عرفان و عقلانیت، همزاد انسان و ریشه در مکتب نبوت دارد

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در روزهای اخیر انتشار برخی سخنان انتقادی فیلسوف و پژوهشگر اخلاق، مصطفی ملکیان درباره ریشههای عرفان و ارزشهای معنوی در جوامع اسلامی توجه جامعه علمی و دینی را به خود جلب کرده است. ملکیان در این سخنان مدعی شده بود که بخش قابل توجهی از آموزههای فرهنگ اسلامی از جمله عرفان و فقه ریشه در تمدنهای غربی و شرق باستان دارند و بسیاری از مفاهیم مطرح در اسلام پیش از ظهور اسلام در یونان، روم و فرهنگهای شرقی وجود داشته است.
ملکیان با اشاره به قرآن و نهجالبلاغه تاکید کرد که برخی آموزهها در این متون مانند توصیه به عدم شادی یا اندوه افراطی نسبت به دستاوردها و زیانها مشابه تفکرات رواقیان از جمله مارکوس آئورلیوس است و بخش عمدهای از آثار فلسفی ابن سینا و فارابی متاثر از افلاطون و ارسطو بوده است. حتی نظریه حرکت جوهری ملاصدرا را نیز میتوان مشابه سخنان هراکلیتوس دانست.
وی در ادامه به عرفان اسلامی اشاره کرد و آن را متاثر از فلسفه مسلمانان، فرهنگهای شرقی و حتی آموزههای غیر اسلامی دانست و نتیجه گرفت که آموزههایی همچون وحدت وجود پیش از اسلام مطرح بوده و بنابراین بخشی از فرهنگ اسلامی نیستند.
این اظهارات ملکیان واکنشهایی را از سوی برخی محافل علمی و دینی به همراه داشت و آیتالله حسن رمضانی، استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم و شاگرد برجسته علامه حسن زاده آملی در پاسخ به این دیدگاهها توضیحاتی جامع ارائه کرد.
آیتالله رمضانی در ابتدای سخنان خود با اشاره به کتاب «عرفان در آینه قرآن» توضیح داد که هدف از بررسی عرفان در این اثر، نقد یا نفی عرفان موجود نیست بلکه بیان ارزشها و آموزههای رسمی عرفان و نشان دادن همخوانی آنها با آیات و روایات است.
وی تاکید کرد: برخی ممکن است تصور کنند قصد داریم بر عرفان موجود خط بطلان بکشیم و از آیات و روایات عرفانی متفاوت استخراج کنیم اما چنین تصوری نادرست است. هدف اصلی، روشن کردن این نکته است که آموزههای عرفانی و اخلاقی در اسلام، همواره ریشه در قرآن، روایات و سنت پیامبران دارند و هیچکدام از آنها صرفاً وارداتی از دیگر فرهنگها نیستند.
استاد فلسفه و عرفان اسلامی با اشاره به عقلانیت و درک عرفانی، خاطرنشان کرد: این ظرفیتها به یک قوم، ملت یا فرهنگ محدود نیستند و همزاد انسانیت هستند. هر انسانی در هر نقطه از جهان چه مسلمان باشد چه غیرمسلمان، چه در شرق باشد چه در غرب از این ظرفیتها برخوردار است زیرا خداوند فطرت انسانی را در همه انسانها قرار داده است.
شاگرد برجسته علامه حسن زاده آملی افزود: اگر انسان مسیر طبیعی خود را طی کند و منحرف نشود هم بهره عقلانی خواهد داشت و هم بهره عرفانی و این محدود به شرق و غرب یا دین و مذهب خاص نیست.
آیتالله رمضانی در ادامه به یکی از ابهامات رایج درباره تاثیرپذیری عرفان اسلامی از عرفانهای خارجی پاسخ داد و تصریح کرد که نباید مفاهیم عرفانی و اخلاقی را با آموزههای بیگانه و تقلیدی خلط کرد.
وی تاکید کرد: هر جا که انسان به پاکی درونی و تزکیه برسد درک عرفانی و شعور عرفانی حاصل میشود و نتایج آن با آموزههای دیگر فرهنگها ممکن است شباهت داشته باشد، اما این شباهت به معنای تقلید یا تاثیر مستقیم نیست بلکه همه این آموزهها از خلاقیت الهی و فطرت انسانی سرچشمه میگیرند.
آیت الله رمضانی در بخش دیگری از سخنان خود به منشاء ارزشهای انسانی در همه جوامع پرداخت و گفت: هر ارزش الهی و معنوی که در جوامع مشاهده میکنیم چه در شرق باشد چه در غرب به مکتب نبوت و آموزههای انبیا و اولیا بازمیگردد. این ارزشها هم از درون فطرت انسانی سرچشمه میگیرند که خداوند در انسان قرار داده و هم از بیرون از طریق پیامبران برای هدایت انسانها.
وی افزود: هیچ تفاوتی در اصل این آموزهها وجود ندارد و هیچکس نمیتواند آنها را محصول تقلید از شرق یا غرب بداند.
آیتالله رمضانی همچنین به موضوع اصطلاحات سیاسی مانند «غربزدگی» و «شرقزدگی» اشاره کرد و گفت: این اصطلاحات بار سیاسی دارند و نباید با ارزشهای انسانی و عرفانی خلط شوند. وقتی از غرب سخن میگوییم منظور مطلق فرهنگ غرب نیست بلکه به آن بخش از فرهنگ و قدرتهای غرب اشاره داریم که مستکبر، ظالم و متجاوز هستند و برای ملتها ارزشی قائل نیستند و میخواهند همه چیز را به کام خود کنند. این همان فرهنگ استکبار و ظلم است.
استاد فلسفه و عرفان اسلامی تاکید کرد: همه انسانها چه در شرق و چه در غرب چه مسلمان و چه غیرمسلمان، تحت تاثیر فطرت الهی و پیامبران هستند و آموزههای آنها یکدیگر را تایید و تقویت میکنند. بنابراین نباید ارزشهای انسانی و معنوی را با این تعابیر سیاسی خلط کرد یا به اشتباه گفت که «آیات و روایات ما متاثر از غرب است.
آیتالله رمضانی در جمعبندی سخنان خود، سه نکته کلیدی را مطرح کرد: ۱. آموزههای عرفانی و عقلانی، همزاد انسان و فطرت انسانی هستند و محدود به یک قوم، ملت یا فرهنگ خاص نیستند؛ ۲. هر ارزش انسانی، اخلاقی و معنوی ریشه در مکتب نبوت و آموزههای پیامبران دارد و محصول فطرت انسانی است نه تقلید از دیگر فرهنگها و ۳. اصطلاحات سیاسی مانند غربزدگی و شرقزدگی را نباید با ارزشهای معنوی و انسانی خلط کرد زیرا این ارزشها فراتر از مرزها و تمدنها هستند و همه انسانها در سراسر جهان میتوانند از آن بهرهمند شوند.
این سخنان آیتالله رمضانی پاسخی روشن به برخی انتقادات اخیر ملکیان و دیگر منتقدان فرهنگی و فلسفی است و بر جایگاه مستقل و جهانی عقلانیت و عرفان اسلامی تاکید دارد.
وی با تبیین نقش پیامبران و فطرت انسانی نشان داد که آموزههای معنوی و اخلاقی در اسلام محدود به فرهنگ خاص یا منطقه جغرافیایی نیستند و هیچ آموزهای از شرق یا غرب تقلید نشده بلکه همگی از منبع الهی و سنت نبوی سرچشمه گرفتهاند.
به این ترتیب روشن میشود که نگرش برخی منتقدان درباره تاثیرپذیری فرهنگ و عرفان اسلامی از فرهنگهای خارجی نیازمند بازنگری و توجه دقیقتر به آموزههای اسلامی و فلسفه و عرفان حوزههای علمیه است. آموزههای قرآن و سنت، عقلانیت و درک عرفانی، همه انسانها را در سراسر جهان پوشش میدهند و محدود به قوم، مذهب یا منطقه خاصی نیستند.