به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا؛
ویژه نامه اینترنتی «یا فاطر بحق فاطمه» منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی «یا فاطر بحق فاطمه» به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در پایگاه اطلاعرسانی شهید آوینی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «یا فاطر بحق فاطمه» شامل بخش صوتی و تصویری، بانک اشعار فاطمیه، یادگاریها، آثار و خطبههای حضرت زهرا(س)، ماجرای مظلومیت و شهادت، فضایل و مناقب سیده نساء العالمین، مسائلی پیرامون غصب فدک و بخش ویژه بانوان در پایگاه اینترنتی شهید آوینی منتشر شد.
بخش ویژه بانوان این ویژهنامه شامل موضوعاتی همچون حضرت زهرا(س) الگوی زنان، حجاب نزد فاطمه زهرا(س)، الگوى مبارزه سیاسى زن امروز، توانایى علمى فاطمه زهرا (س) - برترى علمی بر تمام اصحاب پیامبر(ص)، فاطمه زهرا(س) در میدان تعلیم، یا زهرا آیا من از شیعیان شما هستم، علم فضه خادمه به واسطه آموزشهاى حضرت، ایثار و بخشش در شب عروسى، ایثار در پذیرایى از مهمان عرب، گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)، موقوفات و صدقات حضرت زهرا، نیایشهاى فاطمه زهرا(س)، نمونه اى از پارسائى پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س)، خداترسى حضرت زهرا(س)، زهد و ایثار حضرت زهرا(س) و فاطمه زهرا(س) در صحنه آموزش است.
اندوه فراوان حضرت زهرا(س) در لحظات ترک دنیا
در مقالهای از این ویژه نامه می خوانیم: علت رنجورى و ناتوانى روزافزون زهرا(س) تنها بیمارى نبود، بلکه افکار و غم و غصههاى فراوان، مغز و اعصاب آن بانوى عزیز را فشار مىداد، گاهى که در اطاق کوچک خویش بر پوستى آرمیده و بالشى که از علف پر شده بود به زیر سر داشت، افکار گوناگون بر آن حضرت هجوم مىآورد، آه چگونه به وصیتهاى پدرم اعتنا نکردند و خلافت شوهرم را غصب نمودند، آثار شوم و خطرناک غصب خلافت تا قیامت باقى خواهد ماند، خلافتى که بوسیله زور و حیلهبازى بر ملت تحمیل شد، عاقبت خوبى ندارد، علت پیشرفت و ترقى اسلام و عظمت مسلمین، اتحاد و یگانگى جهان مسلمین بود، آه چه نیروى بزرگى را از دست دادند، اختلافات را در داخل خودشان کشاندند، نیروى واحد و مقتدر اسلام را به نیروهاى پراکنده تبدیل کردند، جهان اسلام را در مسیر ناتوانى و ضعف و پراکندگى و ذلت انداختند، آه آیا من همان فاطمه و عزیز کرده پیغمبرم که در بستر بیمارى افتادهام و در اثر ضربات همین امت از درد مىنالم و مرگ را بالعیان مشاهده مىکنم.
پس آن همه سفارشهاى پیغمبر چه شد، خدایا على(ع) را چکنم که با وجود آن همه شجاعت و قدرتى که در او سراغ دارم در وضعى گرفتار شده که ناچار است براى حفظ مصالح اسلام دست بر روى دست بگذارد و در قبال غصب حق مشروعش سکوت اختیار کند، آه مرگ من نزدیک شده و در روزگار جوانى از دنیا مىروم و از غم و غصه نجات مىیابم، اما کودکان یتیم را چه کنم، حسن و حسین و زینب و امکلثومم یتیم و بى سرپرست مىشوند، آه، چه مصیباتى بر سر عزیزانم وارد خواهد آمد، من بارها از پدرم مىشنیدم که مىفرمود: حسنت را مسموم مىکنند و حسینت را با شمشیر به قتل مىرسانند، هم اکنون آثار و علائمش را مىبینم.
گاهى حسین کوچک را مىگرفت و زیر گلویش را مىبوسید و براى مصیباتش اشک مىریخت، گاهى حسن را به سینه مىچسبانید و بر لبهاى معصومش بوسه مىزد، گاهى گرفتاریهاى آینده و حوادث طاقتفرساى زینب و امکلثوم را به یاد مىآورد و براى آنان مىگریست.
آرى امثال این افکار ناراحتکننده بود که زهراى عزیز را رنج مىداد و روز بروز رنجورتر و ضعیفتر مىشد، در روایت وارد شده که فاطمه(س) در هنگام وفات گریه مىکرد، على(ع) فرمود: چرا گریه مىکنى، پاسخ داد: براى گرفتارىهاى آینده تو گریه مىکنم، فرمود: گریه نکن، به خدا سوگند اینگونه امور در نزد من مهم نیست.
اهانت به امیرمؤمنان(ع)
در مقاله دیگری از این ویژه نامه امده است: حال و هواى مرکز حاکمیت اسلامى به شکل دیگرى درآمده و جامه خلافت و حکومت تنپوش دیگران شده بود و خلیفه بلافصل پیامبر نیز چارهاى جز تحمل محرومیت و مداراى با معماران شبکه براندازى سقیفه بنىساعده نداشت، در حقیقت با یک لعاب مردمى راه و روش پیغمبر که متأثر از منطق توحید و قرآن بود، تغییر داده شد، اما هنوز تا رسیدن به اهداف نهایى کودتا مسیرهایى باید پیموده مىشد و براى طى این مسیر موانعى وجود داشت که باید بدون مسامحه از پیش روى برداشته مىشد.
دختر پیامبر که یگانه یادگار عشق و ایثار و عاطفه و نبوت و رسالت او بود، اصلیترین و مهمترین حجت و قاطعترین دلیل براى اثبات اصالت ادعاى على بن ابىطالب و نفى خواستههاى بىریشه و اساس اصحاب سقیفه بنىساعده بود، پس در باور کودتاگران چنین پایگاه خطرناکى به هیچوجه قابل چشمپوشى نبود.
این کانون مستند و محکم حمایت از حق امامت عدل، آنچنان در اوج و افراشتگى قرار داشت که براى دستگاه ویرانگر کودتا تبدیل به هدف اصلى شد، خطر بزرگ این بود که نه فاطمه(س) براى خود آسایش و آسودگى طلب مىکرد، نه برنامهریزان دستگاه براندازى مىتوانستند به سادگى از کنار وجود مؤثر او بگذرند و او را به خود واگذار کنند، از یک سو دختر رسالت در پاسدارى از حریم امامت، اهل عفو و گذشت و کوتاهى نبود و از سوى دیگر افکار عمومى نمىتوانست در بلندمدت نسبت به مواضع و آراى فاطمه(س) بىتفاوت بماند، از این رو نفس حضور زهرا(س) به عنوان یک خطر جدى بالقوه تهدیدکننده حاکمیتى بود که در منظر خاندان وحى و منطق توحیدى آنها داراى وجاهت الهى و مردمى نبود.
آنچه در روزهاى آغازین رحلت جانسوز رسول خدا به وقوع پیوسته بود براى ابقا و تداوم حاکمیت بزرگان کودتا کفایت نمىکرد، ایجاد محدودیت هرچه بیشتر به منظور خارج ساختن امیرمؤمنان و خاندان رسالت از زندگى فردى و اجتماعى مردم به عنوان یک استراتژى پایدار مىبایست تعقیب مىشد تا فرصتى براى به چالش کشیده شدن آراى بزرگان کودتا و دستاورد اجتماع سقیفه بنىساعده در نتیجه درک صحیح مردم از حقایق پشت پرده به وجود نمىآمد.
نفرین حضرت زهرا بر ستمگران و منافقین
یکى از روشهاى مبارزه با ستمگران در زندگى اولیای خدا و حتى در فرهنگ قرآن برائتجویى لسانى و لعن و طرد قولى و نفرین، یعنى دعاى بر علیه آنان است.
حضرت زهرا علیهاالسلام به ستمگران و منافقین دوران خود نفرین و لعن مىفرستاد.
حضرت زهرا(س) در حالى که خشم مقدس همه و خود او را گرفته بود، به خلیفه مىفرمود: «واللَّه لادعون اللَّه علیک، واللَّه لا اکلمک بکلمة ما حییت؛ سوگند به خدا تو را نفرین مىکنم، سوگند به خدا تا زندهام کلمهاى با تو صحبت نخواهم کرد».
پس از ماجراى زشت تهاجم به خانه امام و جسارتهاى فراوان درون مسجد و غصب فدک و بىاثر ماندن شهادت شهود و مباحث استدلالى و تداوم سیاستهاى کودتایى سران سقیفه، حضرت زهرا(س)، در مبارزه منفى با آنان خطاب به ابابکر فرمود:«والله لا کلمتک ابدا واللَّه لأدعون اللَّه علیک فى کل صلوة؛ سوگند به خدا از این پس هرگز با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا شکایت تو را به خداوند خواهم نمود و در هر نماز تو را نفرین خواهم کرد».
حجاب نزد فاطمه زهرا(س)
در مقالهای با عنوان حجاب، چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام نقل شده که به این شرح است: حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرمؤمنان علی علیهالسلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست، فاطمه(س) برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند»، فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را میبینم و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.»، رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است» اصحاب نتوانستند جواب بدهند، این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید، فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانهاش بنشیند و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نامحرمان قرار ندهد»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»
امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند»، رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است».
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه(ع) کارها را بین او و علی(ع) تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام میفرماید:« هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»
روزی فاطمه زهرا(س) به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند، زیرا وقتی زنی را روی آن قرار میدهند و پارچهای بر بدنش میکشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:«من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد، حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است، وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
ویژه نامه اینترنتی «لیلةالقدر» به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.aviny.com مراجعه کنند./907/پ202/ع
ارسال نظرات