سیگنالهای CFT برای کیست؟
به گزارش خبرگزاری رسا، استدلالهای موافقان CFT نکته روشنی را برجسته میکند که هیچیک از آنها با مفاد این کنوانسیون و حداقل سرفصلهای اصلی و ماهیت آن آشنا نیستند و اگر نگوییم بدهوبستان شده، باید گفت: با نگاه لجوجانه باندی و جناحی، منافع ملی کشور را در خطر قرار دادند. دو شعار برجسته این موافقان، این بود که عدهای معتقد بودند با تصویب این «برنامه اقدام» که صرفاً برای ایران تدوین شده و با برنامه اقدام تمامی کشورها متفاوت است، گشایش اقتصادی و روان شدن مناسبات بانکی برای ما حاصل میشود و دکتر ظریف هم تأکید کرد که بهانه برای فشار بیشتر به ایران از دست امریکا خارج میشود.
ادعای اول را بسیاری از کسانیکه به این «برنامه اقدام» رأی دادند نیز قبول ندارند و حداقل میترسند که همانند برجام، فرجامی گشایشگر نداشته باشد و فقط همانند دکتر ظریف بگوییم که امریکا را منزوی کردیم! که این ادعا هم بسیار مضحک است. اصرار بر این خاصیت اقتصادی، تهمانده آبروی این جریان در مجلس و در سطح کشور را به خطر میاندازد. دلیل این امر آن است که اساساً این برنامه اقدام برای روشن کردن حوزههای ممنوعیت تعامل شرکتها و بانکهای خارجی با ایران است که نباید به لیست تحریمهای امریکا و... نزدیک شوند.
چگونگی تشخیص این حوزهها را قرار است در مکانیزم گزارشدهی مالی FATF خودمان به طرفهای خارجی اعلام کنیم که معنای آن این است که نهتنها گشایشی در کار نیست بلکه با استدلالی که خودمان در اختیار طرفهای خارجی قرار میدهیم، محدودیت اقتصادی هم خواهیم داشت. معنای داخلی آن این است که بنا به بخشنامه رسمی بانک مرکزی، هیچ مؤسسه مالی در کشور حق ندارد با آنچه که از سوی سازمان ملل و شورای امنیت و امریکا به عنوان لیست تحریم اعلان شده، در محیط داخلی کشور تعامل داشته باشد و ما طبق این «برنامه اقدام» موظف به پاسخگویی هستیم. بر خلاف نظر این موافقان، که در متن تصریح شده ایران «حق شرط» نیز ندارد.
البته اگر تمامی خوشخدمتیهای این برنامه اقدام هم از سوی ایران انجام شود، ایران از لیست سیاه FATF خارج نمیشود. ادعای دوم مربوط به بهانه ندادن برای فشار بیشتر از سوی امریکاست که باید از دکتر ظریف پرسید آیا امریکا برای آنچه تا به حال در قبال ایران یا در قبال جهان از خود نشان داده، منتظر بهانه است یا برای منافع استعماری خود نیازمند بهانه نیست و دیپلماسی گاوچرانی بر کاخ سفید حاکم است ولی سؤال این است که اگر این کنوانسیونهای چهارگانه FATF خاصیتی برای ایران ندارد، پس چرا آن را تصویب کردند؟
سالها قبل نیز از معجزات دستگاه دیپلماسی این بود که یک متن را برای توان موشکی ایران که پیشنهاد انگلیسیها بود، بدون توجه به مفاد آن پذیرفتند و بعد معلوم شد که در شورای امنیت به عنوان یک سند و برای تصویب از سوی انگلیسیها فعال شده که با زحمت زیاد مرتفع شد.
الآن هم بیبیسی و انگلیسیها و سفیر خودمان در انگلیس بیشترین خوشحالی را از تصویب این مصوبه مشکوک از خود نشان دادند و حکایت باید احتمالاً اینگونه باشد که مابهازای مناسبات مالی و قطرهچکانی شرکتهای کوچک با اروپا که وعده آن را مدتی است دادهاند تا ایران در برجام بماند، ایران باید این کنوانسیونها را بپذیرد که یک امتیاز بزرگ برای امریکاست تا برنامه تحریمهای جدید و دقیقتر خود را با خود تحریمی ما در داخل کشور و با شکل مناسبات مالی خارجی که باید گزارشدهی کنیم کامل کنند.
اینگونه هم امریکا راضی است و هم اروپا با کلاه گشاد مسیر مالی مستقل جاده یکطرفه صادرات کالای غیرضروری به ایران را به دست میآورد و ایران هم در برجام باقی میماند ولی در زنجیره جدیدی از تحریم و فشارهای جدید قرار خواهد گرفت./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان