فتنه جدید عرفان حلقه

به گزارش خبرگزاری رسا در لرستان، «عرفان حلقه» در ظاهر، نامی جذاب و خوشایند دارد؛ اما در باطن، ترکیبی از خرافه، انحراف و تحریف است.
محمدعلی طاهری، بنیانگذار این فرقه، با ادعای اتصال به شعور کیهانی و انرژیهای ماورایی، در دهه هشتاد شمسی فعالیت خود را آغاز کرد. او مدعی بود انسان میتواند بدون واسطه و بدون نیاز به آموزههای دینی، از طریق نوعی انرژی جهانی به قدرت درمان و آرامش برسد. این ادعاها در ابتدا در قالب کلاسهای آموزشی و جلسات درمانگری مطرح شد، اما بهسرعت رنگ و بوی فرقهای به خود گرفت.
طاهری با ایجاد سلسلهمراتب، مدارک آموزشی و دریافت مبالغ کلان از شرکتکنندگان، نهتنها از این راه درآمد هنگفتی بهدست آورد بلکه بسیاری از افراد ناآگاه را از مسیر عقلانی و دینی منحرف ساخت.
کارشناسان دینی معتقدند که بنیان فکری عرفان حلقه بر پایهی نفی آموزههای وحیانی و جایگزینی «تجربه شخصی» به جای «وحی الهی» استوار است. این در حالی است که در عرفان اسلامی، سیر و سلوک انسان تنها در پرتو ایمان، عبادت و عمل صالح معنا مییابد، نه با ادعاهای شبهعلمی و نیروهای ناشناخته.
انحراف عقیدتی و تهدید اجتماعی
عرفان حلقه در ظاهر به دنبال «درمان روح و جسم» است، اما در واقع روح ایمان و سلامت فکری جامعه را هدف گرفته است.
طاهری در آثار خود مفاهیمی چون «فرشتگان شعوری»، «اتصال کیهانی» و «شبکه مثبت و منفی» را مطرح کرده و در عین حال بسیاری از اصول اعتقادی اسلام همچون توسل، شفاعت و ولایت را انکار کرده است.
چنین آموزههایی موجب شد بسیاری از شاگردان او دچار تزلزل عقیدتی، مشکلات روانی و از همپاشیدگی خانواده شوند.
گزارشهای متعددی از افرادی منتشر شده که پس از شرکت در این دورهها دچار اضطراب، احساس گناه یا حتی قطع ارتباط با خانواده و جامعه دینی خود شدند.
در سالهای اخیر نیز، محمدعلی طاهری با بهرهگیری از فضای مجازی و هوادارانش در خارج از کشور، تلاش کرده با تحریک احساسات آنان، موجی از نافرمانی مدنی و اغتشاش ایجاد کند. این رفتار، وجه دیگری از ماهیت ضدنظام و ضد ارزشهای اسلامی این جریان را آشکار میکند.
مبانی فقهی افساد فیالارض
از نگاه فقه اسلامی، «افساد فیالارض» به معنای ایجاد فساد گسترده در جامعه، تخریب امنیت، یا گمراهی مردم از مسیر حق است. قرآن کریم در آیه ۳۳ سوره مائده، برای مفسدان در زمین مجازات سختی را مقرر کرده است. فقها این جرم را محدود به جنگ و شورش نمیدانند، بلکه هرگونه فعالیتی که موجب اخلال در امنیت فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی شود، میتواند ذیل این عنوان قرار گیرد.
بنابراین وقتی فردی با تبلیغ آموزههای باطل و انکار اصول دینی، سبب گمراهی جمعی از مردم میشود و حتی آنان را به نافرمانی و اغتشاش فرا میخواند، از دیدگاه فقهی در زمره مفسدان فیالارض قرار میگیرد. چنین افرادی نهتنها ایمان مردم را هدف گرفتهاند، بلکه با ایجاد تشویش فکری و اجتماعی، امنیت روانی جامعه را نیز به خطر میاندازند.
وظیفه مسئولان قضایی و فرهنگی
کارشناسان دینی و حقوقی بر این باورند که در برابر جریانهایی مانند عرفان حلقه، دو رویکرد باید به موازات هم پیش رود: رویکرد قضایی قاطع و رویکرد فرهنگی اقناعی.
از یکسو، قوه قضاییه وظیفه دارد در چارچوب قوانین شرع و کشور، با بنیانگذاران و مروجان انحراف برخورد جدی و بازدارنده داشته باشد تا از گسترش دامنه آسیب جلوگیری شود. از سوی دیگر، نهادهای فرهنگی، حوزوی و رسانهای باید با تولید محتوای عمیق و روشنگرانه، حقیقت عرفان اسلامی و تفاوت آن با عرفانهای کاذب را برای جامعه بهویژه نسل جوان تبیین کنند.
بیتردید صرف برخورد امنیتی یا قضایی بدون اقناع فکری، نمیتواند ریشه این جریانها را بخشکاند. آنچه امروز بیش از هر چیز نیاز است، تبیین چهره عقلانی و معنوی اسلام و بازگشت به معرفت اصیل دینی است؛ چراکه تنها در سایهی بصیرت و آگاهی میتوان در برابر دامهای فکری جدید مقاومت کرد.