راه درمان "فقر معنوی" در جامعه
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، مهدی خدایی
از ابتدا تا انتهای خیابان اصلی شهر را که میروی همه چیز میبینی؛ از جلوی کتاب فروشیها که رد میشوی کتابهای بسیاری در موضوعات مختلف به چشمت میخورد. خوراک و پوشاک و لوازم زندگی و همه و همه. ولی انگار یک چیز در سبد زندگی مردم کم است. چیزی که عطش رسیدن به آن، از همهی چیزهایی که در مغازهها دیده میشود بیشتر است؛ ولی نیست که نیست.
معنویت و داشتن زندگی معنوی گمشدهی همه است؛ اما کسی نیست که این را به او بفروشد یا به رایگان بخشد. چه کسی مسئول ترزیق معنویت به جامعه است؟ مخصوصاً جامعهای همچون ایران که از دوران بسیار گذشته دین و معنویت یکی از ارکان اصلی آن را تشکیل میداده است.
مدارس و مراکز آموزشی و دانشگاهها چه میزان دغدغهی تعلیم و تربیت معنوی فرد را دارند. خانوادهها به چه میزان با این امر آشنایی دارند؟ نهاد دین و حوزههای علمیه چقدر آموختههای خود را به بدنهی اجتماع منتقل میکنند؟
رسانهها تا چه اندازه در رشد و شکوفایی معنوی اقشار مختلف جامعه نقش ایفا میکنند؟ مسابقات و برنامههای تلویزیونی علاوه بر سرگرمی و کشف استعدادهای جسمانی چقدر در ارتقای روحی و معنوی افراد تلاش میکنند؟ فیلمهایی که ساخته میشود و کتابهای که ترجمه میشود از رمانها گرفته تا کتب فلسفی آیا زیست معنوی مردم را تعالی بخشیده است یا اصلاً به این هدف فیلمی ساخته نشده و کتابی نوشته و ترجمه نمیشود.
اگر هم واقعاً چنین دغدغهها و حرکتهایی وجود دارد و مردم تشنهی آن هستند متأسفانه با تبلیغات سوء علیه دین از طرفی، و رشد معنویتهای کاذب از طرف دیگر؛ پذیرش عمومی به شدت پایین آمده و همواره نوعی گارد بسته در مواجه با این امور به چشم میخورد.
نگاهی به آمار خودکشی، طلاق، دعواها و نزاعهای خیابانی و سایر انواع بزهکاریها نشان میدهد که سطح معنویت جامعه افت قابل توجهی پیدا کرده است و این امر بر کسی پوشیده نیست. امروزه واعظان برای حضور پرشور مردم در مناسک دینی و ترغیب آنها به آموزه های دینی باید طرحی نو بیاندازند. باید همهی امکانات موجود دست به دست هم شوند و معنویت واقعی را از منبع آن گرفته به سطح عمومی جامعه منتقل کنند.
برای یک جامعه دینی و آرمانی اصلاً قابل قبول نیست که عدهای در آن به مقامات و رشد آنچنانی رسیده باشند و از طرفی دیگر عدهی کثیری از اعضای آن در فقر مطلق معنویت به سر ببرند.
معنویت امری است فراتر از احکام رسالهی عملیه. معنویت امری است فراتر از اخلاق. معنویت همهی این هاست. معنویت را در یک تفسیر میتوان همان معنای زندگی دانست. معنویت آن چیزی است که نتیجهی آن یک زندگی اصیل و دین دارانه خواهد شد.
یکی از امور مهم در تقویت معنویت احیای مناسک است. از مهمترین آنها میتوان به عزاداریها از جمله محرم و صفر و برپایی جشن در اعیاد و امثالهم اشاره کرد. حرکت معنوی اربعین و زیارت امام حسین(ع) تا حد زیادی جامعه را از یک رکود معنوی در سالهای اخیر خارج کرده است. اعتکافها و امور مشابه بدنه جامعه را با خلوت و انس با خالق و خود فراهم کرده است.
همهی این امور مخاطب خاص خود را دارند یا در زمانی خاص بوده و اثر ظاهری خود را از دست میدهند. بسیاری از اقشار جامعه از همان اول در رادار این قبیل امور نیستند و فقط در حد این که چیزی به گوششان رسیده باشد با این امور آشنایی دارند. در بین همهی امور مذهبی متاسفانه با گذشت زمان مقداری از خرافهها و تحریفها وارد شده و حرکت معنوی را تا حدی از مسیر خود خارج کرده است.
با توجه به مشکلات اقتصادی که در بسیاری از جاها به خاطر حرص و طمع است، زندگی مردم هدف تازهای پیدا کرده است. اولین و بزرگترین نگرانیهای والدین در حق فرزندانشان بحثهای شغلی و درآمدی آنهاست. ابتذال اخلاقی فرزندان در صورتی که در مسیر کسب درآمد باشند در نزد والدین قابل بخشش است.
تعهد به دین و اخلاق و معنویت اولویتهای درجه دو دخترها و پسرها در انتخاب همسر است. بسیاری از اموری که در گذشته قبیح شمرده میشد و کسی جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشت امروزه در متن جامعه تبدیل به امری عادی شده است. چه چیزی باعث شده است جامعه این گونه از هدفهای والای الهی و انسانی خود کوتاه بیاید؟
هدف جامعه عوض شده است و زمانه تغییر کرده است، ولی تزریق معنویت به شکل شایسته در آن صورت نمیگیرد و هر چه میگذرد جامعه از مسیر معنویت دورتر و فقرش نسبت به این امر بیشتر میشود.
زندگی معنوی میتواند فشار روحی و روانی حاصل از مشکلات را به حداقل برساند. تحمل و صبر مردم در تزاحمات امور زندگی روزمره را بالا برده و سطح کیفی زندگی اجتماعی را بهبود میبخشد.
معنویت همچون نیروی محرکهی جامعه در پیشبرد آن و ظاهر شدن محاسنش بوده و از طرف دیگر در از بین بردن نقصهای آن نیز، نقش مهمی را ایفا میکند.
باید کتابها و مقالهها نوشته شود و سمینارها برگزار شود و راهکارهای درست که از متن و بطن خود دین درآمده باشد استخراج شده و به کمک رسانهها به کف جامعه منتقل شود.
واعظان و سخنرانان، شنوندگان را به سوی این مهم دعوت کنند که آرامش و بهبود وضع جامعه در گسترش و رشد این امر، در بین مردم است.
شایسته نیست جامعهای که بر اساس تعالیم پیامبر اکرم(ص) و رهنمودهای ائمه طاهرین(ع) بنا شده است، برای از بین بردن مشکلات خود، کشورهای بی دین و بدون قانون الهی را سرلوحه و الگوی خویش قرار دهد. در حالی که معنویت در دین اسلام همان چیزی است که جوامع شرقی و غربی مدت هاست به عنوان روح جامعه و عامل نشاط آن، به دنبالش میگردند.
ظرفیت اسلام در به دست دادن زندگی با ارزش و رضایت بخش دنیایی، قابل مقایسه با ادیان و مسلکهای دیگر نیست. ولی باید مسئولان امر کارهای شایستهای را در جهت تبیین و نهادینه کردن آن در جامعه انجام دهند./918/ی702/س