۳۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۴
کد خبر: ۱۷۲۷۲۸
به مناسبت سالروز شهادت دکتر چمران؛

ویژه نامه اینترنتی «سرافراز» منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه نامه اینترنتی «سرافراز» به مناسبت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شد.
ويژه‌نامه شهادت دکتر مصطفي چمران
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «سرافراز» شامل بانک احادیث، پرسش و پاسخ، کارت پستال، بانک صوت و فیلم، مشاهیر و سایر مقالات در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژه‌نامه می‌توان به زندگی‌نامه شهید مصطفی چمران، شناختی از شهید چمران، چریک عاشق مبارزه، تک‌سوار وادی خلوص، راه گمشده چمران در جامعه ما، ابعاد ناشناخته مجاهدی پاکباز، چهره‌ای ناشناخته برای نسل‌های انقلاب، سرباز گمنام، یار صادق امام موسی صدر، مجاهد عارف، دلباخته خلوص و یادی از همرزم شهید اشاره کرد.
شناختی از شهید چمران
در مقاله‌ای از این ویژه نامه آمده است: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبَّه فَلْیَعْمَلَ عَمَلاً صالِحاَ وَلا یُشْرِک بِعِبادَه رَبِّه اَحَداً؛ پس کسی که به ملاقات پروردگارش امید بسته است، عمل صالح انجام می‏دهد و در عبادت پروردگارش احدی را شریک او نمی‏گیرد».
کسانی که با شهید دکتر مصطفی چمران آشنایی داشتند می‏دانند که او به ملاقات پروردگارش دل‏بسته بود و به همین علت همیشه در تلاش بود تا با انجام اعمال صالح خود را به جوار قرب او نزدیک‏تر سازد و در این راه جز معبودش احدی را در عبادت و خدمت مورد توجه قرار نمی‏داد.
شهید دکتر چمران از استعدادهایی که پروردگارش نزد او به امانت سپرده بود وقوف کامل داشت و می‏دانست چگونه آنها را تنها در راه رسیدن به معشوقش شکوفا سازد، در همین راه بود که از رفاه زندگی مادی، از زن و فرزند و از مقام و منصب چشم پوشید و آنچه داشت در طبق اخلاص،‌ تقدیم پروردگار خویش کرد.
در دوران تحصیل شاگردی سخت‏کوش بود و در میدان اجتماع مردی فداکار، مبارزات سیاسی او قبل از مسافرت به آمریکا در راه استیفای حقوق مستضعفان شکل گرفته بود، در آمریکا تا آنجا که شرایط زمانی و مکانی اجازه می‏داد، ‌برای تشکل نیروهای انقلابی کوشید و زمانی که آن دیار را اشباع شده یافت، به مصر و سپس به لبنان مهاجرت کرد تا با فراهم ساختن فعالیت‏های چریکی و تربیت این نیروها در جنگ مستقیم با اشغالگران سرزمین قدس، استطاعت رزمندگان لبنانی و ایرانی برای مقابله با دشمنان اسلام طبق دستور قرآن مجید بالا ببرد «وَاَعِدّوالَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِباطِ ‏الْخَیْلِ».
در همین دوران بود که امام موسی‏صدر توانست با برخورداری از خلوص و فداکاری دانشمند و سرداری چون چمران عارف و مجاهد، حرکت شیعیان محروم لبنان را متشکل کند و به جوانان مستضعف آن دیار هویت بخشیده، به خدایشان متکی سازد، همین تلاش‏های خداجویانه در لبنان بود که شیعیان آن دیار را به صورت متحد محکم انقلاب اسلامی ایران درآورد.
در ایران پس از پیروزی انقلاب، سراپای وجود خود را در خدمت حکومت جمهوری اسلامی و رهبری آن قرار داد، در این مختصر شرح خدمات آن شهید میسر نیست، ولی آنچه مسلم است با اشرافی که بر سیاست منطقه و بینشی که از اوضاع جهان داشت همواره مسیر انقلاب اسلامی ایران را پیش‏بینی می‏کرد و چاره‏جویی‏های لازم را برای حراست و به ثمر رساندن آن معمول می‏داشت، بدون آنکه این اقدامات را به رخ دیگران بکشد، در نتیجه بسیاری از نزدیکان آن شهید هنوز هم از وسعت و عمق خدمات او مطلع نیستند، چمران عزیز مرد خدا بود و برای خدا کار می‏کرد و این بر عهده تاریخ است که روشنگر تلاش‏های او در انسجام حکومت جمهوری اسلامی ایران، ایجاد سپاه پاسداران و جهادسازندگی، فعال کردن ارتش، حفظ کردستان و دفاع از خطه خوزستان باشد.
مسلما پیوستن داوطلبانه آن شهید به پاسداران محاصره شده در پاوه یا حمله حماسه‏آفرین او به حلقه محاصره شهر سوسنگرد، همراه با مجروح شدن و از مهلکه بیرون جستن او، از وقایع شورانگیز و عبرت‏بار ایمان به خدا و آمادگی پذیرش فیض شهادت در راه پیروزی حق بر باطل است.
شهید دکتر مصطفی چمران با همه امکانات مادی که می‏توانست در اختیار داشته باشد، زندگی ساده و بی‏تکلف خود را که از خانواده بی‏بضاعتش به ارث برده بود ادامه می‏داد، یک زمان مقام معاونت نخست‏وزیری را پشت سرگذاشته و برخلاف تمام سنت‏های دولت‏مداری، اسلحه به دست،‌ در دل صخره‏های سرد و صعب‏العبور کردستان به مقابله توطئه‏گران از خدا بی‏خبر می‏شتافت، و زمانی دیگر، در آن روزهای یأس و ناامیدی که ارتش متجاوز صدام به سرکردگی امپریالیسم جهانی، می‏رفت تا سرزمین پهناور خوزستان را از پیکر متشنج ایران جدا سازد، صندلی نرم وکالت مجلس شورای اسلامی را ترک گفته، همراه معدودی از تربیت‏شدگان مکتب حسینی به قلب صفوف تانک‏ها و سپاهیان وسیع دشمن می‏زند، تا آرایش نظامی متجاوزین را درهم بشکند و برای نیروهای دفاعی ازهم پاشیده ایران زمان بخرد، تا لااقل فرصت شرکت در یک مصاف نابرابر را بدست آورند و پیروزی نیروی ایمان و شهادت را بار دیگر در کربلای خوزستان در برابر دیدگان نسل حاضر به نمایش بگذارند.
با تمام اخلاصی که از سراپای وجود آن مجاهد بیدار فرو می‏ریخت، با تمام عشقی که به امام می‏ورزید و با تمام دلبستگی که به انقلاب ایران داشت، دوست و دشمن مانع و مزاحم فعالیت‏های تاریخ‏ساز او می‏شدند، دوستان می‏ترسیدند وجود حاضر به شهادت او را از دست بدهند و دشمنان می‏خواستند او را از صحنه فعالیت دور کنند.
با آن‌که نماینده امام در شورای عالی دفاع بود و می‏توانست از نفوذ معنوی رهبر در رفع مشکلات خود و عملیات جنگ‏های نامنظم در مقابله با صدامیان کافر استفاده کند، هیچ‏گاه خاطر امام را با ذکر مشکلات آزرده نمی‏ساخت، در ملاقا‏ت‏های خود با رهبر همیشه می‏خواست با بیان موفقیت‏های سپاه اسلام امام را شاد کند.
چمران پرشور، هیچ‏گاه مجال آن نیافت که تمامی توان و استعدادهای خود را که سخت مورد احتیاج انقلاب اسلامی بود به خدمت درآورد و هیچ‏گاه نتوانست برنامه‏های دراز مدت خود را جامه ‏عمل بپوشاند، بدین جهت همیشه ناراحت بود، رنج می‏کشید و زیرکوهی از درد بسر می‏برد و مصائبی که گاه دوستان و زمانی دشمنان بر او تحمیل می‏کردند، ‌همه را تحمل می‏کرد، از این رو در جمع اجتماع غریب بودع غربت شکننده‏ای که مغز استخوان آدمی را می‏سوزاند و زبان مرد توانایی را چون علی علیه‏السلام به شکایت وامی‏دارد.
چمران دردمند، همچون یک شیعه راستین،‌ سراپا شیفته امام زمان(عج) بود و مشکلات اجتماعی را با آرزوی ظهور حضرت مهدی و دیدار او تحمل می‏کرد.
چمران متعهد، عالمی بود که توان علمی خود را در راه کمک به مستضعفان به کار می‏گرفت، بدون آنکه ادعایی داشته باشد، به همین جهت تربیت یتیمان لبنان را، جایگزین تدریس و تحقیقات پیشرفته در مؤسسات با اسم و رسم آمریکا کرد، شهید مصطفی، عارفی بود که روح بلند پروازش لبریز از ایمان و توکل بود، ایمان و توکلی که قلب شیفتگان او را قوت و آرامش می‏بخشید.
دکتر مصطفی کمتر حرف می‏زد، ولی همان سکوت و نگاه عمیقش بهترین آموزنده بود، با آنکه می‏توانست معلم خوبی باشد، ولی ترجیح می‏داد به عنوان یک مربی ‌مکتب تربیتی خود را درست اداره کند، مکتب یتیمان شیعه در لبنان و کانون گرم ستاد عملیات جنگ‏های نامنظم در خوزستان، نمونه‏هایی از این تربیت را پیش چشم ما قرار می‏دهند، تا جایی که تربیت‏شدگان این مکتب، به تأسی از مربی خود به راحتی شربت شهادت می‏نوشند.
تربیت‏شدگانی نه تنها از ایران، بلکه از شیعیان لبنان، که همه تعلقات خود را در آن سرزمین جنگ‏زده رها می‏کنند و به عشق پیروزی انقلاب اسلامی ایران همراه برادران ایرانی خود، در کربلای خوزستان شهید مقابله با مطالع شیطانی استکبار جهانی می‏شوند.
با توجه به اخلاص و ایمانی که در چمران پرهیزگار موج می‏زد، همه خداپرستان و مردان و زنان آزاده، او را از خود می‏دانستند و به او عشق می‏ورزیدند، همین عشق صادقانه بود که انبوه کم‏نظیری از مردم تهران و شهرستان‏های ایران و حتی لبنان در روز تشیع جنازه آن شهید به خیابان‏ها روانه ساخت تا احساسات پاک خود را بدرقه مسافرت ملکوتی آن سردار پرافتخار اسلام کنند و البته تعجب نبود که انبوه جمعیت، حتی سه‏بار پس از تلاش برای به خاک سپردن او در بهشت‏زهرای شهیدان، با هجوم به محل دفن او مانع از دست دادن پیکر پاکش می‏شدند، دنباله این جاذبه هنوز نیز ادامه دارد،‌ تا آنجا که هر کسی که با چمران متواضع مراوده‏ای داشته است، دوست دارد آن را به رشته تحریر درآورد و دیگران را در لذت و مسرت آشنایی با آن شهید شریک سازد.
خدایا، روح پاک مصطفای شهید را غرق در رحمت خود کن و به ما توفیق ده تا مکتب تربیتی او را که کانونی گرم و فعال نگاه داریم، همان‌گونه که او در حیات خود نمونه‏ای زنده از میزان حق و باطل عصر خویش را فرا روی ما قرار داد.
تک سوار وادی خلوص
در مقاله دیگری از این ویژه نامه می خوانیم: سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، از اسوه ای که جمع اضداد بود، از آهن و اشک، از شیر بیشه نبرد و عارف شبهای قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران، بسیار سخت بلکه محال است. سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان سخت و دشوار است، چرا که حتی نمی‌توان یکی از ابعاد وجودی او را آنگونه که هست، توصیف کرد، چه رسد به این‌که بتوان در این مختصر تمامی ابعاد شخصیتی او را به تصویر کشید.
تولد و تحصیلات
دکتر مصطفی چمران در 18 اسفند سال 1311 در تهران، خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد، وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، آغاز کرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند، در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغ التحصیل شد و یک سال به تدریس در دانشکده فنی پرداخت.
وی در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود، در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به امریکا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی در جمع معروف ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا(برکلی) با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید.
از تفسیر قرآن تا جنگ‌های پارتیزانی مصر
 از 15 سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم آیت الله طالقانی، در مسجد هدایت و درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری و بعضی از اساتید دیگر شرکت می‌کرد و از اولین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود.
در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق(از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت) شرکت داشت و از عناصر پرتلاش و کشمکش های مرگ و حیات این دوره بود، بعد از کودتای ننگین 28 مرداد سخت‌ترین مبارزه‌ها و مسؤولیت‌های او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران، بدون خستگی و با همه قدرت خود، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید و خطرناک‌ترین مأموریت‌ها را در سخت‌ترین شرایط با پیروزی به انجام رسانید.
در آمریکا، با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه‌ریزی کرد و از مؤسسین انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا و از فعالین انجمن دانشجویان ایرانی در امریکا به شمار می‌رفت که به دلیل این فعالیت‌ها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع می‌شود.
پس از قیام 15 خرداد سال 1342 و سرکوب ظاهری مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام خمینی(ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت‌ساز می‌زند و همه پلها را پشت سر خود خراب می‌کند و به همراه بعضی از دوستان مؤمن و هم فکر، رهسپار مصر می‌شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر، سخت‌ترین دوره‌های چریکی و جنگ‌های پارتیزانی را می‌آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می‌شود و فوراً مسؤولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده او گذارده می شود.
 به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی گرایی ورای اسلام گریزان بود و وقتی در مصر مشاهده کرد که جریان ناسیونالیسم عربی سبب تفرقه مسلمین می‌شود، به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و ناصر ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آنقدر قوی است که نمی‌توان به راحتی با آن مقابله کرد و با تأسف تأکید می‌کند که ما هنوز نمی‌دانیم که بیشتر این تحریکات از ناحیه دشمن و برای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان است، به دنبال آن، به چمران و یارانش اجازه می‌دهد که در مصر نظرات خود را بیان کند.
پایگاه چریکی لبنان
 بعد از وفات عبدالناصر، ایجاد پایگاه چریکی مستقل، برای تعلیم مبارزان ایرانی، ضرورت پیدا می‌کند و از این رو دکتر چمران رهسپار لبنان می‌شود تا چنین پایگاهی را تأسیس کند.
 او به کمک امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را بر اساس اصول و مبانی اسلامی پی ریزی کرده که در میان توطئه‌ها و دشمنی‌های چپ و راست، با تکیه بر ایمان به خدا و با اسلحه شهادت، خط راستین اسلام انقلابی را پیاده می‌کند و علی‌گونه در معرکه‌های مرگ و حیات به آغوش گرداب خطر فرو می‌رود و در طوفان‌های سهمناک سرنوشت، حسین وار به استقبال شهادت می‌تازد و پرچم خونین تشیع را در برابر جبارترین ستمگران روزگار، صهیونیزم اشغال‌گر و همدستان خون‌خوار آنها، راست‌گرایان «فالانژ»، به اهتزاز در می‌آورد و از قلب بیروت سوخته و خراب تا قله‌های بلند کوه‌های جبل عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده، از خود قهرمانی‌ها به یادگار گذاشته، در قلب محرومین و مستضعفین شیعه جای گرفته و شرح این مبارزات افتخارآمیز با قلمی سرخ و به شهادت خون پاک شهدای لبنان، بر کف خیابان‌های داغ و بر دامنه کوه‌های مرزی اسراییل برای ابد ثبت گردیده است.
ویژه نامه اینترنتی «سرافراز» به مناسبت سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران در پایگاه اطلاع‌رسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژه‌نامه می‌توانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/ت302/پ
ارسال نظرات