یک حرف خلاف وحدت به ضرر همه مسلمانان تمام میشود/ جریان شناسی فکری شیعیان پاکستان
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجتالاسلام ناظم حسین اکبر، مدیر اتاق فکر پاکستان در جامعه المصطفی، مؤسس و مدیر مؤسسه علمی ـ پژوهشی ابوطالب در ایران و پاکستان است که به گفته خودش تاکنون حدود 40 کتاب را به زبانهای عربی، فارسی و اردو ترجمه و تألیف کرده که از جمله آنها میتوان به «وهابیت در یک نگاه» و «بایستههای مطلوب حوزههای علمیه پاکستان» اشاره کرد.
در گفتوگو با استاد برتر اردو زبان در جامعه المصطفی، به جریان شناسی فکری شیعیان پاکستان و وضعیت آنها از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... پرداختیم که علاقهمندان در ادامه متن بخش نخست آن را مشاهده میکنند؛
رسا ـ ابتدا به صورت کوتاه و مختصر از چگونگی و تاریخ تأسیس پاکستان بفرمایید.
پاکستان در سال 1947 میلادی از هند استقلال یافت. پیش از استقلال پاکستان از هند، ما دو ملیت هندو و مسلمانان داشتیم که با یکدیگر مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره داشتند که این وضعیت برای مسلمانان بسیار سخت بود.
از سوی دیگر هر روز هندوها نفوذ بیشتری پیدا کرده و مسلمانان گرفتار خودباختگی میشدند؛ یعنی از فرهنگ هندوها تأثیر میپذیرفتند. تا اینکه «اقبال لاهوری» تئوری جدایی هند و پاکستان یا همان نظریه دو ملیتی را ارائه داد. سپس «محمدعلی جناح» در سال 1947 کشور پاکستان را تأسیس کرد.
رسا ـ شیعیان پاکستان به چه میزان از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند؟ شیعیان این کشور چه موقعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند؟
آمار رسمی جمعیت کشور پاکستان را 182 میلیون نفر بیان میکند که به گفته منابع مختلف 20 تا 30 درصد این جمعیت را شیعیان تشکیل میدهند. البته ما چون سرشماری دقیقی نداریم، برخی میگویند که 20 درصد و برخی میگویند 30 درصد جمعیت پاکستان، شیعیان هستند. نمایندگان نیز جمعیت شیعیان را 50 میلیون نفر بیان میکنند.
نفوذ فرهنگی شیعیان در پاکستان به ویژه در ایالت پنجاب و سند خوب است. اکنون بیشتر نهضتهای این مناطق نهضتهای شیعی هستند. منتها به سبب عدم انسجام، پراکندگی جغرافیایی و غیره خیلی تأثیر چشمگیری ندارند.
همچنین بسیاری از نمایندگان شیعیان پاکستان که در خانواده مذهبی به دنیا آمده و خانوادهیشان نیز شیعه هستند، وقتی روی کار میآیند به عنوان شیعه سرکار نمیآیند؛ بلکه به عنوان سکولار میآیند. یعنی با انتخاب شیعیان و سنیها سرکار میآیند که دارای ذهنیت سکولار هستند. وگرنه خود شیعیان اکنون در دولت فعلی هستند و حدود 8 نماینده در پارلمان داریم.
به طور کلی شیعیان پاکستان از نظر فرهنگی جایگاه و موقعیت خوبی دارند که مشکلاتی نیز ندارند. برای نمونه دولت نسبت به کارهایی که شیعیان انجام میدهند ممنوعیتی ندارد؛ جز کارهایی که برای منافع ملی کشور آسیب بزند و این موضوع را هیچ کشوری نیز نمیپذیرد.
از نظر اقتصادی نیز شیعیان پاکستان مشکل چندانی ندارند. یعنی خودشان میتوانند خودشان را اداره کنند. برای نمونه شیعیان سرمایهدار و فقر داریم که اگر با یکدیگر منسجم شوند از نظر اقتصادی مشکلی نخواهیم داشت.
مشکل اصلی اینجاست که افراد سرمایه دار شیعی وارد مباحث تجاری نمیشوند و از ثروت خود برای نفوذ بیشتر شیعیان بهره نمیبرند. در حالی که وهابیت افزونبر گرفتن پستهای مختلف در مباحث تجارت نیز ورود کرده است.
رسا ـ تنوع قومی و جغرافیایی شیعیان پاکستان چگونه است؟
در پاکستان حداقل پنج ایالت وجود دارد که هر کدام یک ملیت دارند؛ همانند ایالت سند، پنجاب، پشتو، بلوچ و گلگیتی و بلتو زبان. این ملیتها با یکدیگر هیچ مشکلی ندارند، الا مشکلاتی که پنجابیها با بلوچها دارند.
البته بلوچها به سبب حمایت عربستان وقتی شیعیان میخواهند از پنجاب عبور کرده و به سمت ایران بیایند، مشکلاتی را ایجاد میکنند. چون وهابیت اعلام کرده «جمهوری اسلامی ایران مشرک است و فردی که میخواهد به سرزمین شرک برود، مشرک است و باید کشته شود!»
از سوی دیگر بلوچها افراد بیسوادی هستند، به همین دلیل در سطح بالا قرار نگرفته و نمیتوانند پستهای کلیدی را داشته باشند. ولی پنجابیها با سواد هستند که پارلمان را گرفتهاند. به همین دلیل بلوچها معتقدند که پنجابیها حق آنها را ضایعه کردهاند. آمریکا، هند و دیگر کشورهایی که با پاکستان نیز مشکل دارند، این افراد(بلوچها) را علیه کشور تحریک میکنند تا دست به آشوب بزنند.
رسا ـ مهمترین احزاب و گروههای شیعیان پاکستان کدام هستند؟ رهبر، حیطه عملکرد و تاریخ تأسیس این احزاب چه زمانی است؟
ما دو گروه مهم شیعه در پاکستان داریم که هر کدام انشعابات خاص خود را دارند. یک گروه حزب اسلامی است که قبلا به نام نهضت جعفریه شناخته میشد و رییس آن آقای «سید ساجد نقوی» بود. گروه دیگر نیز حدود 6 سال پیش با نام «وحدت بین المسلمین» تأسیس شد.
البته حزب جعفریه سابقه بسیار طولانی دارد که حدود 50 سال میشود و رهبران فراوانی همانند «سید محمد دهلوی» داشت. قبلاً این حزب بسیار فعال بود، ولی با روی کار آمدن «پرویز مشرف» با فشارهای عربستان سعودی این حزب در تحریم قرار گرفت. وقتی تحریم شدند به نام «حزب اسلامی» فعالیت کرده و میکند. در حال حاضر مشکل اساسی ندارند، ولی فعال هم نیستند.
به دلیل فعالیت کم حزب اسلامی برخی از جوانها اعتراض کردند که چرا ما همانند سایر کشورها فعال نیستیم؟ چرا در جمهوری اسلامی ایران انقلاب شد ولی در این کشور نشده است؟ چرا در تمام کشورهای اسلامی انقلاب به وجود آمده ولی در پاکستان اینگونه نیست؟
به دلیل همین اختلافات و درگیریهای که میان شیعیان وجود داشت، حزب «وحدت بین المسلمین» تشکیل شد که دبیرکل آن «ناصر عباس جعفری» است که فرد فهمیده و دارای بصیرت است. البته رهبر دیگر احزاب نیز افراد خوب و فهمیدهای هستند ولی نمیتوان از هر فردی هر انتظاری داشت؛ چون امکانپذیر هم نیست.
به طور کلی چون این افراد برای تشیع و اسلام زحمت میکشند، خوب هستند. منتها حزب «وحدت بین المسلمین» چون تازه تأسیس شده و افراد آن جوان هستند، مقداری پرکارتر و فعالتر از حزب دیگر است. خود احزاب نیز شاخههای مختلفی دارند. برای نمونه حزب اسلامی دارای شاخههایی همانند «دانشجویان امامیه» است.
هر دوی این احزاب(وحدت بین المسلمین و وحدت اسلامی) با جمهوری اسلامی ایران ارتباط خوبی دارند و حامی ولایت فقیه هستند و خود را نماینده رهبر معظم انقلاب معرفی میکنند.
رسا ـ ارتباط شیعیان و اهلسنت پاکستان چگونه است؟
ما در پاکستان هیچ مشکلی با سنیها نداریم. البته شاید مشتی بیسواد باشند که بخواهند مشکل ساز باشند، ولی اساسیترین مشکل ما وهابیها هستند. سنیها برای ما معاند نیستند، بلکه رقیباند. همانگونه که شیعیان نیز با یکدیگر رقیب هستند. سنیها نیز یک مذهب هستند که همانند سایر مذاهب زندگی میکنند. ولی وهابیها تاریخ چندانی ندارند و خود اهلسنت نیز وهابیها را قبول ندارد. برای نمونه مفتی اهلسنت میگفت: «ما مشکلی با شیعیان نداریم.»
ولی وهابیت با شیعه و سنی دشمن است. آنها نخست به شیعیان آسیب میرسانند و پس از آن سنیها را هدف قرار خواهند داد. در تاریخ نیز بیان شده که وهابیها عربستان نخست شیعیان را کشتند، سپس در طائف سنیها، در مدینه مفتیهای سنیها و مکه نیز سنیها را کشتند. خود سنیها نیز میدانند اگر با شیعیان وحدت نکنند، خودشان ضرر میکند؛ چون وهابیها نخست به شیعیان آسیب میزنند، سپس به اهلسنت.
رسا ـ مهمترین عوامل همگرایی و واگرایی میان شیعیان و اهلتسنن پاکستان چیست؟
ما در تمام کشورها، ملتها و مذهبها افراد تندرو و میانهرو داریم. اساسیترین مشکل ما در پاکستان عدم آشنایی سنیها با تشیع است. به عقیده شما سنیها چگونه وهابی میشوند؟ متأسفانه برخی از افراد که حتی شیعه نیستند، کارهایی به نام شیعه انجام میدهند که به وحدت خدشه میزند.
برای نمونه مداحی در بالای منبر علیه خلفا سخنانی میگوید که شیعه نیست و علی اللهی است؛ ولی چون از منبر شیعه حرف میزند، وهابیت و عامه برداشت میکنند که در فلان حسینیه حرفهایی علیه خلفا زده میشود و باید آن حسینیه را نابود کرد.
در این زمینه سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل نیز در حال فعالیت هستند و میخواهند میان مسلمانان اختلاف ایجاد کنند. وگرنه ما با سنیها مخالف نیستیم. حتی در اقوام ما اهلسنت نیز هستند که هیچ مشکلی با آنها نداریم. با آنها ازدواج هم میکنیم. ولی گاهی مطالب تحریک آمیز از سوی برخی افراد که شیعه نیز نیستند، علیه سنیها بیان میشود که این خود به وحدت آسیب میزند.
راهکارها نیز این است که نخست، خودمان را خوب برای اهلتسنن معرفی کنیم تا آنها بفهمند شیعیان آنهایی نیستند که دیگران معرفی میکنند. حتی ما معتقدیم که نباید به حیوانات نیز فحاشی کرد. امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: «به کسی فحش ندهید.» اگر ما شیعه امیرمؤمنان(ع) هستیم که نباید به دیگران فحش بدهیم! بلکه باید مسائل را همراه با ادب و احترام در قالب گفتوگوهای مذهبی بیان کنیم.
رسا ـ بحث بنیادگرایی و گروههای تکفیری در پاکستان مسأله مهمی است که تهدیدی جدی برای شیعیان محسوب میشود. در مورد علل شکلگیری و گسترش این گروهها بفرمایید.
عوامل تشکیل گروههای تکفیری متعدد است. نخست، بغض و عناد شیعه را دارند. چون برخی غیر شیعهها به نام شیعه مطالبی را بیان میکنند که دیگران بغض شیعه را به دل میگیرند و به گروههای تکفیری میپیوندند تا انتقام بگیرند.
دوم، فقر در کشور است. بیشتر افرادی که عملیاتهای انتحاری میکنند، افراد بیسرپرست و بیسوادی هستند. به همین دلیل قریب به اتفاق افرادی که عملیات انتحاری میکنند از خانوادههای باسواد، پولدار و حتی شهری نیستند. گروههای تکفیری نیز افراد خود را از مناطق دور افتاده و فقیر جذب میکنند.
در این مناطق چون افراد فقیر هستند، در قبال پول حاضرند هر کاری بکنند. برای نمونه خود گروههای تکفیری برای جذب این افراد پیشنهاد میدهند که اگر برای ما کار کنید، روزی 500 دلار میدهیم. اگر هم شهید شدید، افزونبر اینکه به بهشت میروید، برای خانوادهتان 50 هزار دلار میدهیم. این خود انگیزهای میشود تا افراد فقیر به گروههای آنها بپیوندند.
سوم، تلاش کشورهای مخالف پاکستان برای ایجاد آشوب و فتنه در این کشور است. برای نمونه برخی کشورها پول هزینه میکنند و به مسلمانان پاکستان میگویند: «شرک و نفاق سراسر جامعه اسلامی را فراگرفته و شما سربازان پیامبر(ص) هستید که باید اینها را از بین ببرید. هر فردی که حرف ما را قبول نداشته باشد، مشرک و کافر است که باید کشته شود. چون در راه ما سد است و باید آنها را از بین برد.»
بحث دیگری را نیز این کشورها مبنی بر دشمن دور و نزدیک معرفی کردند. اینها میگویند: «آمریکا دشمن دور ما است. فعلا باید دشمن نزدیک که نفاق در جامعه اسلامی است را از بین ببریم و پس از آن به سمت دشمن دور حرکت کنیم.» در حالی که ما معتقدیم: پیامبر اسلام(ص) نیز با دشمن بعید میجنگیدند. مگر در زمان حضرت رسول(ص) منافق وجود نداشت؟ ولی با این وجود حضرت محمد(ص) با دشمن آشکار همانند مشرکان و کفار جنگ میکردند. ما نیز میگوییم: منافق همانند دشمن دور است که نمیتوان به راحتی او را کشت. ولی کفار و مشرکان دشمن نزدیک هستند که نخست آنها را باید کشت.
البته توجیح آنها این است: «ایوبیان نخست در سوریه و عراق شیعیان را کشتند، سپس در مصر آل بویه را کشتند و در نهایت به سراغ جنگهای صلیبی و مسیحیان رفتند.»
بنده باز هم تأکید میکنم یکی از دلایل به وجود آمدن گروههای تکفیری در پاکستان، سخنانی است که برخی غیرشیعه به نام شیعه و برخی از افراد جاهل میزنند. برای نمونه برخی از مداحان و خطبا برای دشمن کار میکنند که با سخنان خود دیگران را تحت تأثیر قرار میدهند. برای نمونه مداح و خطیب با سخنان خود پیامبر(ص) و صحابه را تحقیر میکند و این سیدیها به دست جوانان اهلتسنن میرسد. آنها نیز تحریک شده و دست به عملیاتهای انتحاری میزنند.
رسا ـ تهدید جدی تکفیریها برای شیعیان چیست؟
اینها هم مانع رشد ما و هم تهدید جدی برای ما هستند. تهدیدیشان این است که تمام افراد باسواد را میکشند. متأسفانه ما اکنون شیعیان بسیار با سوادی در پاکستان نداریم؛ چون هر فردی به مقامی میرسد، تکفیریها او را میکشند.
همچنین تکفیریها خودشان مانع پیشرفت شیعیان پاکستان هستند. چون هیچ خانوادهای جرأت نمیکند فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاه و مدرسه بفرستد. شیعیان جرأت نمیکنند که در جای خوبی تحصیل کرده و اگر مؤسسه و یا نهادی دارند، آن را با نام بزنند تا فعالیتهایشان مشخص شود.
البته وهابیت تنها برای شیعیان پاکستان تهدید نیستند، بلکه برای سنیها این کشور نیز تهدید هستند. برای نمونه در میلاد نبی اکرم(ص) سنیها را زدند و تهدید کردند که اگر سال آینده چنین جشن و میلادی را برپا کنند، آنها را میکشند. وهابیت برای کل کشور پاکستان تهدیدند ولی برای شیعیان تهدید بیشتری هستند./993/402/ر