۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۷
کد خبر: ۷۷۱۸۱۶
در نشست «اسلام و مسیحیت در برابر صهیونیزم» مطرح شد؛

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفت و گو است

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفت و گو است
در نشست «اسلام و مسیحیت در برابر صهیونیزم» رویه مقابله قرآن با یهودیان و مسیحیان تشریح و با تبیین مواضع مسیحیت صهیونیست راهکار مقابله با اندیشه افراطی یهودیان، همراهی و همدلی مسلمانان و مسیحیان معرفی شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نشست علمی «اسلام و مسیحیت در برابر صهیونیزم» با ارائه احمدرضا مفتاح استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و همچنین حجت الاسلام محمدحسین پیشاهنگ پژوهشگر رسانه، عصر روز گذشته در دانشگاه باقرالعلوم برگزار شد.

در این نشست در ابتدا به تاریخچه ظهور مسیحیت صهیونیست و عقائد آن ها اشاره شد و در ادامه نوع مواجهه مسیحیان با صیهونیست ها بررسی شد.

در بخش دوم نشست نیز مواجهه رسانه ای قرآن با یهودیت و مسیحیت بررسی و براساس آن الگویی از مواجهه مسلمانان و مسیحیان در دوران امروز ارائه شد.

مشروح این نشست در ادامه تقدیم شما می شود:

مفتاح استاد دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: تا 60 سال پیش رابطه مسیحیت با یهودیت خصمانه بوده اما در سال 1962 در کلیسای کاتولیک تجدید نظری در خصوص رابطه با غیرمسیحیان و به خصوص یهودیان صورت می گیرد. صهیونیست یک جریان سیاسی در یهودیت است که شاید بتواند استناداتی در کتاب مقدس برای تأیید عقائد خود بیاورد. جریانی به نام مسیحیت صهیونیستی نیز در جهان مسیحیت به وجود آمده و به صهیونیست یهودی نزدیک است و بنای حمایت از رژیم اشغالگر قدس را دارد. باید ببینیم بقیه جریان های مسیحی نسبت به صهیونیست و شاخه مسیحی آن چه واکنشی دارند؟

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

جریان مسیحیت صهیونیست به استناد آیاتی از کتاب مکاشفه یوحنا گمان می کند از شرایط ظهور عیسی مسیح ایمان آوردن یهودیان به حضرت عیسی و کوچ به سرزمین فلسطین است. این مسیحیان فکر می کنند صهیون موضوعیت دارد و سرزمینی است که قرار است عیسی مسیح آن را پس بگیرد. تصور اولیه مسیحیان صهیونیست این بود که کاری کنند یهودیان ایمان بیاورند و سپس از سراسر دنیا به فلسطین بیایند تا زمینه ساز ظهور عیسی باشد اما وقتی دیدند که یهودیان سرسخت تر از ایمان آوردن هستند، به کوچاندن آن ها به فلسطین بسنده کردند.

تفکر مسیحی در برخی از مسیحیان قبل از شکل گیری مسیحیت صهیونیست بوده است. به اعتبار باورهای آخر الزمانی مسیحیان کمک به بازگشت یهودیان به فلسطین شروع شد اما بعد از شکل گیری کشور اشغالگر قدس این جریان مسیحی قوتی پیدا کرد. این جریان وظیفه خود می داند که از کشور اسرائیل حمایت کند که از دل جریان اونجلیکال بیرون آمده است. تعداد مسیحیان اونجلیکال زیاد نیست اما در ایالات متحده آمریکا یک جریان پرقدرت هستند که به یک دفعه اتفاق نیافتاده و سال ها طول کشیده که شکل بگیرند. سخنرانان، فیلمهای هالیوودی و کتاب های فراوانی در این زمینه تولید شده و زمینه پرنفوذی آن ها در ایالات متحده باز شده است. بیشترین چالش ها و تنش های ما با آمریکا مربوط به جریان اونجلیست ها است که بخش مهمی از خصومت را برگرفته از باورهای دینی قرار داده است زیرا به آرماگدون و پایان تاریخ معتقد هستند. قبلا چین و شوروی را به عنوان خداناباور و محور شر معرفی می کردند اما با ظهور انقلاب اسلامی اسلام را در این محور قرار دادند.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

ما به عنوان جهان اسلام و ایران اسلام در مواجهه با جریان صهیونیست چگونه باید وارد شویم؟ به نظر می آید باید از ظرفیت جهان مسیحیت استفاده کنیم و ببینیم کدام جریان ها تفسیر مسیحیت صهیونیستی را قبول ندارند و با آن ها وارد گفت و گو شویم. جنبش مسیحی که در ایالات متحده شکل گرفت اونجلیکال گفته می شود از این رو باید ببینیم مسیحیان انجیلی تفسیر جریان آمریکایی را قبول دارند؟ اینطور نیست که مسیحیان انجیلی یا پروتستانی کاملا موافق تفکر صهیونیزم موافق باشند. جریانات مختلف مسیحیت به خصوص مسیحیت لیبرال چندان موافق این تفکر نیست و در سال 1979 شورای انجیلی بیانیه حمایتی خود را از مردم فلسطین منتشر می کند و همچنین شورای ملی کلیساها در سال 1980 در یک بیانیه ای از مسیحیان آمریکا می خواهد به تعالیم اخلاقی و مفاهیم عدالت و صلح وفادار باشند تا جریان صهیونیست متعرض دیگران نشود.

کلیسای کاتولیک با مبانی اعتقادی مسیحیان صهیونیست موافق نیست زیرا با توجه به عدم حمایت یهودیان از عیسی مسیح، کلیسا جایگزین این قوم برگزیده شده است. تفسیری که مسیحیان صهیونیست ارائه می کنند ظاهری است و دیدگاه مسیحیت کاتولیک در برابر آن ها یک دیدگاه تمثیلی بوده و باور مسیحیان صهیونیست یک تفسیر آینده نگر است. کاتولیک ها معقتدند مکاشفه یوحنا مربوط به رهایی مسیحیت از فشار امپراتوری روم است و در همان قرن چهارم میلاد خلاصه می شود.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

در فضای بین الملل اسرائیل به عنوان یک کشور قرار دارد و واتیکان نیز به عنوان یک کشور با آن ارتباط دارد اما این ارتباط سبب نمی شود که کلیسا تفکرات آن را قبول کند. واتیکان همانگونه که در مصوبات سازمان ملل هست، قدس را به عنوان یک منطقه بی طرف قبول دارد و در کنار آن بنا دارد تفکرات خصمانه با یهود را بردارد و ابدا بنای تأیید عملکرد رژیم اشغالگر را ندارد.

همچنین شورای مسیحیان خاورمیانه مسیحیت صهیونیستی را به عنوان یک بدعت نابههنجار و تبیینی گمراه کننده از مسیحیت می داند. دبیر کل سابق شورای کلیساهای خاورمیانه تصریح می کند که مسیحیان شرق موافق با عملکرد صهیونیستی نیستند و سوء استفاده از متون مقدس برای یک دولت خاص و جمع کردن سرباز برای آنان را محکوم می کند و این مسیحیت صهیونیست را توطئه ای برای مسیحیان عرب می داند. وی همچین صهیونیست و مسیحیت را دو چیز متناقض می داند که به تعالیم اخلاقی حضرت عیسی برمی گردد.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

نکته دوم در نقد اندیشه های مسیحیت صهیونیست در خصوص وعده های کتاب مقدس است که کاملا مطلق گرفته و سپس مربوط به کشور اسرائیل می دانند. بنی اسرائیل اولین موحدان بودند که اگر قوم برگزیده شناخته شده مربوط به وحدانیت بوده و در تورات نیز در موارد متعدد مؤاخذه شدند. جریان مسیحیت صهیونیست به طور مطلق وعده های کتاب مقدس را منحصر در رژیم اشغالگر می داند در حالی که وعده های تورات و انجیل مربوط به نسل ابراهیم است.

جریان صهیونیست مدعی صلح جهانی است که ادعای عجیب و خنده داری است و تعارضی با عملکرد آن ها دارد که سرشار از نژادپرستی است. کشور آفریقای جنوبی از اسرائیل شکایت می کند چون این کشور طعم آپارتاید را کشیده است و تفکرات آن ها را باور ندارد.

در مباحث دیالوگی که با جهان مسیحیت داریم نباید در بازی آن ها بیافتیم یعنی اگر با استناد به متون مقدس وارد جنگ می شوند نباید وارد جنگ بشویم همچنین نباید باورهای آخرالزمانی خود را در مقابل باورهای آن ها تفسیر کنیم. وقتی خداوند واحد است هدف هم واحد است بلکه باید وارد گفتگو شویم و تفسیری همدلانه از باورهای موعود و آخرالزمانی داشته باشیم.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

حجت الاسلام پیشاهنگ نیز در بخش دوم نشست گفت: قرآن کریم را نه فقط به عنوان دستورالعمل رفتاری، بلکه به مثابه یک رسانه در نظر دارم زیرا یک رسانه بزرگ در زمان نزول است. «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ» در این آیه دشمن ترین را یهود و نزدیک ترین دوستان را مسیحیان معرفی می کند. طبق بیان قرآن می توانیم با جامعه مؤمنینی که اهل علم و اهل تقوا هستند نزدیک شویم و نوع مواجهه ما با آن ها متفاوت است. شرط سوم نیز این است که مستکبر نباشند. با این توضیحات وقتی یهود به عنوان اشد دشمنان خداباوران شناخته می شود، نشان می دهد که از علم، تقوا دور شده و استکبار دارد.

جامعه یهودی که قرآن با آن مواجهه می کند در صدر اسلام است که در مقابل پیامبر ایستاده و مشکلات متعددی علیه مسلمانان ایجاد کرده و مصداق امروزی آن نیز صهیونیست ها هستند زیرا هر سه شاخص ضدعلم، بی تقوا و مستکبر را دارند. طبق این سه شاخص اگر در میان یهود کسی این سه شاخص را داشت می توان با آن تعامل کرد.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

اولین مورد تعامل بین مسلمانان و مسیحیان همان صدر اسلام بوده که گفتگوهایی با پیش قدم شدن خود مسیحیان شکل گرفت و اسلام نیز صحه گذاشت؛ سیاست اول مواجهه مسلمانان با مسیحیت گفتگو است که در فضای مجازی نیز باید دنبال شود و این گفتگو در مقام تخریب نباید باشد زیرا قرآن کریم بیان نمی کند که عیسی خدا نیست بلکه بیان می کند که حضرت عیسی روح الله است و سپس بیان می کند امر بر شما مشتبه شده است و حقیقت چیز دیگری است. گفتگویی که در قرآن با مسیحیت مشاهده می کنیم در حال تقریب ریشه ها بین اسلام و مسیحیت است و از روی جدال نیست.

شدیدترین مواجهه اسلام و مسیحیت مباهله است که فارغ از هر شمشیر و جنگی است و چگونه است که مسیحیان مباهله را صورت نمی دهند؟ نبی اکرم برای مسیحیان مقابل خود یک تصویر ارائه می دهد که پر از تمثیل و نشانه است. نظام شناختی جامعه مسیحی برگرفته از تصویر و تمثیل است و موفقیت پولوس در میان مسیحیان نیز ساختن یک روایت بر اساس فهم شناختی جامعه مسیحی است. در فیلم های سینمایی که برای مسیحیت ساخته شده است نشانه ها و رهبانیت به شدت دیده می شود. قرآن در مواجهه با مسیحیت با نگاه تاریخی شروع نمی کند و ما با کارهای ارزشمندی مانند فیلم مریم مقدس و یا فیلم مرحوم طالب زاده در خصوص حضرت عیسی شروع کردیم و در همان مقطع ماندیم. لازم است گفتگوهای تقریبی بین اسلام و مسیحیت انجام گیرد و حفظ شود.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

استکباری که قرآن کریم در خصوص یهودیان بیان می فرماید در خصوص یهودیان امروز نیز صادق است؛ مسیحیان صهیونیست را نمی توان در کنار صهیونیست ها دانست اما یک انشعابی از مسیحیت هستند. مواجهه سیاست رسانه ای اسلام با صهیونیست را می خواهم مختصرا تحلیل کنم. دو سطح مواجهه و برخورد بین جامعه اسلامی و جامعه یهودیت وجود دارد. در سطح اول یهودیان دست به ترور می زنند و حتی چند نسل قبل از تولد نبی اکرم بر اساس پیش بینی هایی که انجام داده اند، در فاران مستقر می شوند و اقدام به ترور می کنند. عملیات ترور هاشم، عبدالمطلب و حتی درگذشت عبدالله پدر نبی اکرم را به یهود نسبت می دهند. این حرکت یهودیان نقطه مقابل مواجهه مسیحیان است زیرا نگاه استکباری داشتند از این رو مدل مواجهه اسلام با این دو گروه متفاوت است.

سطح دوم مواجهه یهود با اسلام رسانه ای است که دست به شایعه پراکنی و تحریف تورات علیه اسلام زدند. تحریف حقیقت و انواع تکنیک های جنگ روانی علیه اسلام را انجام دادند. اسلام در مقابل با یهود به ترور دست نمی زند بلکه حذف کانون فتنه را در نظر دارد و این نشان می دهد مدل مواجهه با ترور، ترور نیست بلکه حذف کامل شبکه تروریستی است. اسلام مواجهه رسانه ای نیز دارد که مدل آن افشاگری است.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

افشاگری اسلام و قرآن دو سطح دارد که سطح اول افشاگری حرکت های یهود است که مشت دشمن را باز کرده و سطح دوم نیز افشاگری از ذات استکباری یهود است. در آیات قرآن داستان های فراوانی از یهود و بنی اسرائیل وجود دارد که از روحیه استکباری یهودیان افشاگری می کند و تاریخ لجاجت و کفرورزی یهود را افشا می کند. این نوع روایت نیمنگاهی به جامعه مسیحیت دارد و ریشه دشمنی یهود با مسیحیت را نیز در دشمنی یهود با توحید می داند که با این تبیین تقابل موجود، در کشتن حضرت عیسی خلاصه نشده و عوض می شود. این افشاگری، مستکبرین یهودی را به انزوا برده و رابطه مسلمانان با مسیحیت را نزدیک تر می کند.

چیزی که مسلمانان را به جامعه مسیحی نزدیک می کند علم، رهبانیت و عرفان و عدم استکبار است. برای گفتگو با جامعه مسیحیت نیازمند تولید آثار نمایشی هستیم که مبتنی بر نظام شناختی مسیحیان باشد. ما نیاز به تصاویری داریم که با مسیحیان مؤمن ارتباط برقرار کند و برنامه های گفتگو محور با مسیحیان داشته باشیم. با فاصله بسیار زیاد در بین جریان های انحرافی، مسیحیت تبشیری بیشترین رشد را در کشور دارد و اگر ما باب گفتگو را باز کنیم، ما رشد خواهیم کرد نه آن ها. اگر تصویرسازی ما مبتنی بر نگاه شناختی مسیحیان باشد، ما از میان آن ها جذب خواهیم داشت. متأسفانه سیاست غلط سکوت در برابر اقلیت ها مورد تجدید نظر قرار نمی گیرد و وقتی گفتگویی نمی کنیم مسیحیت صهیونیست و مسیحیت تبشیری رشد می کنند همانگونه که در شبکه های ماهواره ای خود از اسرائیل حمایت می کنند.

مسلمانان باید با مسیحیت همدلی بیشتری داشته باشند/ مواجهه قرآن با مسیحیان از راه گفتگو است

افراد بزرگواری با مسیحیت گفتگو می کنند اما در درهای بسته دانشگاه ها که باید از نظر من این باب گفتگو علنی و باز باشد. قرآن در حال گفتگو با این ها است و ما باید انیمیشن و سریال برای عیسی مسیح بسازیم. وظیفه من مسلمان انقلابی است که برای عرصه بین الملل و جامعه چندمیلیاردی مسیحی بیان کنم.

ارسال نظرات