۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۳
کد خبر: ۲۰۸۴۰۷
متن کامل سخنان رییس‌ جمهور در دیدار میهمانان خارجی مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام؛

رهبر معظم انقلاب همان راه و خط حضرت امام را ادامه می دهند

خبرگزاری رسا ـ رییس جمهوری در دیدار میهمانان خارجی مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) اطمینان داد که ایران اسلامی راه حضرت امام خمینی (ره) را بدون هیچ سستی، ترس و هراس، ادامه خواهد داد و از همه مسلمانان و کشورهای اسلامی خواست اختلافات را کنار گذاشته و برای اعتلای اسلام متحد شوند.
رييس جمهور روحاني

به گزارش خبرگزاری رسا، متن کامل سخنان رییس‌جمهوری به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم


الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین


خیر مقدم عرض می‌کنم محضر همه میهمانان گرامی، علما، صاحب‌نظران، اندیشمندان و فرهیختگانی که از کشورهای مختلف به احترام و به یاد امام در سالگرد امام، میهمان عزیز جمهوری اسلامی ایران هستند. برای همه ما افتخار است که بعد از 25 سال، همچنان عشق امام، احترام به امام، حرکت در راه و در مسیر امام برای همه ایرانیان و مسلمانان علاقمند به راه امام به صورت یک افتخار مستمر وجود دارد. مطمئن هستم گذشت زمان و تاریخ، محبوبیت و عشق مردم را نسبت به امام راحل، راه و اندیشه‌های او بیشتر خواهد کرد.


شاید 52 سال پیش، آن زمانی که امام رهبری نهضت بزرگ اسلامی را شروع و آغاز کردند، کسی فکر نمی‌کرد که در یک دوران کوتاهی امام بتواند در برابر همه معضلات و مشکلات داخلی و بین‌المللی که در این مسیر و در این راه، پیش روی نهضت اسلامی بود، انقلاب و نهضت را به پیروزی برساند و اهداف مورد نظر خود را محقق سازد.


ایران 50 سال پیش، از 3 عارضه مهم تاریخی و سیاسی در رنج و عذاب بود. رنج اول، تحقیر تاریخی در برابر حکام مستبد و استبداد بود. مردم ایران به عنوان مردمی که دارای سابقه تمدنی هزاران ساله بودند، مردمی که اولین دولت را در تاریخ ساختند، مردمی که پس از بعثت پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص)، اسلام را با افتخار به آغوش کشیدند و در رشد فرهنگ و تمدن اسلامی نقش بسزایی را ایفا کردند، متاسفانه در قرن‌های اخیر و از جمله در 50 سال پیش، هیچ نقشی در حکومت و حاکمیت نداشتند.


مشروعیت حاکمیت و حکومت در آن دوران نه از رأی مردم نشأت می‌گرفت و نه از احکام الهی و قرآن مجید و سنت پیامبر. مشروعیتی که در آن زمان برای حکومت ساخته بودند، موروثی، شاهی، فرزند شاه گذشته بودن و حاکم گذشته بودن و از طرفی هم حمایت قدرت‌های بزرگ و برخی از ابرقدرت‌ها از حاکمیت سیاسی این کشور بود.


گاهی صندوق آراء به عنوان تشریفات در میان مردم ظهور پیدا می‌کرد، اما همه مردم می‌دانستند چه رأی بدهند و چه ندهند و یا نام هرکس را در صندوق بیندازند، آنچه حاکمیت نامشروع تصمیم گرفته است، سرنوشت نهایی آن صندوق‌ها خواهد بود.


استبداد، تحقیر اول بر ملت ایران و رنج بزرگ برای همه مردم و حکمرانی ناروا و نامشروع بر ملتی بزرگ بود. در کنار معضل استبداد، معضل استعمار بود. نفوذ و دخالت و تأثیرگذاری قدرت‌های بزرگ بویژه غرب و در رأس آن آمریکا و در دورانی انگلیس بر سرنوشت ملت ایران بود.

مردم به خوبی می‌دانستند که در امور مهم کشور، تصمیم‌گیر نهایی حتی حاکم مستبدی که به ظاهر خود را فرمانروای مردم می‌داند هم نیست، تصمیم‌گیری نهایی از آن قدرت‌های بزرگ و بویژه از آن حکومتی همانند آمریکا بر این سرزمین بود.


اگر ما بخواهیم دوران نهضت اسلامی را در چند بخش تقسیم کنیم، سال 1341، زمستان سال 1341 شروع حرکت دوم، در سال 43 حرکت سوم را در نهضت اسلامی شاهد هستیم، دورانی است که امام با کاپیتولاسیون و مصونیت مستشاران نظامی آمریکایی در ایران مخالفت می‌کند. در

 

سال 43 سخنرانی معروف امام بر علیه مصوبه‌ای بود که در مجلسین شورای ملی و سنای آن زمان نسبت به لایحه‌ای بود که دولت برای مصونیت مستشاران نظامی آمریکا به تصویب رسانده بود. امام در برابر آن لایحه ایستاد و آن را نامشروع اعلام کرد و همان روز بود که اعلام کرد که رییس‌ جمهور آمریکا امروز منفورترین فرد در نزد ملت ایران است.


همان مخالفت و مبارزه و ایستادگی که در واقع حرکت ضد استعمار در کنار حرکتی که ضد استبداد شروع شده بود، باعث شد تا امام را از ایران به ترکیه و سپس از ترکیه به عراق تبعید کنند.


طبق اسناد و مدارک موجود، کسی که تصمیم اصلی را برای تبعید امام در آن تاریخ می‌گیرد، کاخ سفید است و سپس دولت ایران. بنابراین رنج دوم و تحقیر دوم برای ملت ایران، موضوع مداخلات خارجی و استعمار در این سرزمین بود. آنها برای نیروهای مسلح، اقتصاد، فرهنگ ودانشگاه‌ها و آموزش و پرورش و مسایل اجتماعی و برای سبک زندگی مردم ما تصمیم می‌گرفتند و مستشاران مختلف نظامی، اقتصادی و فرهنگی را بر سر مسئولان و تصمیم‌گیران آن زمان در این کشور مسلط ساخته بودند.


ملت ایران نه استبداد و نه استعمار را قبول داشت. ملت ایران دنبال استقلال، آزادی و حاکمیت ملی بود، اما آیا این کار شدنی بود؟ آیا می‌شد همزمان بدون حمایت قدرت‌های بیرونی و ابرقدرت‌ها و بدون داشتن امکانات تبلیغی مدرن مثل رادیو و تلویزیون و بدون داشتن هرگونه قدرت نظامی، در برابر استبداد و استعمار و در این مبارزه سخت به پیروزی رسید؟


علاوه بر اینکه در این نهضت، هدف سومی هم دنبال می‌شد، استبدادزدایی، استعمارزدایی و حاکمیت احکام الهی قرآن مجید و شریعت در سراسر زندگی مردم در این کشور. گرچه مردم ما مسلمان بودند و علاقمند به قرآن و پیامبر و اهل بیت و عاشق اسلام بودند و مصمم به اجرای احکام الهی، اما آیا در آن شرایطی که قدرت شرق، اسلام را به عنوان یک تفکر کهنه‌ای که دورانش سپری شده است و یا به تعبیری دین را افیون ملت‌ها اعلام می‌کردند و غرب هم بازگشت به احکام خدا و اسلام را واپس‌گرایی و ارتجاع می‌خواند و آن را با تمدن امروز و مدرنیته در تضاد و تناقض می‌دید. آیا در آن شرایط که قدرت شرق و غرب با نفوذ و بروز و ظهور اسلام مخالف بودند و با آن مبارزه می‌کردند و حاکمیت آن زمان و حکومت موجود در ایران بر علیه احکام اسلام و نفوذ حکم الهی به پا خاسته بود و یک به یک احکام اسلام را زیر پا می‌گذاشت، آیا احیا‌ء اسلام، زنده کردن و بازگشت اسلام از سطرهای صفحات کتاب‌ها و از کنج مدرسه‌ها و حجره‌ها و از کنج مساجد به صحنه و جامعه و در سرتاسر زندگی مردم، زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم امکان‌پذیر بود؟


هیچ‌کس به اندازه امام ما امید نداشت. اگر هم دیگران امیدی به پیروزی داشتند، نشأت گرفته از امید امام بود. امام از روز اول مصمم بود. قبل از هرکس امام بود که به راه، خط و به انقلاب اسلامی ایمان داشت.


آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ. قبل از مؤمنون آن کسی که ایمان راستی به خدا داشت خود پیامبر بود. امام ایمان به راه و مسیر داشت و امید به پیروزی داشت در سراسر کلمات و جملات امام از روز اول شما این ایمان و امید را به طور واضح و روشن مشاهده می‌کنید.


امام، اول تئوری یک نظام و حکومت اسلامی را طراحی، تدریس و بیان کرد و سپس به صورت کتابی منتشر شد و تحت عنوان حکومت اسلامی. سخن اول در نهضت اسلامی، حکومت اسلامی نبود، امام قدم به قدم این مسیر را تبیین کرد. اول مبارزه با استبداد بود و سپس با مبارزه با استعمار و مسأله استقلال و آزادگی در این سرزمین بود و در زمان مناسب، امام هدف بلند و اصلی خود را استقرار حکومت اسلامی در این سرزمین و در ایران عزیز تبیین، بیان و تشریح کرد که اگر قبلا با اجمال و اختصار او در نجف با صدای بلند و بیان رسا این هدف را اعلام کرد که در کنار استبدادزدایی و استعمارستیزی، باید احکام الهی و حکومت اسلامی در این سرزمین استقرار یابد.


امام از آن زمان، گفتمان خود را حکومت دینی مردم سالار قرار داد، به همه مبارزین و انقلابیون مرحله مهم و نهایی انقلاب و نهضت اسلامی را اعلام کرد و آن اینکه ما در پی استقرار یک حکومت دینی و اسلامی و قرآنی هستیم در کنار رای و آرا و خواست مردم. او اولین عالم و فقیه و اندیشمند بزرگی بود که مسأله سازش حکم الهی و احکام الهی با رأی مردم و خواست مردم را بیان، تبیین و تشریح کرد. او اولین عالم و فقیهی بود که با بیانی روشن به همه اعلام کرد که نه تنها جمهوریت با اسلامیت در تضاد نیست بلکه این دو در کنار هم می‌توانند هم‌زیستی رشد‌آمیزی برای جامعه داشته باشند.


آراء و رأی مردم و صندوق آرا با احکام الهی و موازین شرع و اسلام نه تنها منافاتی ندارد، بلکه مردم مسلمان یک سرزمین می‌توانند در چارچوب معیارهای دینی خواست و رای خود را به کرسی بنشانند. او حتی این نظریه مهم علمی و فقهی خود را به رای مردم گذاشت.


او که قبلاً اعلام کرده بود، نظامی که در پی آن هستیم هم جمهوری است و هم اسلامی است، نام این نظام جمهوری اسلامی است، در عین حال وقتی به ایران آمد و نهضت و انقلابش پیروز شد و همه طاغوتیان را از مسند به زیر آورد و رای مردم را در این کشور حاکم کرد و شادی را بر دل همه مرد نشان و امید مردم را افزون کرد. شرایط جدیدی را برای جامعه اسلامی ایران مهیا کرد، در عین حال گفت، جمهوری اسلامی اگر می‌خواهد به عنوان اساس نظام این سرزمین باشد باید با رأی و صندوق آراء مردم مهر تأیید زده شود.


او عالم و فقیهی نبود که بگوید که چون نظر فقهی من است آن را تبیین کرده‌ام و مردم من را به رهبری پذیرفته‌اند، پس نیازی به رأی مردم و صندوق آراء نیست، او خواست در عمل نشان دهد که اسلامیت در کنار جمهوریت است و جمهوریت در کنار اسلامیت است.


اولین رهبر انقلابی در دنیاست که بعد از 47 روز پس از پیروزی انقلاب مردم را پای صندوق آراء دعوت کرد. هیچ انقلابی در دنیا سراغ ندارید که کمتر از 50 روز مردم پای صندوق آرا آمده باشند و برای نظام خود آراء خود را به صندوق ریخته باشند. او نه تنها اصل نظام را به رأی مردم گذاشت که همه نهادهای این نظام را با رأی مردم و صندوق آرا مشروعیت بخشید. او همه نهاد ها را گفت در چارچوب قانون، قانون اساسی هم از طریق منتخبان مردم باید نگاشته شود و پس از آنکه قانون اساسی از طرف منتخبان مردم نوشته شد یک بار دیگر باید به رای عمومی مردم گذاشته شود.


شاید ما تنها کشوری هستیم که به قانون اساسی‌ و مردم‌مان دو بار رای دادند، یک بار به نمایندگان که قانون اساسی را بنویسند و تصویب کنند و یکبار بعد از تصویب در نظرخواهی عمومی بار دیگر به این قانون اساسی رای دادند.

امام گفتمان حکومت دینی مردمی و مردم‌سالاری دینی را هم در تئوری و نظریه و هم در مقام عمل به اثبات رساند و اجرا کرد و در برابر مخالفت‌های همه قدرت‌های جهانی و ابرقدرت‌ها، هم انقلاب را پیروز و استقرار کرد و در برابر هجمه بیگانگان این نظام و کشور را با حضور مردم حفظ و محافظت کرد و مسیر را ادامه داد.


امام ما از روز اول تا روز پایان همواره به ما می‌گفت اگر در داخل متحد باشید، از هیچ‌کس نترسید و به همه مسلمانان عالم گفت که اگر متحد باشید، دست به دست هم دهید، شیعه بودن و سنی بودن در فروعات و برخی مناسک ظهور و بروز می‌یابد. شیعه و سنی بودن در استقلال امت اسلامی و ایستادگی و رشد و تکامل امت اسلامی معنا و مفهومی ندارد جز آنکه یک رقابت سازنده و سالم برای ما باشد و نه رو در روی یکدیگر ایستادن و نه قدرت و استحکام یک امت را تحت تأثیر اختلاف قرار دادن. او بر وحدت امت اسلامی تکیه کرد و با صدای بلند گفت که هر شیعه‌ای که با اهل سنت مقابله کند و هر سنی که با شیعه مقابله کند. او نه شیعه است و نه سنی.


او راه را به خوبی به ما نشان داد. او به ما گفت متحد باشیم و دست به دست هم دهیم، افکار همدیگر را تحمل کنیم. او به ما گفت تضارب فکری و آراء خود را منشایی برای اعتلای فکری خود قرار دهید و نه دشمنی و کینه‌توزی و نه خدای ناکرده روزی که خون یکدیگر را مباح بدانیم و بریزیم و بر آن افتخار کنیم و به ناروا نام جهاد بر آن بگذاریم و همدیگر را تکفیر کنیم و دشمنان اسلام از کشتار مسلمین در شادی و هیجان قرار گیرند و قلوب مومنین در رنج و عذاب از این اختلاف باشد و چشم مسلمان ها از این خونریزی گریان باشد.


امروز، روزی است که همه باید دست به دست هم دهیم. امروز روزی است که پرچم وحدت را باید به اهتزاز در آوریم. راه امام جز راه مبارزه با استعمار و سلطه بیگانگان نبود. راه امام راهی جز حاکمیت مردم و ملت‌ها چیز دیگری نبود، راه امام جز استقرار احکام الهی، آیات قرآن مجید، سنت پیامبر و اهل بیتش چیز دیگری نبود، امام خود باوری را به ما آموخت، امام اعتماد به نفس را به ما آموخت. امام به ما گفت اگر اتکال مان به خداوند باشد و دست برادری به هم دهیم، می‌توانیم در برابر انواع توطئه‌ها پیروز شویم.


امروز خوشحالیم که بعد از 25 سال مردم ما همان ایمان و اعتقاد و همان راه را ادامه می‌دهند و خوشبختانه پرچم نهضت و انقلاب پس از امام ما بر دوش رادمردی قرار گرفت که او هم از سلاله پاک پیامبر و از رهروان امام راحل و از سرداران نهضت اسلامی بود.


رهبر معظم انقلاب پس از رحلت امام، همان راه و همان خط و ملت‌مان، همان مسیر را پیمود و خواهد پیمود. امروز با تدبیر ملت بزرگ اسلامی، اندیشمندان و علمای اسلامی امید بسیار فراوانی به آینده دنیای اسلام و به وحدت دنیای اسلام، به تعالی جهان اسلام در زمینه‌های مختلف داریم. همه ما در برابر توطئه آنهایی که می‌خواهند خون مسلمانان را به زمین بریزند و منابع دنیای اسلام را غارت کنند می‌ایستیم و ایستادگی خواهیم کرد و احکام نورانی اسلام را اجرا خواهیم کرد.


در سایه ایمان‌مان نه می‌هراسیم و نه ترسی داریم و نه سستی، راه امام‌مان را ادامه خواهیم داد و پرچم اسلام و لا الا اله الله و محمد رسول الله را در همه قله‌ها به اهتزاز در خواهیم آورد، ان شاء الله و به حول قوه الهی. إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

/924/د102/ج

ارسال نظرات