۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۲
کد خبر: ۷۹۲۸۰۴
کشتکاران:

شباهت تجارب معنوی ما و کلیسای ارتدوکس: از زیارت تا مناجات

شباهت تجارب معنوی ما و کلیسای ارتدوکس: از زیارت تا مناجات
کشتکاران در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا گفت: حضور در کلیسای جامع کازان اولین تجربه من در میان باورمندان به مسیحیت ارتدوکس بود؛ مشاهده صف طولانی مردم برای تبرک‌جویی و شباهت آن با زیارت‌های ما، حس پیوندی معنوی ایرانی اسلامی را برایم زنده کرد.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، گفت‌وگو حاضر روایتی از تجربه نخستین مواجهه عطیه کشتکاران، مدرس دانشگاه و از طلاب حوزه علمیه خواهران با آیین‌ها و مناسک مسیحیت ارتدوکس در روسیه است؛ کشوری که نه تنها در عرصه سیاسی و ژئوپلیتیکی جایگاه ویژه‌ای دارد، بلکه از منظر فرهنگی و دینی نیز میراثی غنی و چندلایه در خود جای داده است. در این سفر، بازدید از کلیساهای تاریخی و مشهور همچون سنت باسیل و کلیسای خون ریخته شده تنها بخشی از مسیر بود، اما نقطه اوج آن حضور در کلیسای جامع کازان در سن‌پترزبورگ و مشاهده مستقیم مراسم مذهبی ارتدوکس به شمار می‌رفت. تجربه‌ای که با همه تفاوت‌های فرهنگی و زبانی، نوعی حس آشنایی و پیوند معنوی را زنده کرد و نشان داد چگونه آیین‌های دینی می‌توانند بستری برای همدلی و درک متقابل میان ملت‌ها باشند. 
 
رسا: اولین مواجهه شما با یک مراسم مذهبی ارتدوکس در روسیه چگونه بود و چه احساسی داشتید؟
 
در برنامه سفر روسیه معمولا بازدید از چند کلیسا در نظر گرفته شده است. البته بسیاری از آنها صرفا از جهت معماری و تاریخچه دیده می‌شوند مانند کلیسای سنت باسیل که گنبدهای پیازی‌شکل آن به نمادی از مسکو و میدان سرخ تبدیل شده، یا کلیسای خون ریخته شده که تاریخچه مشخصی دارد و بیشتر گردشگران فقط از محوطه بیرونی آن بازدید می‌کنند. در تعدادی از این کلیساها عکاسی و فیلم‌برداری ممنوع است و برخی فقط برای مخاطب بیرونی کارکرد ویترینی دارد، مانند مسجد نصیرالملک در شیراز که محبوب توریست‌هاست و کمتر مراسم دینی در آن برگزار می‌شود.
 
در کلیسای ارتدوکس همان حس زیارت ایرانی اسلامی را یافتم
 
در این میان می‌شود گفت تنها کلیسایی که در برنامه تورهای گردشگری است و گردشگران می‌توانند شاهد برگزاری مراسم مذهبی ارتدوکس باشند کلیسای جامع کازان در شهر سن پترزبورگ است. این کلیسا که به سبک باروک روسی ساخته شده در خیابان نوسکی واقع شده و روزانه جمعیت زیادی از گردشگران، بازدیدکنندگان و زائران در آن حضور می‌یابند. پیش از این چند کلیسای کاتولیک در ایتالیا و کلیساهای آشوری در ایران را دیده بودم، اما حضور در کلیسای کازان اولین حضور من در میان باورمندان به مسیحیت ارتدوکس بود.
 
رسا: کدام سنت یا آیین مذهبی در این کلیسا بیشترین شباهت را با مراسم دینی ایرانی‌ها و مسلمانان دارد؟
 
چیزی که در آن کلیسا توجه من و همه همسفرانم را به خود جلب کرد «زیارت» بود. تعداد زیادی، شاید بشود گفت حدود پنجاه نفر، در صفی طولانی ایستاده بودند برای زیارت. خانم‌ها با هر پوششی که بودند (بدون آستین و یقه یا با دامن‌های کوتاه) به احترام کلیسا شال یا تور یا کلاهی بر سر داشتند. حتی دم در خانمی روسری می‌فروخت که البته روی خوشی به عکس گرفتنم نشان نداد و از من خواست عکس را حذف کنم.
 
همه آرام و با طمأنینه در صف بودند، هیچ‌کس عجله نداشت (که البته این به فرهنگ روسی هم برمی‌گردد)، منتظر ایستاده بودند تا نوبتشان شود به شمایل و تصویری که در جلوی صف بود تبرک بجویند و آن را ببوسند. قبل از اینکه هر فرد نزدیک برود خانم راهبه‌ای با مواد خاصی آن را ضدعفونی می‌کرد و دستمال می‌کشید. کشیشی هم در نزدیکی تصویر پشت جایگاه و تریبونی ایستاده بود و با صدای بلند ادعیه می‌خواند. در آن زمان حدود پنج روز از سفر ما به روسیه می‌گذشت. طبیعتا در سفر به دیگر کشورها حس غربت و در اقلیت بودن بر آدمی چیره می‌شود. اما حضور در آن کلیسا و مشاهده مناسکی که بی‌شباهت به زیارت‌های ما نبود حس پیوندی معنوی با آن فضا را برایم زنده کرد. حتی خانم راهبه هم بی‌شباهت به خادم‌های حرم حضرت معصومه(س) نبود. من هم به گوشه‌ای از این عبادتگاه معنوی رفتم و به زبان و دین خودم مناجات کردم.
 
شباهت تجارب معنوی ما و کلیسای ارتدوکس: از زیارت تا مناجات
عکس تزئینی است: حضور مدیر شورای ارتباطات کلیسای ارتدوکس روسیه
 
رسا: آیا با هیچ‌کدام از کشیش‌ها یا راهبه‌ها در کلیساهای روسیه مستقیم گفت‌وگو داشتید؟
 
از لحظه اول سفر چیزی که به دنبالش بودم ارتباط مستقیم با مردم بود. چه مردم عادی کوچه و خیابان و چه پیروان و رهبران مسیحیت. اما از ابتدای سفر به ما یادآور شده بودند که عمدتا مردم روسیه نمی‌توانند به زبان انگلیسی قابل‌فهمی صحبت کنند. به این معنا که در طول دوره آموزش رسمی در مدارس و دانشگاه آموزش مکالمه زبان انگلیسی از اهمیت بالایی برخوردار نیست. ابتدا تصورم این بود که این نشانه ضعف آن کشور است، اما بعدها اینطور به نظرم رسید که یادگیری زبان خارجی ممکن است به وادادگی در برابر فرهنگ‌های بیگانه منجر شود و از این رو به صورت محدود رواج دارد. پاسخ یک کلمه‌ای بخواهم بگویم: خیر! نه تنها با هیچ کشیش و راهبه‌ای نتوانستم مستقیم گفت‌وگو کنم، بلکه با افراد دیگر هم به سختی و با کمک نرم‌افزارهای ترجمه انگلیسی به روسی توانستم ارتباط بگیرم. 
 
در کلیسای ارتدوکس همان حس زیارت ایرانی اسلامی را یافتم
 
رسا: این نوع ارتباط‌های شخصی چقدر به درک متقابل و کاهش سوءتفاهم‌های دینی و فرهنگی کمک می‌کند؟
 
با آنکه ما به سختی توانستیم ارتباط‌هایی با افراد برقرار کنیم و بیشتر ارتباط ما از طریق مشاهده محیط بوده، اما باید بگویم حتی همین‌قدر نزدیک شدن به فرهنگ و مناسک مردم روسیه دیدگاه مرا درخصوص این کشور متاثر کرد. روسیه کشور پراهمیتی در معادلات جهانی است، از دین و فرهنگی غنی برخوردار است و فاصله جغرافیایی زیادی با ایران ندارد. همین‌ها دلایلی کافی و وافی هستند که لزوم شناخت بیشتر ما را از این کشور مشخص می‌کنند. شناخت از دریچه قاب‌های دوربین دیگران و رسانه‌ها با سوگیری‌های متفاوت یک شناخت است و نفس کشیدن در هر کشور و آزادانه دست به مشاهده و ارتباط زدن سطح دیگری از شناخت است. البته درست است که اختلاف زبانی شکاف عمیقی در تعاملات عموم مردم ایجاد می‌کند، اما نخبگان علمی و فرهنگی و حوزویان می‌توانند و لازم است با تدارک دیدن رویدادهایی از این شکاف بکاهند و از ظرفیت‌های تعامل فرهنگی و گفت‌وگوی ادیان میان اسلام و مسیحیت بهره کافی را ببرند.
 
شباهت تجارب معنوی ما و کلیسای ارتدوکس: از زیارت تا مناجات
ارسال نظرات