نگاهی به اشتغال بانوان بر اساس آموزههای دینی؛
اشتغال زنان، از فرصت پیشرفت تا تهدید خانواده
خبرگزاری رسا ـ موقعیت اجتماعی زن در دورههای گذشته تاریخ، به گونهای بود که زن در عصر جاهلیت، حضوری دون شأن خود داشت و به عنوان موجودی که تنها برای خدمت به مرد باشد، تلقی میشد. اما امروزه، زنان از دیدگاه و موقعیت ویژهای برخوردار هستند و حتی به عنوان مُبلّغ دین و یا در رأس امور مهم کشورداری قرار گرفته و از این نظر هیچ تفاوتی با مردان ندارند.

چندی پیش یکی از دوستان نگارنده با ذکر خاطرهای از به دنیا آمدن فرزندش در آمریکا، یادآور شد که تمام مراحل زایمان همسرش در بیمارستانی انجام پذیرفت که همه اطبا و پرسنلش زن بودند و این مراحل با آرامش کامل و طیب خاطر صورت گرفت.
در جامعه ما نیز مشاغل قابل توجهی یافت میشود که اگر حضور بانوان در آنها با طی مراحل کسب تخصص، انجام پذیرد هم اشتغال زنان، روند و طریقی درست، اصولی و بیحاشیه مییابد و هم امنیت بانوان جامعه تأمین میشود. در ادامه این نوشتار بیشتر به متن و حواشی این موضوع خواهم پرداخت.
اما یکی از جنبشهای معاصر که تلاش فراوانی در جهت پدید آوردن زمینههای اجتماعی ملهم از افکار فلسفی و عقبه رویکردهای فکری خویش داشته، جنبش فمنیسم است.
این جنبش شبه فلسفی که در طول سده های اخیر سیر تطوری قابل توجه داشته، گرچه رویکردها و رهیافتهایش عمدتا انحرافی و ضد دینی و بلکه ضد اخلاقی بوده است اما نمی توان انکار نمود که این فرصتهای به دست آمده توسط این جنبش و جولانی که در عرصههای مختلف اجتماعی و بر روی موضوع حقوق زنان میدهد، بعضا از خلأ گفتمان مسلط و مستدل دینی در حوزه دفاع از حقوق مشروع و طبیعی زنان در حوزههای گوناگون بهره جسته است.
در همین رابطه یکی از مسائل مهم حقوقی و اجتماعی جامعه زنان، که از گذشته تا به حال مورد توجه کارشناسان و صاحب نظران کشورهای دنیا قرار گرفته، و در منظر دین اسلام نیز از توجهی خاص برخوردار بوده، مسأله حق اشتغال زنان است که میبایستی مبتنی بر اصالتهای فطری و اصول دینی و البته با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات روز، بر طرح استدلالی و منطقی آن همت گماشت.

در آموزههای دینی و با بیانات مختلف، اصل مقوله کار و اشتغال، به صورت یک تکلیف شرعی و دینی مطرح شده است تا جایی که از امام محمد باقر (علیهالسلام)نقل است؛ که ایشان فرمودند: حضرت موسی بن عمران (علیهماالسلام) ازخدای سبحان سؤال کرد؛ «یا ربّ! أیُّ عِبادُکَ أَبغضُ إِلَیکَ؟ قَالَ: جِیفةٌ بِاللَّیلِ، بطّالٌ بِالنَّهَارِ»؛ پروردگارا! از کدامیک از بندگانت بیشتر نفرت داری؟ خداوند فرمود: آن کس که شبها چون مرداری در بستر خفته و روزها را به بطالت و تنبلی میگذراند.(1) و همچنین امام جعفر صادق (علیهالسلام) در روایتی، اقتصاد را نشانه ایمان میدانند.
موقعیت اجتماعی زن در دورههای گذشته تاریخ، به گونهای بود که زن در عصر جاهلیت، از موقعیت پست و مادون شأن خودش برخوردار بود، و به عنوان موجودی که تنها برای خدمت به مرد و تولید نسل باشد، تلقی میشد. لذا زن در گذشته، همین دو وظیفه را داشت.
امّا بر اساس این آیه قرآنی که خداوند متعال فرمود؛ «لِّلرِّجَالِ نَصیِبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَ الأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا»؛ براى مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جاى گذاشتهاند سهمى است و براى زنان [نیز] از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان [آنان] بر جاى گذاشتهاند سهمى [خواهد بود] خواه آن [مال] کم باشد یا زیاد نصیب هر کس مفروض شده است.(2) زن دارای حق اشتغال، حق مالکیت، حق تحصیل و حق ثروت است و مرد این اجازه را ندارد که در مال متعلق به زن تصرف کند. بر اساس آیات قرآن، زنان همچون مردان، در نتایج کار و فعالیتهایشان دارای حق هستند.

امروزه، زنان در عصر حاضر از دیدگاه و موقعیت ویژهای برخوردار هستند و حتی به عنوان مُبلّغ دین و یا در رأس امور مهم کشورداری قرار و کارها را به دست میگیرند و از این نظر هیچ تفاوتی با مردان ندارند.
تاریخچه اشتغال بانوان
در مورد نقش پر اهمیت زنان در جامعه و پیشبرد آن، بر هیچ کسی پوشیده نیست؛ زیرا زنان با وجود موفقیت خود در محیط خانواده و اثر گذاری آنان بر تک تک اعضای خانواده، نقش غیر مستقیمی در تحولات جامعه ایفا میکنند، و با توجه به این که تقریبا نیمی از جمعیت جوامع را بانوان تشکیل میدهند، به طور مستقیم نیز در مقاطع حساس تاریخی، همواره ایفا کننده نقشهای برجستهای بودهاند، بطوری که این نقش اساسی از نگاه کتب مقدس ادیان الهی پوشیده نمانده است.
برای اشتغال و فعالیت بانوان در گذشت دههای گذشته، علل مختلفی ذکر شده است؛ یکی از این عوامل را فشارهای اقتصادی که از مدرنیزه شدن و تفکر برابری و مساوات زن و مرد بود، در اثر این تغییر و تحول در جامعه، دیدگاه در مورد اشتغال زنان تقویت پیدا کرد، و زنان برای جبران کمبود درآمد خانواده، و بالا بردن قدرت خرید خانواده، مشغول به کار شدند. از این رو با ظهور رنسانس و حاکمیت کلیسا، تعریف جدیدی از حضور زن در زمینهی سیاسی و فرهنگی شکل گرفت. تفریط بیش از حد و سختگیری در حق زنان و نادیده گرفتن حقوق آنان در قرون وسطا، باعث گرایش افراطی دربارهی حقوق زنان شد.
همزمان با انقلاب صنعتی، بانوان که تا قبل از این، به خاطر تفاوتهای فیزیولوژیکی و زیستشناختی و قدرت بدنی کمتر، در فعالیتهای جسمی سبکتر به کار گرفته میشدند، با ورود ماشین به صحنهی تولید وضعیتی تقریباً برابر با مردان یافتند. این روند در اواخر قرن نوزدهم توجه سرمایهداران و صنایع را به نیروی کار زنان و به شمار آوردن آنان در معادلات اقتصادی جلب کرد.

دیدگاههای مختلف در مورد اشتغال بانوان
درباره کار و فعالیت بانوان، دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است؛ موافقان در مورد اشتغال بانوان میگویند؛باید زمینه برای فعالیت و اشتغال آنان در زمینههای مختلف وجود داشته باشد و فعالیت بانوان از مسائل مهم هر جامعه میباشد؛ زیرا اگر زنان در امور جامعه مشارکت داشته باشند، هم نیمی از جمعیت فعال حساب میشوند، و هم نیمی از زنانی که در امور جامعه سهمی داشته باشند، و با دیدی بازتر و بهتر به تربیت فرزندان میپردازند.
ولی مخالفان معتقدند که به دلایل اخلاقی، زن باید در درون خانه بماند، تا از لغزیدن و لغزاندن دور بماند و همچنین برای حفظ مصالح خانواده، کار خارج از خانه را مانع انجام مطلوب مسئولیت خانهداری میدانند.
دیدگاه اسلام
دین اسلام، هرگز با فعالیتهای اجتماعى، سیاسى و فرهنگى زن مخالف نیست، گواهش منابع و تاریخ اسلام است. لذا اسلام بدنبال فلج کردن نیروى زن و حبس استعدادهاى او و محروم ساختن او از فعالیتهاى فرهنگى و اجتماعى نیست. دین اسلام نه مىگوید که زن از خانه خارج نشود و نه منکر حق فعالیت در جامعه است. پس اشتغال بانوان به خودی خود امری مباح است.

امّا در صورتی که زن میان کار در بیرون از خانه و کار در داخل خانه، اختیار داشته باشد، مستحب آن است که کار در خانه را انتخاب کند، ولی اگر مصلحت جامعه اقتضا کند که زن حتما شاغل شود، استحباب کار در خانه از بین میرود؛ زیرا امر مستحب توان مقابله با واجب را ندارد؛ مثلا در مبارزات سیاسى و تبلیغ فرهنگى، حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، هم دوش برادرش امام حسین (علیهالسلام)، در حماسه بزرگ و تاریخى کربلا حضور فعّال و بسیار مؤثری داشته است؛ بطوریکه نبود حضرت در آن حماسه، چه بسا باعث تحریف آن واقعه میشد.
همچنانکه آیتالله جوادی آملی (حفظهالله) درباره فعالیت زن در جامعه فرموده است: «زنان مسلمان باید چنان فعّال و درصحنه باشند و چنان خود کفا تربیت شوند که برای امور تربیت، تعلیم، مدیریت، بهداشت، درمان و امثال اینها نیازی نداشته باشند که به مردان مراجعه کنند. وقتی ما، در رشتههای مختلف و متناسب با شأن بانوان، زنان کارآمد نداریم، به ناچار زنان ما سراغ آقایان میروند و برای هرگونه مداوا به پزشکان مرد مراجعه میکنند....»(3)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) با آگاهی از تواناییها و ظرفیتهای بانوان، میدانهای جدیدی را برای حضور فعال زنان در جامعه و در راه پیشبرد اهداف اسلامی گشودند. امام، زنان را ترغیب به مقدرات اساسی و امور مهم اجتماعی نمودند تا شبههی دور ماندن و برکناری نیمی از آحاد جامعه از فعالیتهای اجتماعی را که توسط دشمنان القاء شده بود برطرف کنند.
در بخشهایی از وصیت نامهی امام (ره) آمده است که میفرماید: «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان، خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان هستند، و به میمنت انقلاب اسلامی، سالهاست که زنان در عرصههای مختلف اجتماع حضور فعالتر دارند.»

دین اسلام برای زن این اجازه را قائل شده که خارج از منزل به کار بپردازد؛ پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «طَلبُ الحَلالِ فَریضةٌ عَلَی کُلِّ مُسلمٍ وَ مُسلِمة» ؛ به دست آوردن روزی حلال بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.(4) این حدیث، اشتغال زن در خارج از منزل را میرساند، نیز به حدود اشتغال تا حدی اشاره دارد.
امّا لازم است که طرز برخورد و سلوک زنان در اجتماع به نحوی باشد که حیا و عفّت خود را حفظ کنند و از هر گونه حرکت تهییج کننده و نامناسب اجتناب کنند. قرآن کریم در این باره فرموده است: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِى الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون» ؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند؛ مگر آنچه که طبعیتا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش (فرو) اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان و ... آشکار نکنند.(5)
لذا لازم است حضور زنان در عرصههای اجتماعى و اشتغال، سالم و بدون آفت باشد. دین اسلام در این خصوص، راهکارهایی ارئه داده است که از جمله آن؛ نحوه پوشش اسلامی بانوان، کسب اجازه از همسر در فعالیتهای اجتماعی و ممنوع بودن اختلاط با نامحرمان.
چه بسا، یکى از اشکلاتی که به حجاب اسلامى گرفته میشود، این است که حجاب مانع اشتغال بانوان و باعث رکود و تعطیلی فعالیتهاى آنها مىگردد. پاسخ آن است که مبناى حجاب در دین اسلام، بدین صورت است؛ از آنجایی که باید لذتهای جنسى و شهوانی به محیط و فضای خانواده و همسر مشروع اختصاص داشته باشد، محیط اجتماع و جامعه، باید تنها براى کار و فعالیت باشد و به همین دلیل زن حق ندارد که در بیرون از محیط خانواده و همسر خود، فضای تحریک کنندهای را فراهم کند و مرد نیز حق چشم چرانى به زنان را ندارد. لذا چنین حجابى نه تنها نیروى کار زن را فلج نمىکند؛ بلکه موجب تقویت نیروى کار اجتماع نیز مىگردد.

از آنجایی که زن برای حضور در جامعه با محدودیتهایی از جمله؛ کسب اجازه از همسر برای خارج شدن از خانه، مواجه است، آیا این محدودیت با حقوق خدادادى زن منافات ندارد؟
پاسخ این است که صِرف خروج خانم از منزل و مشارکت خانم در مجالس و اجتماعات، حرام و ممنوع نیست؛ بلکه در موارد خاص است که نیازمند اجازه همسرش است. مثلا خروج زن برای کسب معارف اعتقادی، معالجه بیماری، فرار از ضررهاى جانى، مالى و عرضى، انجام واجبات عینی مانند حج و مواردی از این دست نیازمند اجازه از همسر نیست.
پس رعایت مصلحت خانوادگى اقتضاء مىکند که خارج شدن زن از منزل همراه با رضایت شوهر باشد. این بدین جهت است که از منظر آموزههای دینی مرد مدیر خانواده است و زن عضو این خانواده است.
شهید مطهری (ره) در این باره فرموده: «مصلحت خانوادگى ایجاب مىکند که خارج شدن زن از خانه توام با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشى باشد. البته مرد هم باید در حدود مصالح زندگى نظر بدهد و نه بیشتر.» (6)
در مسائلى که مربوط به مصالح خانواده نیست، دخالت مرد توجیه شرعى ندارد. همچنین زن مىتواند هر نوع کار و شغلى براى خود انتخاب کند مشروط به اینکه مایه فساد براى خانواده و یا مزاحم حقوق همسر نباشد.
امّا روایاتی که در کتب روایى نقل شده است که ظهور اولیه آن منع از حضور زن در جامعه و حبس زن در خانه است، ولی به دلیل ادلّه قطعى دیگر از آیات و روایات و سیره معصومان که خلاف ظهور آن روایات است، آن دستورات بر توصیههاى اخلاقى و اوامر ارشادى حمل میشوند. از جمله آن روایات:
1) امام علی (علیهالسلام)، به فرزندش امام حسن (علیهالسلام) مىفرماید: «تا مىتوانى کارى کن که زن تو با مردان بیگانه معاشرت نداشته باشد. هیچ چیز بهتر از خانه، زن را حفظ نمىکند... اگر بتوانى کارى کنى که جز تو مرد دیگرى را نشناسد چنین کن.»(7)
2) روایتی از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نقل شده است: «روزى پیغمبر اکرم از مردم پرسیدند: چه چیز براى زن از هر چیز بهتر است؟ کسى نتوانست پاسخ بگوید. حسن بن على (علیهماالسلام) کودک حاضر در مجلس بود. قصه را براى مادرش فاطمه زهرا نقل کرد. حضرت زهرا فرمودند: «از همه چیز بهتر براى زن این است که مرد بیگانهاى را نبیند و مرد بیگانهاى هم او را نبیند.»(8)
3) «النِساءُ عورةٌ احبِسُوهُنّ فِی البیوت»؛ زنان عورتند، آنها را در خانه نگهداری کنید.(9)
4) «أوصی صلّیاللهعلیهوآله علیّاً یا علیّ لیسَ عَلَی النِّساءِ جَمعةٌ وَ لا جماعة وَ لا أذان و لا أقامة.»(10)
همه اینها دلالت لزومی بر ماندن در خانه و کار در خانه نمیکند؛ زیرا ممکن است زنی بیرون از خانه کار کند، ولی در محل کار او، هیچ مردی نباشد؛ مثلاً در بیمارستانی که همه پرسنل و ارباب رجوع آن خانم هستند. پس این روایات بر عدم اشتغال دلالتی ندارد، امّا قابل حمل بر توصیه اخلاقى و اوامر ارشادی است.
در حقیقت باید گفت مسئله اشتغال زنان بایستی با توجه توأمان به موضوع آموزههای دین مبین و حقیقت فطرت زن از سویی و از طرف دیگر با عنایت به مقتضیات روز و تلاش برای ایجاد فضایی همافزا میان دستاوردهای علمی و فرصتهای بدون تبعیض رسیدن به درجات عالی کمال و موفقیت اجتماعی بر بانوان مورد توجه قرار بگیرد.

حق زن برای کار کردن، بی تردید است اما لزوم توجه به طبیعت او در کنار اصل حیاتی و حساس حفظ رکن خانواده هم جای تردید ندارد؛ پس هر دوی این مواقف بایستی با دقت و ظرافت مورد توجه و تحلیل قرار بگیرد.
اما نکته اینجاست که اگر بنا بر ترجیح و اولویت سنجی باشد و شرایط، نهایتا یک انتخاب را پیش روی فرد بگذارد کدام عقل و منطق انسانی و فهم بشری است که حفظ هویت اصیل زنانه و صیانت از اساس خانواده و تربیت نسل آینده و حضور گرمابخش و پرتلاش و ارزنده و اسمانی زن در خانه را از نظر دور دارد؟
به جاست در اینجا و به مناسبت این موضوع مهم و خطیر، بخشی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب را در این خصوص مرور و یادآوری کنیم که براستی در تبیین موضوع و ارائه طریقی ناب، قابل تأمل و دقت است:
«در هنگامى که بنده مواجه میشوم با بانوان مسلمان، زنان مؤمن و تحصیلکرده، خدا را عمیقاً شکر می کنم؛ واقعاً این یکى از بزرگترین افتخارات نظام اسلامى است که در سایهى نظام اسلامى اینهمه زن فرزانه و تحصیلکرده و خوشفکر و ممتاز از لحاظ فکرى و عملى در جامعهى ما وجود دارند؛ خیلى نعمت بزرگى است و مایهى افتخار است... جلسات متعدّدى ما داشتیم که خانمها متعدّد صحبت کردند.

هر کدام که بیاناتى را ابراز کردند، یک دریچهاى از نگاه نو، فکر نو به روى ذهن انسان گشوده میشد. تربیت اینهمه انسان والا، برجسته و خوشفکر یکى از بزرگترین افتخارات نظام اسلامى است. امروز وقتى ما نگاه می کنیم، نام زنان ما بر تارک کتابهاى متعدّدى - کتابهاى علمى، کتابهاى پژوهشى، کتابهاى تاریخى، کتابهاى ادبى، کتابهاى سیاسى، کتابهاى هنرى - گذاشته شده؛ جزو برترین نوشتهها و آثار مکتوب امروز نظام اسلامى - چه مقالات و چه کتابها - نوشتههاى بانوان ما است، که این واقعاً مایهى افتخار است. در تاریخ ما بىسابقه است».
«اگر می خواهیم نگاه ما نسبت به مسئله زن، نگاه سالم و منطقى و دقیقى باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایى که غربىها در مورد زن می زنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابرى جنسى - باید بکلّى تخلیه کنیم. یکى از بزرگترین خطاهاى تفکّر غربى در مورد مسئلهى زن، همین عنوان «برابرى جنسى» است.
عدالت یک حق است؛ برابرى گاهى حق است، گاهى باطل است؛ چرا باید انسانى را که از لحاظ ساخت طبیعى - چه از لحاظ جسمى، چه از لحاظ عاطفى - براى یک منطقهى ویژهاى از زندگى بشر ساخته شده، از آن منطقهى ویژه جدا کنیم، به منطقهى ویژهى دیگرى که براى یک ساخت دیگر، براى یک ترکیب دیگرى خداى متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایى دارد، چه دلسوزىاى در این هست؟ چرا باید کارى که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخارى است براى زن، که کارى را انجام بدهد که مردانه است؟ »

«مسئلهى اصلى را باید پیدا کرد. به نظر من مسئلهى اصلى، یعنى یکى از مسائل اصلى، مسئلهى خانه و خانواده است: امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانهدارى براى بُروز استعدادها؛ [چیزى] مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود - [براى] کسى که اهل این چیزها است - میدان براى این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است.
مسئله اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلى نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان مخالفتى ندارم، مادامىکه با آن مسائل اصلى معارضه و تنافى پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است. یکى از کارهایى که در این زمینهى سوّم که عرض کردیم باید انجام بگیرد، طبعاً این است که نگاه کنند ببینند آن مشاغلى که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضى از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند.
یکى از کارها این است که آن تحصیلاتى را که به آن مشاغل منتهى می شود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضىها جنجال می کنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همهجا بد نیست. تبعیض آنجایى که ضدّ عدالت باشد بد است. والّا فرض کنید وقتىکه شما در یک تیم فوتبال، یکى را می گذارید مهاجم، یکى را میگذارید مدافع، یکى را می گذارید دروازهبان، خب این تبعیض است دیگر.

اگر آن کسى که باید در خط دفاع وایستد، گذاشتند مهاجم، خب تیم خواهد باخت. آن کسى که باید مهاجم باشد اگر گذاشتند دروازهبان که بلد نیست این کار را، خب تیم می بازد. این تبعیض است، [امّا] این تبعیض، عین عدالت است.
یکى را اینجا می گذارند، یکى را آنجا می گذارند، یکى را آنجا می گمارند. [پس باید] ببینیم با توجّه به آن اهداف بلند چه درسى براى بانوان مناسب است، آن درس را در اختیارشان قرار بدهیم؛ نه اینکه مجبورش کنیم که شما چون در کنکور اینجورى شرکت کردى، و اینجورى نمره آوردى، حتماً باید بروى فلان درس را بخوانى، که این درس نه با طبیعت زنانه او سازگار است، نه با اهداف عالى او سازگار است، نه شغلى که به دنبال این درس به او داده می شود، متناسب با او است. این چیزها را به نظر من در زمینهى اشتغال زنان باید در نظر گرفت. و خلاصه این را که زن نتواند همهى مشاغلى را که مرد به عهده میگیرد به عهده بگیرد، نباید ننگ دانست یا نقص دانست؛ نخیر، آن چیزى بد است که متناسب با طبیعت الهى [نباشد]».

منبع:
1. مجلسی، بحار الانوار، ج 73، ص 180، ح 8
2. سوره نساء (4)، آیه 7
3. خانواده پویا، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)، ج 4، ص 88
4. مجلسی، بحار الانوار ، ج 100، ص 9، باب1
5. سوره نور (24)، آیه 31
6. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 88
7. نهج البلاغه، نامه 31
8. عاملی، حُر، وسائل الشیعه، ج 3، ص 9
9. کلینی، اصول کافی، ج 5، ص 337
10. مجلسی، بحارالانوار، ج 81، باب 35، ح 13، ص 115
1. مجلسی، بحار الانوار، ج 73، ص 180، ح 8
2. سوره نساء (4)، آیه 7
3. خانواده پویا، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)، ج 4، ص 88
4. مجلسی، بحار الانوار ، ج 100، ص 9، باب1
5. سوره نور (24)، آیه 31
6. مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، ص 88
7. نهج البلاغه، نامه 31
8. عاملی، حُر، وسائل الشیعه، ج 3، ص 9
9. کلینی، اصول کافی، ج 5، ص 337
10. مجلسی، بحارالانوار، ج 81، باب 35، ح 13، ص 115
نویسنده: عقیل مصطفوی مجد، محمد قمی
/830/701/م
ارسال نظرات