پیامرسانهای بومی، ضامن امنیت و اقتدار ملی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اگر تا دیروز تأمین نیازهایی مانند آب، برق و گاز در شهرها و روستاها به یک اولویت و ضرورت تبدیلشده وزندگی بدون تأمین این نیازها قابلتصور نبود، امروز و در عصر حاضر نبود پیامرسانها برای مردم غیرقابلتصور و تحمل است.
تمامی مردم و حکومتها در دنیای امروز روی این موضوع اتفاقنظر دارند که بهرهگیری از پیامرسانها نهتنها لازم بلکه زندگی امروزی را راحتتر و دسترسی به اطلاعات و آموزشهای مختلف را بسیار سریعتر، فرامرزی و حتی قارهای کرده است.انتقال دادهها و اطلاعات از طریق پیامرسانهای مختلف در کمترین زمان ممکن صورت میگیرد و همین موضوع موجب شد که پیامرسانها بسیار زودتر از آن چیزی که فکرش را میکردیم در بین مردم مورداستفاده قرار گیرد.
نکته مهم در این زمینه نوع پیامرسانهایی است که مردم از آن استفاده میکنند، اتفاقی که باید بیش از یک نگاه کلی و آماری به آن نگاه کرد چراکه امنیت و حتی موجودیت هر حکومتی را تهدید میکند.بسیاری از کشورهای دنیا این مهم را درک کردهاند که نیاز به یک پیامرسان بومی تا چه میزان اهمیت دارد به همین علت در برخی از کشورها پیامرسانهای بومی از اقبال خوبی برخوردار هستند.
بهعنوانمثال در کره جنوبی پیامرسان بومی کاکائو تاک بیشترین کاربر را دارد، در کانادا پیامرسان کیک، در چین پیامرسان وی چت از بیشترین اقبال بین مردم برخوردار است.نکته اصلی ماجرا اینجاست که سازندگان پیامرسانهای مختلف هرچند بهظاهر برای استفاده مردم این میزان سرمایهگذاری را انجام میدهند اما در پشت پرده منفعتهای مالی و بهخصوص سیاسی بسیاری وجود دارد.سازندگان این برنامهها که عموماً در آمریکا قرار دارند نهتنها حریم خصوصی را برای کاربران قائل نیستند بلکه بهصورت متمرکز و جدی بر محتوا و اطلاعاتی که از طریق این پیامرسانها ردوبدل میشود نیز نظارت دارند.
درواقع برنامه نویسان این پیامرسانها زودتر از مسئولان بسیاری از کشورها که مردم آنها از این پیامرسانها استفاده میکنند، میدانند که شهروندان آن کشور به چه چیزی علاقه دارند، از چه چیزی نفرت دارند و با توجه به دادههایی که ردوبدل میشود بهخوبی سرویسهای جاسوسی کشورشان را پشتیبانی میکنند آنهم با اطلاعاتی که خود این کاربران در اختیار آنها قرار میدهند بدون اینکه خود اطلاع داشته باشند.
در چنین شرایطی و با توجه به دشمنی و توطئههای فراوانی که آمریکا در طی 4 دهه گذشته علیه انقلاب اسلامی ایران داشته توجه به پیامرسانهای داخلی یک ضرورت و اولویت ویژه است.درواقع اگر دوراندیشی و آیندهنگری خوبی در وزارت ارتباطات وجود داشت باید پیش از ورود این برنامهها به کشور، در داخل کشور برنامهای مناسبتر و بهتر در اختیار مردم قرار میگرفت.
از دی 96 تا به امروز پیامرسانهای ایرانی هنوز در جذب مخاطب و بهبود خدمات خود اندر خم یک کوچه هستند؛ اپلیکیشنهایی که اگرچه سازندگان آنان تمام تلاششان را کردهاند تا مردم را به استفاده از آنان ترغیب کنند اما فایدهای نداشت و این مسئله تا جایی پیش رفت که مردم به نصب پوستههای فارسی تلگرام هم به جای استفاده از پیامرسانهای داخلی راضی شدند.
وقتی با مدیران پیامرسان ایرانی صحبت کردیم، حرف مشترک همه آنان این بود که در شرایط فعلی کشور نیاز به ایجاد یک دیتاسنتر ملی برای انجام چنین پروژههایی دارند تا در شرایط مشابه نیاز به تخصیص اعتبار جداگانه به هر پیامرسان تازهکاری نباشد؛ پروژههایی که پس از گذشت 20 ماه و گرفتن کمکهای مختلف هنوز مشخص نیست تا چه میزان توانستهاند در جهت بهبود مخاطب گام بردارند.
کارشناسان معتقدند دولت در حمایت از پیامرسانهای داخلی نباید وامهای میلیاردی را به آنان واگذار میکرد و عملا بهتر بود به جای تقسیمشدن این پول بین پیامرسانهایی که ممکن است آن را صرف خرید تجهیزات هم نکنند، آن را صرف ایجاد دیتاسنتر ملی میکرد و سرورها در اختیار پیامرسانها قرار داده میشد تا در آن شرایط هر پیامرسانی که رشد بیشتری داشت، بتواند از منابع بیشتری استفاده کند.
در این شرایط اگر پروژهها نیز موفق نمیشدند، فضا برای باقی پروژهها باقی میماند اما پولپاشی وزارت ارتباطات به پیامرسانها آن هم در فضایی ایزوله که بستر رقابت آنان با دیگر پیامرسانهای خارجی بسته شده بود؛ جای پیشرفت را از آنان گرفت و به نوعی نهاد متولی با این کار رسیدگی به این مسئله را از سر خود باز کرد. سروش و گپ و بیسفون از میان اپها سه پیامرسانی بودند که وام پنجمیلیاردی دولت را دریافت کردند، هرچند سازندگان آنان اعتقاد دارند این وامها عملا کمک چندانی به آنان نکرده و تنها هزینه چند سرور را برای آنان مهیا کرده است.
هرچند از ذکر این مطلب نیز نباید غافل شد که فعالبودن موقت تلگرامهای فارسی پس از فیلترینگ قرار بود فرصتی برای هاتگرام و تلگرام طلایی باشد تا آنان اتصال خود را به نسخه اصلی قطع کرده و به یک پیامرسان بومی تبدیل شوند؛ مسئلهای که پس از مدتی به حال خود رها شد و مشخص نشد سرانجام این مسئله به کجا رسید و این پوستهها هم از دسترس خارج شدند.
اقدامی که البته با مخالفت مدیران پیامرسان ایرانی هم مواجه شد و آنان این مسئله را عاملی برای عدمرشد خود عنوان کردند، در حالی که با تعطیلی این دو پوسته فارسی تلگرام نیز اتفاق خاصی صورت نگرفت و اشکالات فنی این پیامرسانها فراتر از این حرفها بود.
مهدی انجیدنی، مدیرعامل پیامرسان گپ در همین راستا در گفتوگویی اعلام کرده: «کافی بود مسئولان فقط کمتر از یک ماه صبر کنند. اگر این کار را میکردند و بعد این سوپاپ اطمینان را رو میکردند، تقریبا تمام کاربران عضو این پیامرسانها شده بودند. اگر تلگرام طلایی و هاتگرام تعطیل شوند، پیامرسانهای ایرانی باز هم به رکورد 500هزار نصب میرسند.» شاید در پاسخ به این مسئله باید گفت آیا پیامرسانها توانستهاند حتی با یکدیگر به یک بستر اشتراکی برسند تا مخاطب بیش از این دچار سردگمی نشود، اتفاقی که شاهد بودیم با تعطیلی هاتگرام و تلگرام طلایی هم کاربران همچنان اپهای خارجی را بر پیامرسانهای داخلی ترجیح دادند./د102/ق