۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۷
کد خبر: ۷۷۶۴۶۳

سنّت سحرخوانی در دستگرد قم

سنّت سحرخوانی در دستگرد قم
سحرخوانی یکی از رسوم دیرینه و معنوی ماه مبارک رمضان است که در بسیاری از روستاها برای بیدار کردن مردم به‌منظور سحری و عبادت سحرگاهی انجام می‌شود. در روستای دستگرد (بخش کهک قم)، این سنت سال‌ها توسط حاج سیدرضا حسینی دستجردی، از مناجات‌خوان‌های قدیمی روستا، اجرا می‌شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، از دیرباز، مناجات‌خوان‌ها در روستای دستگرد، حدود یک ساعت قبل از اذان صبح، به پشت‌بام خانه‌هایشان می‌رفتند و اشعار مناجات‌نامه‌های قدیمی را با صدایی دلنشین می‌خواندند. این مناجات‌ها علاوه بر یادآوری معنویت، اهالی روستا را برای سحری بیدار می‌کردند.

حاج سیدرضا حسینی دستجردی یکی از سحرخوان‌ها و مناجات‌خوان‌های قدیمی و شناخته‌شده‌ی روستای دستگرد است که تا چند سال اخیر، این سنت را با اخلاص و معنویت زنده نگه داشت. او از دوران جوانی تا سال‌هایی که توانایی داشت، سحرخوانی را ادامه داد.

سحرخوانی؛ از پشت‌بام خانه تا مسجد دستگرد

در گذشته، زمانی که روستا برق نداشت، حاج سیدرضا حسینی هر شب در ماه رمضان، حدود یک ساعت قبل از اذان صبح، با چراغ بغدادی (فانوس) به بالای پشت‌بام خانه‌اش که در همسایگی مسجد قرار داشت، می‌رفت و سحرخوانی می‌کرد.
در سال‌های اخیر، ایشان در مسجد دستگرد حضور می‌یافت و از طریق بلندگو، به همان سبک قدیم سحرخوانی می‌کرد.

روش تشخیص زمان سحر

وی درباره روش تشخیص زمان سحر می‌گفت: «در گذشته، زمانی که روی پشت‌بون سحرخونی می‌کردم، ستاره‌ای را نِشون (مشخص) کرده بودم و از محل آن ستاره برای تشخیص زمان سحر استفاده می‌کردم.»

او همچنین درباره نحوۀ سحرخوانی خود می‌گفت:«روی پشت‌بام، هنگام سحرخونی، به چهار طرف می‌چرخیدم تا صدایم به تمام جهات آبادی برسد.»

حاج سیدرضا حسینی سال‌های سال مؤذن روستای دستگرد بود و صدای معنوی و خالصانه‌اش در سه وعده نماز در سراسر روستا طنین‌انداز می‌شد. او ابتدا از پشت‌بام خانه‌اش و بعدها از بلندگوی مسجد اذان می‌گفت، و صدایش در خاطره‌های اهالی دستگرد ماندگار شده است.

وی مقید بود که هر طور شده خود را برای اذان و نماز به مسجد برساند. او می‌گفت: حتی شب یا روز، وقتی در دشت سرِآب بودم (مشغول آبیاری بودم)، در موقع اذان«آب را دهن زمین خورد می‌کردم» و خود را به اذان و نماز مسجد می‌رساندم و دوباره برمی‌گشتم.

وی سواد قرآنی داشت و آن را نزد مرحوم مشدعلی‌اکبر سنگتراشان فرا گرفته بود. وی می‌گفت:«آن مرحوم برای یادگیری قرآن از من هیچ پولی نگرفت.»

حضور در کلاس‌های قرآن و هم‌کلاسی‌ها

ایشان در خاطراتش از کلاس‌های قرآن می‌گفت: «در خانه‌ی مرحوم مشد علی‌اکبر درس قرآن می‌خوندیم. افرادی مانند «مرحوم حاج احمدِ مشدعلی‌اکبر»، «مرحوم مش محمودِ مشدعلیجان»، «مرحوم مشدعباسِ مشداصغر»، «مرحوم حاج غلامعلیِ مشدعباس» و پسرخاله‌ام «حاج مرتضی عباسی» نیز در این کلاس حضور داشتند. من و ایشان با هم به کلاس می‌رفتیم و هر دو یک قرآن داشتیم و از آن استفاده می‌کردیم. البته کسان دیگری هم در این کلاس حضور داشتند.

حفظ سوره‌ها و تلاوت در شب‌نشینی‌ها

وی همچنین می‌گفت:«سواد خواندن قرآن را زود یاد گرفتم و بعدها برخی سوره‌ها، از جمله سوره یاسین، را حفظ کردم.»
«در همان سال‌ها، در برخی دورهمی‌ها و شب‌نشینی‌ها قرآن می‌خوندم. گاهی برای تلاوتم انعام دریافت می‌کردم. به یاد دارم که مرحوم ملاعباس، فکر می‌کنم، پنج زار به من انعام داد.»

حاج سیدرضا حسینی همچنین از مرحومه “آبجی صبیحه” به‌عنوان یکی از معلمان قرآن در دستگرد به نیکی یاد می‌کرد و می‌گفت: « آن مرحومه خیلی‌ها را در دستگرد و حتی روستاهای دیگر، قرآن‌خوان کرد.»

در گذشته، افراد دیگری نیز در روستای دستگرد سحرخوانی می‌کردند، از جمله مرحومان: حاج سید کاظم حسینی، حاج غلامعلی سنگتراشان، حاج محمود یوسفعلی، مشد اصغر عباسی، مشد جواد جعفری، اکبر آقا عندلیب و مشد ابوالقاسم سنگتراشان.

همچنین، بنده نیز در زمان حیات پدرم، مشهد فضل‌الله جعفرزاده، که خادم مسجد بود، از بلندگوی مسجد مناجات و دعای سحر می‌خواندم.

سحرخوانی در روستای دستگرد قم، علاوه بر یک سنت مذهبی، بخشی از هویت فرهنگی آن بوده است. حاج سیدرضا حسینی با صدای دل‌نشین و اخلاص خود، سال‌ها این سنت را زنده نگه داشت و خاطره‌ای ماندگار در دل اهالی روستا بر جای گذاشت.

ارسال نظرات