۲۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۰:۱۰
کد خبر: ۱۶۰۳۴۵
نجف لک‌زایی:

ابزار‌های لازم سبک زندگی اسلامی را فراهم نکرده‌ایم

خبرگزاری رسا ـ رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی تاکید کرد: باید در سطح جامعه‌سازی، ‌جامعه پذیری، ‌تعلیم و تربیت و رسانه به روز شویم و سعی کنیم از الگوهای وارداتی فاصله بگیریم.
حجت الاسلام نجف لک زايي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، سبک زندگی هم از آن دست مفاهیمی است که وقتی از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد به دنبال خود یک جریان فکری و رسانه‌ای را به راه انداخت. به خصوص اینکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با دید منتقدانه از آنچه امروز در زندگی ما ساری و جاری شده است یاد و اصلاح این روند یا سبک را به عنوان یک راهبرد اساسی در دست یافتن به تمدن‌سازى نوین اسلامى مطرح فرمودند؛‌تمدنی که برای دستیابی به آن نیازمند بخش سخت‌افزاری و نرم افزاری هستیم. بنا به تعبیر ایشان هر چند در بخش سخت افزاری و در پیشرفت‌های علم و تکنولوژی پیشرفت خوبى داشته‌ایم اما این پیشرفت‌ها بدون حرکت در بخش متنی و حقیقی که همان سبک زندگی است ما را از قافله تمدن عقب می‌اندازد. چیستی این مفهوم و چگونگی آن یکی از مهم‌ترین سؤالاتی است که در گام نخست این مسیر باید به آن پاسخ داده شود. همچنان‌که نقش دین در تبیین سبک زندگی الهی و اسلامی از نکات دیگری است که پاسخ به آن می‌تواند پیمودن این مسیر را آسان‌تر کند. برای پاسخگویی به این چراها به سراغ حجت‌الاسلام دکتر نجف لک‌زایی، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) رفتیم و با این استاد حوزه علمیه قم درباره مفهوم سبک زندگی و مسائل پیرامون آن به گفت‌وگو نشستیم.


نخستین سؤالی که در رابطه با مفهومی همانند «سبک زندگی» ‌مطرح می‌شود این است که سبک زندگی چیست؟
مفاهیم به طور کلی دو نوع هستند؛‌برخی ساده‌اند به این معنا که وقتی می‌خواهیم آنها را توضیح بدهیم با توضیحی مختصر و بدون نیاز به اینکه از مفاهیم واسطه‌ای استفاده کنیم، قابل بیان‌ هستند.


اما مفاهیمی همانند سبک زندگی، ‌عدالت، ‌آزادی یا مشروعیت، ‌مفاهیم پیچیده‌ای هستند که نمی‌توان آنها را با جملاتی ساده و بدون استفاده از مفاهیم واسطه تعریف کرد. من اسم این دسته از مفاهیم را مفاهیم سازه‌ای می‌گذارم به این معنا که برای تعریف و توضیح آنها باید سازه‌ای را بیان کرد تا به واسطه این سازه، معنای آن مفهوم روشن شود. از این منظر وقتی می‌خواهیم سبک زندگی را توضیح دهیم نیاز است تا یک سازه شش وجهی را برای آن ارائه کنیم.

 
سازه شش وجهی؟ وجوه این سازه چیست و چگونه می‌تواند به درک مفهوم سبک زندگی منجر شود؟
توضیح این مطلب از این قرار است که ما زندگی را به معنای حرکت می‌گیریم و به عبارت دیگر زندگی حتماً حرکت را در دل خود دارد. بنابراین وقتی از سبک زندگی سؤال می‌کنیم در واقع از سبک حرکت انسان سؤال کرده‌ایم. از سوی دیگر در هر حرکت شش رکن داریم؛ ‌مبدأ یا نقطه شروع، ‌مقصد یا پایان حرکت و جایی که قرار است حرکت به آنجا ختم شود، عنصری که حرکت را انجام می‌دهد یا متحرک، محرک یا انگیزه حرکت و در نهایت مسیر و مسافت یا به عبارت دیگر زمان و مکان حرکت. بر این اساس وقتی کسی درباره سبک زندگی‌اش مورد سؤال قرار می‌گیرد باید بتواند به این شش مورد پاسخ دهد.

 
پس از این منظر می‌توان سبک زندگی را پاسخ به بیت معروف مولانا دانست که «از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود/ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم»؟
بله؛ ‌انا لله و انا الیه راجعونی که می‌گوییم، ‌این هدایت و ضلالتی که می‌گوییم، همه اینها سبک زندگی است. در واقع تمام مفاهیم قرآنی را می‌توان از منظر سبک زندگی نگاه کرد و دریافت آیات قرآن راه را به ما نشان می‌دهند.

 
بسیاری از آیات قرآن کریم از نور و هدایت در مقابل گمراهی و ضلالت سخن می‌گویند. آیا می‌توانیم بگوییم این آیات ویژگی‌های دو سبک زندگی را به شیوه مقایسه‌ای برای ما بیان می‌کنند؟
بله همین طور است. خداوند متعال در سوره بقره می‌فرماید:«الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاء هم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات.»
مطابق این آیه ما دو مدل حرکت و به بیان دیگر دو مدل سبک زندگی داریم؛‌یک مدل حرکتی که نقطه شروع آن ظلمت اما مقصدش نور است و انسان‌ها به کمک خداوند متعال این حرکت را انجام می‌دهند.

 
به بیان دیگر خداوند دوستان خود را از ظلمت خارج و به سمت نور می‌برد و این نور وجود مقدس خود باری‌تعالی است چراکه در آیه دیگری می‌فرماید:‌«الله نورالسموات و الارض» ‌خداوند نور آسمان‌ها و زمین است. برای همین هم ما تمام عبادتمان را برای نزدیک شدن به خدا انجام می‌دهیم.


در این مسیر انگیزه‌ها و مقصد الهی می‌شود و در واقع مسیر و مسافت دو بعدی می‌شود؛ ‌مسیری که از دنیای ظلمانی شروع می‌شود اما پایانش این دنیا نیست «‌والعاقبه للمتقین» ‌عاقبت از آن پرهیزکاران است.

 
اما حرکت دیگر درست برخلاف این مسیر و سبک زندگی یاران طاغوت و کافران است که این حرکت درست رودرروی حرکت و سبک نخست قرار دارد. مقصد و مقصود این افراد هم دنیاست، بنابراین درمی‌یابیم که در نص قرآن کریم دو مدل سبک زندگی بیشتر وجود ندارد؛‌ یکی حیات طیبه و مبتنی بر شجره طیبه و وحی الهی و دیگری حیات خبیثه، هر چند قرآن کریم از حیات خبیثه سخن نمی‌گوید زیرا خداوند تعبیرش این است که انسان‌ها یا مؤمنند یا مرده در حالی که انسان مؤمن مرگ ندارد و در سبک زندگی الهی پایان دنیای مادی مرحله انتقال به سرای جاوید است. در عوض انسان کافر روز به روز از حیات دور می‌شود. به تعبیر قرآن این افراد زندگی جاهلی دارند؛‌ حیاتی که با انگیزه‌های غیرالهی است و از لحاظ اندیشه‌ای از وحی تغذیه نمی‌شوند.

 
آقای دکتر لک‌زایی! شما به شجره طیبه اشاره داشتید؛ شجره‌ای که از کلمه الهی یعنی وحی تغذیه می‌شود. در این میان نقش پیامبران در شکل‌دهی به سبک زندگی طیبه چیست؟
پیامبران هم مبعوث شده‌اند تا دو کار را انجام دهند؛ نخست اصلاح انگیزه‌ها. خداوند در قرآن می‌فرماید: «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فردی» ‌به مردم بگو من برای شما فقط یک موعظه دارم که برای خدا قیام کنید چه تنها بودید و چه گروهی.


ویژگی دوم بعثت انبیا اما اصلاح اندیشه‌هاست: «یعلمهم الکتاب و الحکمه» ‌یعنی انبیای ‌الهی آمده‌اند تا کتاب و حکمت را به مردم آموزش دهند، بنابراین پیامبران با اصلاح انگیزه‌ها و اندیشه‌ها در تحقق سبک زندگی اسلامی و الهی نقش‌آفرینی می‌کنند.

 
پس اسلام برای سبک زندگی هم مدل ارائه کرده است؟
بله، در قرآن کریم به عنوان کتاب زندگی و هدایت و کتابی که بیان خداوند است و نقشه زندگی را برای مسلمانان ترسیم کرده، به لحاظ پارادایمی از دو مدل حرکت یا دو مدل سبک زندگی یاد می‌کند؛ ‌سبک زندگی طیبه به معنای حرکت در مسیر الهی و سبک زندگی مقابل این سبک یا سبک زندگی خبیثه. بنابراین در نگاه اسلامی مفهوم سبک زندگی می‌شود حیات طیبه با سازه‌ای شش وجهی که هر شش وجه آن شامل مبدأ، ‌مقصد، محرک، ‌متحرک، ‌مسیر و مسافت همه و همه الهی است.

 
به یقین اسلام نسخه‌ای برای تحقق سبک زندگی الهی در جامعه دارد، اگر چنین است چگونه و طی چه فرآیندی سبک زندگی الهی در جامعه فراگیر می‌شود؟
بله، قرآن و اسلام برای تحقق سبک زندگی الهی با توجه به ابعاد وجودی انسان برنامه‌ای کامل دارد. باید توجه داشت دو چارچوب برای عملیاتی کردن حیات طیبه و سبک زندگی انسان وجود دارد؛ چارچوب نخست به لایه‌های وجودی انسان مربوط می‌شود و چارچوب دوم به تحقق عینی و خارجی سبک زندگی مربوط است. قرآن کریم انسان را دارای سه لایه وجودی می‌داند؛‌عقل، ‌نفس و حواس ظاهری. به همین خاطر است که دین هم سه لایه دارد، اصول دین که به بخش عقلی وجود انسان مرتبط است و به تنظیم باورهای او می‌پردازد. اخلاق که برای تنظیم گرایش‌های انسانی است در حرکت به سمت فضایل و دوری از رذایل است و سوم فقه و فروع دین که در رساله‌های عملیه شرح داده می‌شود و در برگیرنده احکام است. به عبارت دیگر در سبک زندگی الهی و اسلامی دین برای سه بخش بینش‌ها، ‌گرایش‌ها و کنش‌ها یا به عبارت دیگر سه بخش عقلی، ‌نفسی و ظاهری دستورالعمل دارد و زندگی به سبک اسلامی تمامی لایه‌های وجودی انسان را می‌پوشاند. 


اما بخش دومی که در تجلی عینی و بیرونی سبک زندگی اسلامی نقش دارد خود شامل چهار مؤلفه است؛‌رهبری، ‌مکتب، ‌امت و دولت. در اینجا دیگر فرد را مد نظر قرار نمی‌دهیم و فرد به عضوی از امت اسلامی تبدیل می‌شود. رهبری این جامعه پیامبر، امام یا ولی فقیه جامع الشرایط است که مکتب را برای پیروان تبیین می‌کند. کسانی که مکتب را می‌پذیرند امت را به‌وجود می‌آورند و رهبر برای حفاظت از امت و تأمین امنیت و اجرای شریعت دولت را تشکیل می‌دهد. پس در ظرف تحقق بیرونی سبک زندگی اسلامی در جامعه‌ای اجرایی می‌شود که در آن چهار عنصر رهبری، ‌مکتب، ‌امت و دولت اسلامی را داریم که یک سیستم کامل اجتماعی را تشکیل می‌دهند.

 
آنچه در ۲۲ بهمن سال ۵۷ به رهبری امام خمینی (ره) رخ داد، ‌سبک زندگی اسلامی را با تشکیل حکومت اسلامی تحقق بخشید.


آقای دکتر لک‌زایی! با عنایت به صحبت‌هایی که در رابطه با سبک زندگی الهی و اسلامی داشتید امروز در جامعه ما چه انحرافاتی در سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی اتفاق افتاده که تأکید رهبر معظم انقلاب را برای اصلاح آن در پی داشته است؟

 

اگر در هر کدام از این شش رکن سبک زندگی تغییری از مسیر الهی به غیر الهی اتفاق بیفتد در آن نقطه از سبک زندگی صحیح منحرف شده‌ایم.


ما در منطق قاعده‌ای داریم که می‌گوید:«نتیجه تابع ضعیف‌ترین حلقه‌های یک سیستم یا اصطلاحاً تابع «اخس مقدمات» است»؛ به این معنا که پست‌ترین حلقه سیستم را به سمت خودش می‌برد مانند اتومبیلی مدل بالا که اگر بنزین نداشته باشد نمی‌تواند حرکت کند. هرچند حرکت جامعه اسلامی به سمت سبک زندگی اسلامی و الهی مرحله‌بندی دارد.

 
درباره این مرحله بندی توضیح می‌دهید؟
مقام معظم رهبری می‌فرمایند در نقشه حرکت ما به سمت آرمان‌ها و اهداف متعالی اسلام اقدامات و مقدماتی لازم است که برخی از آنها انجام شده و برخی دیگر هنوز باقی مانده است. به تعبیر ایشان، نخستین گام در این مسیر خود انقلاب اسلامی بودکه به رهبری امام خمینی (ره) انجام شد. با انقلاب اسلامی حرکت مردم ایران ۱۸۰ درجه تغییر جهت داد و اگر در گذشته با حکومتی پادشاهی زیر سلطه امریکایی‌ها قرار داشتند با انقلاب اسلامی این زندگی پایان گرفت. امروز مردم ما از استقلال و آزادی برخوردار است و نظام جمهوری اسلامی را تأسیس کرده است. اما مرحله دوم تشکیل دولت اسلامی و تحقق مردمسالاری دینی است که ما در جامعه امروز به آن هم دست یافته‌ایم.

 

 


همانطور که عرض کردم، در سبک زندگی اسلامی اگر یک رکن از شش رکن دچار مشکل شود یا در مؤلفه‌های چهارگانه تحقق بیرونی سبک زندگی اگر یک لایه هم دچار مشکل شود از آنجایی که به لحاظ سیستمی نتیجه تابع حلقه ضعیف است، ‌تمام سیستم دچار مشکل می‌شود. بنابراین تصور من این است که حساسیت مقام معظم رهبری از همین جهت است و بنا بر همین موضوع است که ایشان تأکید می‌کنند مبحث اسلامی شدن سیستم‌ها و ساختارها و بحث استنباط و استخراج الگوها از منابع اسلامی را جدی تر بگیریم و مراقب آسیب‌ها و تهاجماتی که به سبک زندگی اسلامی می‌شود، باشیم. باید سعی کنیم این مباحث را متناسب با شرایط روز تولید، ایجاد و به جامعه ارائه کنیم.

 
اگر سبک زندگی در جامعه‌ای دچار تغییرات نا‌متناسب با فرهنگ آن جامعه شود، ‌چه آسیب‌هایی را برای آن جامعه بر خواهد داشت؟

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم» یعنی سرنوشت ما تغییر نمی‌کند مگر اینکه خود ما محتوای باطنی مان را تغییر دهیم. وقتی در جامعه‌ای انگیزه‌ها و اندیشه‌ها تغییر کند، سبک زندگی هم تغییر می‌کند چون زندگی حرکت است و جریان دارد، این جریان ممکن است با آسیب‌ها و تهدیداتی مواجه شود چنانکه نقاط قوت و فرصت‌هایی هم دارد. باید توجه داشت، آسیب و نقاط قوت درونی است در حالی که تهدید و فرصت بیرونی. ما در طول سال‌های انقلاب ریزش‌ها و رویش‌هایی داشته‌ایم که این ریزش‌ها از طرفی به دلیل آسیب‌های درونی و اغواگری‌های شیطانی است و از سوی دیگر هم دشمن بیرونی با القائات و تهاجم فرهنگی به سراغ ما می‌آید. بنابراین باید چه به لحاظ فردی و چه به لحاظ خانوادگی و سیستمی توجه داشته باشیم که سبک زندگی اسلامی به عنوان یک حرکت و جریان ممکن است دچار آفت‌هایی شود پس باید انتقال فرهنگ به نسل جوان را جدی بگیریم چون ممکن است جوان ما در معرض دستگاه‌های فرهنگی قرار بگیرد که دشمنان برایش برنامه‌ریزی کرده‌اند و در این صورت طبیعی است که انگیزه‌ها و اندیشه‌هایش را آنها شکل می‌دهند. در این صورت این فرد رفتار، ‌گفتار و اعتقاداتش متناسب با آنها خواهد بود. بنابراین یک حرکت مستمر ‌دائم و همیشگی را می‌طلبد. برای همین هم است که به طور مثال در دین روزی پنج وعده نماز مقرر شده است و ما در نمازهایمان می‌گوییم «‌اهدنا الصراط المستقیم»‌؛ ‌این صراط مستقیم همان سبک زندگی اسلامی است که هر روز آن را از خداوند می‌خواهیم و باید به دنبالش باشیم.


پس می‌توانیم بگوییم در انحرافاتی که در سبک زندگی ما اتفاق افتاده است هر چند غرب با ابزاری همانند رسانه برای ساماندهی این تغییرات و جهت‌دهی این انحراف همسو با اهداف خود عمل کرده و همچنان هم برنامه دارد اما بخش مهمی از این چالش به کم کاری و غفلت خود ما باز می‌گردد، درست است؟
بله، ما آسیب‌ها را داریم حتی با این فرض که هیچ گونه کوتاهی در این زمینه اتفاق نیفتد هم در معرض وسوسه‌های درونی قرار داریم و هر کس باید مراقب خودش باشد. این اما در صورتی است که در جامعه هیچ مشکل و کمبودی وجود نداشته باشد در حالی که جامعه ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند.

 
از نگاه شما مشکلاتی که جامعه ما در این مسیر با آن مواجه است، چیست؟
همین بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که مقام معظم رهبری این همه بر آن تأکید دارند هنوز از سوی دستگاه‌ها و نهادهای مسئول ارائه نشده! یا در بحث بومی‌سازی علوم انسانی؛ ‌آنچه امروز در دانشگاه‌های ما تدریس می‌شود عمدتاً مبتنی بر مبانی غربی است و هیچ کاری به قرآن و حدیث و منابع اسلامی ندارد. در حال حاضر زبان اصلی و رایج در دانشگاه‌های ما زبان انگلیسی است.


صرفنظر از علوم تجربی و فنی مهندسی، ‌دانشجوی علوم انسانی، علوم تربیتی، ‌علوم سیاسی و اقتصادی ما هم با زبان انگلیسی سر و کار دارد. الان دانشجویانی را داریم که در ایران درس می‌خوانند و تا مقطع دکترا هم پیش می‌روند در حالی که تا این مقطع حتی دو واحد درسی مباحث قرآنی مرتبط با رشته تحصیلی این دانشجویان ارائه نمی‌شود و دانشجوی دکترای ما کاری با قرآن و حدیث ندارد. این در شرایطی است که ما معتقدیم در سبک زندگی اسلامی نقشه راه ما را قرآن ارائه می‌کند. این افراد تحصیلکرده وارد جامعه می‌شوند و در جایگاه یک مدیر،برنامه‌ریز یا تصمیم‌گیر می‌نشیند. این فرد قرار است بر چه اساسی جامعه را اداره کند؟ طبیعی است که این افراد با همان ارتکازات دینی و تربیت دینی خانواده یا آنچه در مدرسه و دانشگاه به صورت جانبی با آن مواجه بودند، تصمیم بگیرند و در نهایت بر اساس همان مبانی و آموخته‌های حاشیه‌ای کارها را پیش می‌برند.


این مشکلات جدی ماست و برنامه مدونی برای آنها وجود ندارد. از این دست مسائلی که در فرمایشات مقام معظم رهبری تبیین شده بسیار است. به هر رو ما باید ببینیم که نسل خودمان را چگونه تربیت کنیم که وقتی در معرض تهاجمات قرار گرفت، دچار آسیب نشود.

 
آقای دکتر لک‌زایی! بسیاری از مطالبات مقام معظم رهبری در نامگذاری سال‌ها یا موارد دیگری که ایشان به عنوان یک راهبرد مطرح می‌فرمایند اغلب به کلیشه دچار می‌شود و با وجود برگزاری همایش، تهیه بنر یا حک شدن در گوشه تصویر رسانه ملی، این نکات کلیدی همواره در حد یک شعار باقی می‌ماند و به میدان عمل وارد نمی‌شود. این نکته‌ای است که خود رهبر فرزانه انقلاب نیز از آن گله‌مندند. به باور شما چه باید کرد تا سبک زندگی نظر به اهمیتی که دارد دچار این برخورد کلیشه‌ای نشود؟
بله، همین طور است و خود رهبر انقلاب هم گاهی از این مسئله گله می‌کنند. برداشت من این است که باید ساختارهای قانونی در کشور فعال شوند. در حال حاضر با فرمایشاتی که مقام معظم رهبری دارند، برخورد توصیه‌ای می‌شود. یعنی دستگاه‌های ذی‌ربط آنها را لازم الاجرا نمی‌دانند. یک راهکار مهم این است که این فرمایشات به قانون تبدیل شود و از طریق قوه مقننه مشخص شود که دستگاه اصلی مسئول در قبال هر یک از مطالبات رهبری کدام دستگاه است و به همان دستگاه تکلیف شود که وظیفه به ثمر رساندن این مسئله را به عهده بگیرد.

 
اتفاقی که در حال حاضر در قبال فرمایشات رهبری شاهد آن هستیم، این است که همه به دلیل ارادتشان به رهبری با یک عکس العمل احساسی در برابر فرمایشات ایشان رفتار می‌کنند در حالی که بیشتر همایش‌ها و تجلیل‌هایی که انجام می‌شود در واقع تکرار همان دستور است اما خود را مخاطب اجرای این دستور نمی‌دانند تا بخواهند ساختار و بودجه و برنامه‌های لازم را برای این موضوع تدوین کنند. بنابراین لازم است تا قوه مقننه این فرمایشات را به طور مقتضی به قانون تبدیل کند و در ساختارهای موجود دستگاه‌هایی که می‌توانند، برای اجرای این مطالبات وارد عمل شوند.

 
اگر هم نیاز به ساختار جدیدی است این ساختارها ایجاد شود. ما این روند را در قبال هر پیشنهاد جدید داریم که گاهی نیاز به تصویب قانون، ‌گاهی نیاز به ترمیم قانون و گاهی نیاز به ایجاد یا اصلاح ساختار دارد. البته با توجه به نوع فرامینی که رهبری می‌فرمایند باید راهکارهای متناسب ارائه و اجرایی شود.

همانطور که اشاره داشتید مردم ما برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی انقلاب کردند اما امروز از این سبک فاصله گرفته‌اند و ما با چالش هایی همچون تجمل‌گرایی و مصرف زدگی در جامعه مواجهیم، به باور شما آیا می‌توان این تغییر را تحمیل غرب برای تبدیل جامعه ما به جامعه مصرف گرا و در راستای سیاست‌های نئولیبرالیسمی آنها ارزیابی کرد؟
من سهم عامل خارجی را زیاد نمی‌بینم! نه اینکه بگویم سهمی ندارد چرا سهم دارد اما مردم ما اثبات کرده‌اند جایی که بصیر و بیدار بوده‌ کارهایی را انجام داده‌اند که همه دنیا با آن مخالف بوده‌اند؛ ‌مثل انقلاب، مثل ۸ سال دفاع مقدس. من فکر می‌کنم در این جنبه خاص بیشتر دستگاه‌های فرهنگی ما مشکل دارند. در حال حاضر صدا و سیما جز حجم انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌های خارجی چه چیز را به جامعه ما ارائه می‌دهد؟

 
برای کودکان نیز همین طور است و حجم انبوهی از انیمیشن‌های خارجی به نمایش در می‌آید. ما به کودکان خود مبانی اسلامی را آموزش می‌دهیم اما در یک انیمیشن یا فیلم خارجی به نمایش درآمده از رسانه ملی درست عکس این مطلب به کودک القا می‌شود یا دستگاه‌های فرهنگی ما هنوز نتوانسته‌اند نظریه فرهنگی جمهوری اسلامی را ارائه بدهند. همچنانکه با وجود تأکید مقام معظم رهبری هنوز استراتژی فرهنگی ارائه نشده است. من فکر می‌کنم دستگاه‌های متولی این مسائل باید دست به کار شوند و اشکالات خودرا برطرف کنند چون مردم سبک زندگی و تفکراتشان را از آنها می‌گیرند و وقتی این دستگاه‌ها خودشان سردرگم باشند مردم هم سر‌در‌گم می‌شوند.


پس شما عامل بیرونی را چندان مؤثر نمی‌دانید؟
به نظر من ما آنقدر غنی هستیم که با عنایت به قرآن کریم و مکتب اهل بیت اگر به مردم اطلاعات و آگاهی لازم را بدهیم آنان را واکسینه کرده‌ایم و عامل بیرونی تأثیر‌ی نخواهد داشت. به طور نمونه همه اتفاق نظر دارند که بد اخلاقی در جامعه رواج پیدا کرده اما دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌های ما چقدر روی مسائل اخلاقی کار می‌کنند؟ در رسانه ملی ما مسائل اخلاقی و مسائل اعتقادی تقریباً تعطیل است. با یک رادیو معارف و یک شبکه معارف با برنامه‌های کلیشه‌ای و برای افراد خاص طبیعی است که نمی‌توان جامعه را اصلاح کرد./971/پ201/ج

 

سومین مرحله ایجاد جامعه اسلامی، ‌مرحله بعدی تمدن اسلامی و مرحله نهایی حکومت جهانی اسلام است که با حضور حضرت حجت(عج)‌محقق می‌شود. این مضمونی است که می‌توان از فرمایشات رهبری اتخاذ کرد و باز با مراجعه به سخنان ایشان در می‌یابیم که در حال حاضر ما در مرحله سوم یا جامعه‌سازی اسلامی هستیم. در این مرحله ضرورت‌هایی مانند بازنگری در علوم انسانی یا اصلاح دانشگاه‌ها وجود دارد. همچنین لازم است تا نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری را در دستور کار قرار دهیم. ما انقلاب را با حضور یکپارچه مردم به ثمر رساندیم و این بدین معناست که ملت ما تصمیم گرفته سبک زندگی‌اش اسلامی باشد. با وجود این وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم ابزارهای لازم برای سبک زندگی اسلامی را متناسب با شرایط روز برای امت فراهم نکرده‌ایم.

 
به تعبیر شما ابزارهای لازم برای سبک زندگی اسلامی در جامعه چیست؟
علاوه بر کم‌کاری داخلی، ما تهاجم دشمن را هم داریم؛ به تعبیر مقام معظم رهبری دشمنان با تهاجم، ‌ناتو و شبیخون فرهنگی مرتب سبک زندگی دینی را مورد تهاجم قرار می‌دهند. بنابراین ما باید در سطح جامعه‌سازی، ‌جامعه پذیری، ‌تعلیم و تربیت و رسانه به روز شویم و سعی کنیم از الگوهای وارداتی فاصله بگیریم. ‌درست همانند آنچه حضرت آقا درباره الگوی توسعه و پیشرفت مطرح فرمودند که اگر می‌خواهیم به پیشرفت برسیم خوب است که الگوی آن را هم خودمان با تکیه بر تعالیم اسلامی ارائه دهیم نه اینکه از الگوهای واراتی استفاده کنیم.

ارسال نظرات