یادداشت؛
نشانههای افول ابرقدرت
اقتصاد آمریکا با بدهی ۲۰ تریلیون دلاری روبروست و قدرت نظامی این کشور هم در دنیا به چالش کشیده شده؛ این دو مقوله زمانی مولفههای ابرقدرتی آمریکا بودند.
به گزارش خبرگزاری رسا، وقتی نام ابرقدرت به کار میرود، به طور معمول نام امریکا به ذهن متبادر میشود؛ کشوری که با قدرت نظامی و اقتصادی خود کشورهای ضعیفتر را به پیروی از سیاستهای خود مجبور کرده است، اما آیا منحنی اقتدار این ابرقدرت در حال حاضر روندی صعودی دارد یا رو به افول است؟
شواهد فراوانی دال بر فرسایش قدرت سخت و نرم امریکا در نیم قرن اخیر وجود دارد. پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به دلیل پیروزی در جنگ علیه اردوگاه نازیسم و به دست گرفتن رهبری مقابله با تمامیتخواهی کمونیسم، به جایگاه قابلملاحظهای در صحنه جهانی دست یافت، اما با گذشت زمان، منحنی قدرت امریکا در حال تجربه روندی نزولی است.
بیشک رفتار دوگانه و فریبکارانه سیاستمداران امریکایی نیز سبب بیآبرو شدن لیبرالدموکراسی که پایه و اساس تمدن غرب است، شده و هم موجب شده تا ملتها و دولتهایی که تا دیروز متحدان گوش به فرمان بودند، امروز با مواضع سیاستمداران امریکا به صورت صریح مخالفت کنند، حتی افرادی مانند فوکویاما که تا چند سال پیش وضع امریکا را «نقطه نهایی تکامل تاریخی بشر» مینامید، امروز سخنان قبلی خود را پس گرفته و مطالبی بیان میکنند که نشانگر ضعف و افول امریکا و لیبرال دموکراسی است.
با نگاهی به برنامههای ۴۰ ساله امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و ناکامی در آنها، بهتر میتوان درک کرد که وضعیت امریکا در حال حاضر چگونه است. عمده فعالیتهای امریکاییها عبارت بود از:
شواهد فراوانی دال بر فرسایش قدرت سخت و نرم امریکا در نیم قرن اخیر وجود دارد. پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده به دلیل پیروزی در جنگ علیه اردوگاه نازیسم و به دست گرفتن رهبری مقابله با تمامیتخواهی کمونیسم، به جایگاه قابلملاحظهای در صحنه جهانی دست یافت، اما با گذشت زمان، منحنی قدرت امریکا در حال تجربه روندی نزولی است.
بیشک رفتار دوگانه و فریبکارانه سیاستمداران امریکایی نیز سبب بیآبرو شدن لیبرالدموکراسی که پایه و اساس تمدن غرب است، شده و هم موجب شده تا ملتها و دولتهایی که تا دیروز متحدان گوش به فرمان بودند، امروز با مواضع سیاستمداران امریکا به صورت صریح مخالفت کنند، حتی افرادی مانند فوکویاما که تا چند سال پیش وضع امریکا را «نقطه نهایی تکامل تاریخی بشر» مینامید، امروز سخنان قبلی خود را پس گرفته و مطالبی بیان میکنند که نشانگر ضعف و افول امریکا و لیبرال دموکراسی است.
با نگاهی به برنامههای ۴۰ ساله امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و ناکامی در آنها، بهتر میتوان درک کرد که وضعیت امریکا در حال حاضر چگونه است. عمده فعالیتهای امریکاییها عبارت بود از:
۱- فشار مستمر اقتصادی برای تولید نارضایتی اجتماعی و اقتصادی که چند سالی است مدنظر امریکاییها قرار گرفته و به شدت برای آن برنامهریزی و هزینه میکنند.
۲- حمله به باورها و هویت دینی و سیاسی به منظور جایگزینی سبک زندگی امریکایی به جای سبک زندگی اسلامی که سالها پیش از حمله به اقتصاد شروع شده است.
۳- تشکیل هستههای ذینفوذ در داخل که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی جزو اقدامات شیطان بزرگ بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرده است.
۴- از کار انداختن بازوهای توانمند نظام. اگر چه در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش دشمنان برای جلوگیری از گسترش انقلاب در جهان بود، امروز به دنبال قطع کردن یا حتی ضعیف کردن بازوهای توانمند انقلاب اسلامی در منطقه و جهان هستند، چراکه حضور منطقهای جزو عناصر قدرت و امنیت ایران است و عقبه راهبردی کشور محسوب میشود.
۵ ـ شکستهای پی در پی در منطقه که به تعبیر رهبر معظم انقلاب امروز منطقه به نمایشگاهی از شکستهای امریکا تبدیل شده است، در عراق، سوریه، افغانستان، یمن و...
دو مقوله اقتصاد و قدرت نظامی ایالات متحده که زبانزد خاص و عام است در حال حاضر چه وضعیتی دارند؟
به گفته شیکاگو اینترپرایز درباره بدهی ۲۰ تریلیون دلاری امریکا، بسیار دشوار خواهد بود اگر کسی بخواهد معنای بدهی ۲۰ تریلیون دلاری امریکا را درک کند، اما میتوان با مثالی توضیح داد که این بدهی عظیم به چه معناست. اگر بدهیهای امریکا را با اسکناسهای یک دلاری نشان دهیم و آنها را کنار هم قرار دهیم، طول مجموع این اسکناسها به اندازه ۱۰ مرتبه رفت و آمد از زمین به خورشید خواهد بود! همچنین اگر بخواهیم سهم هر امریکایی را از بدهیها نشان دهیم، با توجه به اینکه این کشور ۳۲۵ میلیون نفر جمعیت دارد، هر امریکایی به طور متوسط ۶۰ هزار دلار بدهی دارد!
در بعد اقتصادی بعید به نظر میرسد رئیسجمهور عجیب و غریب امریکا بتواند راهی برای نجات از بدهی نجومی ۲۰ تریلیون دلاری و کسری بودجه ۸۰۰ میلیارد دلاری پیدا کند. در بعد نظامی نیز نشریه نیویورک تایمز چندی پیش در گزارشی، نتایج بررسیهای کمیسیونی دو حزبی در کنگره امریکا را منتشر کرد که نشان میدهد برتری نظامی جهانی این کشور از دست رفته است.
یورونیوز هم گزارشی امنیتی را که در کنگره امریکا قرائت شده منتشر کرد که نشان میدهد ایالات متحده در جنگهای آینده توان مواجهه با بیش از یک کشور را ندارد و ممکن است در رویارویی با هر کدام از کشورهای چین و روسیه بازنده جنگ باشد. این گزارش همچنین نتیجهگیری میکند که ایالات متحده به دلیل کاهش برتری نظامی تاریخی خود دچار بحران امنیت ملی شده و وزارت دفاع این کشور نه از نظر مالی و نه از جنبه راهبردی توان پیروزی در جنگهای چندجانبه را نخواهد داشت. از جمله مواردی که میتوان به آن اشاره کرد، عبارتند از: افسردگی و تردید شدید سربازان امریکایی، کمبود نیروی انسانی و مستهلک شدن تجهیزات نظامی امریکا.
اگر چه در داخل کشورمان هنوز تعدادی به «ما میتوانیم» اعتقادی ندارند و با نگاه تمسخرآمیز از کنار توانمندیهای داخلی عبور میکنند، اما قاطبه افراد به ویژه جوانان کشورمان به وعده پیروزی که از سوی پیر جماران داده شده اعتقاد دارند، آنجا که فرمودند: اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات