۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۲
کد خبر: ۷۷۸۳۴۲
به مناسبت شهادت آیت‌الله سید محمدباقر صدر؛

ذوب در ولی مثل شهید صدر

ذوب در ولی مثل شهید صدر
حمایت شهید صدر از امام خمینی در میان علما کم نظیر بود. ایشان بارها و بارها خطاب به شاگردان، مردم عراق و ایران و حتی مقامات دولتی ایران مانند بختیار حمایت خود را از حضرت امام خمینی (ره) اعلان کرده بود.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، شهید آیت الله محمدباقر صدر در 25 ذیقعده 1353 ه . ق در خانواده ای اهل علم و تقوا در شهر کاظمین به دنیا آمد . در کودکی پدر خود را از دست داد و در نوجوانی همراه برادرش عازم نجف اشرف شد و در حوزه این شهر به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید . آنگاه به تربیت شاگردان و عرضه تحقیقات علمی خود پرداخت . ایشان علوم اسلامی را با سبکی نو و با تحقیقات انجام یافته لازم مطرح کرده و به مسائل روز و مبتلا به جامعه اسلامی پرداخته و سیستم آموزشی جدیدی را در جهت اصلاح و پویایی حوزه بنیان نهاد. تالیفات بسیار گرانبهای ایشان در علوم و زمینه های مختلف از جمله اقتصاد ، فلسفه ، تاریخ ، بانکداری و ... حکایت از نبوغ و تبحر ایشان در علوم مختلف دارد.

ایشان با شروع نهضت اسلامی در ایران در سال 1342 شمسی با موضعگیری قاطع به حمایت از حضرت امام پرداخت و پس از تبعید امام به نجف رابطه نزدیکی میان این دو عالم بزرگوار برقرار گردید .  بدنبال پیروزی نهضت اسلامی در ایران در 22 بهمن 1357 ، رژیم بعثی عراق فشارهای خود را بر ایشان بیشتر کرد اما شهید صدر با اعلام تبعیت از امام خمینی (ره ) در برابر همه شدیدا مقاومت کرد. مردم عراق به منظور اعلام همبستگی با ایشان به سوی نجف حرکت کردند اما رژیم بعثی که از این قیام به وحشت افتاده بود با حمله به مردم حدود 20 هزار زن و مرد را دستگیر و روانه زندانها کرد.

حمایت شهید صدر از امام خمینی در میان علما کم نظیر بود. ایشان بارها و بارها خطاب به شاگردان، مردم عراق و ایران و حتی مقامات دولتی ایران مانند بختیار حمایت خود را از حضرت امام خمینی (ره) اعلان کرده بود. اندکی پیش از پایان سال ١٣۵٧ شهید صدر در نامه‌ای به شاگردانش که پیش از آن، از عراق اخراج شده بودند، آنها‌ را به حمایت همه‌جانبه از ایران فراخوانده و به آنها دستور می‌دهد که با تمام وجود در خدمت انقلاب و امام باشند:

فرزندان و عزیزانم! خداوند شما را با چشمان همواره بیدارش حفظ کند.
السلام علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته‏
این نامه را در این لحظات باعظمت براى شما مى‏‌نویسم؛ لحظاتى که اسلام به‌دست ملت مسلمان ایران و به رهبرى امام خمینى دام‌ظله و همکارى دیگر نیروهاى نیکوکار و علماى اعلام، به پیروزى قاطع و بى‏‌نظیرى دست یافته است؛ زمانى که رؤیاها به حقیقت بدل شدند و آرزوها محقق گشتند و اندیشه‏‌ها همچون آتشفشانى بر سر ستمگران فرود آمدند تا صورت عمل به خود گرفته و حکومت حق و اسلام را بر روى زمین به‌پا نمایند. اسلامى که ظالمان و استعمارگران آن را در شیشه محبوس کرده بودند، به قدرت بازوان ایرانى جوانى که از مرگ نمى‏‌هراسند و خشونت طاغوت‏‌ها عزمشان را سست نکرده است، این شیشه را شکسته و از آن بیرون آمده است تا زمین را زیر پاى همه‏ ظالمان به لرزه درآورد و در دل همۀ مسلمانان در شرق و غرب زمین، روحى نو و امیدى تازه بدمد. تکلیف هریک از شما و هر کسى که بخت با او یار شده تا در سایه این تجربه اسلامىِ پیش‌گام زندگى کند، این است که هرچه توان، ظرفیت و استعداد دارد در راه این انقلاب خرج کند؛ زیرا وقتى بنائى براى اسلام به‌پا مى‏‌شود، هزینه کردن براى آن پایانى ندارد و آن‏گاه که نهضتى با قدرت اسلام پرچم مى‏‌افرازد، بذل و فداکارى حد و اندازه نمى‏‌شناسد و عملیات ساخت بناى جدید به ظرفیت‏‌هاى هرچند ناچیز همه نیاز دارد. هم‏چنین لازم است روشن باشد که همگى باید گِرد مرجعیت امام خمینى که آرزوهاى اسلام را امروز در ایران محقق کرده است، جمع شوید و براى آن فداکارى و از منافع آن دفاع کنید و همان‌همه که آن مرجعیت خود، در هدف بزرگش ذوب شده است، شما نیز در آن ذوب شوید، که مرجعیت صالح یک شخص نیست، بلکه یک هدف و راه است و هر مرجعیتى که این هدف و راه را محقق کند، همان مرجعیت صالح است که باید با اخلاص کامل براى آن کار کرد. میدان و عرصه مرجعیت در ایران باید از هرچیزى که مى‏‌تواند مرجعیت حکیمانه رهبرى را تضعیف کند و یا نقشى در حراست از آن نداشته باشد، دور بماند.

آیت الله صدر روز شانزدهم رجب 1399 را اعتصاب عمومی اعلام کرده و به دنبال آن مردم عراق دست از کار کشیده و مغازه ها را تعطیل کردند. فردای آن روز عوامل رژیم بعثی آیت الله صدر را دستگیر کرده و در پی این دستگیری ، خواهر ایشان شهید بنت الهدی صدر نقش رهبری را بر عهده گرفتند. با اوج گیری اعتراضات، رژیم بعث ایشان را موقتا آزاد کرد اما پس از مدتی در 16 فروردین 1359 با حمله به منزل ایشان مجددا ایشان و خواهر گرامیشان را دستگیر و به بغداد منتقل کرد. پس از 3 روز ، این دو بزرگوار در زیر شدیدترین شکنجه های رژیم جنایتکار بعثی به شهادت رسیدند.

حضرت امام خمینی پس از شهادت او توسط رژیم بعث عراق در پیامی فرمودند: «با کمال تأسف حسب گزارش جناب آقای وزیر خارجه که از منابع متعدده و‏‎ ‎‏مقامات کشورهای اسلامی به دست آورده است و حسب گزارشاتی که از منابع دیگر به‏‎ ‎‏دست آمد. مرحوم آیت الله شهید سیدمحمد باقر صدر و همشیرۀ مکرمۀ مظلومۀ او ـ که از‏‎ ‎‏معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود ـ به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع‏‎ ‎‏دلخراشی به درجۀ رفیعۀ شهادت رسیده اند. شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای‏‎ ‎‏عزیز از موالیان خود برده اند؛ و جنایت و ستمکاری نیز ارثی است که امثال این‏‎ ‎‏جنایتکاران تاریخ از اسلاف‏‎‎‏ ستم پیشۀ خود می برند. شهادت این بزرگواران که عمری‏‎ ‎‏را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده اند به دست اشخاص جنایتکاری که عمری‏‎ ‎‏به خونخواری و ستم پیشگی گذرانده اند عجیب نیست؛ عجب آن است که مجاهدان راه‏‎ ‎‏حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت پیشه، دست خبیث خود را به خون آنان آغشته‏‎ ‎‏نکنند. عجب نیست که مرحوم صدر و همشیرۀ مظلومه اش به شهادت نایل شدند» (1)

همچنین امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در بخشی از پیام خود خطاب به ملت عراق می نویسند: «شما‏‎ ‎‏و ما شاهد بودیم که با سید مجاهد بزرگوار آقای صدر و خواهر مظلومش چه کردند و با‏‎ ‎‏چه شکنجه ها آنان را به شهادت رساندند.» (2)

امام پس از آن در سخنرانی در جمع روحانیون عراقی می فرمایند: «مرحوم آیت الله صدر را به جرم اینکه از ظلم آنها شکایت‏‎ ‎‏داشت و می خواست حکومت اسلام برقرار باشد، شهید کردند و خواهر مکرمۀ مظلومۀ‏‎ ‎‏ایشان را هم شهید کردند... من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که ملتهای مسلم را بیدار کند و ملت عراق را‏‎ ‎‏هوشیار کند و خودشان را ‏‏[‏‏رها کنند‏‏]‏‏ از قید و بند این قدرتهای بزرگ و این جرثومه های‏‎ ‎‏فسادی که به اسم اسلام مسلمین را قتل عام می کنند و به اسم اسلام احکام اسلام را زیر پا‏‎ ‎‏می گذارند و با اسم اسلام علمای اسلام را شهید می کنند، آن هم مثل سید محمدباقر‏‎ ‎‏صدر که مغز متفکر اسلامی بود و امید این بود که اسلام از او بهره برداریهای زیادتری‏‎ ‎‏بکند و من امیدوارم که کتابهای این مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمین قرار بگیرد و ان‏‎ ‎‏شاءالله خداوند تعالی او را با اجداد بزرگش محشور فرماید و خواهر بزرگوار مظلومۀ او را‏‎ ‎‏هم با جده اش محشور کند.» (3)

ایشان در بیانات خود خطاب به اعضای مجلس اعلای عراق این عمل نشان درنده خویی رژیم یعث عراق دانسته و می فرمایند: «امروز در مقابل شما چه درندگانی واقع شده اند! وقتی انسان می بیند که شهید آقای‏‎ ‎‏صدر آن عالم فاضل را و همچنین همشیرۀ ایشان‏‎ را با چه وضعی شهید کردند....شدیداً متأثر شده و می فهمد که اینها چه سبع هایی هستند. من‏‎ ‎‏می دانم که مردم عراق از این جهت منزجر هستند.آخر کدام انسانی است که این فشارها‏‎ ‎‏را ببیند و متأثر نشود.‏» (4)

(1) صحیفه امام، ج۱۲، ۲۵۳ 
(2) همان، ج۱۳، ۲۵۴
(3) همان، ج۱۴، ۲۷۶و۲۸۰
(4) همان، ج۱۸، ص۱۳۶

ارسال نظرات