کلید گفتگوهای بین ادیان، در سرچشمه فطری انسان قرار دارد

به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، دکتر یوسف محمود الصدیقی، معاون مرکز گفتوگو های ادیان دوحه در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، با تأکید بر اهمیت گفتوگو میان ادیان، اظهار داشت: راهکار دستیابی به صلح جهانی و تحقق آشتی در عصر حاضر، هرچند از منظر نظری ساده به نظر میرسد، اما اجرای آن نیازمند یک اراده جمعی نیرومند و تعهدی عمیق است. محور اصلی این اراده باید بر سه ستون اساسی استوار باشد: تمرین مستمر گفتوگو، جدّی گرفتن اصل متعالی محبت، و پذیرش خداوند به عنوان نقطه مشترک و متعالی تمام باورها. در این ساختار، دیپلماسی ادیان نه یک گزینهی سیاسی، بلکه ابزاری حیاتی برای تحقق این آشتی الهی و انسانی است.
وی در این گفتگو که در حاشیه مراسم اختتامیه دومین همایش بینالمللی مطالعات تطبیقی اخلاق در اسلام و مسیحیت، انجام شد افزود: جهان امروز از گرداب جنگهای نیابتی، نفرتهای ریشهدار و تفرقه افکنیهای ایدئولوژیک به شدت خسته شده است. اکنون زمان آن رسیده است که دین، به جای آنکه به ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به مرزکشیها تبدیل شود، به نقش اصیل خود بازگردد: رساندن انسانها به همدلی عمیق و درک متقابل. اگر هر فرد، فارغ از گویش مذهبی، هویت قومی و باورهایش، به اصل بنیادین «محبت الهی» متعهد شود، انگیزههای پنهان نفرت و دشمنی رنگ میبازد و بهانههای جنگها خود به خود فرو میریزند. در آن صورت، آرامش دیگر صرفاً یک آرمان دستنیافتنی نخواهد بود، بلکه به واقعیتی ملموس و روزمره تبدیل میشود که در هر تعامل انسانی قابل لمس است.
دکتر الصدیقی ادامه داد: انتقاد اصلی به نگرشهای محدود در حوزه دینورزی، آن است که گاهی تلاش میشود دامنه گفتوگوی بینادیانی به گونهای تعریف شود که تنها در انحصار یک جریان فکری خاص باشد. این رویکرد، نه تنها نادرست، بلکه تضعیفکننده هدف اصلی دیپلماسی دینی است. خداوند واحد، در ادیان بزرگ جهان همچون اسلام، مسیحیت و یهودیت، به عنوان سرچشمه خلقت و حقیقت واحد معرفی شده است. بنابراین، گفتوگوی سازنده باید شامل تمامی پیروان این ادیان باشد، زیرا همگی در برابر خالق خود پاسخی مسئولانه دارند و همگی از یک سرچشمه فطری به سوی کمال هدایت شدهاند.
وی ابراز داشت: همانگونه که در تعالیم الهی تأکید شده است، تعامل با همنوع باید بر مبنای معروف (آنچه خوب و شایسته است) باشد، که این خود جلوهای از همان محبت است. اختلافات موجود در فروع دین، یعنی تفاوتها در احکام، عبادات یا معاملات، هرچند برای هر گروه دارای اهمیت است، نباید بر سر اصول مشترک اخلاقی که بنیان روابط انسانی و دینی است، سایه افکنند. ادیان در ذات خود، بنیانگذار اخلاق هستند؛ آن اضطراب و اختلالی که امروز در جهان مشاهده میشود، نتیجه فاصله گرفتن از این اصول اخلاقی بنیادین و گرفتار شدن در دگماتیسمهای سطحی است، نه نقص در جوهره دین. اگر ادیان به جای ترویج عادات و مناسک سختگیرانهای که موجب انزوای پیروانشان میشود، بر تقویت روابط اجتماعی و حمایت از نیازمندان تمرکز کنند، تأثیرگذاری آنها در جهان صد چندان خواهد شد.
دکتر الصدیقی از صبر مثال زدنی مردم غزه گفته و تاکید کرد: یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رویدادهای اخیر که به شکل ملموسی در تغییر نگاهها به جهان و دین مؤثر بوده است، صبر و ایستادگی مردم غزه است. این ایستادگی، که نه بر مبنای قدرت نظامی، بلکه بر ریشه عمیق ایمان و مقاومت در برابر ظلم بنا شده، توانسته است وجدان خفته جهان غرب را بیدار کند. این صبر مثالزدنی، عملاً به منزله یک جهاد تبیینی تأثیرگذار عمل کرده است.
وی ادامه داد: جهان غربی که دههها تحت تأثیر روایتهای یکسویه سیاسی قرار داشت، اکنون شاهد استقامت مردمی است که ایمانشان را در برابر سختیهای غیرقابل تصور، به نمایش گذاشتهاند. این صداقت در عمل، تأثیرگذاری بسیار بالاتری از هزاران ساعت تبلیغات یا گفتوگوهای نظری داشته است. نتیجه این بیداری، ظهور جنبشهای اعتراضی گسترده در میان مردم عادی غرب علیه سیاستهای دولتهایشان بوده است. بسیاری از غربیان با مشاهده این تناقض میان ادعاهای دموکراتیک و عملکرد در عرصه بینالملل، به جستجوی حقیقت عمیقتری روی آوردهاند و همین امر، به شکل قابل مشاهدهای، موجب گرایش تعدادی از آنان به دین مبین اسلام شده است. آنها در این ایستادگی، تجلی قدرت ایمان و اصالت حقیقت را مشاهده کردند.
دکتر الصدیقی از اهمیت یاد خدا در این گفتگو ها گفته و اظهار داشت: نکته بنیادین دیگری که در این گفتگوها باید مورد توجه قرار گیرد، ماهیت رابطه خداوند با بشریت است. خداوند در هیچ برههای از تاریخ، رابطه هدایتی خود را با انسان قطع نکرده است. از زمان خلقت حضرت آدم تا به امروز، هرگاه جوامع بشری به سمت انحراف و ظلم حرکت کردهاند، خداوند با فرستادن راهنما، پیامبر یا وجودهای معنوی تأثیرگذار، انسانها را به صراط مستقیم فراخوانده است. این جریان هدایت مستمر، نشان از رحم نامحدود او دارد.
وی در پایان افزود: به عنوان مثال، در فرهنگ اسلامی، تأکید بر صبر (صبر بر مصائب و مجاهدت) به عنوان یک فضیلت حیاتی مطرح است. این صبر، صرفاً تسلیم منفعلانه نیست، بلکه یک فعالیت معنوی و اجتماعی است؛ تلاشی آگاهانه برای حفظ اصول در شرایط سخت. تأثیر این صبر در مقیاس جهانی قابل مشاهده است. این روحیه، به جهانیان آموخته است که حقیقت، هرچند آهسته، اما به طور قطع پیروز خواهد شد و این پیروزی با تکیه بر ایمان و اتکا به اصول متعالی حاصل میشود. اگر این بینش در جوامع جهانی نهادینه شود، یعنی همه بپذیرند که یک نیروی هدایتگر و خیرخواه همواره در جریان است، آنگاه تلاش برای صلح و گفتوگو نه از سر اجبار سیاسی، بلکه از عمق درک معنوی و اعتقاد به یک «نظم الهی عادلانه» نشأت خواهد گرفت.