۲۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۹
کد خبر: ۱۸۴۶۷۰

خواجه نصیر‌الدین و سقوط بغداد

خبرگزاری رسا _ کارشناسان شبکه های وهابی برای بدنام کردن شیعه مدعی شدند خواجه نصیرالدین طوسی در سقوط خلافت بغداد دخالت داشته است.
خواجه نصيرالدين طوسي

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، در حالی ‌که نویسندگان کتاب های تاریخی اهل سنت که وقایع آن زمان را بررسی کرده اند، خواجه نصیرالدین طوسی را در وقایع فتح بغداد بی تأثیر می‌دانند اما برخی متعصبان برای بدنام کردن شیعه، خواجه نصیرالدین طوسی را در سقوط خلافت بغداد دخیل می خوانند.


نویسندگان بزرگ اهل سنت که خواجه نصیرالدین طوسی را در وقایع فتح بغداد بی تأثیر می‌دانند به شرح ذیل می باشند:


1- علامه ابن فوطی حنبلی بغدادی مورخ اهل ‏سنت که «ذهبی» درباره اش می گوید: «العالم البار متفنّن المحدث، المفید، مورخ الآفاق، مفخر اهل العراق» در ماجرای سقوط بغداد چهارده سال داشت و اسیر شد. وی در کتابش واقعه فتح بغداد را می نویسد و به هیچ روی از خواجه نصیر در آن برهه یاد نمی‌کند. « الحوادث الجامعه و التجارب فی المائة السابعة، ابن فوطی بغدادی، ص157»


2- ابن طقطقی که حوادث بغداد را با یک واسطه نقل می کند تنها یک بار نام خواجه را به دلیل واسطه بودنش در ملاقات «ابن ‏علقمی» به میان می‌آورد و از خواجه و ترغیب او برای حمله مغول سخن نمی‌گوید. «الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، محمد بن ‌علی بن ‌طباطبا المعروف بابن الطقطقا، ص235»


3- ابی الفداء در کتابش به تفصیل شیوه حمله «هلاکو» را به بغداد باز می‌گوید. اما از خواجه نصیرالدین طوسی یاد نمی‌کند. «المختصر فی اخبار البشر، عمادالدین اسماعیل ابی‌الفداء، ج3، ص193»


4- ذهبی که از شاگردان «ابن تیمیه» بوده و «منهاج ‏السنه» را با نام «منهاج الاعتدال» تلخیص کرده است با استادش در این باره موافق نیست و در کتابش پس از ذکر حوادث بغداد از خواجه سخن نمی‌گوید. «العبر فی خبر من غبر، ذهبی، ج 3، ص 277»


5- صلاح الدین صفدی که نزدیک به چهل سال پس از واقعه بغداد به دنیا آمده است پس از ذکر واقعه بغداد از خواجه نام نمی‌برد. «الوافی بالوفیات، صلاح‏الدین خلیل بن ایبک الصفدی، ج1، ص179»


6- جلال‏الدین سیوطی در کتابش در گزارش این واقعه از خواجه یاد نمی‌کند. «تاریخ الخلفاء، جلال‌الدین سیوطی، ص465»


7- ابن ‏خلدون درباره خواجه می‏گوید: «و کان للمسلمین نفع».« تاریخ ابن خلدون، عبدالرحمان بن خلدون، ج3، ص662»


8- عمادالدین ابی‏الفداء می‏گوید: «حقیقت این سخن رایج را که خواجه نصیر طوسی هلاکو را به کشتن خلیفه واداشت خدا می‌داند. اما از دید من از شخص عاقل و فاضل چنین کاری سر نمی‏زند». «البدایة و النهایه، ج13، ص234»


9- محمد بن‌علی بن‌طباطبا می‏گوید: حق مطلب این است که هر دولتی در هر زمان با پیدایش علل داخلی و خارجی از میان می رود و سقوط خلافت خاندان بنی عباس نیز تابع همین اصل کلی است.

علل خارجی سقوط خلافت عباسی این بود که مغولان قوت گرفتند و به کشورگشایی پرداختند و از این رو در پی فتح بغداد بودند. علت داخلی فتح بغداد نیز ضعف حکومت عباسی بود. بنابراین سستی عزم و ضعف اراده خلیفه و ظلم و جور پسرش و نفاق امیران و سران لشکر چنین پی آمدی داشت. « الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیه، ص236»


ابن‌کثیر در این‌باره می نویسد: سربازان مهاجم مغول دارالخلافه بغداد را محاصره کردند و پیوسته به سوی ساکنان آن تیر می انداختند. حتی تیری به یکی از کنیزان خلیفه خورد که به رقص در برابر وی سرگرم بود و او را کشت. خلیفه آن کنیز را بسیار دوست می داشت و هنگامی که کنیز درگذشت خلیفه سخت برآشفت و فریاد کشید. « البدایة و النهایه، ج 13، ص200»


بنابراین خواجه نصیرالدین طوسی در پیدایش این رویداد به هیچ روی نقشی نداشت و خود هلاکو پس از فتح قلعه های اسماعیلیان به فتح بغداد فرمان داد.


افزون بر این شخصیت های بزرگ و دانشمندان دیگری جز خواجه با مغولان ملازم و طرف مشورت آنان بودند چنانکه «خواجه رشیدالدین فضل‏الله» نوه «رییس‏الدوله همدانی» می‏گوید:


هنگامی که هلاکو به سوی بغداد شتافت سیف‏الدین بتیکچی سنّی، مدبر مملکت و خواجه نصیرالدین و صاحب سعید علاءالدین عطامک «نویسنده تاریخ جهانگشای جوینی»در خدمت مغول بودند. «جامع التواریخ، رشیدالدین فضل‏الله، ج2، ص707»


خواجه نصیر شیعه بود و دیگران از رجال اهل سنت شمرده می‌شدند و خلیفه را امیرالمؤمنین می دانستند.


بنابراین اگر مشاوران هلاکو تا این اندازه در وی تأثیر می گذاردند و می توانستند او را از حمله به بغداد باز دارند چرا گناه این کار بر گردن خواجه افتاده است؟

«سیف‏الدین» در فتح بغداد وزیر هلاکو بود.


همچنین ماجرای کشته شدن «شرف‏الدین محمد» برادر بزرگ «سید علی بن‌ طاووس» و بسیاری از علما و سادات و شیعیان بهترین دلیل بر نقش نداشتن خواجه در فتح بغداد است، زیرا مغولان در این واقعه قبرهای قریش را ویران کردند و حرم کاظمین (ع) را سوزاندند و هیچ نیرویی مانع آنان نشد.


اگر خواجه نصیر در آن واقعه حضور یا نقش می داشت، آیا از کشته شدن شیعیان جلوگیری نمی‌کرد؟

یکی از علل حمله مغول به بغداد، نفوذ عیسویان در لشکر مغول است. دولت های مسیحی پس از شکستشان در برابر «صلاح‏الدین ایوبی» در جنگ های صلیبی، با قوم وحشی مغول طرح دوستی ریختند و درصدد برآمدند با کمک آنها شکست خود را جبران کنند و انتقام خود را از مسلمانان بگیرند. از این رو می‏توان گفت زن هلاکو که مسیحی بود و سفارش برادرش به فتح بغداد و وجود سردار مسیحی در سپاه مغول، عوامل مؤثر در فتح بغداد بوده‌اند.


مسیحیان در حقیقت برای منحرف کردن فکر مسلمانان، پای خواجه نصیر، بزرگترین دانشمند عهد تاریک مغول و یگانه پناهگاه مسلمانان آن روز را به این واقعه مهم تاریخی کشیدند و بدین شیوه میان شیعه و سنی اختلاف انداختند یا بر اختلافشان افزودند و از این ماجرا سود بردند . «مفاخر اسلام، ج4، ص107» /1406/1409/ح

ارسال نظرات