حزب الله در مقابل دسیسههای خلع سلاح با درایت ایستاده است/ حفظ روحیه و تقویت قدرت نظامی پس از شهادت نصرالله

در اولین سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرالله و یارانش، جمع زیادی از مسئولان و مردم برای ادای احترام به این مجاهد برجسته و کم نظیر عازم لبنان شدند. از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، برای اطلاع از ابعاد مختلف این مراسم بزرگ و معنوی و اثرگذاری سیاسی و اجتماعی آن به گفتوگوی تفصیلی با حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی مشاور مدیر حوزه های علمیه پرداخته است.
رسا- سلام و عرض ادب. بسیار خرسندیم که فرصت کردید پس از بازگشت از این سفر معنوی و مهم، جزئیات آن را با ما در میان بگذارید. این سفر در اولین سالگرد شهادت شهدای بزرگواری چون سید مقاومت، شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفیالدین انجام شد. هدف اصلی سفر این هیئت از حوزه علمیه قم چه بود؟
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. تعدادی از روحانیون حوزه علمیه قم احساس ضرورت پیدا کردیم، اولا بر شکوه مراسم شهید بزرگوار بیافزاییم، هدف دوم این بود که حمایت حوزه علمیه قم و جمهوری اسلامی از حزباللهی که زخمی شده و تعدادی از رهبرانش به شهادت رسیدند را اعلام کنیم. این کار هم قوت قلبی برای نیروهای فعلی حزبالله و هم تهدید و یأسی برای دشمنان بود.
رسا- شنیدهها حاکی از این است که برنامهریزی برای سفر شما و هیئت همراه چندان ساده نبود. ماجرای پرواز به بیروت چه بود؟
بله، همینطور است. تعدادی از مسئولان حوزه، مدیران و شخصیتها آماده شدند تا شرکت کنند، که حدودا 15 نفر می شدیم، در کنار ما حدود ۳۵۰ نفر از طلاب انقلابی با هزینه خودشان برای عزیمت به مراسم ثبتنام کردند ابتدا قرار بود با پروازی مستقیم از تهران به بیروت برویم. پرواز بین ایران و بیروت، به دلیل جنگ ۱۲ روزه متوقف شده است اما با توجه به تعداد نفرات به فکرمان رسید که یک رایزنی هایی انجام دهیم و پرواز مستقیم تدارک ببینیم. با دولت لبنان تماس گرفتیم و درخواست موافقت برای این پرواز از تهران را داشتیم. دولت لبنان موافقت اولیه را اعلام کرد. اما ناگهان اعلام کردند: «اجازه نمیدهیم پرواز ایران بیاید.» پرسیدیم چرا؟ گفتند: «به دلیل اینکه وقتی بیایید اسرائیل پرواز شما را میزند و موشک میزند و ۳۵۰ نفر اینجا کشته میشوید و کشور ما ناامن میشود.»
رسا- چه اتفاقی افتاد؟ پس چطور سفر انجام شد؟
مجبور شدیم از مسیرهای دیگر برویم. عدهای از طریق امارات راه افتادند، عدهای از طریق ترکیه، و عدهای از طریق بغداد. بالاخره توانستیم خودمان را به مقصد برسانیم.
مراسمات بزرگداشت شهدای مقاومت
رسا- لطفاً در مورد برنامههای اصلی سفرتان به لبنان توضیح دهید.
برنامه اصلی ما در سه محور تعریف شده بود: حضور در مراسم بزرگداشتی که در محل شهادت شهید سید حسن نصرالله برگزار شد. محلی که حدود ۸۰ تن بمب برای شهید کردن ایشان ریخته بودند و یک حفره بسیار بزرگی ایجاد شده بود، مراسم در آنجا برگزار شد و ما شرکت کردیم، و البته مراسم مختصری بود.
مراسم اصلی در محل مزار شهید برگزار شد. جمعیت بسیار باشکوه بود؛ صدها هزار نفر از شیعیان، اهل سنت، مسیحیان لبنان، همراه با ایرانیها، پاکستانیها و غیره شرکت کردند. حضور مسئولان رده بالای کشور، نمایندگان مجلس خبرگان، نماینده ویژه مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت بر شکوه و اقتدار حزبالله افزود. آقای شیخ نعیم قاسم دبیرکل فعلی حزب الله و آیت الله اراکی نماینده رهبر معظم انقلاب دو سخنران این مراسم باشکوه بودند.
بعد از مزار شهید نصرالله، به مزار شهید سید هاشم صفیالدین رفتیم و آنجا همایشی ادبی و شعری با حضور شاعران عرب و شاعران ایرانی برگزار شد که حدود هفت، هشت نفر از شاعران ایرانی شرکت کرده بودند.
برنامه سوم، زیارت مزار شهید حجتالاسلام سید عباس موسوی دبیرکل سابق حزبالله بود. مزار ایشان نیز بسیار باشکوه است. در اینجا لازم میدانم دو نکته را به مخاطبین عزیز ایرانیمان منتقل کنم: نحوه شهادت ایشان و دعاهای ایشان.
ایشان سوار ماشین میشود، با خانوادهاش در حال رفتن بود که یک هلیکوپتر اسرائیلی یک موشک به ماشین می زند و ماشین را متلاشی می کند. خود ایشان، خانم و دختر خردسالش، همه قطعه قطعه شدند و به شهادت رسیدند. تنها چیزی که از اینها باقی مانده بود، کفش این فرزند کوچک بود. البته از ایشان یک فرزند پسر به یادگار مانده که در زمان شهادت در ماشین حضور نداشته است. این فرزند کوچک طلبه حوزه علمیه قم و روحانی فاضلی شد و به لبنان برگشت.
نکته ای در شهادت ایشان این بود که خودش شهادت را انتخاب کرده بود و با خدا قرارداد بسته بود و دعایی داشت که در آن از خدا خواسته بود به گونه ای شهید شود که نظیرش کمتر وجود داشته باشد و آثاری از بدنش باقی نماند و خداوند هم اجر مجاهدتش را در استجابت دعایش قرار داد.
رسا- در ادامه این سفر چه فعالیت هایی داشتید؟
نوع دوم برنامهها، تفقد از خانواده شهدا بود. ما حدود بیش از ۴۰۰ نابینا در جریان جنایت پیجری و حدود هزار شهید حزبالله در جریان جنگ اخیر از خانوادههای لبنانی داریم. اما با توجه به زمان و تعدا کممان یک تقسیم بندی کردیم تا در گروه های متعدد حداقل به دیدار خانوادههای شهدای روحانی برویم و از حال خانوادههایشان با خبر شویم.
نمونه اول: وارد خانهای نیمه مخروبه در حاشیه تپه ای در روستایی شدیم. یک پسر بچه دبستانی آنجا بود. بقیه پدر، مادر، برادر، خواهر و بستگان همه شهید شده بودند. گفتند جنازههایشان قطعه قطعه پیدا شد، اما دو نفر از اینها ذره ای از جنازهشان پیدا نشد تنها کسی که باقی مانده بود این پسر بود. وقتی آمد، دیدم دستها، صورت و پاهایش همه بخیه خورده بود، اما تنها فرد باقی مانده از این خانواده این عالم و روحانی شهید بزرگ بود.
نمونه دوم: در خانواده دیگری از علمای شهید که به مجرد اینکه وارد شدیم، اعضای باقیمانده یکی از خانوادهها شروع به گریه کردند. ما گفتیم گریه نکنید، خداوند صبر بدهد. آنها میگفتند ما به خاطر شهید غصه نمیخوریم و گریه نمیکنیم؛ این گریه از روی خوشحالی و شوق است. آنها گفتند: «بعد از شهادت فرزندان، از ایرانیها کسی برای دیدار ما نیامده بود. فکر میکردیم ما بیکس و بی پناهیم.» وقتی چهار روحانی حوزه علمیه قم آمدند و ما چشممان به شما افتاد، احساس کردیم از یتیمی درآمدیم و خوشحال شدیم. اینجا بود که من احساس کردم چه اشتباهی کردهایم که تاکنون غافل بودیم و برای تفقد از خانوادههای شهدا نرفتیم.
رسا- محور سوم برنامههای شما، بازدید از حوزههای علمیه شیعه بود. هدف از این بازدیدها چه بود؟
بله، سومین برنامه، بازدید از حوزههای علمیه شیعه در لبنان بود. ۲۴ مدرسه علمیه فعال در لبنان داریم. بعضی از این مدارس سابقه زیادی دارند و در دوران علمایی مانند مرحوم شیخ بهائی، محقق کرکی و شهید اول و شهید ثانی، در گسترش تشیع و حوزههای علمیه ایران نقشآفرینی کرده بودند.
هدف ما از بازدید علمیه چند جهت داشت:
۱. سخنرانی برای طلاب و جریان قوت قلب و لزوم استمرار مبارزه را بیان کنیم.
۲. گفتوگو با اساتید حوزه علمیه
۳. بازدید از موسسات دینی، فرهنگی و پژوهشی شیعه و سنی. مانند المجلس الاعلی لشیعه، موسسه اتحادیه علمای شیعه و سنی لبنان که بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمد که متشکل از کسانی است که معتقد به اندیشه انقلاب اسلامی هستند.
این مجمع غالباً از علمای اهل سنت رئیس انتخاب میکند و معاون از شیعیان است. اولین رئیسی که انتخاب شد، مرحوم علامه شیخ احمد حسین عالم حنفی بود. یادم هست حدود ۳۵ سال قبل در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران بودم. ایشان پشت میکروفون جملهای طلایی گفت: «یا علما، امام خمینی تنها امامی است که شایسته امامت کل امت اسلامی است.» ایشان دو سال پیش به رحمت خدا رفتند و رهبر جدید هم دارای همین شخصیت است.
رسا- بحث خلع سلاح حزبالله مطرح شد. این موضوع در منظر فرماندهان و مردم مقاومت چه بازتابی داشت و جبهه مقاومت چه پاسخی به این فشارها داد؟
فشار آمریکا و استکبار جهانی به دولت لبنان این بود که مدیریت سلاح باید فقط در دست ارتش باشد. دولت لبنان هم پذیرفت و آن را به عنوان قانون تصویب کرد. اما همانطور که گفتم، حزبالله شرط گذاشت که اگر اسرائیل عقبنشینی کند آنها سلاح را تحویل می دهند اما وقتی اسرائیل عقبنشینی نکرد، حزبالله عملاً نپذیرفت و امروز هم مقاومت میکند و سران حزبالله گفتند سلاح را تحویل نخواهیم داد.
نکته فرعی جالب این است که در زمان پیشروی اسرائیل، تنها قدرتی که توانست جلوی آنها را بگیرد، حزبالله بود، چون ارتش قدرت جلوگیری نداشت. مخالفان حزبالله هم در آن زمان فهمیدند که منجی آنها حزبالله است و از این رو بسیاری از مخالفان مسیحی هم مخالف خلع سلاح حزب الله شدند.
رسا- پس از شهادت دبیرکل های حزب الله وضعیت مردم و حزب الله را چگونه ارزیابی می کنید؟
یکی از مسئولان حزب الله در این باره به ما گفت، پس از این اتفاقات، رده بندی فرماندهان از دو رده به هفت رده تبدیل شد، نیروهای حزب الله دو برابر شد، بازسازی پایگاه ها و گسترش آنها افزون شد. تا حدودی قدرت حزب الله زیاد شد که در جنگ دوازده روزه حزب الله به ایران پیام داد در صورت نیاز ما توانایی ورود به جنگ را داریم، اما ایران بر تقویت بیش از پیش حزب الله تأکید داشت و توصیه به خویشتنداری کرد.
رسا- حال و روز مردم لبنان پس از شهادت شهدای مقاومت چطور بود؟
عشق فراوانی در تمام مردم حزبالله موج میزد؛ از مرد، زن، دختر و پسر، باحجاب و بیحجاب، شیعه و سنی و مسیحی، هر جا که لبنانیها را دیدیم، البته جریان مخالف هم وجود دارد، اما آنچه غالب بود، عشق خالص بود.