نقش نهاد علم در ترویج سنت های اصیل روستایی
در زمانۀ جدید، گسترش شهرنشینی و زندگی مدرن باعث به فراموشی سپاری ِ بسیاری از رسوم و سنت های قدیمی ِ جوامع شده است. وقوع چنین رخدادی، در کشوری مانند ایران – با آن پیشینه غنی تاریخی و سنت هایی که در پشت هر کدام اندیشه ای ژرف وجود دارد – ناگوارتر به نظر می رسد. اما در کشور ما، هنوز هم بخش هایی هستند که مردمانشان به حفظ سنت های پسندیده ایرانی-اسلامی همت گمارده و به راحتی تسلیم شرایط زمانه جدید نشده و آداب و رسوم را به فراموشی نسپرده اند. بله! منظور، روستاهای کشورمان هستند.
روستاهایی که خود، در طی سال ها مهد ِ ایجاد و گسترش این آداب و رسوم بوده و هنوز هم از حافظان آن به شمار می روند. هر چند که بسیاری از سنت های ارزشمند ما، حتی در خود روستاها نیز کم کم به دست فراموشی سپرده می شود، اما بسیاری از این رسوم هنوز هم در این مناطق جریان دارند و می توان از روستاها سراغشان را گرفت.
در همین راستا خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در گفت و گو با حجت الاسلام قاسم ابراهیمی پور عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)به فرهنگ سازی سنت های اصیل روستا پرداخته است که در ادامه آن را مطالعه می کنید.
رسا- سنت های اصیل چه کمکی به رشد فرهنگی ما می کند؟
اگر لایحه های فرهنگ را در نظر بگیریم عمیق ترین لایحه ها باور ها، ارزش و هنجارها هستند که هنجارها بایدها و نباید های مربوط به رفتار را تعیین می کنند و الگوهای رفتاری ما هستند؛ بخشی از هنجارها که فراگیر و پایدار هستند و به راحتی تغییر نمی کنند و عمق پیدا کرده اند را سنت می نامیم، پس سنت های اجتماعی آن دسته از الگوهای رفتاری از سنخ هنجارها هستند که پایدار و وسیع می باشند و به راحتی تغییر نمی کنند و سنت ها بخشی از فرهنگ هستند اما سنت های اصیل اگر در فرهنگی حضور داشته باشند آن فرهنگ یک فرهنگ دارای ریشه و عمق و سابقه تاریخی تمدنی است که می تواند با شرایط جدید خود را وفق و بر مشکلاتش غلبه کند و به این معنا سنت می تواند در فرهنگ اثرگذار باشد.
رسا- چگونه می توان از سنت های خوب روستایی و عشایری در جهت رشد جامعه بهره برد؟
وقتی سنت های روستایی و عشایری را در برابر شهر قرار می دهیم، اگر شهر به معنای مدینه و یک مرکز در نظر بگیریم، گروهای کوچک و روستایی به لحاظ فرهنگی تابع شهر هستند اما شهر به معنای مدرن که دچار تحولات فرهنگی و اجتماعی شده است، در اینصورت می توانیم زندگی روستایی و عشایری را اصل قرار دهیم. با این منظر سنت های پسندیده به لحاظ تحولات اقتصادی، اجتماعی در شهر هضم شده و یک سری از سنت های ناب و خالص همچنان در برخی از روستاها و زندگی عشایری وجود دارد و اگر بخواهیم این سنت ها را در شهر ترویج کنیم یک مواجه به ما کمک می کند اما باید گفت که متاسفانه برعکس عمل می کنیم، یعنی بحث های توریستی و گردشگری در راستای رواج سنت های روستایی در میان مردمان شهر راه می اندازیم که بایک استراتژی غلط زندگی های روستایی را تحت تاثیر فرهنگ شهر مدرن قرار خواهیم داد در حالی که باید اصالت آنها را حفظ و نگه داریم و سپس از طرق مختلف از جمله شبکه های استانی و فضای مجازی و کتب درسی و نشریات فرهنگی این اصالت های فرهنگی و سنت های نیکو را به جامعه شهری معرفی کنیم.
رسا- چگونه می توان فرهنگ اصیل و خوب روستایی و عشایری را ترویج کرد؟
وقتی الگوی شهرسازی ما الگوی اسلامی و سنتی نباشد خیلی از سنت های با اصالت زندگی روستایی را نمی توانیم ترویج کنیم برای مثال وقتی آپارتمانی با تقلید از فضای غرب ساختیم قطعاً اقتضائات خاص خودش را دارد، از سوی دیگر در زندگی روستایی دیدارهای چهره به چهره گرم و صمیمی وجود دارد اما در زندگی شهری آپارتمان نشینی همسایگان به ندرت همدیگر را می بینند خصوصاً آندسته که اجاره نشین هستند به دلیل جابجایی هرساله امکان رابطه دائمی و صمیمی برقرار نمی شود، لذا اگر بخواهیم ریشه ای به این ماجرا نگاهی بیندازیم باید بر روی الگوی شهر سازی بازنگری داشته باشیم اما اگر بخواهیم در همین فضای موجود تلاش کنیم و سنت ها را احیاء کنیم باید باورها و ارزش ها را در شهر ترویج کنیم و اینکه کمک به همسایه یک ارزش است و یا اینکه همسایه ها حقوقی نسبت به هم به گردن دارند را باید ترویج کنیم تا زمینه برای ترویج آن سنت از روستا به شهر فراهم شود.
رسا- حوزه علمیه و نخبگان در این موضوع چه نقشی دارند؟
بزرگترین نقش را نهاد علم یعنی حوزه و دانشگاه برعهده دارند و چون در این مباحث بحث ارزش ها مطرح می شود و ارزش ها در علوم همانند اخلاق در حوزه علمیه مورد بحث و تدریس و پژوهش قرار می گیرند، نقش حوزه بسیار پررنگ است.
رسا-آیا نمی توان سنت های ایرانی خوب را جایگزین برخی سنت های غربی ضد فرهنگی کرد؟
پاسخ به این سوال دارای ابعاد گسترده و پیچید ای است، امروزه بیشترین تعامل ما با غرب از طریق فضای مجازی یله و رها شده است که کمترین مدیریتی را برآن داریم و اولین امر کنترل و فکر اساسی برای این حوزه است اما نکته دوم بحث بین نهاد علم و فرهنگ است و متاسفانه فرهنگ ما هم رها شده است و نه حوزه علمیه و نه دانشگاه نسبت رهنی و تعریف شده ای با فرهنگ ندارند در حالیکه در تاریخ گذشته مثلا تا مدتی قبل از قاجار متون ادبی برای فرهنگ عمومی تولید می کردیم و الان در این زمینه گسست ایجاد شده است، بنابراین اگر فضای مجازی کنترل شود و ارتباط تعریف شده ای بین نهاد علم و فرهنگ محقق شود، به نظر زیرساخت جایگزینی سنت های اصیل ایرانی در مقابل سنت غرب نیز محقق می شود.
رسا- باتشکر از حضرتعالی که این فرصت را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.