۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۷
کد خبر: ۲۴۷۲۸۷
در برنامه اقتصاد ایران مطرح شد؛

اصلاح الگوی مصرف و توجه به تولید ملی زمینه ساز اجرای اقتصاد مقاومتی

خبرگزاری رسا ـ رییس دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به ایجاد زمینه‌های اجرایی اقتصاد مقاومتی اشاره کرد و گفت : بهبود فضای کسب و کار، اصلاح الگوی مصرف، توجه و تأکید بر تولید ملی و اصلاح نظام مالی و بانکی زیر مجموعه تسریع در اصلاح وضع موجود است که بسیار ضروری است و درباره هرکدام باید کار اصولی انجام شود.
اقتصاد مقاومتي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، علی آقا محمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبر معظم انقلاب و عباس عرب مازار، رئیس دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و رئیس کمیته علمی کنگره ملی اقتصاد مقاومتی، امشب با حضور در برنامه «اقتصاد ایران» شبکه پنج صدا و سیما، درباره اقتصاد مقاومتی گفت‌وگو کردند که مشروح آن در ادامه می‌آید.

 

مجری: خروجی کنگره ملی اقتصاد ملی قرار است نقشه راهی را در اختیار مسؤولان و آحاد جامعه قرار دهد تا به سمت اقتصاد مقاومتی سالم حرکت کنیم؛ لزوم برگزاری این کنگره چه بوده است؟ و اگر بخواهیم اقداماتی که در یک سال گذشته انجام شده است را مرور کنیم به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

آقامحمدی: در آستانه سالگرد صدور فرمان اقتصاد مقاومتی و سیاست کلی اقتصاد هستیم که 29 بهمن سال گذشته بود، در طول یک سال گذشته سمینارها و کنگره‌های مختلفی برگزار شده است تا ابعاد این مسأله شکافته شود.

اقتصاد مقاومتی اقدامی یک ساله و کوتاه مدت نیست و ابعاد آن نیز ساده نیست یعنی برای آن که به خوبی تبیین شود باید به آن پرداخته شود از این رو یکی از بندهای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی گفتمان سازی است و این کنگره برای کمک به گفتمان سازی تشکیل می‌شود.

 کنگره اقتصاد مقاومتی اندیشمندان را دور هم جمع کرده است از دانشگاه عالی دفاع ملی و دانشگاه شهید بهشتی که هر دو از جهات مختلف موقعیت ممتازی در کشور دارند و چنین مزیت‌هایی سبب شده که این دو دانشگاه به این کار بپردازند؛ مدت طولانی است که با گروه زیادی از اندیشمندان، شورای سیاست گذاری و هیأت علمی مشغول این امر مهم هستند.

 

مجری: از آقای عرب مازار می‌خواهم که دلیل برگزاری این کنگره را برای ما بفرمایند؟

عرب مازار: همان طور که آقای دکتر گفتند یک سال از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی می‌گذرد به تبع اقدامات زیادی از طرف دولت و دستگاه‌های اجرایی انجام شده و همچنین مطالعات گسترده‌ای در خصوص اقتصاد مقاومتی در دانشگاه‌ها انجام شده و موقعیت مناسبی برای تبادل افکار است و بتوانیم با یک هم‌افزایی به شرایط بهتری در اجرای اقتصاد مقاومتی بپردازیم بنابراین طبیعی است که این کنگره بتواند در این راستا مفید واقع شود.

 

مجری: هرچیزی که بخواهد در جامعه نهادینه شود، باید از قبل فرهنگ سازی شود و برایش زمان گذاشته شود و شما گفتید که یک سال از زمان ابلاغ این دستور می‌گذرد؛ به نظر شما چقدر روی فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی کار کردیم؟ و آیا الان جامعه و مردم آمادگی پذیرش آن را دارند؟

آقا محمدی: نخست باید ببینیم مسؤول گفتمان سازی کیست؟ به طور معمول یک بخش آن به رسانه برمی‌گردد؛ به نظر من رسانه آن چنان که باید به این مهم نپرداخته است یعنی هنوز مفهوم اقتصاد مقاومتی به خوبی جا نیافتاده.

من در بخش‌های مختلف با دست اندرکاران و سردبیران در قسمت‌های مختلف در حوزه خبر چه در رادیو و چه در تلویزیون و در شورای معاونان جلسات مختلفی شرکت کردم و مباحثی مطرح شده است اما این که تبدیل به گفتمانی مثل شهادت شود، کار چشمگیری صورت نگرفته؛ چطور صدا وسیما راجع به شهادت و انقلاب گفتمان سازی می‌کند و راجع به بحث‌های اساسی که صورت می‌گیرد باید راه را طی کند؛ هنوز چنین برداشتی نیست؛ جست و گریخته کار زیاد شده اما گفتمان سازی نیست.

نکته بعد این است که دانشگاه‌ها چنین مأموریتی را بر عهده دارند؛ دانشگاه علامه طباطبایی اولین قدم‌ها را در مقطعی شروع کرد الان هم می‌گویند که سمینار داریم اما به نظرم با تأخیر است ولی شروع خوبی داشتند و چهار نشریه را داشتند و اکنون دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه عالی دفاع ملی در مقوله اقتصاد مقاومتی ورود پیدا کرده است و تعداد زیادی از دانشگاه‌ها در این زمینه فعالیت می‌کند اما نیاز به بسیج عمومی است.

در دانشگاه‌ها نمی‌توانیم صرفاً بحث ملی را انجام دهیم زیرا یک سری بحث‌های منطقه‌ای و بین المللی داریم و همچنین یک سری بحث‌های محلی داریم یعنی طبیعی است که دانشگاه ایلام در حوزه استان ایلام بحث‌هایی را انجام دهد، دانشگاه شیراز، بوعلی و رازی غیر از این که می‌توانند مسؤولیت‌های ملی و فراملی را بحث کنند اما در درجه نخست باید به حوزه استانی خود بپردازند.

در اقتصاد مقاومتی قرار است بسیج ملی داشته باشیم و دولت باید تسهیل کند و مردم باید راه بیفتند.

قرار گرفتن مردم در مسیر اقتصاد مقاومتی به این نیاز دارد که مردم زندگی و منفعت خود را در این راه ببینند و این امر با روند گذشته سازگار نیست.

این تغییر روندها از دست مسؤولان اجرایی به تنهایی برنمی‌آید و مقامات علمی، فکری و افرادی که بتوانند ایده‌ها را پرورش دهند، لازم است.

 

مجری: پس نمره قبولی را می‌گیرد اما نمره ایده‌ آل را نمی‌گیرد؛ جهت آشنایی با کنگره ملی اقتصاد مقاومتی باید گفت این کنگره در سالن همایش‌های صدا و سیما برگزار می‌شود و قرار است در دو محور و هفت دیدگاه که از قبل برنامه‌ریزی شده، تشکیل شود؛ محورهای نظری و راهبردی و دیدگاه‌های آن که شامل هفت بخش است از جمله تبیین اقتصاد مقاومتی، جایگاه فرهنگ و رسانه در پیاده سازی سیاست‌ها، الزامات راهبردی، نقش و تأثیر تکانه‌ها در تحقق اقتصاد مقاومتی، اقتصاد عدالت محور و مردم پایه، تبیین نقش بخش دفاعی و نیروهای مسلح، آسیب شناسی ناسازگاری‌های جاری اقتصاد ملی با سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی.

شاید بسیاری از ما هنوز فکر کنیم که اقتصاد مقاومتی یعنی ریاضت، سختی کشیدن، نخوردن، سفر نرفتن و یک سری از محدودیت‌ها؛ آیا واقعاً این گونه است؟

عرب مازار: واژه اقتصاد مقاومتی در ادبیات اقتصادی و اجتماعی ما واژه جدیدی است به همین دلیل تعابیر و تفاسیر مختلفی از این واژه در حوزه‌های مختلف توسط اندیشمندان ارائه شده که اغلب ناقص یا نادرست است از این رو اگر به بیانات رهبر معظم انقلاب مراجعه کنیم و بخواهیم تعریفی را ارائه کنیم، من این تعریف به نظرم می‌رسد که اقتصاد مقاومتی یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور است که دانش بنیان، مردم بنیان، عدالت محور، مبتنی بر ارزش‌ها، درون زا و برون نگر است که ویژگی اصلی آن مقاوم سازی اقتصاد در برابر مخاطرات و شوک‌هایی است که به این اقتصاد وارد می‌شود بنابراین یک تعبیر بسیار جامعی است؛ الگوی اقتصادی است که باید تبیین شود و حوزه آن بسیار وسیع‌تر از اقتصاد است و حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی را شامل می‌شود.

بنابراین این تعبیر که اقتصاد مقاومتی صرفاً برای مقابله با تحریم‌ها است یا این که حصار کشیدن به دور خودمان و قطع ارتباط با دیگران تعابیر درستی نیست بلکه این اقتصاد درون نگر است.

برخی نیز آن را اقتصاد انعطاف پذیر تعبیر کرده‌اند که این تعریف کاملی نیست زیرا ما به دنبال یک الگوی اقتصادی جدید می‌گردیم که افزون بر امتیازاتی که شمردیم بتواند در مقابل مخاطرات و تکانه‌هایی که به اقتصاد وارد می‌شود ایستادگی کند.

واضح است که در این خصوص بحث‌های متعددی هست و بخشی از مقاومت باید ذاتی باشد یعنی در خود آن اقتصاد تعبیه شده باشد و در بخش‌هایی باید برنامه‌ریزی کرد به طور مثال اگر چه واکسن را به بیمار می‌زنیم تا دچار بیماری نشود و در برابر شوک‌های بعدی که  به او وارد می‌ّشود مصونیت پیدا کند اما سازوکار بدن نیز باید در مقابل بیماری‌ها اگر در شرایط ضعیفی هستند مقاومت نشان دهد؛ یعنی لازم نیست که همه واکسینه شوند اما لازم است که برای شرایط حاد واکسینه شود که این شرایط برای اقتصاد ما نیز وجود دارد.

در اقتصاد ما باید به طور ذاتی این توانایی به وجود آید که تکانه‌های عادی و ملایم را دفع کند و ما باید برنامه‌ها و گزینه‌های مختلفی داشته باشیم که بتوانیم از شرایط شوک و مخاطرات درونی و بیرونی عبور کنیم و آسیب‌پذیری به حداقل برسد و بتواند خود را بازیافت کند و به روند و مرحله‌ی اصلی برگردد بنابراین این تعبیر جامعی از اقتصاد مقاومتی است که می‌توان ارائه داد.

این مجموعه صرفاً کار دولت نیست و از همه قوا مخصوصاً با اتکا به مردم استفاده شود از این رو فرهنگ سازی لازم است.

 

مجری: پس مردم باید احساس همدلی و همراهی را داشته باشند و دافعه ایجاد نشود؛ نگویند که کشور ما نفت و ثروت را دارد و چرا باید سختی‌هایی را متحمل شویم.

بحث اقتصاد مقاومتی باید بومی و متناسب با فرهنگ کشور ما برنامه‌ریزی و طراحی شود آیا برای بومی‌سازی فکر شده یا نگاهمان به خارج از مرزها بوده یا الگوهای غربی را می‌خواهیم در کشور اجرا کنیم؟

آقامحمدی: همان‌طور که آقای عرب مازار گفتند وقتی می‌خواهیم اقتصاد مقاومتی را تعریف کنیم یکی از ویژگی‌های آن این است که شوک‌ها را مدیریت و کنترل کند و یکی دیگر تهدیدات است چه تهدیدات داخلی بالفعل یا بالقوه که متوجه اقتصاد است و چه تهدیدات خارجی را بتواند مهار کند و برای آن تدبیر داشته باشیم.

ضعف‌های ساختاری اساسی در اقتصاد ایران داریم و فرض کنید فشار خارجی نیز نباشد؛ الان قطعنامه را بپذیریم نهایتاً سال 90 می‌شود؛ اتفاقی نمی‌افتد.

فرض کنید 100 میلیارد دلار درآمد نفت داشته باشیم؛ نمی‌دانیم چطور خرجش کنیم و تورم اتفاق می‌افتد یعنی اتفاق مهمی نمی‌افتد که تصور کنیم با رفع این ها مسأله ما حل می‌شود چرا؟ برای این که ما یک سری اشکالات ساختاری داریم.

مثلاً درباره کشاورزی؛ کشاورزی اقتصادی با کشاورزی معیشتی دو مقوله جدا از هم هستند؛ فرض کنید در روستایی با زمین دیم و با مقدار کم عده‌ای نیز زندگی کنند اما کشاورزی که به این معنی نیست.

ما با وسعت خاک و مقدار آبی که در اختیار داریم و درصد زیادی از آن را به کشاورزی می‌دهیم، متناسب، اصولی و اقتصادی باید از آن بهره‌برداری کنیم در حالی که الان این طور نیست.

بیش از دو سوم اراضی کشاورزی ما الان بالای 10 هکتار است بنابراین کشاورزیش به طور کامل اقتصادی است و معیشتی نیست اما فکر معیشتی را بر روی اقتصاد کشاورزی حاکم کرده‌اند که به معنای کشتن کل کشاورزی است.

بسیاری از افراد هستند که بالای 100 هکتار زمین دارند و کار اساسی و کلیدی می‌توانند انجام دهند اما به دلیل این که چهار دانه که باید اصلاح و ترمیم شود به دولت واگذار می‌شود در صورتی که همین افراد با نقش‌هایی که دارند می‌توانند این کارها را انجام دهند یا دسته جمعی حرکت کردنشان برای مبارزه با آفات و یکپارچگی کردن اراضی‌شان بدون این که مالکیت یکی شود؛ این کارها که پیچیده، سخت و عجیبی نیست، بهره‌وری را بسیار زیاد می‌توانند افزایش دهند.

صنعتی و زنجیره‌ای کردن کشاورزی که بالاخره چه کسی می‌خواهد این محصول را برداشت کند؛ شخصی که می‌خواهد ماکارونی بسازد باید سفارش گندم را بدهد زیرا او نوع خاصی از گندم را برای تولید ماکارونی نیاز دارد و فردی که می‌خواهد نان را بسازد باید سفارش گندم را بدهد.

ما گندم خارجی و داخلی در نقاط مختلف ایران در سیلوهای گندم می‌ریزیم، مخلوط می‌کنیم و بعد به نانوانایی‌ها می‌دهیم،آنها نیز به ناچار جوش شیرین می‌زنند و سپس نانوایی‌ها را به دلیل پایین بودن کیفیت نان مؤاخذه می‌کنیم؛ چرا با مقوله کشاورزی این گونه برخورد می‌شود؟

در برنج اگر این اتفاق بیفتد مثلاً برنج صدری، هاشمی، پاکستانی و هندی با هم مخلوط کنیم و بپزیم یکی پخته و یک ناپخته از کار در می‌آید؛ الان همین بلا سر نان در می‌آید.

 

مجری: پس یک سری واسطه‌هایی در این زمینه فعالیت می‌کنند؟

آقامحمدی: یک جاهایی که کار دولت نیست دولت وسط آمده و یک جاهایی کار دولت است که وسط نیست.

کمک به تحقیقات کار دولت است، عامه که نمی‌توانند بررسی کنند که تحولات به چه سمتی می‌رود اما خرید، فروش، توزیع و تمام این‌ها به عهده دولت است؛ قبلاً به این شغل «علاف» می‌گفتند الان نیز دولت علاف شده است.

وقتی دولت علاف درست می‌کنیم کار غلط است، بنابراین با کار غلط که نمی‌توان به جلو حرکت کرد و وقتی که می‌خواهیم اصلاح کنیم یک باره باید تمام این ساختارها عوض شود، یعنی باید ساختار بازار و تأمین مالی را تغییر دهیم.

 

مجری: آیا این اراده برای تغییر وجود دارد؟

آقامحمدی: بندهای اقتصاد مقاومتی این را می‌گوید؛ ما باید این مطلب را جابیندازیم که مردم مسخره کنند و بگویند فلانی علاف است؛ چرا علاف؟ ما که دولت علاف نمی‌خواهیم.

کار مردم است که گندم را بخرند، مرتب، بسته‌بندی و تبدیل به آرد کنند؛ این ها که کار فلانی نیست و هزار مسأله در این باره اتفاق می‌افتد.

سر همه چیز این گونه است یعنی اگر بخواهیم ببینم اقتصاد آسیب‌پذیری‌های درونی خودش اکنون آشفتگی‌های وسیعی دارد و ما نخست باید این‌ها را روشن کنیم؛ قبل از هر چیز باید نشان دهیم که کار سرجای خودش صورت نمی‌گیرد و اگر هرکاری سرجای خودش برود خواهیم دید که همه افراد می‌توانند به خوبی کار خودشان را انجام دهند.

 

مجری: با توجه به صحبت‌های دکتر آقا محمدی باز هم به نقش مردم رسیدیم؛ نقش مردم در بحث اقتصاد مقاومتی چیست؟ پدر، مادر و فرزند یک خانواده باید در این زمینه چه کار کنند؟

عرب مازار: نقش مردم چنان که در ابلاغیه سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و بیانات رهبر معظم انقلاب آمده بسیار پررنگ است اما این که مردم دقیقاً باید چه کاری انجام دهند نیاز به برنامه‌ریزی دارد یعنی بخشی از آن را می‌توانیم توصیه کنیم اما لازمه این است که ما یک برنامه مشخصی در مقابلمان داشته باشیم و نقش هرکدام از نهادها را مشخص کنیم.

در کنگره که فردا و پس فردا برگزار می‌ّشود قرار است که این مسائل مطرح شود و نقش مردم در اقتصاد مقاومتی تدوین شود.

اما به طور کلی باید الگوی مصرف اصلاح شود که قبلا نیز این مسأله مطرح شده اما کاری از پیش نبرده است؛ این که نقش دولت کاهش یابد و هزینه‌های غیر ضروری دولت کم شود و کارها به مردم واگذار شود؛ توجه و تأکید بر تولید ملی باشد که همه این‌ها در واقع بر نقش مردم تأکید دارد.

اما باید به طور کامل شفاف مطرح شود؛ وظایف مشخص شود و به طور مشخص، نقش مردم بیان شود زیرا ما نمی‌توانیم بگوییم در اقتصاد مقاومتی، نقش مردم پررنگ است اما مردم می‌‌گویند ما چه نقشی را ایفا کنیم و ما چه برنامه‌ای داشته باشیم تا به اقتصاد مقاومتی کمک شود.

 

مجری: شما دبیر علمی، محور نظری کنگره فردا هستید؛ این محور نظری قرار است چه کاری را در کنگره انجام دهد؟

عرب مازار: همان گونه که جناب دکتر گفتند؛ می‌ّشود در مجموع بحث‌های اقتصاد مقاومتی را به دو حوزه کلی تقسیم کرد؛ یک حوزه مباحث نظری و تئوری سازی این مباحث است و بحث دیگر نیز کاربردی و راهبردی است.

به همین دلیل، کنگره از آغاز این دو بخش را با دو مدیریت متفاوت شروع کرده است تا یک بخش به مباحث نظری و تئوری بپردازد و بخش دیگر که بر عهده دانشگاه دفاع ملی است در مباحث راهبردی فعالیت داشته باشد.

بنابراین ما در حوزه نظری؛ اگر چه دامنه گسترده‌ای دارد اما در دو موضوع متمرکز شده‌ایم؛ نخست حوزه اقتصاد و دوم حوزه فرهنگ، به مناسبت نامگذاری امسال به نام سال اقتصاد و فرهنگ؛ مقالاتی که دریافت کردیم و در کنگره ارائه خواهد شد، در دو حوزه مباحث اقتصادی و فرهنگی است.

 

مجری: جناب دکتر آقامحمدی با توجه به این که شما نیز از سخنرانان این کنگره هستید، بعد از برگزاری کنگره اقتصاد مقاومتی چه نتایجی را از آن انتظار دارید؟

آقامحمدی: توقع من این است که افراد ذی نفع به نفع خود آشنا شوند و بالاخره این کنگره است؛ و ما باید همه را تا جایی که امکان دارد، هوشیار کنیم که چه کارهای می‌توانند انجام دهند و از کجا باید شروع کنند.

همواره تصور نکنند که مقابلشان کوهی است و می‌توان داخل کوه نیز تونل زد و کار غیرممکنی که نیست بلکه کار خوبی نیز است و راه را کوتاه‌تر، بهتر و ایمن می‌کند و از حوادث می‌کاهد پس اگر این امر را متوجه شوند شروع به حرکت می‌کنند.

توجه دادن به این نیاز به بیان، گفتار و صحبت دارد و فرض کنید در مقوله اقتصاد مقاومتی پنج تا استاد دانشگاه اگر قبول کنند که تحقیقاتشان را در این حوزه کار کنند، بسیار خوب است زیرا این‌ها پنج نفر باقی نمی‌مانند و بالاخره دانشجو، راهنمایی تز و بقیه مسائلی که دارند و به همین صورت فکر جلو می‌رود.

ما برای این که اصلاح اساسی و بنیادی کنیم، ناچاریم همزبانی پیدا کنیم؛ همه دولت‌هایی که تا کنون سرکار آمده‌اند حرف‌هایشان عالی است اما در اجرا موفق نیستند نه این که نمی‌خواهند بلکه می‌گویند اگر این اصلاحات انجام شود مردم چه می‌گویند و مخالفان چه کار می‌کنند.

 

مجری: یعنی نوعی خود سانسوری و ترس از عکس العمل‌ها؟

آقامحمدی: واقعیت نه این که ترس یعنی این که بالاخره جامعه عکس العمل‌هایی نشان می‌دهد و ما باید به یک زبان برسیم که این سرنوشت همه ما است و اگر اصلاحاتی که دیگران انجام می‌دهند، خراب کنیم با سرنوشت خودمان بازی می‌کنیم.

فرض کنید اگر یارانه بی‌جا برای سوخت می‌پردازیم یعنی آن چیزی که باقی مانده نه آن چیزی که حذف کردیم؛ نتیجه‌اش این است که در حالی که می‌گوییم فروش نفت سخت است، هفت میلیارد دلار قاچاق سوخت می‌شود.

این‌ها به دلیل انحراف در قیمت است به این معنا که هنوز سازوکار قیمت را در بازار به رسمیت نشناخته‌ایم و همه در قیمت‌ها وارد می‌شوند و یکی می‌گوید من اراده کردم که قیمت آن جور باشد و همه نمی‌توانند قیمت گذار باشند.

قیمت باید تابع چارچوبی باشند و همه باید بدانند آن چارچوب حاکم است در غیر این صورت اگر هرکسی در یک جای حکومت بنشیند و فرمان بدهد که قیمت این و آن شود نتیجه‌اش این است که سرمایه‌گذاری شکل نمی‌گیرد زیرا طرف نمی‌داند آینده سرمایه‌گذاری‌اش چه می‌شود و آیا می‌تواند با این سرمایه گذاری سود کند و قسط هایش را بپردازد و پول خودش که نیست بلکه از بانک وام می‌گیرد و باید اقساط بانک را با سودش برگرداند.

ما بدیهیات را قبول نداریم و آنها را در اقتصاد کنار گذاشتیم و اساساً نیازی به بحث‌های خیلی پیچیده نداریم بنابراین کنگره باید این کار را انجام دهد به طور مثال نقش نیروهای مسلح که در کنگره بحث می‌کنیم بسیار مهم است.

 نیروهای مسلح این توجه را پیدا کنند که چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ گاهی اوقات ممکن است کار یک پیمانکار معمولی را انجام دهد به طور قطع این کار اشتباه است اما همین نیروی مسلح هم برای آمادگی زمان جنگش و هم برای استفاده از امکاناتش که در زمان صلح معطل است که سرمایه ملی است و هم برای به دست آوردن تجارب و هم برای خدمت؛ ممکن است یکباره تمام دریای عمان را به نیروی مسلح بدهی و بگویی که تمام این مسیر را اصلاح کن؛ قسمت‌های ناامن کشور را بدهی و بگویی برو امنیت را برقرار کن.

نیروهای مسلح کاری را می‌تواند انجام دهند که هیچ کسی دیگر قادر به آن نیست؛ در کشورهایی که در حال حاضر ناامن هستند ممکن است به نیروهای مسلح مأموریت داده شود، ریشه‌های اقتصاد آنها را اصلاح کند و در حوزه‌هایی کار را توسعه دهد.

اما اکنون ما یا به‌طور کلی از نیروهای مسلح انتقاد می‌کنیم و می‌گوییم چرا هستند؟ در صورتی که قانون اساسی، عقل، تدبیر و فکر گفته که باشند.

از طرف دیگر عده‌ای که می‌گویند نیروهای مسلح باشند، مشخص نمی‌کنند که کجا باشند.

در این سمینار بحث می‌شود که نیروهای مسلح جا و موقعیتشان کجا است؟ و بررسی این که همین کاری که در حال حاضر نیروهای مسلح انجام می‌دهند باید ادامه بدهند یا باید کارشان را جابه‌جا کنند و جای دیگری انجام دهند.

 

مجری: از صحبت‌های دکتر آقامحمدی به این جمله می‌رسم که کار در هر زمینه‌ای باید به کاردان و شخصی که توان و تخصصش را داشته باشد، سپرده شود و بسیاری از ضربه‌های اقتصادی و سیاسی که تاکنون خوردیم به دلیل چیدمان غلط مهره‌ها بوده است و امیدواریم در این کنگره دو روزه اتفاقات خوبی بیفتد و بعد به سرعت شاهد نتایج مثبتش در جامعه باشیم.

آقای دکتر عرب مازار جمع بندی نهایی را به خودتان واگذار می‌کنم و بفرمایید که کشور در زمینه اقتصاد مقاومتی باید چه اقداماتی را انجام دهد؟

عرب مازار: توجه به بندهای ابلاغیه سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی راهنمای خوبی است برای این که باید چه اقداماتی در دستور کار دولت و بخش‌های مختلف قوه مقننه و قوه قضائیه قرار بگیرد اما در یک جمع‌بندی باید چند کار همزمان انجام شود.

نخست، تسریع در اصلاح وضع موجود همان‌طور که جناب دکتر آقامحمدی اشاره کردند؛ پیش زمینه هر گونه پیش‌گیری از مخاطرات این است که ما از یک اقتصاد سالم و روان برخوردار باشیم بنابراین بحث بهبود فضای کسب و کار، اصلاح الگوی مصرف، توجه و تأکید بر تولید ملی و اصلاح نظام مالی و بانکی زیر مجموعه تسریع در اصلاح وضع موجود است که بسیار ضروری است و درباره هرکدام باید کار اصولی انجام شود تا راهش مشخص شود.

نکته دوم، شناسایی مخاطرات داخلی و خارجی است؛ در 36 سال گذشته با بسیاری از مخاطرات بعد از اتفاق افتادن، روبه‌رو بوده‌ایم و تصمیمات عاجلانه‌ای گرفتیم که برخی از آنها هزینه‌های زیادی را برای اقتصاد ما به همراه داشته است بنابراین لازم است گروه‌هایی، حوزه‌های فشار اقتصاد را مطالعه کنند و اولویت‌بندی در بحث‌های داخلی و خارجی وجود داشته باشد؛ مخاطرات مختلف آلودگی هوا در داخل کشور داریم، باکمبود آب در کشور مواجه هستیم و مخاطرات خارجی همچون تحریم‌ها نیز وجود دارند.

لازم است گروه‌هایی این مخاطرات را شناسایی و طبقه‌بندی کنند.

 

مجری: این گروه‌ها به وجود آمده یا این که شما می‌گویید باید اتفاق بیفتد؟

عرب مازار: من می‌گویم باید اتفاق بیفتد.

 

مجری: پس در کنگره نیز این قضایا مطرح خواهد شد؟

عرب مازار: بله؛ نکته سوم، من فکر می‌کنم بحث مطالعات نظری درباره ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی باید در دستور کار مراکز علمی و پژوهشی قرار گیرد یعنی به یک کار داوطلبانه تبدیل نشود و در کار الزامی چند دانشگاه قرار بگیرد تا ما بتوانیم با سرعت به یک الگوی نظری برسیم.

چهارمین نکته این است که اقتصاد مقاومتی تبیین شود و به بحث گفتمان فراگیر و رایج ملی تبدیل شود که همان بحث فرهنگ عمومی است و لازم است که یک بسیج و وفاق عمومی برای اجرای اقتصاد مقاومتی به وجود آید و جزئیات کلیه اقداماتی که انجام می‌پذیرد، به اطلاع مردم برسد و همکاری آنها را نیز بطلبد.

نکته آخری که می‌خواهم اشاره کنم این است که برای هماهنگی، کنترل و نظارت نهاد فرا دستی ایجاد شود؛ با توجه به گستردگی این مباحث اگر ما تمام این‌ها را فقط بر عهده دولت یا بخش‌های خصوصی مختلف بگذاریم، جواب نخواهد داد و ما به یک فرماندهی متمرکز در این حوزه بسیار نیاز داریم.

 

مجری: جمع بندی نهایی جناب دکتر آقامحمدی را نیز بشنویم و امیدوار باشیم این کنگره نتایج مثمر ثمری داشته باشد، آقای دکتر بفرمایید.

آقامحمدی: در این که کار دراز مدت است من فقط یک مثال می‌زنم؛ سال 1973 مسأله اعراب و اسرائیل پیش آمد و نفت به قیمتی رسید که کل اقتصاد غرب را تحت تأثیر قرار داد؛ سال 1979 با انقلاب ایران یک موج دیگری شکل گرفت؛ در ظرف این 42 سال آمریکا تمام توان و همتش را گذاشت برای این که بتواند بر این مسأله مسلط شود، یعنی 42 سال کار کرد.

امسال آمریکا کاری کرده که قیمت نفت پائین بیاید درحالی که هیچ شرایطی برای افت قیمت نفت وجود نداشت، به راحتی کاهش داده است و درحقیقت بر چنین پدیده‌ای مسلط شده است، زیرا آمریکا تمام تکنولوژی‌های جایگزین را در دستور کار جهانی قرار داده است؛ در مورد «نفت شِل» کار کرده؛ درباره تکنولوژی‌های مربوط به نفت سنگین و تکنولوژی‌های مربوط به حفاظت محیط زیست برای استفاده از آنها کار کرده درصورتی که آن را داشت اما نمی‌توانست بهره‌برداری کند و اجازه این کار داده نمی‌شد، ولی این قدر کار کرده تا تمام ذخایر استراتژیک را داشته باشد.

پروژه قیمت نفت برای آمریکا چهل سال کار برده و این که یک عامل خارجی وارد اقتصادش می‌شد و اقتصاد آمریکا را تحت تأثیر قرار می‌داد، آن را اصلاح کرد و اگر ما می‌خواهیم اصلاح کنیم نباید تصور کنیم این اصلاح در کوتاه مدت ممکن باشد بلکه زمان بر است./908/ز502/ج

ارسال نظرات