برخوردها با مهدویت سلیقه ای است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان: جایگاه و نقش معارف و آموزه های مهدوی در سیاست های کلان کشور موضوعی است که با توجه به اهمیت آن در جامعه اسلامی ایرانی، با کارشناسان به بحث و بررسی گذاشته ایم که مشروح آن را می خوانید:
حجت الاسلام رحیم کارگر، مسئول دبیرخانه مطالعات راهبردی مرکز تخصصی مهدویت و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در رابطه با جایگاه و نقش معارف و آموزه های مهدوی در سیاست های کلان کشور گفت: ما در زمینه سیاست های ترویج مهدویت، علی رغم گرایش شدید قاطبه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان به آن، هیچ خط مشی واحد، منسجم و رسمی ای نداریم و هر کس بر اساس سلیقه، علایق و ظرفیت های خود کار می کند؛ به همین دلیل شاهد هیچگونه هماهنگی و انسجامی در این زمینه نیستیم.
این محقق و پژوهشگر مهدوی با اشاره به عواقب این نقصان در سیاست کلان کشور اظهار کرد: خلاءهای این مسئله (نگنجاندن معارف مهدوی در سیاست های کلی کشور) خود را در چند جا نشان می دهد، از جمله؛ در «انجام کارهای سطحی نسبت به مهدویت»، «وجود آسیب های فراوان در این عرصه» و نیز «شکل گیری جریان ها و مدعیان انحرافی» که امروزه مشاهده می شود.
وی ادامه داد: این در حالی است که محور سیاست های فرهنگی کلان کشور باید مهدوی باشد و این یک ضرورت است. مهدویت باید به عنوان تابلو و نقشه راه ما قرار بگیرد، ما باید برای وضع سیاست هایی در مورد «عدالت اقتصادی»، «عفاف و حجاب»، «اصلاح سبک زندگی»، «اصلاح فرهنگ عمومی جامعه» و «اصلاح روابط اجتماعی» و همه این نوع سیاست ها به مهدویت توجه خاص داشته باشیم و سعی کنیم مبانی و ارزش های اساسی خود را با توجه به مهدویت استخراج کنیم.
منحصر کردن مهدویت به آینده، مشکل بزرگ فرهنگی ما است
محقق و پژوهشگر مهدوی در بیان دلایل بی توجهی نسبت به آموزه های مهدوی در جریان سیاستگذاری ها و برنامه های توسعه، ابراز کرد: بیتوجهی مفرط ما نسبت به مهدویت دو علت داد: روزمرگی های ما و روزمرگی سیاست ها و قوانین ما. چرا که قوانین ما بیش از آنکه ناظر به آینده و جامعه مطلوب آرمانی و خلق چشم اندازهای مطلوب باشد، همه برخاسته از مشکلات و بحران های روز است و به همین جهت مجریان قوانین سعی می کنند تا در کمترین زمان ممکن و با کمترین نیرو و امکانات، مشکلات را حل کنند و مسلما در این حالت ۱۰۰ درصد به مهدویت توجه نمی شود.
وی تاکید کرد: مشکل دیگر ما این است که اصولا آشنایی با آموزه های مهدویت وجود ندارد و این مشکل تنها در سطح کلان جامعه نیست بلکه ما حتی در سطح حوزه علمیه و مراکز علمی و پژوهشی نیز این نوع نگاه به مهدویت را شاهد هستیم. یعنی ظرفیت های مهدویت کاملا مغفول مانده اند، البته پژوهشگران این عرصه نیز تاکنون برای تبیین ظرفیت های اساسی مهدویت برای جامعه و اصلاح و رشد آن کار چندانی انجام نداده اند. در واقع نه از طرف سیاستگذاران و نه از سوی پژوهشگران نگاه درست و اصولی به این مسئله نشده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود بیان می کند: مهدویت صرفا محدود در آینده نیست، مهدویت محصور و زندانی آینده و یک تاریخ گنگ و مبهم و نامعلوم نیست، بلکه برای همه تاریخ و جوابگوی بسیاری از سوالات و نیازهای ماست و دقیقا این بُعد مورد بی توجهی قرار گرفته است.
حجت الاسلام کارگر در پایان خاطرنشان کرد: برخی به اشتباه تصور می کنند «مهدویت» فقط در سیاست های فرهنگی و اجتماعی خلاصه می شود. هرچند برخی از مباحث مهدوی نه تنها از توان ما خارج است که حتی نزدیک شدن به این حیطه ها موجب بدتر شدن اوضاع می شود چون اجرای این نوع سیاست ها و تحقق این برنامه ها، نیاز به علم، عصمت، قدرت و مدیریت فراوان دارد که تنها در حیطه اختیارات امام (ع) است. مشکل دوم هم آن است که ما نتوانسته ایم تاکنون این مسئله را تئوریزه کنیم که جامعه مهدوی و آن تغییر و تحولات عصر ظهور، ایده آل قرآن و ایده آل اسلام است.
مهدویت بعد از ۴ دهه هنوز گفتمان رایج فرهنگی و علمی کشور نیست
این گزارش می افزاید: حجت الاسلام مجتبی کلباسی، مدیر مرکز تخصصی مهدویت نیز در رابطه با بررسی این موضوع که پس از قریب به چهار دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در سیاست گذاری های کلان کشور تا چه میزان به مسئله «مهدویت» به عنوان سنگ بنای انقلاب توجه شده است گفت: شکی نیست که انقلاب اسلامی و انقلابهایی که در طول یکصد سال گذشته در کشور ما اتفاق افتاده انقلابهایی متأثر و مرتبط با اندیشه مهدویت بوده است. بهخصوص انقلاب اسلامی که رهبری و زعامت آن به دست شخصیتی بوده که به عنوان نایب امام عصر علیه السلام دارای موضوعیت و ولایت بوده است.
وی تاکید کرد: در رابطه با اینکه آیا در طول این 4 دهه پس از انقلاب ما توانسته ایم جایگاه اندیشه مهدویت را در نظام های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خودمان تعریف کنیم یا خیر باید گفت: اگرچه در موارد زیادی دستگاه ها به این موضوع پرداخته اند اما هنوز چنان که باید این مسئله مورد توجه قرار نگرفته است. به عنوان مثال در کتب درسی آموزش و پرورش یا در برنامه های تبلیغی صدا و سیما و همچنین برنامه های مختلف فرهنگی و ... به این موضوع تا حدی توجه شده و نمی توان از حق گذشت که موارد زیادی از اهتمام نسبت به این موضوع وجود داشته و دارد، اما بحث سیاست های کلان و راهبردهایی که در نظام مورد نیاز است تا بر اساس این راهبردها، سیاست ها تدوین شود و کار به شکل علمی و حساب شده تری پیش برود باید گفت این بخش در سطح توقع و انتظار نبوده است!
مدیر مرکز تخصصی مهدویت در همین رابطه تصریح کرد: اینکه چگونه باید به این موضوع نگاه کرد؟ و در برنامه ریزی ها چگونه باید با آن مواجه شد؟ و چه راهبردهایی می توان از آن گرفت؟ این مسئله به عنوان یک گفتمان رایج فرهنگی و علمی در جامعه ما مطرح نشده و به همین دلیل است که در نظام سازی، کار به شکلی لنگ می زند و نیاز به تلاش فراوان دارد.
جت الاسلام کلباسی ادامه داد: به صورت اجمال می توان گفت که اگرچه در برخی از بخش ها به این موضوع توجه و سندهایی نیز تنظیم شده است، اما در اکثر بخش ها این موضوع تبدیل به راهبرد نشده و طبیعتا در مقام پیاده سازی نیز تبدیل به برنامه نشده و ما نمی توانیم اثر موثری از آن در برنامه ها پیدا کنیم.
بدون مشخص شدن جایگاه در مباحث فرهنگی و اجتماعی، مهدویت برنامه نمی شود
این صاحبنظر مباحث مهدوی در بخش دیگری از سخنان خود به میزان اولویت هر یک از این راهبردها اشاره کرد و افزود: در رابطه با اینکه کدام یک از راهبردهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... در اولویت هستند به نظر می رسد ابتدا باید در «سیاست های فرهنگی» و «سیاست های اجتماعی» این مسئله روشن شود و بعد از آن در مسایل اقتصادی نیز این راهبردها بتواند خود را نشان دهد. زیرا عمده نقص در این بخش است.
وی یادآور شد: بدون اینکه این بحث جایگاه خود را مسایل اجتماعی، فرهنگی، نگاه به جامعه، نگاه به آینده و نگاه به اقتصاد پیدا کند و جایگاه آن مشخص شود، نمی توان انتظار داشت که تبدیل به برنامه شود. به عبارت دیگر یک «تقدم نظری» و «رتبه ای» وجود دارد که باید مراعات شود./1325//102/خ