۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۳
کد خبر: ۷۹۴۹۲۴
حجت‌الاسلام مبینی مقدس:

رسانه در علوم انسانی تنها ابزار نیست، حامل معنا و فرهنگ است

رسانه در علوم انسانی تنها ابزار نیست، حامل معنا و فرهنگ است
مدیر گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی، رسانه و ارتباطات دانشگاه ادیان، با بیان اینکه در علوم انسانی و اجتماعی نباید رسانه را صرفاً ابزاری فنی دانست، تأکید کرد: رسانه، مخاطب و پیام هر یک حامل معنا، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی‌اند و باید از منظر انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی مورد تحلیل قرار گیرند.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام مجید مبینی مقدس، عضو هیئت علمی و مدیر گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی، رسانه و ارتباطات دانشگاه ادیان، در نشست علمی با موضوع «منظومه علم ارتباطات» که 27 مهر در مرکز تخصصی هنر و رسانه برگزار شد، با بررسی مبانی معرفت‌شناختی علم ارتباطات، سه ساحت اصلی این علم و دو پارادایم بنیادین حاکم بر مطالعات ارتباطی را مورد تبیین قرار داد و بر ضرورت بازخوانی انتقادی این مبانی از منظر اسلامی تأکید کرد.

وی با اشاره به اینکه «پروژه رسانه‌ای حاضر با هدف بازخوانی فلسفی مباحث تکنولوژی و رسانه شکل گرفته است»، اظهار داشت: در علوم انسانی و اجتماعی، برخلاف علوم طبیعی و فنی، موضوعاتی چون “مخاطب”، “پیام”، “رسانه” و “فرستنده” صرفاً عناصر فنی نیستند، بلکه هر یک حامل معنا، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی‌اند. این عناصر باید با درک انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی بررسی شوند تا بتوان به فهمی عمیق‌تر از فرآیند ارتباط رسید.

حجت الاسلام مبینی مقدس سپس با اشاره به تقسیم‌بندی سه‌سطحی علم ارتباطات، نخستین ساحت را «مطالعه عناصر ارتباطی به‌صورت مجزا» دانست و گفت: در ساحت اول، هر عنصر ارتباطی از جمله فرستنده، پیام، مخاطب و رسانه به‌طور مستقل مورد مطالعه قرار می‌گیرد. برای مثال، شناخت ویژگی‌های روان‌شناختی و اجتماعی مخاطب، تحلیل ساختارهای زبانی پیام یا بررسی کارکردهای فنی رسانه، هر کدام در این سطح از پژوهش جای می‌گیرند.

وی افزود: در حوزه دینی نیز می‌توان به مطالعه هر یک از این عناصر از منظر الهیاتی و اخلاقی پرداخت؛ مثلاً در ارتباطات اسلامی، مفهوم “فرستنده” تنها به فرد انسانی محدود نمی‌شود، بلکه وحی نیز می‌تواند به عنوان فرستنده‌ پیام در نظر گرفته شود که از مبدأ الهی صادر می‌گردد.

رسانه در علوم انسانی تنها ابزار نیست، حامل معنا و فرهنگ است

تأکید بر اهمیت روابط میان عناصر ارتباطی

حجت الاسلام مبینی مقدس در ادامه، دومین ساحت علم ارتباطات را بررسی روابط میان عناصر چهارگانه دانست و توضیح داد: در این سطح، ارتباط میان فرستنده و پیام، پیام و مخاطب، رسانه و انسان یا حتی رسانه و تکنولوژی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. برای نمونه، رابطه میان رسانه و مخاطب، دیگر رابطه‌ای یک‌طرفه نیست، بلکه در دوران شبکه‌ای، مخاطب به تولیدکننده معنا تبدیل شده است.

وی با اشاره به اینکه «تکنولوژی رسانه‌ای به‌صورت مستقل از محتوا نیز بر انسان تأثیر می‌گذارد»، خاطرنشان کرد: حتی اگر پیام خاصی در رسانه منتقل نشود، خود ابزار رسانه می‌تواند سبک زندگی، الگوهای فکری و شیوه ادراک انسان را تغییر دهد. استفاده مداوم از تلفن همراه یا شبکه‌های اجتماعی، باعث نوعی وابستگی روانی، کاهش تمرکز و ضعف در تفکر عمیق می‌شود.

تعامل نظام ارتباطات با دیگر نظام‌های اجتماعی

حجت الاسلام مبینی مقدس سومین ساحت علم ارتباطات را «رابطه کلی نظام ارتباطات با سایر نظام‌های اجتماعی» معرفی کرد و گفت: در جامعه، نظام‌های متعددی همچون اقتصاد، سیاست، آموزش، قضا، سلامت و خانواده وجود دارند و نظام ارتباطات در تعامل با همه آن‌ها قرار دارد. این سطح از مطالعه به ارتباطات میان‌نظامی می‌پردازد؛ مانند ارتباطات سیاسی، ارتباطات سلامت، یا ارتباطات فرهنگی و بین‌المللی.

وی برای روشن‌تر شدن مطلب افزود: در یک خانواده نیز می‌توان ابتدا هر فرد را جداگانه بررسی کرد (ساحت اول)، سپس روابط درونی اعضا را تحلیل کرد (ساحت دوم)، و در نهایت کل خانواده را در تعامل با سایر خانواده‌ها و محیط اجتماعی مطالعه نمود (ساحت سوم). علم ارتباطات نیز دقیقاً چنین رویکردی دارد.

حجت الاسلام مبینی مقدس با بیان اینکه «چنین ساختاری در سایر علوم اجتماعی نیز قابل مشاهده است»، ادامه داد: در سیاست، اقتصاد و آموزش نیز همین سه سطح وجود دارد: سطح عناصر، سطح روابط درونی، و سطح تعامل میان نظام‌ها. این سه‌سطحی بودن، ساختار بنیادین علوم انسانی را نشان می‌دهد و درک آن برای تکوین نظریه ارتباطات اسلامی ضروری است.

رسانه در علوم انسانی تنها ابزار نیست، حامل معنا و فرهنگ است

دو پارادایم بنیادین در علم ارتباطات

وی در بخش دوم سخنان خود، به دو پارادایم اصلی در علم ارتباطات اشاره کرد و گفت: در همه سطوح علم ارتباطات، دو رویکرد یا پارادایم کلان وجود دارد که بر مبانی معرفتی متفاوتی استوارند: پارادایم اثباتی یا پوزیتیویستی، و پارادایم تفسیری. تمایز این دو، در نوع نگاهشان به انسان، جامعه و هدف ارتباط نهفته است.

حجت الاسلام مبینی مقدس در توضیح پارادایم اثباتی افزود: در نگاه اثباتی، انسان موجودی قابل پیش‌بینی و کنترل‌پذیر است. ارتباطات در این پارادایم به‌مثابه انتقال مکانیکی پیام از فرستنده به گیرنده تعریف می‌شود. هدف اصلی، اقناع و تأثیرگذاری بر مخاطب است؛ مخاطب در اینجا نقش فعالی ندارد و بیشتر شبیه گیرنده‌ای منفعل تصور می‌شود که باید تحت تأثیر پیام قرار گیرد.

وی سپس با اشاره به رویکرد تفسیری گفت: در پارادایم تفسیری، انسان موجودی کنشگر، خلاق و فعال است که در فرآیند ارتباط، معنا را تولید و بازتولید می‌کند. ارتباط صرفاً انتقال پیام نیست، بلکه فرآیند تعامل معنایی است. مخاطب می‌تواند بر اساس زمینه فرهنگی، اجتماعی و تجربی خود، معنایی متفاوت از پیام برداشت کند. در این نگاه، هدف ارتباط رسیدن به تفاهم، تعامل و گفت‌وگوی معنادار است، نه صرفاً اقناع یا سلطه ارتباطی.

حجت الاسلام مبینی مقدس با بیان اینکه «پارادایم تفسیری نقطه مقابل نگاه مکانیکی پوزیتیویسم است»، افزود: اما این رویکرد نیز با چالش‌هایی روبه‌روست؛ زیرا اگر معنا کاملاً به ذهن مخاطب واگذار شود، هیچ معیار عینی برای صحت و سقم برداشت‌ها باقی نمی‌ماند و نسبی‌گرایی گریزناپذیر خواهد بود.

نقد مبانی غربی و تأکید بر الگوی اسلامی ارتباطات

وی در بخش پایانی سخنان خود با نقد هر دو پارادایم گفت: هر دو رویکرد یادشده بر بنیان‌های سکولار و انسان‌محور تمدن غرب استوارند. در پارادایم اثباتی، فاعلیت انسان نادیده گرفته می‌شود و در پارادایم تفسیری، معنا کاملاً به تفسیر فردی سپرده می‌شود. هر دو از مبنای الهی و وحیانی تهی‌اند.

حجت الاسلام مبینی مقدس تأکید کرد: در نگاه اسلامی، معنا کاملاً ثابت است و نه کاملاً شناور؛ بلکه معنا در نسبت میان “فاعل شناسا”، “متن” و “واقعیت هستی” شکل می‌گیرد. در این نگاه، عقل و وحی هر دو در فرآیند ارتباط و تفسیر معنا نقش دارند. بنابراین، نظریه ارتباطات اسلامی باید با تلفیق عقلانیت و هدایت الهی، به الگوی متعادل و انسان‌ساز رسانه‌ای دست یابد.

وی در پایان تصریح کرد: شناخت سه ساحت مطالعاتی ارتباطات و درک تفاوت‌های دو پارادایم کلان آن، برای نظریه‌پردازی در حوزه رسانه اسلامی و تربیت نیروی متخصص در عرصه ارتباطات متعهد، امری ضروری است. جامعه اسلامی نیازمند بازسازی مبانی نظری خود در برابر مدل‌های غربی است تا بتواند رسانه را نه ابزار سلطه، بلکه وسیله هدایت، رشد و تفاهم انسانی بداند.

ارسال نظرات