چرا برجام برای تولید ضرر دارد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اینکه چگونه به این سؤالات پاسخ دهیم باعث شکلگیری نظامات اقتصادی میشود. برای پاسخ به این سؤالات میتوان با نگاهی به آمارهای سرمایههای ثابت در دهههای قبل در کشور نمایی کلی را ترسیم کرد که در آن سهم سرمایههای ثابت در سالهای 1336 تا سال 1391 در بخش کشاورزی حدود 3 تا 5/5 درصد در تلورانس بوده و بخش صنعت نیز در محدوده 25 درصد است که این به معنای سهم 65 تا 70 درصدی بخش خدمات در اقتصاد است و اتفاقاً و متأسفانه غیرشفافترین بخش نیز بیشترین سهم را دارد و جالبتر آنکه از سال 84 سهم خدمات از نسبت سرمایههای ثابت به gdp رو به افزایش بوده و در مقابل چون بخش کشاورزی تقریباً سرمایهگذاری در آن ثابت بوده، بخش صنعت را تضعیف کرده است.
حال نگاهی بیندازیم به حجم نقدینگی که در سال 94 به مرز یک میلیون میلیارد تومان رسیده است و سهم خدمات در آن بسیار بالاست و آن را در کنار آمار ارائه شده از تعطیلی بنگاهها قرار دهیم که روایت دولتی آن به نقل از آقای دکتر نوبخت معاون برنامهریزی 7 هزار بنگاه است. به این ترتیب میتوان حدس زد که روند چند دهه اخیر نتیجه سیاستگذاری و نظام اقتصادی است که متأسفانه تولیدگریز بوده و گرایش به خدمات در آن بیشتر است.
بدیهی است خدمات نیز تنها شرکتهای تنظیف و گلکاری نیست بلکه حجم عظیم نقدینگی در بیمهها و بانکها با سودهای حسابسازی شده هم در بخش خدمات است که نقدینگی را در سال گذشته بیش از 20درصد افزایش داده است. به عبارت سادهتر صرفه فعالیتهای اقتصادی نامولد از صرفه تولید بیشتر است و اقتصاد در مسیری قرار گرفته که تولید پول نه از مسیر ارزش افزوده واقعی و تولید کالا بلکه از مسیرهای نامولد محقق میشود. در چنین شرایطی دولت انتظار دارد سرمایههای خارجی وارد شده و به کدام سو برود؟ و ما با داشتن چنین چشماندازی انتظار چه تغییری داریم وقتی از تولید و حمایت از بخش خصوصی میزنیم؟
بدیهی است با توجه به موارد مطرح شده پیش از هر چیز باید شرایط برای بهبود وضعیت به نفع تولید تغییر کند تا کفه ترازوی سرمایه تولید در داخل بیشتر شود، وگرنه از آنجا که سرمایه خارجی به دنبال سود است، حاضر به ورود در بخش تولید بدون رانت و امتیاز خاص نخواهد شد. این یک معادله ساده از واقعیت اقتصاد است که بعید است اقتصاددانان فعال در دولت و برنامهریزان و قانونگذاران از آن بیخبر باشند و اگر این عناصر بدیهی را میدانند اصرار بر تأثیرات برجام در چنین فضای اقتصادی چه میتواند باشد؟ آیا چیزی جز شبیه کودپاشی و تقویت علفهای هرز در اقتصاد است که تنها برای مدتی از سبز بودن آنها ذوقزده شویم؟ پاسخ چیزی جز خرابتر شدن وضعیت سرمایهگذاری به نفع خدمات و بر ضد تولید نیست و اینجاست که بار دیگر بر لزوم اصلاح نظام اقتصادی صحه گذاشته میشود. همان تأکیداتی که در بندبند اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است. با این اوصاف آیا اقتصاد بر مدار درست قرار میگیرد یا همچنان بر صورت مسئلههای غلط تأکید خواهیم کرد تا منافع گروهی، کوتاهمدت و میانمدت (به اندازه عمر یک دولت) تأمین شود؟/998/102/ب2
منبع : روزنامه جوان