۱۲ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۵
کد خبر: ۱۲۹۹۰۳
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران:

امامت جوادالائمه(ع) در کودکی، تئوری الهی بودن منصب امامت را ثابت کرد

خبرگزاری رسا ـ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران،‌ با بیان این‌که به باور شیعه منصب امامت یک مقام الهی است، گفت: شخصیت امام جواد(ع) در بستری از آزمایش علمی به منصه ظهور رسید و امام جواد(ع) با نشان دادن جلوه‌های علم و کرامت خود در زمان کودکی، ثابت کرد که اگر امامت یک منصب الهی باشد، دیگر علم امام اکتسابی نخواهد بود و این مسأله در مورد ایشان محقق شد.
ضريح مطهر امام جواد در کاظمين امام جواد (ع)



به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از ایکنا مجید معارف، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در بیان نقش امام جواد(ع) در تاریخ حدیث شیعه بیان کرد: طبق برخی قرائن تاریخی، تولد حضرت جواد‌الائمه(ع) در حدود سال 195 هجری است. ایشان بعد از وفات امام رضا(ع) به امامت رسیدند، به طوری‌که جوان‌ترین امام ما در بین امامان معصوم(ع) از نظر سال وفات هستند.

وی در بیان شرایط تولد امام جواد(ع) تصریح کرد: زمانی که امام جواد(ع) به دنیا آمدند، «ابویحیاى صنعانى» می‌‏گوید: روزى در محضر امام رضا علیه‌السلام بودم، فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود آوردند، حضرت فرمود: «هذَا الْمَوْلُودُ الَّذى لَمْ یُولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَةً عَلى شیعَتِنا مِنْهُ؛ این مولودى است که با برکت‏تر از او براى شیعیان ما زاده نشده است.»

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در بیان معنای این حدیث شریف تصریح کرد: این فرمایش امام رضا(ع) که مولودی پربرکت‌تر از امام جواد(ع) به دنیا نیامده است، ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. بخشی از نمود این برکت مربوط به زمان تولد ایشان است و بخشی به شخصیت ایشان در دوران امامت برمی‌گردد.

این استاد دانشگاه در بیان وجه برکت امام جواد(ع) در زمان تولد ایشان اظهار کرد: هنگامی که موسی‌بن جعفر(ع) فوت کردند و امام رضا(ع) به امامت رسیدند، برخی به امام رضا(ع) شک و تردید کردند که به این گروه را در اصطلاح واقفه یا واقفیه در امامت موسی‌بن‌جعفر می‌گویند. یکی از حجت‌های آنان این بود که اگر امام رضا(ع) امام بر حق است، چرا در این زمان که 40 یا 45 سال دارند، هنوز فرزندی ندارند.

وی افزود: هرچند امام رضا(ع) اعلام کرده بودند که هرگاه خداوند اراده کند، به ایشان پسری اعطا خواهد کرد. چنان‌چه تقدیر الهی این بود که با تولد ایشان خیلی از شیعیان واقفه توبه کردند و مجدداً به امامت امام رضا(ع) گردن نهادند و فهمیدند که سخن امام رضا(ع) در مورد حق بود و حضرت جوادالائمه جانشین ایشان در امامت هستند. بنابراین یکی از جنبه‌های برکت ایشان تولد ایشان و اثبات امامت امام رضا(ع) است.

نویسنده کتاب «تاریخ عمومی حدیث» بیان کرد: این مسأله همچنان برقرار بود تا این‌که امام رضا(ع) در سال 202 یا 203 به وسیله مأمون به شهادت رسید. در شرایطی که امام جواد(ع) کودکی خردسال بود. مجدا یک شکی وارد شیعیان شد که اکنون که امام رضا(ع) از دنیا رفته است، باید صبر کنند تا امام جواد(ع) به سن بلوغ برسند و بعد از آن باید به امامت برسند.

نویسنده کتاب «پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه» تصریح کرد: خداوند پیامبران را در سن کودکی به مقام نبوت رسانده است، چنان‌که نبوت در کودکی به یحیی و عیسی سپرده شد. خداوند در مورد یحیی می‌فرماید و «یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا؛اى یحیى کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر و از کودکى به او نبوت دادیم».

معارف در بیان آیات نبوت حضرت عیسی(ع) در قرآن گفت: خداوند می‌فرماید: «وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و در گهواره [به اعجاز] و در میان‌سالى [به وحى] با مردم سخن مى‏گوید و از شایستگان است». این آیه بیان می‌کند که وی به عنوان نبی در کودکی با مردم حرف می‌زند و در گهواره نبوت خود را بیان می‌کند. در آیه 30 سوره مریم نیز حضرت عیسی(ع) می‌فرماید:«قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا؛ [کودک] گفت منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»

وی اظهار کرد: از آن‌جا که نبوت و امامت یک مقام الهی و با جعل الهی است، لذا خداوند می‌تواند آن‌را به کودکی هم بدهد. همه ادعای شیعه هم این است که امامت یک مقام و منصب الهی است. شیعه 200 سال ادعا می‌کرد که این مقام یک منصب الهی است. اما همه امامان در بزرگی به امامت می‌رسیدند و اولین امامی که در کودکی به امامت رسیده و ادعای امامت کرده است، امام جواد(ع) است.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با بیان این‌که امام جواد با وجودش و با امامت رسیدن در کودکی تئوری شیعه را ثابت کرد، گفت: امامت یک جعل و یک منصب الهی است و امام توانست با نشان دادن جلوه‌های علم و کرامت خود در زمان کودکی، آن‌را اثبات کند. این وجه دوم برکت امام جواد(ع) است که امام رضا(ع) فرمود خداوند مولودی را به برکت ایشان نیافریده است.

وی تصریح کرد: این وجه بعد از شهادت امام‌رضا(ع) اتفاق افتاد و این وجه برکت هم برای شیعیان ثابت شد و هم برای اهل سنت؛ برای شیعیان به این طریق ظاهر شد که عده‌ زیادی از اصحاب امام رضا(ع) به پیش امام جواد(ع) رفتند و گفتند که آیا شما امامید و امام جواد(ع) پذیرفتند و آنان مسائل شرعی را مطرح کردند.

معارف خاطرنشان کرد: شیعیان در نوبت‌های زیادی به خدمت امام جواد(ع) می‌رسیدند و صحبت‌های فراوانی داشتند. مرحوم علامه مجلسی در بحار‌الانوار آورده که چون مردم در امامت امام جواد(ع) به علت صغر سن دچار شک شدند، به خدمت حضرت می‌رسیدند و از سی هزار مسأله شرعی سؤال کردند و ایشان نیز پاسخ می‌گفتند. برخی فکر می‌کنند منظور علامه این است که در یک مجلس در حدود سی هزار سؤال از حضرت پرسیده شد و بعد نتوانستند توجیه کنند که سی هزار مسأله و سؤال در یک جلسه به چه معنا است.

این استاد دانشگاه در بیان تفسیر صحیح از این گزارش می‌نویسد: اصحاب دانشمند اهل‌بیت(ع) به مرور سؤالاتی را مطرح می‌کردند تا مدعیان امامت را به محک آزمایش بگذارند. تعداد این سؤالات آزمونی تا زمان امام رضا(ع) در حدود پانزده هزار سؤال شده بود که تا زمان امام جواد(ع) به سی‌هزار رسیده بود. آنان در یک مجلس از این سی‌هزار سؤال، سؤالاتی را طرح می‌کردند. این سؤالات همان مسائلی بود که می‌توانست مدعیان امامت را به محک آزمون بگذارد و تا زمان امام جواد(ع) به 30 سؤال شرعی رسیده بود.

وی افزود: شخصیت امام جواد(ع) در بستری از آزمایش علمی به منصه ظهور رسید. امام جواد(ع) با وجود کمی سن‌شان تئوری شیعه را ثابت کرد که امامت یک منصب و جعل الهی است. اگر امامت یک منصب الهی باشد، دیگر علم امام اکتسابی نخواهد بود و گرنه امام جواد(ع) از بدو تولد در مدینه بود و امام رضا(ع) را به ایران آمده بودند. تاریخ این مسأله را که امام جواد(ع) در کنار پدرشان بزرگ شده باشند و از محضر ایشان علم خود را یاد گرفته باشند، رد می‌کند. علم امام جواد(ع) الهی است، مقام ایشان الهی است. و این را بعد از رحلت امام رضا(ع) مردم این را با ملاقات با امام جواد(ع) گرفته بودند.

نویسنده کتاب «تاریخ عمومی حدیث» تصریح کرد: از طرف دیگر این شخصیت برای اهل سنت نیز بروز کرد. مأمون بعد از شهادت امام رضا(ع)، احساس ناراحتی می‌کرد و سعی کرد، این درد وجدان‌ را از طریق گرم گرفتن با امام جواد(ع) تلطیف دهد. در این ارتباط، حکایت‌های زیادی وجود دارد.

وی در بیان نمونه‌ای از این حکایات اظهار کرد: مأمون یک روز به گردش و شکار رفته بود و از کوچه‌ای عبور می‌کرد که با فرار کودکان تنها یک پسر فرار نکرد. مأمون به سمت او رفت و از او سؤالاتی کرد. هنگامی که کرامات و علومی که در آن کودک بود دید، از او پرسید تو چه کسی هستی؟ آن پسر گفت: من ابن‌الرضا هستم.

معارف افزود: مأمون امام جواد(ع) را به دربار می‌برد و او را در جای بزرگان می‌نشاند و هنگامی که دیگران اعتراض می‌کنند، مأمون می‌گوید او آگاه به مسائل دین است. آن‌گاه مناظره‌ای ترتیب می‌دهد و بدین ترتیب عظمت امام جواد(ع) در بین علمای اهل سنت روشن می‌شود.

این استاد دانشگاه تهران بیام کرد: یک نفر به نام قاضی یحی‌بن‌‌اکثم سؤالی در مورد امام مطرح می‌کند: که اگر کسی در حال احرام دست به صیدی بزند(با توجه به این‌که در حال احرام نباید صید کرد) حکم چیست؟ او فکر می‌کرد که یک سؤال ‌کرده، اما امام(ع) در پاسخ او شقوق فراوانی را ذکر کردند. حضرت فرمودند: باید دید که شخصی که در حال احرام صید کرد چه شرایطی داشته. آیا آزاد بوده یا برده زن یا مر شب بوده یا روز بار اول است یا مکرر آزاد است یا مجبور است؟

وی تصریح کرد: یحی‌بن‌اکثم می‌بیند که یک مسأله ساده‌ شرعی چه شقوقی پیدا می‌کند. او خود را برای چنین پاسخی آماده نکرده بود. امام پس از آن شروع به پاسخ‌گویی می‌کند و در هر وضعی که ذکر فرمودند، پاسخ می‌دهند که در کتاب‌ها به تفصیل آمده است. از این مسائل می‌توان نتیجه گرفت که امام جواد(ع) در کودکیش به دنیا آمده است و بر پایه بروز یک شخصیت والا مقام، امامت خود را اثبات می‌کنند و این یعنی اثبات تئوری شیعه.

معارف اظهار کرد: شیعان می‌گفتند، امامت یک منصب الهی است، ولی از آن‌جا که تمامی امامان در سن بزرگی به امامت رسیده بودند، شائبه علم اکتسابی در مورد آنان وجود داشت. امام جواد(ع) در کودکی به امامت رسیده و جواب مسائل شیعیان و بسیاری سؤالات اهل سنت دادند. این مسأله الهی بودن منصب امامت را اثبات کرد.

این استاد دانشگاه افزود: این مسأله برای هر یک از امامان بعدی همانند امام هادی(ع) که در صغر سن به امامت رسیده بودند و یا امام زمان(عج) که در پنج سالگی به امامت رسیدند، وجود داشت و شیعیان به سادگی ایشان را مورد پذیرش قرار دادند.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: امام جواد(ع) در دوران خلافت مأمون با آزادی مختصر و نسبی زندگی کردند و توانستند که اصحاب و شاگردانی داشته باشند و روایاتی گران‌بهایی از ایشان صادر شود. جایگاه حدیثی حضرت را در یکی از آثار محدثان عصر حاضر به نام شیخ عطاردی می‌توان دید که مجموعه روایات ایشان را در کتابی به نام مسند الامام جواد(ع) جمع کردند.

معارف در پایان اظهار کرد: حضرت امام جواد(ع) در زمان معتصم عباسی و با دسیسه او به شهادت رسیدند و همسر ایشان (دختر مأمون) در این جنایت ننگین نقش‌آفرین شد. هدف مأمون این بود که با این عمل، دل امام جواد(ع) را به دست بیاورد و با ترویج دختر خود را به ایشان، دشمنی خانگی در بیت امام جواد(ع) کاشته باشد که به همین طریق ایشان به شهادت رسیدند./919/د102/ن

ارسال نظرات