۳۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۵
کد خبر: ۷۸۷۰۲۲

نظم جهانی در حال تغییر است

نظم جهانی در حال تغییر است
نشست علمی با موضوع “جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و نظم نوین جهانی”، توسط گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری انجمن مطالعات سیاسی حوزه با توجه به تشکیل قرارگاه جهادی اندیشه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، نشست علمی با موضوع “جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و نظم نوین جهانی”، توسط گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری انجمن مطالعات سیاسی حوزه با توجه به تشکیل قرارگاه جهادی اندیشه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
 
این نشست علمی با حضور حجت الاسلام و المسلمین محمد ملک زاده عضو هیات علمی گروه سیاست پژوهشگاه و حجت الاسلام و المسلمین هادی شجاعی دنبال شد.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین هادی شجاعی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه تحولات زیادی در دنیا در حال وقوع است که پیامدهای بسیار زیادی هم دارد، گفت: یکی از ابعاد این تحولات، نسبت آن با نظم جهانی است؛ تحولاتی که در غرب آسیا و خاورمیانه و درگیری اوکراین و روسیه در شمال اروپا وجود دارد و در سال‌های نه چندان دور به شرق آسیا هم کشیده خواهد شد. این تحولات پیچیده با سرعت تندی در حال وقوع است و نمی‌توان آن را تک‌عاملی دید.
 
وی با بیان اینکه نباید نبرد ایران و رژیم صهیونی را به شکل جزیره‌ای مورد توجه قرار دهیم، افزود: مطمئنا این جنگ به نمایندگی از غرب صورت گرفت و کشورهای منطقه هم با رژیم همکاری داشتند و اسرائیل به تنهایی موضوعیت درگیری با ایران را نداشت؛ بنابراین تحولات اخیر، حلقه آخر از زنجیره‌ای است که از سال ۲۰۰۱ شروع شده است و الان در خانه آخر آن قرار داریم.
 
حجت الاسلام و المسلمین شجاعی با بیان اینکه این جنگ، جنگ بقا به تعبیر مقام معظم رهبری است، اظهار کرد: این تعبیر یعنی یکی از دو طرف باید پیروز از میدان این نبرد بیرون بیایند. ایشان قبل از وعده صادق دو این موضوع را مطرح فرمودند؛ این جنگ نبردی جهانی است که از دو دهه قبل برای شکل‌دهی نظم نوین جهانی شروع شده است و اشتباه است آن را در بستر نبرد دو طرف خاص ببینیم.
 
وی ادامه داد: نظم موجود جهانی، نظم غرب‌محور است و محور لیبرال حاکم بر دنیا نتوانستند، نظمی را که قصد داشتند ایجاد کنند؛ بعد از جنگ جهانی اول، جامعه ملل را ایجاد کردند، ولی آمریکا عضو آن نشد زیرا هنوز انگلیس و آلمان سرپا بودند و اگر آمریکا از منظر جامعه ملل قصد کنترل دنیا را داشت این قدرت‌ها اجازه نمی‌دادند.
 
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: در این که چرا جنگ جهانی دوم رخ داد هم بحث وجود دارد و از سالیان ابتدایی این جنگ، آمریکا شروع به طراحی نظم نوین جهانی کرد؛ دیدار محرمانه چرچیل و رئیس‌جمهور آمریکا منجر به پیمان آتلانتیک و در نهایت منشور ملل متحد شد. جنگ جهانی  دوم از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ طول کشید و از همان موقع (۱۹۴۱) انگلیس و آمریکا نظم جدید جهانی را پایه‌ریزی و دلار را ارز رایج کردند و آن هم در حالی که کشورهای مهم دنیا مشغول درگیری و جنگ با یکدیگر بودند.
 
وی افزود: در این شرایط منشور ملل متحد نوشته شد و از دولت‌های درگیر در جنگ خواستند که آن را امضا کنند و حتی نماینده استرالیا که جزء غرب است، اعتراض کرد و منجر به اختلاف شد و بعدها هم کشورهای دیگر را به عنوان ملل تاثیرگذار در نظم جدید راه ندادند و یکی از منشأهای اختلاف آنان با چین و روسیه هم این است؛ در این نظم کلان، نظم منطقه‌ای را هم ایجاد کردند؛ در منطقه ما تا سال ۱۹۲۴ هنوز امپراتوری عثمانی وجود داشت و با فروپاشی آن، این امپراتوری به کشورهای متعدد تجزیه شد و اسرائیل را به عنوان پایگاه منطقه‌ای تاسیس کردند.
 
استاد مؤسسه امام خمینی(ره) با بیان اینکه از منظر سیدحسن نصرالله، رژیم صهیونی برای غرب، یک پروژه است، اظهار کرد: این پروژه تا زمانی که سود و هزینه آن مقرون به صرفه باشد، از آن دفاع خواهند کرد و اگر هزینه آن بیشتر از فایده شد، آن را کنار خواهند گذاشت لذا باید تلاش کنیم این هزینه را بالا ببریم؛ انگلیس از زمانی که متوجه شد باید منطقه را ترک کند، چند پایگاه برای خود ایجاد کرد؛ وهابیت در عربستان، صهیونیست در اسرائیل و بهائیت در ایران که هنوز ما با دو ضلع اول مواجه هستیم. تا قبل از پیروزی انقلاب هم بهائیت در ساختار ایران نفوذ زیادی داشت. برخی می‌گویند اخوان هم در مقاطعی با مدیریت انگلیس مواجه بود.
 
حجت الاسلام و المسلمین شجاعی افزود: غرب از ابتدای هزاره جدید متوجه شد که قدرت‌های شرقی بزرگی در حال ظهور و بروز هستند، لذا احساس خطر از برگشتن ورق کردند از این رو تلاش می‌کنند نظم نوین را بازطراحی کنند، لذا جنگ اخیر آخرین حلقه از نبردی است که سابقه آن به دو دهه قبل برمی‌گردد؛ ژنرال چهارستاره آمریکا می‌گوید بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر طرحی را روی میز وزیر دفاع دیدم که طرح حمله به هفت کشور در غرب آسیا در آن کشیده شده بود. به باور غرب، اگر کسی بتواند بر این منطقه کنترل داشته باشد تا صد سال آینده بر منابع انرژی دنیا مسلط خواهد بود و از طرفی حلقه وصل جهانی است.
 
وی ادامه داد: از منظر آنان، کشورهای منطقه به دو گروه تقسیم می‌شوند برخی مانند بچه حرف‌‌گوش‌کن هستند و برخی مانند ایران، لیبی، سودان، عراق و … شرور که نظم آن‌ها را بهم ریخته است. برژینسکی، در کتاب شطرنج بزرگ، ۳۰ نقشه را برای آمریکا مطرح کرد و گفت بدترین سناریو و نقشه برای آینده آمریکا آن است که چین و روسیه و ایران در کنار هم قرار بگیرند و علیه نظم غرب‌محور بایستند و این کشورها براساس منافع و نه ایدئولوژی کنار هم قرار بگیرند. این پیش‌بینی در حالی است که هیچکدام از این سه کشور در وقتی که برژینسکی این پیش‌بینی را داشت هنوز به توسعه نرسیده بودند و مانند امروز قدرت چندانی نداشتند.
 
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه آمریکا در دهه ۹۰ و بعد در سال ۲۰۰۰ میلادی به افغانستان و عراق حمله کرد و بعد هم سراغ سوریه رفت، گفت: این موضوع مدنظر آنان بود که با سقوط سوریه، گاز قطر به کشورهای اروپایی ارسال شود و از گاز روسیه بی‌نیاز شوند، سپس روسیه را وارد جنگ کنند، ولی چون نظام اسد در آن زمان سقوط نکرد، نقشه آنها بهم ریخت و جنگ روسیه به تاخیر افتاد. از ۲۰۲۰ به این طرف رئیس سیا و فرمانده نیروهای آمریکا در منطقه بارها مطرح کرده‌اند که در سال ۲۰۲۷ تایوان به چین حمله خواهد کرد. این مسئله نشان می‌دهد از الان طراحی دارند.
 
وی اضافه کرد: جریان مقاومت هم در طول این مدت هدفش این است که آمریکا نباید در این منطقه باقی بماند؛ از سال ۲۰۰۱ ایران و لبنان و حماس فقط در محور مقاومت بودند ولی آمریکا با وجود هزینه هفت تریلیون دلاری سبب شد، تا عراق و برخی کشورهای منطقه به ظاهر هم که شده بی‌طرفی نشان دهند و یمن هم که دست علی عبدالله صالح بود به دست حوثی‌ها افتاد.
 
حجت الاسلام و المسلمین شجاعی افزود: صهیونیست‌ها هم با توجه به اینکه به این نتیجه رسیدند که با وجود محور مقاومت، جایی برای ماندن آن‌ها نیست به دو نظر رسیدند؛ اول اینکه منتظر بمانند تا جنگی شروع شود و بعد بجنگند که در این صورت می‌دانستند، برای آنان لطمه زیادی خواهد داشت و نظر دوم این بود که خودشان شروع کنند و این کار را کردند و هفت اکتبر هم این بهانه را به دست آنان داد.
 
وی با بیان اینکه شواهد نشان می‌دهد که آمریکا و ناتو و غرب از روز اول در اتاق عملیات حضور داشتند، تصریح کرد: این‌ها می‌دانند فروپاشی اسرائیل به صورت دومینووار منجر به فروپاشی نظم نوین منطقه‌ای و خروج آمریکا از منطقه خواهد شد؛ الان کشورهایی چون عربستان سعودی و قطر و … به ایران پیام می‌دهند که ما دخیل در این ماجراها نیستیم و عربستان با وجود اینکه از درگیری در آینده هم خبر داشت با گروه تجاری بزرگ به ایران آمد و این در حالی است که چند سال قبل گفته بود ما قصد داریم جنگ را به داخل ایران بکشیم.
 
حجت الاسلام و المسلمین شجاعی تاکید کرد: تحلیل آن‌ها این است که اگر تا سال ۲۰۳۰ توانستیم ورق را برگردانیم که هیچ ولی اگر نتوانیم کار از دست ما بیرون خواهد رفت. الان اعتبار نظم غربی برای خیلی از کشورها از بین رفته ولی جرئت اعتراض نداشته و ندارند و حمله به تاسیسات اتمی ایران هم بی‌اعتباری نهادهای غرب‌محور را تشدید کرد.
 
در ادامه متن مشروح سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمد ملک‌زاده را می خوانید:
 
درباره جنگ تركيبي رژيم صهيونيستي عليه ايران، برخی تصور می‌کنند که جنگ اخیر تنها در سطح منطقه‌ای است؛ حال آنکه این تحولات، زمینه‌ساز شکل‌گیری نظمی جهانی نوین است. ایران، به‌عنوان بازیگری کلیدی، همواره هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. رژيم صهيوني، ایران را رقیب منطقه‌ای خود می‌داند و می‌کوشد با ابزارهایی همچون تحریم، ترور، ناامنی، عملیات روانی و فشارهای نظامی، آن را تضعیف کند.
تحریم‌ها گرچه بر ايران فشار ایجاد کردند، اما در مقابل موجب تقویت ظرفیت‌های داخلی، توانمندی‌های نظامی و راهبردهای امنیتی ایران شدند. جنگ ۱۲ روزه اخیر در منطقه، اثری جدی بر تحولات نظم جهانی خواهد داشت. در حالی‌که غرب به دنبال بازطراحی خاورمیانه است، ایران نیز در حال پی‌ریزی نظم جدیدی است که برخلاف اهداف غرب خواهد بود.
 
در این مسیر، محور مقاومت نیز تقویت شده است. پاسخ‌های اخیر این جبهه، نه‌تنها موقعیت ایران را ارتقا داده، بلکه نوعی وحدت و همبستگی داخلی نیز ایجاد کرده است. در سطح راهبردی، جبهه مقاومت به رهبري ايران به این نتیجه رسیده است که باید ساختار نظامي-امنیتی خود را بازتعریف کند و قدرت نظامی خود را بیش از پیش افزایش دهد.
 
از دیگر پیامدهای این تحولات آن است كه جنگ اخیر، ضربه‌ای اساسی به نظم جهانی مطلوب غرب وارد کرده و نشان داد که غرب برای حفظ این نظم، حتی از مشروعیت‌زدایی نهاد طراحي شده توسط خودشان، حمایت از جنایتکاران جنگی مانند نتانیاهو، و اعمال استانداردهای دوگانه نیز ابایی ندارد.
مقاومت ایران، امروز الگویی برای ملت‌ها در مقابله با سلطه غرب شده است. تحولات اخیر جهان را به سوی ساختار چندقطبی سوق داده‌اند؛ ساختاری که در آن نقش قدرت‌هایی چون ایران، روسیه و چین تقویت خواهد شد.
 
نكتۀ ديگر آن كه در پيامد جنگ ۱۲ روزه، موازنه قدرت در سطح بین‌المللی دچار دگرگونی خواهد شد. تعاملات فرامنطقه‌ای در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی تحت تأثیر قرار گرفته و مسائلی چون استقلال اقتصادی، دلارزدایی و گسترش پیمان‌های نظامی جدید در اولویت قرار خواهد گرفت. این تغییرات، آثار مستقیمی بر صلح و ثبات منطقه‌ای نیز خواهند داشت و آینده خاورمیانه را به‌شکلی متفاوت رقم خواهند زد.
 
اگر رژیم صهیونیستی در آینده نتواند پشتوانه خود را از ایالات متحده حفظ کند و آمریکا نیز از پشتیبانی بی‌قید و شرط اسرائیل دست بکشد، ساختار امنیتی رژيم با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد.
نکته ديگر، در این میان، افکار عمومی جهانی به‌گونه‌ای بی‌سابقه با مواضع جمهوری اسلامی ایران همراه شد. اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی در بسیاری از محافل بین‌المللی، رسانه‌ها و افکار عمومی مورد انتقاد شدید قرار گرفت و این امر می‌تواند مسیر انزوای سیاسی اسرائیل را هموار کند.
 
نکته آخر آن كه اين جنگ موجب شده تا قدرت نرم رهبر معظم انقلاب اسلامی، به‌عنوان «رهبر مقاومت» در سطح بین‌المللی مطرح شود. محبوبیت و جایگاه رسانه‌ای ایشان در میان ملت‌های مسلمان و حتی فراتر از آن، افزایش یافته و دیدگاه مقاومت مورد توجه افکار عمومی جهانيان قرار گرفته است. این موقعیت منحصر‌به‌فرد می‌تواند مواجهه مستقیم رژيم و آمريكا با ایران را پرهزینه و پرریسک‌تر از گذشته کند.
واقعیت آن است که جنگ ترکیبی گسترده‌ای که علیه ایران به راه افتاد، نه‌تنها به اهداف اعلامی خود نرسید، بلکه پیامدهایی معکوس به همراه داشته است. این جنگ، به‌رغم فشارهای متعدد، سبب تقویت انسجام داخلی، افزایش حس وحدت ملی، و تحکیم موقعیت محور مقاومت شد.
 
گرچه نمی‌توان منکر تهدیدات ناشی از این وضعیت شد و ممکن است چالش‌هایی نیز متوجه ایران باشد، اما مهم‌ترین دستاورد این مواجهه، شکل‌گیری یک وحدت درونی و اقتدار بیرونی در برابر نظام سلطه جهانی است؛ وحدتی که می‌تواند پایه‌گذار نظم نوینی برخاسته از منطقه و با محوریت بازیگران مستقل شرق باشد.
ارسال نظرات