چرا جنگ تمام نشد؟

کتاب «اسرار مکتوم» تالیف محمدحسن محققی شامل مجموعه مصاحبه با شخصیتهای طراز اول کشوری در دوران دفاع مقدس است. دیپلماسی جنگ و تاثیرات جنگ بر اقتصاد ازجمله مباحث این کتاب است. این کتاب، اثری تحلیلی و مستند است که با هدف واکاوی زوایای پنهان جنگ تحمیلی ایران و عراق، روایتهایی کمتر شنیدهشده از این دوران را بازگو میکند. این اثر، نگاهی تازه و بیپیرایه به تصمیمات استراتژیک، اختلافنظرهای درونحکومتی، فشارهای بینالمللی و واقعیتهای میدان نبرد دارد.
۲۲ فصل، ۲۲ روایت از تصمیمسازان جنگ
کتاب شامل مصاحبهها و خاطرات دستاول از چهرههای سیاسی و نظامی برجسته است؛ افرادی که در شورای عالی دفاع یا نهادهای کلیدی کشور درگیر تصمیمسازی برای جنگ بودند. از جمله این شخصیتها میتوان به آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی، دکتر علیاکبر ولایتی، سردار حسین علایی، سردار یحیی رحیم صفوی و سردار غلامعلی رشید اشاره کرد.
قطعنامه ۵۹۸؛ تصمیمی تلخ، اما اجتنابناپذیر
یکی از نقاط عطف کتاب، بررسی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است؛ تصمیمی که از سوی فرماندهان و مسئولان، با تعبیر «نوشیدن جام زهر» یاد شده است. کتاب نشان میدهد که اختلافنظرهای جدی میان جناح نظامی و سیاسی در این مرحله وجود داشت و در نهایت، ملاحظات کلان سیاسی و بینالمللی موجب پذیرش آن شد.
تحریف واقعیتها؛ جنگی تازه پس از آتشبس
کتاب به بررسی پروژههای تحریف تاریخ دفاع مقدس نیز میپردازد. از نقش نهضت آزادی در انتقاد به ادامه جنگ تا فشارهای رسانهای و سیاسی دوران اصلاحات که استراتژیهای دفاعی ایران را زیر سؤال بردند. اسرار مکتوم در این زمینه به روشنگری مستند و پاسخهای تحلیلی میپردازد.
گفتوگوهایی بیواسطه؛ بازخوانی تاریخ از زبان شاهدان اصلی
ویژگی منحصربهفرد کتاب، بهرهگیری از مصاحبههای مستقیم با افرادی است که در قلب تصمیمگیریها بودند. این گفتوگوها نهتنها اطلاعات تاریخی ارائه میدهند، بلکه به خواننده کمک میکنند منطق و انگیزه پشت تصمیمات سرنوشتساز جنگ را بهتر درک کند. پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران در تیرماه ۱۳۶۷ (ژوئیه ۱۹۸۸) یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین وقایع جنگ ایران و عراق است. در کتاب «اسرار مکتوم» این موضوع بهطور ویژه بررسی شده است.
فشارهای بینالمللی و سیاسی:
کتاب نشان میدهد که ایران در آن زمان در عرصه بینالمللی در انزوا قرار گرفته بود: کشورهای غربی و شرقی از صدام حمایت میکردند. آمریکا بهطور مستقیم وارد درگیریهای خلیجفارس شده بود (حمله به نفتکشها و ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران). تأکید امام خمینی بر حفظ نظام:
مولف «اسرار مکتوم» به بیانیه معروف امام خمینی (ره) پس از پذیرش قطعنامه اشاره میکند که گفت: «من جام زهر را نوشیدم» این جمله نشان میدهد امام از روی اجبار و نه رضایت، این تصمیم را گرفتند. اما در عین حال تأکید کردند که حفظ نظام از اوجب واجبات است.
دیدگاه فرماندهان نظامی:
در «اسرار مکتوم» نقلقولهایی از فرماندهان نقل شده که پیشبینی کرده بودند اگر جنگ ادامه یابد، ممکن است مناطق بیشتری از ایران در معرض خطر قرار گیرند. برخی فرماندهان نیز معتقد بودند توان تهاجمی ایران کاهش یافته و باید راهحل سیاسی مد نظر قرار گیرد.
فرآیند تصمیمگیری در شورای عالی دفاع:
در کتاب آمده که پذیرش قطعنامه پس از جلسات متعدد در شورای عالی دفاع و رایزنی با شخصیتهای کلیدی انجام شد. حتی برخی از تصمیمگیران ابتدا با پذیرش مخالفت داشتند اما با اطلاعات دقیق میدانی و وضعیت کشور، نظرشان تغییر کرد. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نه از روی ضعف ایدئولوژیک بلکه از روی ملاحظات عقلانی و استراتژیک صورت گرفت. این تصمیم بهعنوان یک "عقبنشینی تاکتیکی برای حفظ بقا و ساختن آینده" معرفی شده است. بر اساس روایتهای سردار حسین علایی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، دکتر علیاکبر ولایتی و دیگر فرماندهان و مسئولان در کتاب «اسرار مکتوم»، میتوان چرایی تداوم جنگ ایران و عراق پس از آزادسازی خرمشهر در خرداد ۱۳۶۱ را در سه بعد اصلی نظامی، دیپلماتیک و سیاسی بررسی کرد.
۱. ابهام استراتژیک و ضعف فرماندهی نظامی پس از فتح خرمشهر
سردار حسین علایی از فرماندهان بلندپایه سپاه در دوران دفاع مقدس، یکی از مهمترین دلایل ادامه جنگ را نبود استراتژی روشن و برنامه عملیاتی مشخص پس از فتح خرمشهر میداند. به گفته او: ایران پس از فتح خرمشهر از مرز عبور کرد، اما برنامهریزی مدونی برای ادامه جنگ نداشت. تنها آیتالله هاشمی رفسنجانی طرحی اجرایی و راهبردی داشت، اما سایر مسئولان فاقد این امر بودند. این ابهام راهبردی از عملیات رمضان (تابستان ۱۳۶۱) آغاز و تا پایان جنگ ادامه یافت و هیچکس آن را به صورت جدی حل نکرد.
او معتقد است، علیرغم موفقیتهای نظامی و تصرف بخشهایی از خاک عراق، جنگ به نتیجه نرسید، چرا که اهداف راهبردی روشن و انسجام در تصمیمگیریها وجود نداشت. همچنین ایشان تصحیح میکند که پس از فتح خرمشهر، برخلاف تصورات رایج، حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران همچنان در اشغال عراق بود نه ۲۵۰۰ کیلومتر.
۲. دیپلماسی غایب و تسلط عراق بر میدان رسانهای
یکی دیگر از عوامل مهم ادامه جنگ، ضعف جدی دستگاه دیپلماسی ایران پس از فتح خرمشهر بود. علایی و محمدجواد لاریجانی به این نکته اشاره دارد که: ایران هیچ طرح صلح یا برنامه سیاسی مشخصی برای پایان دادن به جنگ به زبان دیپلماسی بینالمللی ارائه نکرد. عراق توانست با تبلیغات رسانهای و در دست گرفتن پرچم صلحطلبی، وجهه جهانی خود را بهبود ببخشد و ایران را به عنوان عامل اصلی تداوم جنگ معرفی کند. ایران اما در افکار عمومی جهان به عنوان طرف جنگطلب شناخته شد، در حالی که باید پرچم صلح را میگرفت و از موضع دفاع در برابر تجاوز سخن میگفت. این عدم حضور فعال و هدفمند در عرصه دیپلماسی باعث شد که ایران از فرصت طلایی پایان دادن به جنگ پس از فتح خرمشهر استفاده نکند و عراق با تکیه بر طرحهای تبلیغاتی، بر افکار عمومی جهانی تسلط یابد.
۳. رویکرد انسانی و سیاست جنگ از منظر امام خمینی (ره) و هاشمی رفسنجانی
آیتالله هاشمی رفسنجانی در گفتگویی در کتاب «اسرار مکتوم» خطمشی و نظرات امام خمینی (ره) را درباره ادامه جنگ و اخلاقیات آن توضیح میدهد: «امام خمینی (ره) هرگز با ادامه جنگ مخالفت نکردند و تا پایان جنگ بر آن تأکید داشتند. به گفته هاشمی، هیچکس جرات نداشت درباره خاتمه جنگ با امام صحبت کند، چون بسیار جدی بودند. با این حال، امام بر رعایت اصول انسانی در جنگ تأکید داشتند و فرمان دادند که عملیاتها پس از فتح خرمشهر عمدتاً در مناطق خالی از سکنه عراق مانند هور، کویر، کانال ماهی، جزایر مجنون، فاو و ماووت انجام شود حتی در مقابلهبهمثل موشکی، دستور امام این بود که حداقل ۲۴ ساعت قبل به مردم عراق اطلاع داده شود تا آسیبی به غیرنظامیان نرسد. این ملاحظات اخلاقی باعث شد که عملیاتهای ایران حداقل آسیب را به مردم عادی عراق وارد کنند، هرچند در مواردی مانند حمله شیمیایی به حلبچه، صدام از انتقامگیری علیه مردم منطقه بهره برد. همچنین هاشمی رفسنجانی تأکید میکند که پس از فتح خرمشهر، همه خاک ایران آزاد نشده بود و برخی ارتفاعات مهم مرزی همچنان در اختیار عراق باقی ماند که از نظر ژئوپلیتیکی امتیازی مهم بود.
۴. تجربه تاریخی قطعنامههای جنگ و تردید در پذیرش صلح
گفتوگوی دکتر علیاکبر ولایتی و سردار محمدحسن محققی نیز دلایل سیاسی و حقوقی پذیرش دیرهنگام قطعنامه ۵۹۸ را شرح میدهد: قطعنامههای پیشین سازمان ملل مانند ۲۴۲ و ۲۳۸ تنها بر آتشبس و مذاکره تأکید داشتند بدون تضمین بازگشت سرزمینهای اشغال شده. تجربه جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل نشان داد که پذیرش چنین قطعنامههایی بدون تضمین بازگرداندن مناطق اشغالی، به معنای ماندگاری اشغال و از دست رفتن حقوقانونی کشورهاست. مسئولان ایرانی به همین دلیل حاضر نبودند قطعنامههایی را بپذیرند که فقط آتشبس و مذاکره را تضمین میکردند، زیرا این قطعنامهها موجب میشدند که ایران همچنان بخشهایی از خاک خود را از دست بدهد و حقمان فراموش شود. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ پس از ارزیابی دقیق شرایط سیاسی، نظامی و بینالمللی صورت گرفت که ایران در آن زمان امکان حفظ منافع خود را بهتر میدید.
۵. چالشهای داخلی و میانجیگریهای خارجی
پس از فتح خرمشهر، فشارهای بینالمللی و میانجیگریهای خارجی برای توقف جنگ افزایش یافت. در داخل کشور نیز: بحث و اختلافنظرهایی درباره ادامه تعقیب دشمن در خاک عراق یا توقف عملیاتها وجود داشت. در یکی از جلسات با حضور امام خمینی (ره) و فرماندهان، ایده حمله به خاک عراق مطرح شد و امام ضمن عدم مخالفت، شرط کردند که عملیاتها در مناطق خالی از سکنه انجام شود تا به غیرنظامیان آسیبی نرسد. این ملاحظات موجب شد که ایران عمدتاً عملیاتهای برونمرزی را در مناطق کمجمعیت و خالی از سکنه انجام دهد و به دنبال حفظ اصول انسانی باشد.
۶. تأثیر ارتفاعات مرزی و موقعیت ژئوپلیتیکی
یکی از نکات مهم در روایت هاشمی رفسنجانی، اهمیت ارتفاعات مرزی است. به گفته او: برخی از ارتفاعات مهم مرزی همچنان در اختیار ایران باقی ماند که از نظر نظامی اهمیت زیادی داشت. عراق تلاش داشت این ارتفاعات را حفظ کند و به همین دلیل حتی پس از عقبنشینی ظاهری از خاک ایران، این نقاط را رها نکرد. این وضعیت موجب شد که ایران برای ادامه جنگ به این مناطق استراتژیک تکیه کند و این مسئله به عنوان توجیه نظامی برای ادامه نبرد مطرح باشد.