به مناسبت ولادت حضرت زهرا؛
ویژه‌نامه «مادر بهشت» در فضای مجازی منتشر شد
خبرگزاری رسا ـ ویژه‌نامه «مادر بهشت» به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) در فضای مجازی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه‌نامه «مادر بهشت» شامل کلیپ‌ها، نواهنگ‌ها، تصاویر ویژه، موبایل اسلامی، قفسه، در لا‌به‌لای متون، زلال قلم و ویژه‌نامه‌های پیشین در پایگاه اینترنتیتبیان منتشر شد.
مادر حقیقی امت، اسراری از یک تسبیح اعجاب انگیز، درخششی خیره کننده در صحرای محشر، بانویی برتر از تمام پیامبران و فرشتگان، فدک و پاسخ به یک پرسش، کلید نجات در دست مادر و تا ابد فاطمه فاطمه است از موضوعات مطرح‌شده در بخش مقالات این ویژه‌نامه است.
موضوعات کوثر آفرینش، نگین حلقه خاتم، شأن نزول کوثر، بانویی با نور نبی، حورای هستی و کوثر نبی در بخش ویژه‌نامه‌های پیشین این ویژه‌نامه آمده است و در بخش زلال قلم این ویژه‌نامه موضوعاتی همچون تاج سر مَلَک، حُسن زهرایی، مفاخره دو نور، زیر سایه طوبا و شمیم سیب بهشت به چشم می خورد.
درخششی خیره کننده در صحرای محشر
در مقاله‌ای از این ویژه نامه آمده است: برانگیخته شدن و رستاخیز از لحظات بسیار سخت و وحشتناک آینده بشر است، زمانى که معصومان همواره بدان مى‌اندیشیده و گاه از خوف آن بیهوش مى‌شدند.
بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز چنین بود و بیشتر بدین زمان مى‌اندیشید، فکر زنده شدن، عریان بودن انسان‌ها در قیامت وعرضه شدن به محضر عدل الهى او را در اندوه فرو مى‌برد.
امام على علیه السلام می‌فرماید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله نزد فاطمه رفت و آن بانو را محزون یافت، به فاطمه فرمود: «دختر عزیز من، سبب غم و اندوه تو چیست»، فاطمه گفت: «روز محشر و برهنگى مردم به خاطرم آمد».
رسول خدا فرمود: «آرى دخترم، آن روز، روز بسیار بزرگى است، اما جبرئیل از سوى خداوند برایم خبر آورد من اولین کسى هستم که بر انگیخته مى‌شوم، سپس ابراهیم و آنگاه همسرت على بن ابى طالب علیه السلام، پس از آن خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوى تو مى‌فرستد، وى هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت بر قرار مى سازد، آنگاه اسرافیل لباس‌هاى بهشتى برایت مى‌آورد و تو آنها را مى‌پوشى.
فرشته دیگرى به نام زوقائیل مرکبى از نور برایت مى‌آورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلا، تو بر آن مرکب سوار مى‌شوى و زوقائیل آن را هدایت مى‌کند.
در این حال هفتاد هزار فرشته با پرچم‌هاى تسبیح پیشاپیش تو راه مى‌سپارند، اندکى که رفتى، هفتاد هزار حور العین در حالى که شادمانند و دیدارت را به یکدیگر بشارت مى‌دهند، به استقبالت مى‌شتابند، به دست هر یک از حوریان منقلى از نور است که بوى عود از آن بر مى خیزد، آنها در طرف راستت قرار گرفته همراهت حرکت مى‌کنند هنگامى که به همان اندازه از آرامگاهت دور شدى، مریم دختر عمران همراه هفتاد هزار حور العین به استقبالت مى‌آید و بر تو سلام مى‌گوید، آنها سمت چپ قرار مى‌گیرند و همراهت حرکت مى‌کنند، آن گاه مادرت خدیجه ، اولین زنى که به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچم‌هاى تکبیر در دست دارند، به استقبالت مى‌آیند، وقتى به جمع انسان‌ها نزدیک شدى، حوا با هفتاد هزار حور العین به همراه آسیه دختر مزاحم نزدت مى‌آید، و با تو رهسپار مى‌شود.
سلمان فارسى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله چنین روایت کرده است : هنگامى که حضرت فاطمه علیهاالسلام داخل بهشت مى‌شود و در آن چه خداوند برایش مهیا کرده مى‌بیند، این آیه را تلاوت مى کند:«بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذى اذهب عنا الحزن ان ربنا لغفور شکور الذى أحلنا وار المقامة من فضله؛ ستایش و سپاس ویژه خدایى است که اندوهمان را زدود، به درستی که پروردگار ما آمرزنده و پاداش دهنده است، پروردگارى که در سایه بخشش خود ما را به بهشت و اقامتگاهمان فرود آورد».
بانویی برتر از تمام پیامبران و فرشتگان
در مقاله دیگری از این ویژه‌نامه می‌خوانیم: مزیتى که رسول خاتم و آل مطهرش صلوات الله علیهم در کیفیت خلقت نسبت به عموم بشر دارند مقام ولایت آنان را ثابت مى‌کند، زیرا بدون داشتن آن مقام شامخ دارا بودن این امتیاز ویژه در آفرینش امکان ندارد و از این مطلب، افضلیت آنان بر جمیع مخلوقات استفاده مى شود.
رسول اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم این موضوع را مبناى استدلال برترى خودشان بر تمام انبیا و فرشتگان قرار داده‌اند و با در نظر گرفتن این‌که خاتون محشر فاطمه اطهر سلام الله علیها در این فضیلت، ردیف و هم شأن پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است و با بررسى اخبار وارده در این موضوع کاملا واضح و ثابت مى شود که حضرت فاطمه سلام الله علیها همانند معصومین دیگر از جمیع انبیا و ملائک افضل است و اگر نسبت به این مطلب در اخبار تصریحى نداشته باشیم (که تصریح داریم) کیفیت آفرینش ممتاز و شئون خلقت آن حضرت حاکى از مقام ولایت و برترى رتبه آن وجود مقدس بر کافه مخلوقات خداوند تبارک و تعالى(از انس و جان) است.
نوری فراتر از خاکیان
در کتاب امالى شیخ صدوق، از مفضل بن عمر نقل شده است که گفت: به امام صادق علیه السلام گفتم : ولادت حضرت فاطمه علیهاالسلام چگونه بوده است.
امام فرمود: «هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله با خدیجه علیهاالسلام ازدواج کرد، زنان مکه از خدیجه کناره گیرى می‌کرند و نزد وى نمى‌رفتند، به او سلام نمى‌کردند و به هیچ زنى اجازه نمى‌دادند که با او معاشرت و تماس داشته باشدع این برخورد زنان سبب ناراحتى و اندوه خدیجه شد، البته غم و اندوه وى بیشتر براى پیامبر اسلام بود که مبادا آسیبى متوجه وى شود.
وقتى خدیجه به فاطمه علیهاالسلام حامله شد، فاطمه علیهاالسلام در رحم مادر همدم او بود و با مادرش سخن مى‌گفت و وى را به صبر توصیه مى‌کرد، خدیجه این موضوع را از رسول خدا مخفى مى‌داشت تا این که یک روز پیامبر نزد خدیجه آمد و شنید که او با کسى سخن مى‌گوید، پس به او گفت: اى خدیجه، با چه کسى سخن مى‌گویى، خدیجه گفت: با این بچه‌اى که در رحم دارم، او با من سخن مى‌گوید و مونس ساعات تنهایى من است.
رسول خدا فرمود: اى خدیجه، جبرئیل مرا بشارت داده که او دختر است و گفته که او منشا نسلى پاک و مبارک است و خداوند تبارک و تعالى مقدر کرده که نسل من از طریق او برقرار و پایدار بماند و مقرر فرموده که فرزندان او پس از انقطاع وحى امام و خلیفه خدا در زمین باشند.
خدیجه دائما در همین حال بود تا این‌که هنگام وضع حمل وى فرا رسید، پس کسى را نزد زنان قریش و بنى‌هاشم فرستاد که بیایید و مرا در امر تولد فرزند یارى کنید، آنان در جواب گفتند: چون تو سخن ما را درباره ازدواج با محمد صلى الله علیه و آله نادیده گرفتى و با آن مرد فقیر و یتیم ازدواج کردى، پس ما نزد تو نخواهیم آمد و تو را در این امر یارى نخواهیم کرد.
خدیجه از شنیدن این جواب غمگین شد، در همان حال چهار زن گندمگون و بلندبالا که خدیجه فکر مى کرد از زنان بنى هاشم هستند نزد او حاضر شدند، هنگامى که خدیجه آنها را دید اظهار درد و ناراحتى کرد، یکى از آنان گفت: اى خدیجه، نگران نباش، زیرا ما فرستاده خداییم تا تو را در امر زایمان کمک کنیم، ما خواهران تو هستیم، من ساره هستم و این بانو آسیه دختر مزاحم است که در بهشت دوست و همراه تو خواهد بود و این مریم دختر عمران و آن دیگر کلثوم خواهر موسى بن عمران است، پس یکى از آنان در سمت راست خدیجه و یکى در طرف چپ وى و دیگرى در مقابل او و چهارمى ایشان در بالاى سر او نشستند و بدین ترتیب خدیجه، حضرت فاطمه علیهاالسلام را در حالى که پاک و پاکیزه بود، به دنیا آورد.
اى فاطمه پهلو شکسته
در مقاله‌ای از ویژه‌نامه مادر بهشت چنین آمده است: یکى از ذاکرین نقل کرده در محضر آیت‌الله سید محمد هادى میلانى(ره) بودم، یک مرد و زن آلمانى همراه دختر خود وارد شدند، پس از تعارفات معمول گفتند: ما آمده‌ایم به شرف اسلام نایل شویم، آیت‌الله میلانى(ره) فرمودند: علت چه چیز است.
آن مرد عرض کرد: پهلوى دخترم که در محضر شما نشسته در حادثه‌اى شکست و استخوان‌هایش خورد شد، چنان که پزشکان از معالجه او عاجز شدند و گفتند: باید عمل شود، ولى عمل، خطرناک است، دخترم راضى نشد و گفت: اگر در بستر بمیرم بهتر از آن است که در زیر عمل از دنیا روم.
به هر حال او را به خانه آوردیم، ما یک خدمتکار ایرانى داریم که او را «بى بى» صدا مى‌زنیم، دخترم به او گفت: من تمام اندوخته مالى خود را راضى هستم بدهم که صحت به من برگردد، اما فکر مى‌کنم باید ناکام و با دل پر غصه بمیرم.
بى بى گفت: من یک طبیب را سراغ دارم که مى تواند تو را شفا دهد، گفت: حاضرم تمام پول و موجودیم را به او بدهم.
بى بى گفت: تمام آنها براى خودت باشد، بدان من علویه‌ام و جده من حضرت زهرا سلام الله علیها است که پهلوى او را به ظلم شکستند، تو با دل شکسته و اشک جارى بگو: یا فاطمه زهرا، مرا شفا ده.
دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوى معظمه یارى خواستن، بى بى هم در گوشه خانه با گریه مى‌گفت: یا فاطمه زهرا، این بیمار آلمانى را با خود آورده‌ام و شفاى او را از شما مى‌خواهم، مادر جان، کمک کن و آبروى مرا نگه دار.
آن مرد اضافه کرد: من هم از دیدن این واقعه در گوشه حیاط منقلب شدم و گفتم : اى فاطمه پهلو شکسته، دیدم دخترم قدرى ساکت شد، ناگاه مرا صدا زد و گفت : پدر، بیا که دردم ساکت شده، جلو رفتم و دیدم او کاملا شفا یافته، گفت: الان در بحر بودم، بانوى مجلله‌اى نزدم آمد و دست به پهلویم کشید، گفتم: شما کیستید، فرمود: «من همانم که او را مى‌خوانى».
دخترم برخاست و راحت شد و دانستم که اسلام حق است، حالا به ایران آمده‌ایم و به خدمت شما رسیده ایم تا مسلمان شویم.
مرحوم میلانى و حاضرین از این معجزه مسرور شدند و شهادتین و سایر امور اسلامى را به او آموختند و آنان با نورانیت اسلام رفتند.
ویژه‌نامه «مادر بهشت» به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) در فضای مجازی و در بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان به نشانی www.tebyan.net منتشر شده است./907/ت302/ی
ارسال نظرات