۰۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۱
کد خبر: ۲۲۳۳۹۴
فرزند دعا؛

ماجرای فرزندی که با دعای امام زمان متولد شد

خبرگزاری رسا ـ شیخ صدوق(ره) از چهره‌های علمی برجسته شیعه است که در قرن چهارم هجری قمری می‌زیسته و با علم، عمل، تقوای الهی و پیروی از سیره ائمّه اطهار(ع)، قلّه‌های علم و فضیلت را فتح کرده است.
شيخ صدوق

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، شیخ صدوق(ره) از چهره‌های علمی برجسته شیعه است که در قرن چهارم هجری قمری می‌زیسته و با علم، عمل، تقوای الهی و پیروی از سیره ائمّه اطهار(ع)، قلّه‌های علم و فضیلت را فتح کرده است. همه علما و فقهای بزرگ اسلام، با دیده احترام به شیخ صدوق، نگریسته و مقام شامخ او را با عباراتی بلند تصدیق نموده‌اند.

 

زادگاه

محمّد فرزند علیّ‌بن‌بابویه ملقّب به صدوق در حدود سال 306هـ .ق. در شهر «قم» به دنیا آمد. پدر بزرگوارش، علیّ‌بن‌حسین‌بن بابویه قمی، از بزرگان علما و فقهای زمان خود بوده که در نهایت زهد و عفاف، امرار معاش کرده است.

 

وی همچنین ساعت‌هایی از روز را در منزل، به تدریس و تبلیغ معالم دین و نقل روایت‌های اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، می‌پرداخت.

 

در جلالت شأن پدر شیخ صدوق، همین بس که، امام حسن عسکری(ع)، طیّ نامه‌ای، او را با القابی چون، شیخی، معتمدی و فقیهی مورد خطاب قرار داده‌اند.

 

حکایت ولادت

والد شیخ صدوق با اینکه پنجاه سال از عمرش گذشته بود، ولی فرزندی نداشت؛ بنابراین نامه‌ای را توسط نائب سوم، خطاب به امام زمان(عج) نوشت و از آن حضرت درخواست کرد که دعا نمایند تا خداوند به او فرزندی صالح عنایت فرماید. پس از سه روز، جواب نامه از طرف امام(عج) برای علیّ‌بن حسین بابویه رسید که امام(عج) در آن توقیع، نوشته بودند: «به زودی خداوند به او فرزندی عطا می‌فرماید که به سبب او، به مردم خیر می‌رساند».

 

شیخ صدوق نیز به این موضوع توجّه داشت و در طول زندگانی، بارها به این لطفی که از طرف حضرت ولیّ‌عصر(عج) به او شده بود, افتخار و مباهات می‌کرد و می‌گفت: «من به دعای حضرت صاحب‌الامر، متولّد شده‌ام».

 

شیخ صدوق نزد پدر خود، علیّ‌بن حسین بابویه و اساتیدی چون، ابن‌الولید، محمّدبن علی ماجیلویه و محمّدبن موسی‌بن متوکّل تلمّذ نمود.

 

شیخ صدوق برای جمع‌آوری احادیث معصومان(ع) و شنیدن آنها، به شهرهای مختلفی مسافرت کرد. به این جهت، ایشان در آنچه از حضرات معصومان(ع) روایت می‌کند، راستگو است.

 

گفتار بزرگان درباره شیخ صدوق

همه علما و فقهای بزرگ اسلام، با دیده احترام به شیخ صدوق، نگریسته و مقام شامخ او را با عباراتی بلند تصدیق نموده‌اند، که به اختصار، گفتار چند تن از آنان را مرور می‌کنیم:

 

1. شیخ طوسی(ره) در معرفی شیخ صدوق می‌گوید: او دانشمندی جلیل‌القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملاً آگاه و در سلسله احادیث، نقّادی عالی‌مقام به شمار می‌آمد. او در میان اهل قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات، بی‌نظیر بود و در حدود سیصد اثر تألیفی از خود به یادگار گذاشته است.

 

2. نجاشی از بزرگان علم رجال، درباره وی می‌نویسد: شیخ صدوق، ساکن «ری»، بزرگ و فقیه ما و چهره برجسته‌ای در «خراسان» است که به «بغداد» هم رفته و با اینکه در سنّ جوانی بود، همه بزرگان شیعه از وی، احادیث را استماع می‌کردند.

 

3. سیّدبن طاووس درباره وی می‌گوید: شیخ صدوق کسی است که همه بر علم و عدالت او اتّفاق دارند.

 

تألیفات شیخ صدوق

«من لایحضره الفقیه»، «عیون اخبارالرّضا(ع)»، «معانی الاخبار»، «الخصال»، «الروضه فی الفضائل»، «کمال‌الدین و تمام النّعمه»، «الأمالی»، «علل الشّرائع و الاحکام و الاسباب»، «ثواب الاعمال»، «عقاب الاعمال»، «التوحید»، «صفات الشّیعه»، «فضل الشّیعه» و «الاعتقادات» از تألیفات شیخ می‌باشند.

 

شیخ صدوق علاوه بر آثار متعدّدی که در زمینه‌های مختلف از خود به یادگار گذاشته است، با بیان معارف دین، فرهنگ غنی شیعه را نیز هر چه بیشتر به جامعه آن عصر، معرفی نموده و در این راه، یکی از احیاگران علوم اهل بیت(ع) در تاریخ شیعه نام گرفته است.

 

شیخ طوسی(ره) درباره آثار تألیفی شیخ صدوق گفته است: وی سیصد کتاب تألیف کرده. نجاشیند، حدود دویست کتاب از وی نام می‌برد.

 

از جمله کتاب‌هایی که شیخ صدوق تألیف کرده، کتاب «مدینهالعلم» است که به گفته شیخ طوسی(ره)، این کتاب از کتاب من لا یحضره الفقیه بزرگتر بوده است؛ امّا متأسّفانه در حدود چهارصد سال قبل ناپدید گشته است.

 

سرانجام این عالم بزرگ شیعی، بعد از گذشت بیش از هفتاد سال از عمر شریف و پر برکتش، در سال 381 هـ .ق. به دیار باقی شتافت و در شهر ری، کنار حرم عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.

 

علّامه خوانساری(ره) متوفّای 1313 هـ .ق. در کتاب «روضات الجنّات» می‌نویسد: در سال 1238 هـ .ق. در عهد فتحعلی شاه قاجار، به سبب کثرت باران، قبر شریف شیخ صدوق خراب شد و شکافی در آن به وجود آمد و زمانی که عدّه‌ای برای تعمیر قبر به سرداب می‌روند، جنازه شیخ را همچنان تر و تازه و مستور العوره، در حالی‌که اثر خضاب بر انگشتان شریفش باقی مانده بود، مشاهده می‌کنند.

 

عناوین شیخ صدوق

به شیخ صدوق، ابوجعفر ثانی، نیز گفته می‌شود. لازم به ذکر است که شیخ کلینی به ابوجعفر اوّل و شیخ طوسی به ابوجعفر ثالث معروف می‌باشند و نام هر سه بزرگوار، محمّد می‌باشد. رییس المحدّثین، الشیخ الأجل، الشیخ الثقّه از دیگر عناوین شیخ صدوق است./907/د101/س

 

منبع: پایگاه اینترنتی موعود

 

ارسال نظرات