گذری بر ماجرای رحلت نبی اکرم و وقوع فتنه سقیفه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در ارومیه، به مناسبت رحلت رسول گرامی اسلام(ص) و امام حسن مجتبی(ع) مساجد و حسینیه های آذربایجان غربی همزمان با سراسر کشور پر بود از هیئاتی که به عزاداری مشغول بوده و در سوگ انقطاع وحی الهی بر زمینیان نشسته بودند.
بعدازحجه الوداع در سال دهم هجری پیامبر اسلام(ص) باخبر بودند که دست اجل نزدیک شده وقطعا به لقاءالله خواهند پیوست و در چهره ایشان آثار بیماری مشهود بوده و به خاطر وقوع درد اجتماعی عظیمی بعد از خویش نگران و اندوهگین بودند.
بنا بر نقل تواریخ و علمای اهل سنت وشیعه پیامبر اسلام(ص) در تاریخ 15 محرم سال یازده هجری سپاهی به فرماندهی جوانی به نام اسامه بن زید برای مقابله و جنگ با رومیان که به سرحدات اسلام حمله میکردند روانه کردند.
پیامبر اسلام به اسامه دستور داد که با پیشقراول سپاهت در منطقه ای خارج از مدینه به نام جرف ساکن شو و منتظر دستور بعدی من و همچنین پیوستن نیروهای کمکی باش.
اسامه یک جوان حدود 22 ساله ای بود که دارای تواناییهای جنگی زیادی بود اما برای مسلمانان بسیار تعجب انگیز بود که چرا پیامبر با وجود فرماندهان و سرداران توانای سپاه اسلام از یک جوان 22 ساله ای استفاده کرده است.
از طرفی هم خیلی از اصحاب پیامبر دچار نوعی کبر و غرور شده بودند و نمی توانستند فرماندهی یک جوان را قبول کنند. در حالی که می گفتند پیامبر چرا از امثال خالد بن ولید یا سعد بن ابی وقاص و ابو عبیده جراح و بقیه استفاده نکرده است؟
پیامبر اسلام دستور اکید به همه اصحاب به غیر از امام علی(ع) دادند تا در این سپاه به فرماندهی اسامه شرکت کنند و از فرمان های اسامه پیروی و تبعیت کنند، ولی سران انصار و مهاجر که خود را بسیار بالاتر از اینها می دانستند اولین کسانی بودند که از فرمان پیامبر سرپیچی و تمرد کردند.
پیامبر اکرم(ص) کاملا به امور جامعه و همچنین اخلاق و نیات مسلمانان آگاه بودند و کاملا می دیدند که جانشینی امام علی(ع) بعد از رحلت ایشان دستخوش ناملایمات زیادی می شود و بر این اساس به همه انصار و مهاجرین دستور دادند تا در این سپاه شرکت کنند.
با اینکه پیامبر اصرار و تاکید کرده بودند که همه اصحاب در این جنگ شرکت کنند با این حال چند روز بعد در حالی که بیمار بودند صدای اسامه را شنیدند و از اسامه علت حرکت نکردن سپاه را جویا شدند، اسامه هم گفت که هیچ یک از بزرگان صحابه به من ملحق نشده اند و پیامبر اکرم(ص) از این مسأله بسیار ناراحت شدند.
ایشان می دانستند که به این زودی از دنیا خواهند رفت و به خوبی هم با خبر بودند که جانشینی امام علی(ع) با دشمنی زیادی مواجه می شود.
فاصله رفت و برگشت سپاه اسلام از مدینه تا سرحدات شام برای جنگ با رومیان حداقل بین دو ماه الی سه ماه طول میکشید و پیامبر می خواستند با رفتن همه کسانی که ممکن است در جانشینی امام علی(ع) مانع تراشی کنند چنین خطراتی را دفع کنند و تا در قید حیات هستند خلافت را به ایشان انتقال دهند.
منافقان از این موضوع مطلع بودند و به همین علت از اطاعت فرمان رسول گرامی اسلام(ص) خودداری کرده و از رفتن به جنگ امتناع کردند و این در حالی بود که وقتی پیامبر اکرم(ص) از آنان قلم و دعواتی برای ثبت وصیتنامه مکتوبی طلب فرمودند با الفاظ بسیاری زشتی جواب حضرت را داده و مانع از این اقدام شدند.
رسول الله(ص) که بر اساس صریح قرآن کریم اطاعت از ایشان همتراز با اطاعت از خدای متعال واجب است، وقتی نافرمانی اصحاب و تمرد از دستور آنان را در لحظات واپسین عمر شریف خود مشاهده فرمودند از توطئه و فتنه آنان برای غصب ولایت با خبر شده و دانستند که پس از ایشان اختلاف و پراکندگی در امت ایشان رخ می دهد.
نگاه های واپسین رسول گرامی اسلام(ص) به اهل بیت(ع) پر از نگرانی و اندوه بود و دل ایشان از غم گمراهی امت در اثر نفوذ منافقان و فتنه آنان مالا مال شده و می دانستند که در فقدان ایشان چه بر سر اهل بیت(ع) و خالصان امت می آید.
وقتی که رحمت عالمیان آخرین نفسهای عمر خود را می کشیدند و امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) پر بودند از غم و نگرانی هجرت آخرین نبی الهی(ص) منافقان از انصار و مهاجر در سقیفه جمع شده و برای غصب خلافت و چپاول حکومتی که محصول سالها تحمل درد و رنج نبی اسلام(ص)، امام علی(ع) و همه شهدا و یاران مومن و مشفق بود، نقشه کشیدند.
کسانی که مخالف ولایت علی(ع) بودند جوانی ایشان را بهانه کرده و به دنبال شیخی گشتند که سابقه بیشتری در بیعت با پیامبر خدا(ص) داشت و بر این اساس ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب شده و دست بیعت با او در سقیفه داده شد تا پس از رحلت نبی خاتم(ص) غصب خلافت و نقض فرمان خدا و رسول او بی هیچ مشکل و مانعی رخ دهد.
سقیفه نشینان از کار بیعت گرفتن خود هنوز فارغ نشده بودند که روح بسیار ارزشمند و الهی پیامبر اعظم(ص) از زیر دستان مبارک امام علی(ع) خارج شده و اندوه هجرت ایشان و انقطاع وحی قلب نازنین اهل بیت(ع) و یاران صدیق را پر از درد کرده بود و حضرت زهرا(س) یا ابتاه! وا رسول الله(ص) گویان بی اطلاع از فتنه شومی که رخ داده بود در سوگ نازنین پدر و نبی خویش نشسته بودند./200/936/ب1