نگرانیها درباره رسانه ملی؛
خودکفایی به قیمت تحمیل هزینههای اقتصادی و فرهنگی
خبرگزاری رسا - حجت الاسلام و المسلمین غفاریفر ضمن ابراز نگرانی از اینکه با تبلیغات مصرفگرایانه مقاومت مردم را شکست میدهیم، اذعان داشت: برای اینکه صدا و سیما درآمد داشته باشد، مسئولین امر چشمپوشی نموده و فیلتری برای برنامههای تبلیغاتی قرار نمیدهند.
به راستی رسالت کنونی رسانه ملی جمهوری اسلامی چیست؟ قرار است چه چیزی به مردم برساند و کدام فرهنگ را ترویج کند تا بدان دانشگاه بگوییم؟! آیا مسئولان فرهنگ جامعه همیشه به راحتی از کنار این موضوع میگذرند و توجهی ندارند که این دانشگاه جمهوری اسلامی برای تأمین اعتبارات خود شیوهای در پیش گرفته است که به قیمت بحران هویت دینی و فرهنگی در مدت زمان و زیان اقتصادی در شرایط تحریم به دست میآید؟ در گفتوگو با حجت الاسلام غفاریفر کارشناس مسائل اجتماعی، به دنبال راه حل علمی، مسائل فرهنگی را از دریچهای متفاوت جستوجو کردهایم. عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم که همکاریهای نظارتی با قسمت تحقیقات و پژوهش معارف صدا و سیمای جمهوری اسلامی مستقر در قم دارد، همچنین به عنوان ناظر و داور رسالههای پژوهشی با مؤسسات حوزه علمیه قم همکاری دارد. وی علاوه بر تألیف آثار جامعه شناختی، بیش از 10 عنوان از جمله حوزههای تاریخ اسلام، تاریخ ایران، تاریخ تشیع، مهدویت، جامعه شناسی، عقاید و علوم سیاسی در مراکز حوزوی و دانشگاهی تدریس نموده است.
رسا ـ اصول جامعه شناختی چه کاربردی در تبلیغات تجاری دارد؟
در علم جامعه شناسی تعبیری تحت عنوان «کارکرد پنهان»، وجود دارد که اگر با این دیدگاه به بحثها پرداخته و تحلیل کنیم، میتوان گفت کارکرد پنهان تبلیغات تجاری، آثاری همچون الگودهی در زندگی روزمره اجتماعی، ترجیحبخشی، نمادبخشی و معرفی زندگیهای معروف و مقبول اجتماعی را به طور پنهانی در پی دارد. ما در برنامههایی همچون سمت خدا، خطبههای نماز جمعه و سخنرانی مراسمات مذهبی، شاهد دعوت جامعه به سبک و سیاقی از زندگی هستیم. نماد ظاهری این برنامهها پوشش و گویش دینی، ایثارگری، اخلاق و ترجیح ندادن امور مادی بر معنوی هست؛ ولی در تبلیغات تجاری، سوق یافتن مردم به اموری همچون خودپرستی، مصرفگرایی، انحصارگرایی در مصرف و شخصیتپرستی مشاهده میشود. با اینکه ظرافتهای هنری در صدا و سیما یک اصل ثابتی است، این کارکرد عینیت بخشی، بدون توجه مدیران صدا و سیما، به طور پنهانی رخ میدهد و از اصولی همچون تلقین، اقناع و إلقاء در این تبلیغات استفاده میکنند تا ذهن مخاطب را از حیث ارزشگذاری و ترجیحبخشی تغییر دهند.
رسا ـ بنابراین تبلیغات تجاری چه آثاری در زندگی مردم بر جای میگذارد؟
بنده پیشنهاد میکنم پژوهش و تحقیقی گسترده در این زمینه صورت گرفته، تأثیر این تبلیغات در لایههای پنهانی زندگی متدینترین خانوادهها و تغییرات صددرصدی پوشش، پیرایش و حتی دکوراسیون آشپزخانه آنها بررسی شود. این روند، با روحیه ایمانی مردم کشورمان ناسازگار و برای کشور در حال رشد، نامناسب است. این برنامهها به سمت و سوی فرهنگ منحط مدرنیته هدایتگر هستند که اصل اولی در این آن، بهره وری حداکثری از لذات مادی است.
با توجه به سوق دادن اینگونه تبلیغات به مصرفگرایی، اولین اتفاقی که در جامعه خواهد افتاد، رواج مصرفگرایی است؛ بدون اینکه کوچکترین توجهی به بعد اعتقادی یا روانشناختی این مسأله داشته باشیم. این اتفاق برای کشورهایی که کاملا در رفاه هستند، خطر دارد و در مورد کشورهای در حال رشد و خود کفایی مثل ایران، به طریق اولی مضر و خطرناک است. ما از طرفی مردم را به اقتصاد مقاومتی هدایت و از سویی با تبلیغات مصرفگرایانه مقاومت مردم را شکست میدهیم! اگر بهترین کالا را هم که مرتب و هنرمندانه تبلیغ کنید، مصرفگرایی را ترویج کردهاید؛ خصوصا که بسیاری از این کالاهای تبلیغی، غیرشرعی، غیراسلامی، غیرایرانی و حتی غربیاند. این مساله به زیان اقتصاد کشورمان نیز هست!
رسا ـ آیا نفوذ فرهنگ غربی تهدیدی برای برنامههای تلویزیونی محسوب نمیشود؟ چرا به این آسیب مبتلا شدهایم؟
این رفتار به خودکفایی اقتصادی صدا و سیما بر میگردد. تا زمانی که بخواهیم در تبلیغات دینی، تربیتی و در تبلیغات تجاری، از غرب تقلید کنیم، درآمد صداوسیما به تولیدات درآمدزا وابسته گشته و تحلیل و بررسی ما نیز از رفتار صداوسیما غیر منصفانه خواهد بود. تأمین بودجه این سازمان، بر عهده نظام اسلامی است که مجلس نیز باید بر مصرف درست بودجه و درآمدهای صداوسیما نظارت داشته باشد.
ما اصل کارکرد را درست فهمیدهایم؛ منتها این انتقاد به صداوسیما وارد نیست؛ بلکه این اشکال، به مجلس شورای اسلامی، شورای انقلاب فرهنگی و دولت بر میگردد که باید صداوسیما را از بند وابستگی به درآمد تجاری خلاص کرده و درآمد ملی مستقل برای آن تصویب کنند. برای اینکه صداوسیما بتواند برای خود درآمد داشته باشد، مسئولین امر چشمپوشی نموده و فیلتری برای برنامههای تبلیغاتی قرار نمیدهند!
رسا ـ چگونه میتوان ادعا کرد که برنامههای تلویزیونی چنین تأثیر بالایی در جامعه دارند؟
برنامههای مثبت این سازمان در ایام و مناسبت های مذهبی، دلیل تأثیر تبلیغات صدا و سیما است. شما در ایامی هم چون ماه محرم، شاهد تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم تلویزیونی مثل نشان دادن لباس مشکی، تصاویری از مقابر ائمه هدی(ع) و صحنههای حضور پرشور مردم در عزاداریها هستید. اثرات این تبلیغات، پارچههای مشکی در سر در مغازهها، پوشش بانوان و حتی نوجوانان است. پس تردیدی در مؤثر بودن رسانه ملی نیست. مثال دیگر، نقش صدا و سیما در تغییر ذائقه مردم نسبت به روز سیزده بدر است. این سازمان، نگاه خرافی نحس و شوم را به روز دامن طبیعت رفتن و به روز باهم بودن خانوادهها تغییر داده است.
مراکز تحقیقاتی، تغییر رفتارهای سی سال گذشته مردم در زمینههای مختلف را بررسی کرده و ببینند چه تفاوتهایی رخ داده است! مدعی نیستم به نقطه مطلوب رسیده ایم؛ ولی تأثیر تلاش این رسانه قابل اغماض نیست. روز سیزده بدر فعلی، با دهه اول انقلاب کاملا متفاوت است. مثال دیگر، حضور حدأکثری مردم در مراقد شهدا، مشاهد مشرفه، به خصوص مشهد مقدس، قم و شاهچراغ در اغاز سال است که بخشی از این حضور پرشور، به خاطر فعالیت صدا و سیما و انعکاس حضور سی ساله مقام معظم رهبری در بارگاه ملکوتی حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) در لحظه تحویل است. بالای سی و پنج الی چهل درصد مردم روز اول عید، اصرار بر حضور در مشاهد مشرفه را دارند. همه این حرکتها، نتیجه تلاش و تبلیغات صداوسیما است.
رسا ـ به نظرتان دلسوزان و مسئولین امر به قدرت تأثیرگذار این رسانه پی بردهاند؟
ما برخورد علمی میکنیم و خدای ناکرده نگاه پرخاشگرانه به فعالین محترم رسانه ملی نداریم. ما میگوییم به حرکتهای مثبت شما اعتراف میکنیم و شما هم برنامههای خطرآفرینی که زندگیها را به سمت اشرافیت، خودمحوری، فردمحوری، مصرفگرایی و دینگریزی سوق میدهند را اصلاح کنید تا برکات صدا و سیما را بیش از آنچه که هست شاهد باشیم.
بخش قابل توجهی از نظام، مدیران فرهنگی و به ویژه صدا و سیمای ما به صورت ناخواسته و پنهانی، عملا سکولار هستند. در توصیههای دینی، دینی عمل کرده ولی در اقدامات عینی، مادی عمل میکنند. بیشتر تولیدات سینمائی ما را به سمت دنیاگرائی سوق میدهند! کلمه سکولار معنای پهن دامنهای دارد و معنای آن، از غفلت و بیتوجهی تا ضد دین بودن ادامه مییابد؛ لازم نیست دنیاگرائی الزاما در قالبی ضددینی باشد؛ منظور ما از سکولار بودن، معنای اول آن یعنی غفلت است و مؤید سخنم بسیاری از تولیدات صدا و سیما است.
ببینید قرآن کریم مسائلی همچون، زناشوئی در ماه رمضان یا داستان حضرت یوسف(ع) را در نهایت خفا و عفاف بیان میکند؛ صدا و سیما نیز از طرفی در برنامههای مذهبی مثل توصیهها، منبرها، برنامههای قبل اذان و بعد اذان و دیگر برنامهها، به عفاف و حیا دعوت نموده و از سویی به راحتی و مکرر، پیچیدهترین مسائل زناشوئی را به نمایش میگذارد! این رخدادها بدآموزی و مفاسد بسیاری به دنبال داشته و خلاف عفت میباشند.
رسا ـ میتوان به پیامدهای اخلاقی و خانوادگی این برنامهها نیز اذعان داشت؟
متأسفانه حتی در خانوادههای مذهبی که اهل ماهواره و اینترنت هم نیستند، با این برنامهها هوشیاری جنسی کودکان را بیدار میکنند. بالأخره در جامعه ما به دلایل بد الگودهی جهانی و رسانهای، مشکلات اقتصادی و رفاه طلبی، سن ازدواج بالا رفته است؛ لذا هر کودکی از سن سه چهار سالگی تا سی سالگی، با هوشیاری جنسی همراه است. بنابراین فرزند در صورت خویشتندار بودن، گریبانگیر مشکلات روانی شده و گرنه دچار مسائل ضد اخلاقی میشود. این مشکل به خاطر این است که ما اصرار داریم حتما باید از پیش کسوتان غربی این علم پیروی کنیم.
رسا ـ منظورتان از پیروی پیشکسوتان این علم چیست؟
مراکز علمی و آموزشی ما به سمت اسلامیسازی جهانشناسی، انسانشناسی و تکنولوژیشناسی نرفته است. غرب اینها را در بستر مسیحیت یا لائیک تولید کرده و ما از غرب وارد کردهایم. البته این مسئله یک مسئله فردی نیست و نمیتوانیم از سازمان یا وزارتی گلایهمند باشیم. غربیها مدعیاند که اینها علمی، واقعبینانه و خنثی است و کسی را به مسیر خاصی اجبار نمیکند! نفس خنثی بودن، ضد دینی است. فضاهای آموزشی کشور به همین روال است و هنرمند، کارگردان یا نویسندهای هم که در دانشگاه تربیت میشود، عمدتا گیشه محور یا لنزمحور است. هدف اصلی برای این افراد بیشترین استقبال است. آقایان از طرفی مدعی هستند ما نباید مردم را با توسل به زور، به سمت مصالح شان راهنمایی کنیم و از سویی با کارهایی از قبیل اجبار به بستن کمربند ایمنی در قانون رانندگی یا الزام به رعایت بهداشت عمومی، بر عکس سخن خود عمل میکنند. مگر مردم خود، عاقل نیستند!
این یک اشکال نقضی برای مدعیان خنثی بودن تبلیغات است. پس چطور در عرصه دین، میگویید مردم خود، با فهم و شعوراند و نیازی به ارشاد ندارند؛ ولی در مورد حادثه و مرگ، نیازمند راهنمایی و اجبار هستند!؟ پس چطور اینها را به مردم تبلیغ میکنید؟
رسا ـ ارمغان دین چیست؟
اسلامی کردن دانشگاهها؛ یعنی ما در جهان خدا زندگی کرده و در برابر خدا مسئول هستیم. باید تصرفمان در جهان، طبق دستور خدا باشد. این مهمترین معنای اسلامیسازی دانشگاههاست. نباید واژه اسلامیکردن دانشگاهها را غلط معنا کرد. در مسائلی همچون هنر، زیبایی، مسائل جنسی و روابط با نامحرم هم که جزئی از هستی خداوند است، همین قانون جاریست. بنابراین نمودهایی که در زندگی میبینیم، به خاطر فقدان رویکرد توحیدی است. در این بخش غفلت اتفاق افتاده است؛ خدای ناکرده ادعا نمیکنیم که این عزیزان به طور عمدی اینطور رفتار میکنند. ما غفلت پیدا کردهایم که باید موحد باشیم؛ به تعبیر حضرت امام(ره) که عالم محضر خداست، ما عالم را محضر خدا نمیدانیم! این بزرگترین مشکل عرصه علممان است که انسان به خاطر نداشتن خداباوری و معاد محوری، اعتقادی به مؤثر بودن خدا در حیات بشر ندارد و آن را امری شخصی، رهاشده، تخیلی و غیر واقعی میداند؛ در نتیجه آن را به تخیل افراد واگذار میکند. تا در این بخش، به مطالبات جدی نسل جوان و فرهیختهمان چه دانشجو و چه طلبه توجه نکنیم، موفق نخواهیم شد.
رسا ـ چه سازمانهایی را در این مسئله دخیل میدانید که احیانا در انجام مسئولیت خویش دچار کوتاهی شدهاند؟
شورای انقلاب فرهنگی و کمیسیون فرهنگی مجلس، مسئول درجه یک این برنامه ریزی هستند و بعد از تولید برنامههای بنیادین، مسئول کلیدی آن هیئت دولت است. نهادهای منفرد مثل حوزه علمیه، که نیروهایش همیشه به صورت فردی در جامعه اثرگذارند، تأثیر آن چنانی ندارند. وقتی صدا و سیما نخواهد برنامه یا مطالباتی که در مجلس تصویب شده را عمل کند، یا قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی یا کمیسیون اصل نود نظارتش را جدی نگیرند؛ حضور چند فرد مذهبی و متدین در صدا و سیما، هیچگاه تأثیر گذار نخواهد بود.
از شما درخواست دارم به عنوان نمونه، به مصوبه دویست بندی حجاب و عفاف شورای انقلاب فرهنگی مراجعه کنید. بنده به دولت خاصی اشاره نمیکنم؛ ولی دولت اولین کسی است که میتواند این بند را اجرا کند. در این قضیه هم راستیها و هم چپیها همه مقصرند. بنده قبلا گفتهام؛ الآن دوباره اشاره میکنم؛ نه دولت اصولگرای نهم و دهم و نه دولت اصلاح طلب هفتم و هشتم، هیچکدام پای کار نیامدند و به استثناء حضرت اقا، مراجع عظام، روحانیت، بسیج و حزب الله، همه دنبال صندوق رأی هستند!
چطور دولتمردان در مصوبات آب و برق، مخابرات، شهرداری، مالیات و درآمد، حتی به قیمت نفرت مردم حاضر نیستند چشم پوشی داشته و انعطاف نشان دهند، اما مصوبه قطعی و قانونی شورای انقلاب فرهنگی در موضوع عفاف و حجاب، به راحتی در مورد کارمندی که حقوق بگیر بوده و موظف به رعایت قوانین اداره است، عملی نمیشود! به این بهانه که مردم ناراحت میشوند! اگر برنامه ریزی میشود، دولت باید به آن عمل کند.
یکشنبه سیاه مجلس سر چه موضوعی بود؟ ولی هیچگاه این مجلس خالق یکشنبه سیاه، حاضر نشد هیئت دولت را سر مصوبه شورای انقلاب فرهنگی مؤاخذه کند که به تصریح مکرر حضرت آقا، قطعی و قانونی هم هست. برای ادعایم که چپ و راست، مجلس و دولت، بیشتر به خاطر صندوق رأی عقب نشینی میکنند، شاهد عینی دارم. جز اندکی از نمایندگان و وزراء، اغلب دچار غفلت هستند! گاهی حتی تعمدا دچار غفلت میشوند!
رسا ـ مهمترین نقطه ضعف رسانه ملی را چه میدانید؟
هنوز هم صدا و سیما به این نتیجه نرسیده است که بحران وحشتناک تغییر رفتار جامعه از جمله گویش و پوشش در مرد و زن، به خاطر رفتارهای این سازمان است. این یکی از مصادیق سکولار است که قبلا اشاره شد. در صورت خوشبین بودن، کمترین سکولار در مسئولین ما، غفلت است؛ ولی اگر خدای ناکرده سو ء ظن داشته باشیم، مسأله این است که نمیخواهند هزینههای اجتماعی را بپردازند که هزینه اجتماعی هم اعتراض پولدارهای رسانهدار است که جامعه را علیه اینان میشورانند.
976/401ب/ر
ارسال نظرات