هانی بن عروه یکی از بزرگان شیعه در کوفه بود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام مهدی پیشوایی، کارشناس تاریخ و علوم اسلامی، در برنامه پرسمان تاریخی که از رادیو معارف پخش می شد، در پاسخ به پرسش «هانی بن عروه که در مسجد کوفه دفن شده است، کیست و چگونه به شهادت رسیده است؟» گفت: حضرت مسلم وقتی وارد کوفه شد، میهمان هانی بن عروه بود.
وی ادامه داد: هانی بن عروه یکی از بزرگان شیعه در کوفه و یمنی الاصل بوده است، بسیاری از مسلمانان ساکن کوفه جزو رزمندگانی بودند که در زمان فتوح ساکن کوفه شده بودند و از شاخه های مختلف قبایل یمن بودند، هانی هم از قبیله بنی مراد و از شاخه مذحج بود؛ هم شیعه استواری بود و در تشیع بسیار ثابت قدم و بسیار وفادار بود و هم بسیار مهم و نافذ الکلام بود.
این کارشناس حوزوی ابراز داشت: در زندگینامه هانی بن عروه می نویسند «چهار هزار سواره و هشت هزار پیاده در اختیار داشته است»، یعنی یکی از افراد رزمی قبیله خودش بود، اگر یک وقت از هم پیمانانش برای جنگ کمک می خواست، سی هزار نفر آماده خدمت رسانی به او می شدند.
وی اظهار داشت: حضرت مسلم به نمایندگی از امام حسین(ع) وارد کوفه شد، ابتدا مهمان مختار بود، لکن بعدها صلاح دید که خانه مختار را ترک کند و به خانه هانی بن عروه رود، که موقعیت و افراد رزمی داشت، انتقال حضرت مسلم به خانه هانی بن عروه مخفیانه صورت گرفت و کسی خبردار نشد، تا اینکه عبید الله با شیطنتی که داشت به وسیله جاسوسانش محل اختفای او را کشف کرد و خطر از اینجا شروع شد.
حجتالاسلام پیشوایی بیان داشت: عبید الله به اطرافیانش گفت «هانی بن عروه کجاست؟ چرا به دیدن ما نمی آید، این قابل قبول نیست بزرگان عرب پیش ما نیایند و دیداری با ما نداشته باشند» در این مدت هانی تمارض به مریضی می کرد، گفتند قربان مریض است، گفت نه، من شنیده ام که می آید دم در خانه اش می نشیند، پس حالش بهتر شده، سه نفر از بزرگان آن زمان کوفه رفتند به خانه هانی و قصه را به او اطلاع دادند.
وی ادامه داد: هانی بن عروه گفت من کسالت دارم و حالم خوب نیست، گفتند نه امیر گفته که وضعتان بهتر شده، بالاخره خانه هانی را این گونه به تور انداختند و هانی هم غفلت کرد و با هم رفت، فکر کرد که اینها وساطت می کنند خطری او را تهدید نمی کند و او را به این وسیله به قصر عبید الله بن زیاد کشیدند.
این کارشناس مسائل تاریخی ابراز داشت: عبید در ابتدا حرفهای معمولی زد که چرا به دیدن ما نمی آیی، ما شما را نمی بینیم، کم کم عبید بحث را به مسائل روز کشاند و گفت «تو دشمن ما مسلم بن عقیل را به خانه ات راه دادی» هانی پاسخ داد «من او را دعوت نکردم، او خودش به خانه من آمد و شرف و شرافت انسانی اجازه نداد کسی که به خانه من آمده را از خانه بیرون کنم».
حجتالاسلام پیشوایی ادامه داد: بعد گفت و گوهای تندی بین آنها رد و بدل شد، که در مقتلهای مختلف گفته شده است، عبید دوات را به سمت هانی پرت کرد و هانی بن عروه زخمی شد، در اینجا شریح قاضی خیانت کرد، قصر دارالاماره را محاصره کردند اینجا شریح قاضی ایمانش را فروخت، عبید الله به شریح قاضی گفت که شما برو از پنجره نگاه کن و به افراد هانی بگو حال هانی خوب است و هیچ خطری او را تهدید نمی کند.
این کارشناس علوم تاریخ بیان داشت: شریح هم همین را به افراد هانی که دور قصر جمع شده بودند گفت و افراد هانی از اطراف قصر متفرق شدند و دستور بازداشت هانی بن عروه صادر شد و بعد از اینکه حضرت مسلم شکست خورد و به شهادت رسید، دستور قتل هانی بن عروه را هم صادر کردند و او را در میدان شهر به شهادت رساندند.
حجتالاسلام پیشوایی در پایان گفت: سر بریده هانی بن عروه توسط عبید به شام نزد یزید فرستاده شد و بدن بی سر او با بدن بی سر حضرت مسلم را در شهر کشاندند، که زهر چشمی از مردم بگیرند و عبید الله دستور داد جنازه هر دو را در دارالاماره به خاک بسپارند، گویا نظرش این بوده که قبر آنها زیر نظر باشد و منشا حرکت انقلابی و در رفت و آمد شیعیان نباشد. /9194/پ202/ی