۱۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۸
کد خبر: ۴۸۹۷۹۵
یادداشت؛

مدیری که نیست و مدیری که هست!

مدیری که نبض جامعه را ندارد، نباید از نقد «مدیری»، که اتفاقا ناظر بر دانستن نبض جامعه، نقدی وارد کرده، گله‌مند باشد! ایضا هواداران زنجیره‌ای آن مثلا مدیر! قطعا و طبعا راه علاج بی‌عملی مدیران، تدبیر است اگرنه، تغییر، نه فحاشی گله‌ای به مدیری که تنها و تنها یک هنرمند طنزپرداز است!
مدیران

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از وطن امروز، حسین قدیانی طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: «اینقدر به بهانه یک انتقاد، به این هنرمندان گیر ندهید! بگذارید جماعت هنرمند، در نقد جامعه آزاد باشند! با انتقاد یک بازیگر عرصه سینما یا تلویزیون، آسمان به زمین نمی‌آید! جامعه پویا و زنده، آن جامعه‌ای است که علیه نقد، بخصوص نقد اصحاب هنر، موضع تخریبی نگیرد! توقع اینکه هنرمندان فقط درباره هنر حرف بزنند، نهایت بی‌انصافی است! هنرمند، از آنجا که محبوب توده است، می‌تواند با نقد خود، زمینه اصلاح امور را بیشتر فراهم کند! اهل هنر، از آنجا که کمتر آلوده به غرض و مرض سیاستمداران هستند، هرگز نباید نقدشان را سیاسی تحلیل کرد، ولو آنکه نقد مطرح شده، سیاسی باشد! هنرمند، خیرخواه دولت و مردم است و نگاه چکشی به انتقاد او، باعث رشد اعتراضات زیرزمینی و مواجهات احساسی عاری از خرد می‌شود! عدم تحمل نقد اصحاب هنر، موید نهایت دگماتیسم دولتمردان است!»

جملات بالا، تنها مشتی از خروار مطالبی است که در سال‌های ماضی، مکرر  در روزنامه‌های زنجیره‌ای می‌خواندیم و اصلا هم یادمان نرفته است که قلم‌به‌دستان زنجیری، چگونه با بهانه و بی‌بهانه و با خود و بی‌خود، نقش «دایه مهربان‌تر از مادر» را برای هنرمندان بازی می‌کردند! کافی بود دولتمردی یا یکی از هوادارانش، در مواجهه با نقد فلان هنرمند، اندک واکنشی نشان دهد تا زنجیره‌ای‌ها، روزنامه‌های خود را پر کنند با مقاله‌ها و سرمقاله‌هایی سرشار از جملات فوق‌الذکر! القصه! برخورد اخیر این جماعت همیشه مدعی و البته همیشه وقیح، با «مهران مدیری»، نقض مسلم همه آن ادعاهایی است که سابق بر این، از این دار و دسته خوانده بودیم! طنزپرداز انصافا محبوب ما، در یک برنامه تلویزیونی، بی‌آنکه مصداق مشخصی برای سخن حق خود بتراشد، به انتقاد از بی‌عملی‌ها و بیکاری‌ها پرداخته و البته آرزو کرده؛

کاش همیشه موسم انتخابات بود تا لااقل به این بهانه، کمتر شاهد این حجم عظیم از عدم فعالیت(!) می‌بودیم! بعد از این یک پاراگراف انتقاد، زنجیره‌ای‌ها که به سبب تعطیلات، دست‌شان از روزنامه کوتاه بود،  چنان در فضای مجازی، برخورد گله‌ای و زشت و عاری از ادب با مهران مدیری داشتند که واقعا تکرار آن همه فحش و ناسزا در اینجا، خارج از شأن و منزلت روزنامه است! هرچند حتم دارم مخاطب همیشه بیدار ما، آنچه را که باید می‌دیده، دیده و آنچه را باید می‌شنیده، شنیده! گویا اصحاب هنر، فقط مجاز به نقد آنچه هستند که زنجیره‌ای‌ها می‌پسندند و الا هنرمند را چه به حوزه نقد؟!

صدالبته، از جماعتی که وزیر امور خارجه پرادعای‌شان، فرق کاملا تابلوی میان 2 کوه دماوند و فوجی‌یاما را نمی‌داند، خیلی نباید توقع تمییز میان نقد درست و نقد نادرست، نیز واکنش درست به نقد و واکنش نادرست به نقد را داشت! قدر مسلم، برخورد گله‌ای روزهای اخیر با نقد یک طنزپرداز، برای چندمین‌بار، از میزان صداقت زنجیره‌ای‌ها در لاف‌هایی که می‌زنند، پرده‌برداری کرد!

در نهایت باید گفت، مدیری که نبض جامعه را ندارد، نباید از نقد «مدیری»، که اتفاقا ناظر بر دانستن نبض جامعه، نقدی وارد کرده، گله‌مند باشد! ایضا هواداران زنجیره‌ای آن مثلا مدیر! قطعا و طبعا راه علاج بی‌عملی مدیران، تدبیر است  اگرنه، تغییر، نه فحاشی گله‌ای به مدیری که تنها و تنها یک هنرمند طنزپرداز است!
پس گناه مدیری که نیست را و بی‌عملی‌ای که هست را، بی‌خود و بی‌جهت گردن طناز نکته‌پردازی نیندازید که واقف بر نبض جامعه، نقدی وارد را وارد کرده! در نهایت، اگر یک نقد کاملا عمومی و بی‌مصداق، اینگونه ضمیر خود را پیدا کرد، فی حد ذاته بیانگر این مهم است که زنجیره‌ای‌ها هم می‌دانند دولت اعتدال، نه دولت تولید است و نه دولت اشتغال! بلکه مصداق اتم دولت بی‌عمل است!/1325//102/خ

ارسال نظرات