، نظامی و دیپلماتیک از جمله راهبردهای مبارزاتی آمریکا علیه ما است. دشمن حتی در اقدامات نظامی هم مسائل جانبی را در نظر میگیرد و به عنوان مثال برای حمله به عراق از شورای امنیت قطعنامه میگیرد. به هر حال باید در همه زمینهها به مبارزه و مقابله با دشمن پرداخت و از هر راهی که آنها تلاش میکنند در برابر ما قرار بگیرند، ما هم از همان طریق به روش خودمان به مبارزه با آنها بپردازیم.
البته اگر بنا به مذاکره باشد، عزتمندی یک اصل بوده و بسیار مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است. همچنین قرار نیست این مذاکرات ما را به ذلت برساند؛ ما باید در هر حال روحیه ضد استکباری خود را حفظ کنیم. هر لحظه ممکن است بنا بر هر دلیلی مذاکرات به بن بست برسد و توافقاتی که صورت گرفته با توجه به سابقه طرفهای ما در مذاکرات نادیده گرفته شود و نقض گردد و ما نباید دشمنی دشمنان را فراموش کنیم.
نباید از یاد ما برود که در حال گفتوگو با دوستانمان نیستیم، بلکه آنها دشمنان ما هستند و مذاکره هم بخشی از مبارزه ما علیه آنها است. به همین جهت لازم است که روحیه ضد استکباری خود را حفظ کنیم. در همه سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب طی این یکی دو سال که مذاکرات در جریان است، بر این مطلب تأکید داشتند که نباید تصور کنیم دشمن تبدیل به دوست شده است. نه مردم و نه تیم مذاکره کننده نباید دشمنی دشمنان را از یاد ببرند؛ چرا که آمریکا دقیقا به دنبال همین است که ما فکر کنیم دشمن ما تبدیل به دوست ما شده است.
امروزه دیگر حربه جنگ کاربرد چندانی ندارد. جنگ نرم و انقلابهای مخملی در دستور قدرتهای استکباری است؛ چرا که این حربه هشیاری بیشتری میطلبد. اینکه اوباما به مناسبتهای مختلف پیامهای فریبنده و به ظاهر انسان دوستانه میدهد و ادعا می کند که دوستدار مردم ایران است و دست از جنگ طلبی برداشته است، علیرغم ظاهر فریبندهای که دارد با یک غفلت ما موجب میشود دشمنان بر ما مسلط شوند.
فریب همیشه توطئه و سیاست دشمنان بوده است؛ حتی در زمان امام حسین(ع) و پس از واقعه کربلا شاهد هستیم که دشمن به دنبال فریب مردم بود. اگر حضرت زینب(س) در وقایع پس از عاشورا تشخیص صحیح نداشت و فریب یزید را میخورد، همه چیز به سود یزید و بنی امیه تمام میشد. ایشان در آن شرایط تشخیص دادند که مذاکره یعنی پذیرفتن ذلت و شکست. مذاکره در آن زمان دین را نابود میکرد، ولی حضرت زینب(س) عالم به زمان بودند و ترسی از شهادت و کشته شدن نداشتند و به خوبی شرایط زمان و روش مبارزه با دشمن را تشخیص دادند.
امروزه هم وظیفه ما این است که هر جا حس کردیم دشمن به دنبال سوء استفاده از مذاکرات است، باید سریع مردم را آگاه کنیم و مواضع عزتمندانه داشته باشیم. اینکه رهبری بنا به مصالحی اجازه مذاکره صادر میکنند و از طرفی هم شاهد هستیم نیروهای مسلح نظامی ما همواره بر توان و آمادگی خود میافزایند و تواناییهای خود را البته به صورت جزئی نشان میدهند، در این راستا است که ما قرار نیست از دشمنی دشمنان غافل شویم و توان بازدارنگی خود را فراموش کنیم.
رسا ـ به نظر شما اگر سیاستهای ضد استکباری خود را فراموش کنیم و کنار بگذاریم سرنوشت ما چه خواهد بود؟
برای ما ثابت شده است که آمریکا و اسرائیل همیشه دشمن ما بودهاند و خواهند بود. این ساده انگاری است که فکر کنیم اینها دوست ما میشوند. پس از برجام علیرغم اینکه ما بسیار شفاف سازی و اعتماد سازی کردیم، شاهد هستیم باز هم آنها خوی استکباری و دشمنی را کنار نمیگذارند و در سازمان ملل علیه ما قطعنامه صادر میکنند. آمریکا با اساس و بنیان ما دشمنی دارد و این بسیار روشن و واضح است.
اینکه شعار اصلی ما نه شرقی نه غربی است، برای آنها به این معنا است که دشمنی با ما را نمیتوانند کنار بگذارند و ما نیز فریب آنها را نخواهیم خورد. دوست پنداشتن دشمن بسیار خطرناک است و رهبر معظم انقلاب هم نسبت به این موضوع هشدار دادهاند. در طول تاریخ هرگز شاهد نبودهایم که آمریکا به نفع ما کاری انجام دهد. به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودهایم که دشمنی آمریکا آشکارتر و شفافتر بوده است. جنگ تحمیلی و حمایت همه جانبه از رژیم بعث و صدام، تلاش برای کودتا و ماجرای صحرای طبس، تحریمها، فشارها، حمایت و طراحی فتنه همه بیانگر تمام ناشدنی بودن دشمنی استکبار جهانی با ما و انقلاب اسلامی است.
تحریمهای فلج کننده، نقشه و حربه اصلی آمریکا است. این کشور تلاش کرد در این راه دیگر کشورها را هم با خود همراه کند و البته در این راه هزینههای بسیاری هم پرداخت کرد. این تلاش گران قیمت و پر هزینه نشان از عمق و شدت دشمنی آنها با ما دارد، اینکه بعضی دشمنی مستکبرین و در رأس آنها آمریکا را توهم میدانند، یک اشتباه بزرگ است.
بنده در جامعة المصطفی با طلاب خارجی بسیاری در ارتباط بودم، همه آنها تأکید داشتند که تنها کشوری که در برابر استکبار ایستاده، ایران است. ایران و ایرانی هرگز نباید از مواضع خود عقب نشینی کنند. آنها دلخوش به ایران بودند و همه آمال و آرزوهای خود را در ایران و سیاستهای کشور ما میدیدند.
دشمنان با ما دشمنی ندارند بلکه مشکل آنها با اسلام واقعی و اسلام ناب است. اسلام به معنای نماز و روزه برای دشمن مشکل و خطر محسوب نمیشود. آنها خودشان این مدل اسلام را ترویج میکنند، واقعیت این است که دشمنان با اسلامی که امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی عرضه کرد مشکل دارند. اسلامی که در برابر استکبار قرار میگیرد.
دشمنان تا زمانی که ما مواضع خود را داشته باشیم کوتاه نخواهند آمد؛ در قرآن هم به صراحت این موضوع مطرح شده تا زمانی که ما از آنها تبعیت نکنیم، از ما راضی نخواهند شد و دست از دشمنی برنخواهند داشت.
/1304/403/ر