۰۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۲
کد خبر: ۱۵۸۲۵۹

سفارشات پیامبر برای جانشینی حضرت علی

خبرگزاری رسا _ کارشناسان شبکه های وهابی و صال حق, نو ر و کلمه مدعی شدند اگر حضرت علی (ع) جانشین پیامبر(ص) بود چرا آن حضرت به این امر مهم اشاره ای نکرده است!.
هزار حديث در فضايل امام علي

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا،محمد انصاری ومنصور حسینی در برنامه آیات روشنگر و آن روی سکه مدعی شدند که اگر حضرت علی (ع) جانشین پیامبر بود چرا پیامبر (ص) به این امر مهم اشاره ای نکرده  ودر کتب اهل سنت نیزاشاره ای به این مطلب نیست.

درجواب این دو کارشناس عنود ولجوج به مطالب زیر اشاره می گردد:

 متقى هندى در « کنزالعمال، ج 15، ص 115، حدیث 334» و حنفى در « شواهد التنزیل، ج 1، ص 371، حدیث 514، و 580» آورده اند:
هنگامى که خداوند آیه انذار یعنى آیه 214 سوره شعراء «وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» را نازل فرمود، در خانه عمویش ابوطالب گردآورد. بین آنان عموهاى پیامبر اکرم (ص) ابوطالب، حمزه، عباس و ابولهب نیز وجود داشتند.

«پیامبر (ص) به آنان فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند من جوانى را در عرب نمی شناسم که براى قوم و قبیله اش چیزى آورده باشد بهتر از آنچه من براى شما آورده ام. من خیر دنیا و آخرت را براى شما آورده ام و خداوند به من دستور داده است شما را به آن دعوت کنم. کدامیک از شما حاضر است در این راه مرا یارى کند تا بردار و وصى من در میان شما باشد؟
از میان آنان على (ع) که یک نوجوان بود برخاست و فرمود: «اى پیامبر خدا من در این کار تو را یارى می کنم. پیامبر (ص) دست بر دوش او گذاشت و فرمود: «ان هذا اخى و وصیى و خلیفتى فیکم فاسمعوا له و اطیعوه»؛ یعنى این برادر، وصى و خلیفه من میان شما است سخن او را بشنوید و پیرویش کنید.
افرادى هم با خنده از جاى خود برخاستند و به ابوطالب گفتند: «برادرزاده ات به تو امر کرد سخن فرزندت را بشنوى و پیرویش کنى».
این حدیث را بسیارى نقل کرده اند و در سند آن راویانى وجود دارند که نویسندگان صحاح سته اهل سنت به گفته آنان احتجاج می کنند.
از ابن عباس نقل است هنگامى که پیامبر اکرم (ص) به جنگ تبوک عازم شد.
امیر مؤمنان على (ع) از آن حضرت پرسید: آیا من نیز همراه با شما بیایم؟
نبى اکرم (ص) فرمودند: نه
على (ع) گریه کرد پیامبر (ص) به او فرمود: آیا راضى نیستى که تو براى من همچون هارون براى موسى باشى؟ با این تفاوت که پس از من پیامبرى نیست.
«انت ولى کل مؤمن بعدى و مؤمنة.»؛ یعنى: تو پس از من ولى تمام مردان و زنان مؤمن هستى.
همچنین« حاکم نیشابورى درالمستدرک ج 3، ص132» و « مسند احمد بن حنبل، ص 25، حدیث 3562» و « نسایى شافعى در کتاب خصایص امیرالمؤمنین ص70» و « ابن حجر عسقلانى درکتاب الاصابه فى تمییز الصحابه ، ج 2، ص 509»آورده اند: که ابن عباس می گوید:
«پیامبر (ص) فرمود: من کنت مولاه فان مولاه على؛
هر کس من مولا و سرپرست اویم على (ع) مولاى او است».
قرآن کریم در سوره مبارکه طه آیات شریفه 29 تا 32 می فرماید:
«هنگامى که موسى به خداوند گفت: خدایا! وزیرى از اهلم برایم قرار ده، هارن برادرم را، به یارى او پشتم را محکم کن و او را در کارم شریک کن.
خداوند عزوجل فرمود: اى موسى آنچه خواستى به تو داده شد».
بنابراین همانگونه که در « شواهد التنزیل حسکانى ج 1، ص 365، حدیث 510، 511، 512، 513، و تاریخ دمشق (ابن عساکر) ج 1، ص 107، حدیث 147» آمده؛ على (ع) طبق آیات و روایات مذکور خلیفه پیامبر (ص) در میان قومش، وزیرحضرت در بین اهلش، شریک او در کارش بود. همان‏گونه که هارون جانشین موسى بین بنى اسرائیل بود.


در خصوص واقعه غدیر خم هم در « الصواعق المحرقه، فصل 5، باب اول، ص 25» و « المستدرک حاکم نیشابورى، ج 3، ص109» و « مسند احمد، ج 4، ص 372» و « صحیح مسلم، ج 2، ص 362» آمده است که:
«پیامبر اکرم (ص) در سال دهم هجرى هنگام بازگشت از حج در غدیر خم دستور فرمود حاجیان بایستند همه مسلمانان در آن منطقه زیر آفتاب بسیار سوزان ایستادند رسول گرامى اسلام (ص) پس از اقامه نماز ظهر بر منبرى که از شتران درست شده بود بالا رفت. و سپس از حمد و سپاس خداوند فرمود:
هان اى مردم! نزدیک است من از میان شما بروم. من مسئولم و شما نیز مسئولید... من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم. چگونه با آنها رفتار خواهید کرد؟؛ یکى از آن دو کتاب خدا که ثقل اکبر است و مانند ریسمانى است که یک طرف آن به دست خدا و طرف دیگرش به دست شماست؛ دیگرى ثقل اصغر است که همان عترت و اهل‏ بیتم به شمار می آید. خدایم به من خبر داد که این دو یادگار من تا روز رستاخیز از هم جدا نمی شوند.
آنگاه پیامبر (ص) دست على (ع) را گرفت و بالا برد به گونه اى که همه مردم او را کنار پیامبر (ص) دیدند و شناختند و فرمود: هان اى مردم! فردى که از خود مؤمنان بر آنها سزاوارتر و اولى است کیست؟
مردم گفتند: خداوند و پیامبر او بهتر می دانند.
پیامبر (ص) فرمود: خداوند مولاى من و من مولاى مؤمنانم و از خودشان به خودشان سزاوارترم. اى مردم! هر کس من مولاى اویم على (ع) هم مولا و رهبر اوست. پیامبر (ص) این جمله را چند بار تکرار فرمود و آنگاه براى دوستداران على (ع) دعا و دشمنان او را نفرین کرد و فرمود: پروردگارا على (ع) را محور حق قرار بده».
و آنگونه که در « الغدیر، علامه امینى، ج 1، ص 152ـ158» آمده:
«حسان بن ثابت هم این واقعه را به شعر سرود؛ سپس پیامبر (ص) به مسلمانان دستور داد این فضیلت را بر على (ع) تبریک بگویند به گفته زید بن ارقم نخستین کسانى که به على (ع) تبریک گفتند؛ خلیفه اول، دوم و سوم و طلحه و زبیر بودند اهمیت این حادثه چنان بود که 110 تن از صحابه پیامبر (ص) و 84 نفر از تابعین آن را نقل کرده اند»./9161/خ
 

ارسال نظرات