۲۵ تير ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۰
کد خبر: ۵۷۱۵۳۳
در گفت‌وگو با استاد حوزه و دانشگاه مطرح شد؛

کارگزاران نظام اسلامی رکن اصلی تحقق جامعه مهدوی

حجت الاسلام و المسلمین شعبانی گفت: دولت اسلامی، شرط لازم برای شکل‌گیری جامعه اسلامی است، یعنی آن دولت با آن ساختارها و مدیران می‌توانند در همه عرصه‌ها به صورت اسلامی عمل کنند.
انتظار انتظار

اشاره: امروزه جامعه جهانی از عوامل مختلفی در عرصه‌های گوناگون اثر و رنگ می‌پذیرد، به‌گونه‌ای که با داشتن مِتُد و الگویی مناسب به راحتی می‌توان طیف وسیعی از مردم دنیا را با خود همراه کرد، اما میزان همراه بودن مردم با آن متد، به انسجام و انطباق آن الگو بر واقعیت و نیازهای بشر بستگی دارد.

یکی از نیازهای ضروری امروز هر جامعه‌ای روش‌های حکومت‌داری و اداره کشور است که در غرب و شرق بر اساس ساختارهای مدرنیته و سکولار است، اما در کشور ایران مدل و الگویی جدید در اداره کشور ارائه شده است.

40سال پیش امام خمینی(ره) یک تنه با همراهی حق‌طلبان و عدالت‌خواهان ایرانی نظام دو هزار و اندی ساله ستم‌شاهی و استبدادی را فرو ریخته و سنگری برای تمام مظلومان و پابرهنگان جهان ایجاد کردند، در حقیقت امام راحل اولین خشت حکومت شیعی که زمینه ساز ظهور جهانی موعود است را بنا نهادند و بعد از ایشان، حضرت آیت الله خامنه‌ای درست بر همان سیره و روش، مسیر ایشان را ادامه دادند.

با توجه به مقدمی بودن انقلاب برای امر ظهور، بایستی شرایط، شاخصه‌ها و ویژگی‌های لازم جهت تشکیل جامعه مهدوی مشخص شود تا بتوان ساختاری منسجم بر مبنای شاخصه‌های ظهور ترسیم و بنا کرد.

به همین جهت خبرنگار خبرگزاری رسا، مصمم شد تا در گفت‌وگویی با حجت الاسلام والمسلمین احمد شعبانی استاد سطوح عالی حوزه علمیه و استاد علوم عقلی این مسأله را بررسی کند.

وی معتقد است تحقق پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی که رهبر معظم انقلاب بیان کرده‌اند، مقدمه حرکت به سوی جامعه جهانی مهدوی است.

متن کامل این گفت‌و گو تقدیم مخاطبان می‌شود.

رسا ـ در ابتدا مؤلفه‌های اصلی فرهنگ انتظار و معنی صحیح آن را بیان فرمایید؟

برای دانستن معنای فرهنگ انتظار باید دو مؤلفه مهم معنای انتظار و مصداق انتظار که همان منتظر است را درنظر گرفت.

بر خلاف تصور اشتباهی موجود در جامعه که انتظار فرج به صورت انفعالی آن جا افتاده است که گویا منتظر بودن به معنای دست روی دست گذاشتن و اکتفای به صرف دعا برای فرج است، در فرهنگ اهل‌بیت‌(ع) و طبق روایات موجود در زمینه فرج، از انتظار به عنوان عمل نام برده شده است.

در روایات مختلف مانند «احب الاعمال الی الله انتظار الفرج» و «افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج» انتظار فرج بهترین عمل معرفی شده، از این‌رو باید توجه داشت که عمل یک فعل است، نه انفعال، اما تلقی بخشی از جامعه مبنی بر دست روی دست گذاشتن، فعل نیست، چراکه عملی صورت نمی‌گیرد.

بنابراین معلوم می‌شود که انتظار از مقوله فعل، کار و تلاش و جهاد است و حتی در روایتی از انتظار به جهاد تعبیر شده است، «افضل جهاد امتی انتظار الفرج»، جهاد تلاشی است که در مقابله با دشمنان خدا صورت می‌گیرد، از این رو جهاد هم از سنخ عمل است، حال این عمل گاهی به صورت جوارحی و گاهی به صورت جوانحی و درونی است.

رسا ـ چگونه عمل جوانحی سبب عمل جوارحی و فیزیکی می‌شود؟

به لحاظ درونی عملی که مؤمنین بایستی داشته باشند، راضی نبودن نسبت به وضعیت موجود است که کمترین عمل قلبی و جوانحی شامل عدم رضایت نسبت به دنیای کنونی، تمدن غرب و مدرنیته‌ حاکم بر جهان می‌شود.

وضعیت مطلوب باید غیر از این وضعیت باشد، بنابراین باید درصدد تغییر اوضاع کنونی بوده و از سکون و رکود خودداری کرد.

وقتی این عمل جوانحی قلبا صورت می‌گیرد، منشاء عمل جوارحی می‌شود که در عمل و فیزیک هم اثر می‌گذارد و به سمت حرکت مطلوب فردی و اجتماعی تغییر می‌کند، یعنی وقتی شما به وضعیت موجود راضی نباشید، کارهای فردی و اجتماعی و سیاسی انجام می‌دهید تا به اوضاع مطلوب برسید، وضعیت مطلوب همان جامعه مهدوی و آرمان شهری است که همه در انتظار آن هستند.

شاخصه دوم فرهنگ انتظار این است که فرهنگ مطلوب و جامعه مهدوی به خوبی شناخته شود، چراکه اگر کسی جامعه مطلوب را نشناسد، منتظر بودن او نیز معنی نمی‌دهد.

از اصل ظهور هم بایستی تلقی درستی داشت تا بتوان گفت که فرهنگ صحیح انتظار را دارا هستیم که دارای ویژگی‌های زیادی است.

در فرازی از دعای افتتاح ماه رمضان «اللّهم انّا نرغب الیک فی دولة کریمة» قرار دارد که دولت کریمه همان دولت مهدوی است، در همین دعای افتتاح شاخصه‌هایی به عنوان ملاک‌های ناب مهدوی وجود دارد.

تحقق عدالت، عزت اسلام و مسلمین در سطح بین‌الملل و درونی و ملی، حاکمیت ارزش‌های دینی و فرهنگ اسلامی بر جامعه که منجر به رواج امر به معروف در جامعه می‌شود، حاکمیت اخلاق و وحدت اخوت اسلامی و عدم تفرقه و کینه که باعث ایثار و برادری می‌شود و برخی از شاخصه‌های دیگری که فراوان وجود دارد، از دیگر شاخصه‌های دولت مهدوی است.

رسا ـ تأثیر فرهنگ انتظار در تربیت جامعه مهدوی را بیان فرمایید؟

با توجه به دو مؤلفه‌ فرهنگ انتظار یعنی حرکت به سمت وضعیت مطلوب با چنین شاخصه‌هاییمی‌توان تأثیر فرهنگ انتظار در تربیت جامعه را بیان کرد.

اگر جامعه‌ای به صورت قلبی و جوانحی تغییر وضعیت موجود به سمت جامعه مطلوب را بخواهد و با شناخت از وضعیت مطلوب کارهای لازم را برای رسیدن به آن انجام دهند، اثری که حالت انتظار در جامعه ایجاد می‌کند، این است که مردم چنین جامعه‌ای اهل کار، تلاش، جهاد و استقامت می‌شوند که خود این اهل تلاش و جهاد بودن منجر به آثار اخلاقی فراوان دیگری می‌شود.

روایات فراوانی وجود دارد که خود کار کردن، انسان را صبور تربیت می‌کند و در مقابل جوانی که از روی بی عاری، تنبلی و تن‌پروری بیکار است در روایات مورد مذمت قرار گرفته است که چنین جوانی گرفتار مصائب شیطانی و شیطنت‌های نفس خود می‌شود.

روایت است که نفس خودت را توسط کار مشغول بدار، چراکه اگر نفس مشغول نباشد، انسان در دام نفسانیت خود گرفتار می‌شود.

مردم جامعه منتظر که اهل کار و تلاش هستند، می‌دانند که به سمت شاخصه‌هایی همچون عزت مؤمنین در برابر اهل فسق و فجور، حکومت ارزش‌های دینی، اخلاق اسلامی و اخوت و ایثار حرکت می‌کنند.

رسا ـ شاخصه‌های جامعه مهدوی چگونه در جامعه منتظر ایجاد می‌شود؟

وقتی جامعه‌ای اهل انتظار شد، به این معنی که به چنین سمتی حرکت کند، پس شاخصه‌های جامعه‌ مهدوی بعد از مدتی در این جامعه‌ منتظر هم ایجاد می‌شود، یعنی این‌گونه نیست که راهی تاریک پیموده شود تا به مسیری برسیم که از آنجا راه روشن شود، بلکه حرکت اجتماعی به سوی بستر مطلوب و شایسته در حقیقت آماده سازی همان وضعیت مطلوب است و ایجاد جامعه مهدوی از زمان حاضر شروع می‌شود.

یکی از شاخصه‌های جامعه مهدوی عزت است، عزت گاهی به صورت بین‌المللی و در برابر کفار است و گاهی داخلی، عزت را در همه جنبه‌ها باید مشاهده کرد.

رهبر معظم انقلاب سال جاری را، سال حمایت از کالای ایرانی نام‌گذاری کردند و فرمودند که نسبت به کالای داخلی همانند فوتبال، بایستی تعصب داشت، این سخن رهبر انقلاب بسیار حکیمانه است، چراکه در جامعه‌ای که درصدد کسب شاخصه‌های جامعه مهدوی است بایستی عزت اسلام و مسلمین در برابر امت کفر به شدت حفظ شود.

این تعصب، یک تعصب ناسیونالیستی نیست، بلکه یک حمیت و غیرت دینی مدنظر است، جامعه‌ای که اهل مهدویت و ایجاد شاخصه‌های مهدوی همچون عزت است، هرگز راضی نمی‌شود که کارگر ایرانی و امت اسلام زمین بخورد و کارگر امت کفر بخواهد از قِبَل امت اسلام روز به روز قوی‌تر شود.

رساـ به نظر حضرتعالی برای نهادینه سازی فرهنگ انتظار در یک جامعه به چه شرایطی نیاز است؟

یک جامعه شرایط متعددی باید داشته باشد تا فرهنگ انتظار را بپذیرد، زیرا بعضی از جوامع اصلا پذیرای فرهنگ انتظار نیست و اگر کسی بخواهد این فرهنگ را در آن جوامع پیاده کند، پس می‌زند، به تعبیر دیگر بایستی قابلیت قابل مهیا و تام باشد تا روش‌های تربیتی روی آن جامعه جواب بدهد.

به نظر محوری‌ترین و ضروری‌ترین شرط، بحث امید است، چراکه هر فرد و جامعه‌ای که پژمرده و دلسرد باشد، حرکت نمی‌کند، درصورتی که فرهنگ انتظار به معنای حرکت به سمت وضعیت مطلوب است.

حال فرد افسرده و ناامید هیچ حرکت و تلاشی ندارد، زیرا اصلی‌ترین انگیزه حرکت از او گرفته شده است، انگیزه علت غایی حرکت است که بدون آن حرکت محقق نمی‌شود، بنابراین جامعه‌ای که امید کافی را نداشته باشد، چگونه می‌خواهد به سوی جامعه مهدوی حرکت کند.

ناامید کردن جامعه و مردم طبق صریح قرآن، عمل شیطان است، امروزه عده‌ای در همین فضای مجازی در تلاش هستند که مردم را از حکومت اسلامی ناامید کنند.

وقتی مردم از حکومت و نظام اسلامی ناامید باشند، بر چه اساسی دلخوش باشند که به سمت جامعه مهدوی حرکت کنند؟

استفاده از همین ظرفیت حکومت اسلامی برای رسیدن به جامعه ایده آل مهدوی با حرکت جامعه محقق می‌شود، این‌که برخی می‌گویند، خودش بیاید همه چیز را درست کند، این همان فرهنگ غلط انتظار است، اما اگر گفته شود، این انقلابی که ایجاد شده است، باید زمینه‌ای برای ظهور حضرت شود، این تلقی صحیحی از فرهنگ انتظار است.

هدف و قصد برخی خراب کردن این تلقی و نگرش صحیح نسبت به انقلاب و مسأله ظهور است، شبهه‌پراکنی‌ها در این زمینه نیز ناشی از شیطان صفتی برخی افراد است که می‌خواهند ناامیدی را در این ملت تزریق کنند و این دستاوردهای عظیمی که این ملت تنها و انقلاب اسلامی با وجود همه دشمنی‌ها، موانع، جنگ و تحریم‌ها داشته است را نادیده بگیرند و اشکالات جزیی که وجود دارد را دائما برجسته کرده و با سیاه نمایی فراوان در جامعه انعکاس دهند تا جامعه را به سوی ناامیدی سوق دهند، بنابراین ناامیدی شرایط پذیرش فرهنگ انتظار را از بین می‌برد.

رسا ـ این فرهنگ سازی با چه روش‌هایی باید ایجاد شود؟

روش فرهنگ سازی مهدویت و نهادینه سازی فرهنگ انتظار در جامعه بایستی در دو بعد مطرح شود، یکی از جهت فردی به معنای اخلاقی، معنوی و جوانحی که منظور از جوانحی بُعد معنوی و علمی است که تک تک افراد جامعه علم صحیح را نسبت به فرهنگ و مقوله انتظار و شاخصه‌های جامعه مهدوی پیدا کنند و هم معنویت، عشق، شور و شوق لازمی که در قلب آنها باید ایجاد شود را بدست آورند.

در این شیوه، هیچ راهکاری بالاتر از شیوه انبیای الهی که نسبت به جوامع خود داشته‌اند، وجود ندارد، همان که قرآن می‌فرماید؛ « یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة » یعنی استفاده از نهاد تعلیم و تربیت و منظور از نهاد همان اصطلاح جامعه‌شناختی آن مدنظر است، نه به معنای سازمان آموزش و پروش.

نهادی که مورد نظر است، شامل سازمان‌ها، ساختارها و تشکل‌های فراوانی می‌شود، مصادیق فراوانی دارد و ابزارهای متعددی در اختیار این نهاد است که هم شامل سازمان آموزش و پرورش، رسانه‌ها، سینما، مسجد و منبر، هیأت عزاداری‌ها و مولودی‌ها، خانواده‌ها و حتی محیط‌های ورزشی جزیی از مصادیق این نهاد محسوب می‌شود، بنابراین پهنه وسیعی را شامل می‌شود.

در بعد فردی یعنی علمی و معنوی، روش نهادینه‌سازی فرهنگ انتظار در جامعه، استفاده از نهاد تعلیم و تربیت به صورت همه‌جانبه و هماهنگ است، همه جانبه یعنی از تمام ابزارها استفاده شود، نه این‌که از یک ابزار مانند سازمان آموزش و پرورش استفاده شود و مسأله مهمتری که اگر مهیا نباشد، کار به صورت همه جانبه انجام نمی‌شود، هماهنگی است، یعنی نه به صورت موازی‌کاری یا خلاف و متضاد یا زیگزاگی عمل کردن، بلکه کار بایستی به صورت نظام‌مند و تحت فرماندهی فرهنگی واحد انجام شود.

رسا ـ چرا جامعه ایران نتوانسته است به طور شایسته به فرهنگ‌سازی در بحث انتظار بپردازد؟

مشکل این است که  در جامعه، متولی مشخصی برای فرهنگ وجود ندارد و هرکسی کار خودش را انجام می‌دهد و نتیجه آن موازی کاری و می‌شود که بعضی کارها بر زمین مانده و بعضی کارها تکرار می‌شود، در حالی که اگر ستاد فرماندهی واحدی برای این امر ایجاد شود، نهاد تعلیم و تربیت به صورت همه جانبه و هماهنگ حاصل می‌شود.

در بُعد دیگر بایستی مسأله به لحاظ اجتماعی وسیاسی مطرح شود و این‌که چه کارهایی باید انجام شود تا دنیا تشنه ظهور مهدی موعود(عج) واقعی شود، نه موعودهای ساختگی.

اگر بخواهیم به صورت تاریخی و تمدنی مسأله را ببینیم، برای تشنه کردن جهان نسبت به حضرت مهدی بایستی استراتژی خود را برای تقریب و تعجیل در ظهور حضرت مشخص کنیم.

 اگر تشنگی جهانی حاصل شود، یعنی کاری شود که دنیا طالب حضرت مهدی(عج) شود، تعجیل در ظهور نیز صورت می‌گیرد، جریان‌های متعددی که در دهه‌های اخیر بوده‌اند، مانند انجمن حجتیه تا دیگر جریان‌ها، مگر استراتژی خدمت به امام زمان(ع) و شکل‌گیری ظهور و حکومت حضرت نیست؟

نه تنها هیچ‌کس مخالف برپایی مجالس دعا و ذکر صلوات نیست، بلکه امری لازم و ضروری در جامعه منتظر است، اما آیا استراتژی برای آماده‌سازی مقدمات ظهور فقط برگزاری مجالس دعا و صلوات و نیمه‌شعبان است، اگر این‌گونه بود که 1200 سال است در حال انجام است و اتفاقی حاصل نشده است.

رسا ـ استراتژی تعجیل در ظهور را چگونه تحلیل می‌کنید؟

استراتژی تعجیل در ظهور را در فرمایشات رهبر معظم انقلاب به خوبی بیان شده است؛ ایشان پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی را ذکر می‌کنند، این مسیری رهبر انقلاب برای رفتن به سوی تمدن نوین اسلامی تعیین کرده‌اند، همان استراتژی تعجیل در ظهور است.

به این معنی که انقلاب و نظام اسلامی تشکیل شده است ولی هنوز به دولت اسلامی نرسیدیم، منظور از دولت اسلامی قوه مجریه نیست، بلکه ساختارهای نظام اعم از حقوقی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اداری همچون ساختارهای بانکداری، قضایی، مدنظر است که هنوز اسلامی ناب نشده است.

برای رسیدن به دولت اسلامی، در ابتدا نیاز به ساختارهای ناب اسلامی در همه عرصه‌ها وجود دارد، در مرحله بعد به کارگزارانی در تراز دولت اسلامی نیاز است.

حال در تراز دولت اسلامی به چه معنی است، این نکته بسیاری ظریفی است که کمتر به آن توجه می‌شود، عده‌ای فن‌سالار و تکنوکرات هستند که صرفا به دنبال متخصص هستند نه متعهد و زمانی که حرف از تعهد می‌شود، آن را صرفا دیانت فردی مانند نماز و روزه و اعمال واجب فردی تصور می‌کنند، اما تعهد مورد نظر این است که فکر و دید کارگزار و مجری نظام باید ناب اسلامی باشد، یعنی علاوه بر ساختار اسلامی، مجری و کارگزار هم بایستی دارای دیدگاه اسلامی باشد وگرنه حتی اگر اعمال فردی خود را به صورت کامل هم انجام دهد و حتی نمازشب هم بخواند، اما دیدگاه او نسبت به اقتصاد مدرنیته باشد، در تراز دولت اسلامی نخواهد بود.

از این رو رهبر معظم انقلاب دو حرف حکیمانه را مطرح کرده و پیش روی نظام قرار دادند، نخست تولید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و دیگری تولید علوم انسانی اسلامی.

چون خروجی کسی که مبانی علومش بر اساس مدرنیته، امانیسم، سکولاریسم و کاپیتالیسم و...است، در تراز دولتمرد اسلامی نیست، چراکه دیدگاه و نظر چنین فردی منطبق بر اسلام نیست، بلکه درست ضد آن است، بنابراین این دو راهی که رهبر معظم انقلاب معین کرده‌اند، هم برای درست کردن ساختارهای دولت و هم برای ساختن مدیران و کارگزارانی در حد و تراز دولت اسلامی است که در این صورت تازه دولت اسلامی شکل گرفته است.

رسا ـ شکل‌گیری جامعه ناب اسلامی در ایران چگونه منجر به حرکت جهانی به سوی موعود می‌شود؟

دولت اسلامی، شرط لازم برای شکل‌گیری جامعه اسلامی است، یعنی آن دولت با آن ساختارها و مدیران می‌توانند در همه عرصه‌ها به صورت اسلامی عمل کنند که خروجی آن فرهنگ و اقتصاد اسلامی می‌شود و بر این اساس کشور و جامعه بر مبنای ناب اسلامی تربیت می‌شوند.

زمانی که کشور ناب اسلامی شکل بگیرد و در واقع مرحله چهارم یعنی جامعه اسلامی که زمینه‌ای برای ایجاد تمدن اسلامی است، حاصل شود، در واقع آلترناتیو و جایگزین خود را به جای نظام سلطه و مدرنیته حاکم بر جهان به دنیا ارائه داده‌ایم؛ یعنی هدف نفی نظام سلطه و استکبار یا مدرنیته بدون نشان دادن آلترناتیو خود نبوده است.

وقتی آن الگو به دنیا نشان و ارائه شود و جهان بشریت تراز و موفقیت‌های کشوری با دولت اسلامی و حکومت دینی را مشاهده کند، در حقیقت مردم تشنه چنین حکومتی می‌شوند، زیرا کسی در این مسأله که همه از مدرنیته خسته شده‌اند شک ندارد، چراکه جهان سال‌‌ها است که در خلاء زندگی می‌کند و دچار بحران شده است، اما جایگزینی برای آن پیدا نمی‌کنند.

آن روزی که بتوان جامعه ناب اسلامی را ارائه داد ـ البته خود این جامعه ناب نسبت به جامعه مهدوی یک درصد است، اما نسبت به این دنیای حیوانی و شیطانی حاضر اسلامی ناب محسوب می‌شود ـ در واقع مردم دنیا را تشنه حکومت شیعی، علوی و اسلامی ناب کرده‌ایم و این یعنی مردم دنیا را تشنه امام زمان و مهدی موعود خود کرده‌ایم.

آن‌جا نقطه شروع رفتن به سوی ظهور حضرت است و در آن صورت می‌توان گفت؛ دنیا تشنه موعود حقیقی است، بنابراین انتظار فرج، عمل و جهادی و حرکت به سمت وضعیت مطلوب است که این مراحل چهارگانه باید تکمیل شود تا الگویی برای مردم دنیا شکل گیرد و به سمت دنیای اسلامی حرکت کنیم.

رسا ـ میزان اثرگذاری انقلاب اسلامی بر دیگر جوامع جهان را تاکنون چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نمونه بارز تشنه شدن و الگوگیری از حکومت مهدوی و اسلامی ایران، نیجریه است که قبل از انقلاب اسلامی یک قبیله شیعه داشت، اما بعد از انقلاب ایران و آشنایی شیخ زکزاکی با امام خمینی(ره) در حال حاضر قریب به 25 میلیون نفر در نیجریه زندگی می‌کنند که قصه‌های بحرین، یمن، قطیف عربستان، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین از جمله این الگوگیری‌ها است.

عصبانیت سردمداران آمریکا و رژیم صهیونیستی از نظام اسلامی و تأسیس چهار دانشگاه شیعه‌شناسی در اسراییل بعد از دهه 60 از آثار شکل‌گیری انقلاب اسلامی است که هرکدام از این دانشگاه‌ها دارای دانشکده‌‌های متعددی هستند و صدها استاد دانشگاه شیعه شناسی به سراسر دنیا صادر می‌کنند.

دلیل اهمیت شیعه‌شناسی برای یهود و رژیم صهیونیستی چیست که تا این اندازه فکر، بودجه و سرمایه‌گذاری برای مقابله با آن انجام و اتاق فکرهای متعددی تشکیل دهند.

اگر آنها تأثیر روزافزون انقلاب اسلامی در جهان را نمی‌دیدند که تا این اندازه هزینه نمی‌کردند و این در حالی است که هنوز دولت و جامعه اسلامی تشکیل نشده است و با این وجود یقینا یک قدم به عصر ظهور نزدیک‌تر شده‌ و بخشی از دنیا را تشنه ظهور حضرت کرده‌ایم، چه برسد به آن نقطه‌ای برسیم که جامعه تمام عیار و موفق به لحاظ صنعتی، اقتصادی و تمدنی به دنیا ارائه بدهیم که در آن صورت حرکتی جهانی به سمت تشکیل حکومت مهدوی شکل خواهد گرفت.

رسا ـ با تشکر از این‌که وقت ارزشمند خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید./876/گ۴۰۲/س

خبرنگار: مهدی شاهی
 

ارسال نظرات