تقلیل روحیه استکبارستیزی نشانهای از تحریف مکتب امام
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، تلاش هدفمند و نظاممند جماعتی نشانهدار برای تحریف اندیشه و آثار حضرت امام (ره) طی سالهای اخیر آنقدر گسترش پیدا کرد تا آنکه مقام معظم رهبری محور اصلی سخنان روزپنج شنبه خود در حرم مطهر بنیانگذار انقلاب اسلامی را به این موضوع اختصاص دادند و با تبیین مولفههای اساسی تفکرات حضرت امام (ره) به لزوم هوشیاری مردم و نخبگان در مقابل این رویکرد تأکید کردند، این در حالی است که تلاش جماعتی برای «ارائه تصویری مخدوش و بدعتآمیز از امام » طی چند سال اخیر رشدی چشمگیر داشته و انتظار میرود در آیندهای نزدیک به خطری جدی برای انقلاب و نظام تبدیل شود، خطری که تبعات و آسیبهای آن به مراتب بیشتر از فعالیتها و سناریوهایی است که دشمنان بیرونی برای انقلاب در دستور کار قرار میدهند، چراکه چنین طرحی توسط برخی از شخصیتهای مهم و مبارز انقلاب مدیریت میشود و هر روز ابعاد تازه تری هم به خود میگیرد.
بر همین اساس «تقلیل روحیه استکبار ستیزی» و جایگرین کردن «تفکر سازشکارانه» به جای آن را باید یکی از خطوط مهم حرکت طیف مورد نظر برای تحریف نگاه حضرت امام، آن هم در بعد سیاست خارجه به شمار آورد، به طوری که طی سالهای اخیر چهرههای اصلی این جریان به شکلی هدفمند و فراگیر در تریبونهای مختلف تأکید کردهاند که اساساً مبارزه و رویارویی با استکبار جزو مبانی انقلاب اسلامی نبوده و پس از شکلگیری انقلاب و بر اساس مقتضیات زمانی و مکانی در دستور کار حضرت امام قرار گرفته است.
در سوی دیگر روزنامههای متعدد و پرشمار این طیف هم در مجموعه گزارشها و گفتوگوها از لزوم تعامل با امریکا و متحدانش و اتخاذ رویکرد واپسگرایانه در مقابله با غرب برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم سخن به میان میآورند.
مبارزه با استکبار تاریخ انقضا ندارد
رهبر انقلاب بر اساس رویکرد خطرناک جریان مورد اشاره به تشریح یکی از شاخصهای مهم اندیشه حضرت امام مبنی بر «لزوم استمرار مبارزه و ایستادگی در مقابله با استکبار » و «خوشبین نبودن به وعدههای آنها» پرداختند و تأکید نمودند: «یکی از اصول امام اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی، و نقطه مقابل، بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزای مکتب امام است».
معظم له در ادامه زوایای دیگری از نوع تفکر حضرت امام را در مقابله با نظام سلطه تشریح و به ضرورت استمرار مواجهه با امریکا به عنوان راس استکبار تأکید میکنند: «امام صریحاً در جبهه مخالف قلدران بینالمللی و مستکبران قرار داشت، هیچ ملاحظهای نمیکرد. این است که امام در مقابله میان قلدران و مستکبران و قدرتهای زورگوی عالم با مظلومان، در جبهه مظلومان بود... امام با مستکبرین سرِ آشتی نداشت. واژه «شیطان بزرگ» برای امریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود».
ایشان همچنین تأکید کردند: «امام (ره)در چارچوب این اصل فکری خود، همواره در مقابل امریکا و دستگاه سیاسی و امنیتی آن موضع گرفت و متقابلاً از ملتهای مظلوم به ویژه مردم فلسطین با کمال صمیمیت و قاطعیت حمایت کرد».
تأکید چندباره رهبری در این باره آن هم در قالب هوشمندی جامعه در مقابل سناریوی تحریف امام نشان داد که مبارزه با نظام سلطه و توجه ویژه به استکبارستیزی تاریخ انقضا ندارد و تمرکز جماعت نشانهدار برای حرکت در این مسیر نمیتواند حاوی دستاوردی باشد.
نخستین جرقه استکبارستیزی
شروع استکبارستیزی را باید سال 1343 و همزمان با اعتراض امام خمینی به تصویب قانون کاپیتولاسیون در ایران دانست؛ آنجایی که حضرت امام با سخنرانی افشاگرانه خود نه فقط زمینهساز شکلگیری انقلابی بزرگ در سال 57 شد، بلکه جرقههای نخستین راهبرد استکبارستیزی را در میان مردم ایران زد.
امام با آگاهی از حضور زیانبار مستشاران نظامى و امنیتى امریکایى و انگلیسى در کشور در پس تصویب لایحه کاپیتولاسیون براى نظامیان امریکایى در مجلس شوراى ملى (21 مهر 1343) بلافاصله مراجع و علماى قم را به تشکیل جلسه هفتگى فرا خواندند و با ارسال تلگرام و پیکهایى علماى سایر شهرها را در جریان امر قرار دادند.
سخنرانی تاثیرگذار حضرت امام به همین مناسبت را باید نخستین اقدام رسمی ایشان در مقابله با استکبار دانست که دستاوردهای آن تا امروز ادامه داشته است.
استکبار ستیزی همگام با تثبیت انقلاب
امام خمینی در طول مبارزات هم محور اساسی را بر استکبارستیزی قرار دادند و با تأکید بر گزارههایی همچون «همه بدبختی ما از امریکاست» از خوی تجاوزطلبی و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار سخن به میان میآوردند.
ایشان همچنین در اوج روزهای انقلاب و همزمان با توسعه سخنان تهدیدآمیز مقامات امریکایی و از جمله کارتر، رئیسجمهور وقت ایالات متحده فرمودند: «قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاریای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا و استقلالمان را هم حفظ بکنیم و یک مملکت مستقل باشیم نه یک مملکتی که همه چیز آن در دست دیگران است...».
تأکید حضرت امام (ره) بر مبارزه با امریکا و نظام سلطه منجر به آن شد که اصل 152 قانون اساسی به صراحت عنوان کند «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برپایه نفی هرگونه سلطه خارجی، سلطهپذیری، حفظ استقلال همهجانبه، دفاع از حقوق مسلمانان، حمایت از نهضتهای آزادی بخش و اسلامی، عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دولتهای غیرمحارب استوار است».
از حذف شعار مرگ بر آمریکا تا تلاش برای تعدیل روحیه استکبارستیزی جامعه
تحریف اندیشه و نگرشهای حضرت امام که با رحلت ایشان در سال 68 آغاز شده بود با روی کار آمدن دولت اصلاحات وارد فاز جدیدی شد و تا آنجایی پیش رفت که یکی از تئوریپردازان نزدیک به دولت تأکید کرد، باید افکار امام به موزه تاریخ سپرده شود و بارها وابستگان این طیف از لزوم بهبود روابط با امریکا و مستکبران دنیا سخن به میان آوردند.
این جریان طی دو سال اخیر به سرکردگی برخی دیگر از شخصیتهای باسابقه انقلاب با فرصت مناسبی که به واسطه روی کار آمدن دولت یازدهم فراهم شد اقدامات خود را برای تغییر باورهای عمومی نسبت به نظام سلطه، وارد مراحل جدیتری کرد.
این سناریو با نقل قولی در روزنامه آرمان- در پاییز سال 92- آغاز شد، تیتر این مطلب چالش برانگیز این بود: «امام(ره) موافق حذف مرگ بر امریکا بودند».
همین گزاره کافی بود تا اپوزیسیون و جریان تجدیدنظرطلب با استفاده از آن ضرورت اتمام دشمنیها میان ایران و امریکا را مطرح و این را یک خواسته عمومی القا کنند که مردم دیگر علاقهای به ادامه دشمنیها با نظام سلطه و به خصوص امریکا ندارند».
اما در مقابل اسناد بسیاری رسانهای شد که اساساً چنین ادعایی خلاف واقع است؛ به عنوان نمونه یکی از پیامهای تاریخی امام که در آن بر ضرورت ادامه استکبارستیزی مردم با سر دادن شعارهایی نظیر مرگ بر امریکا بود، رسانهای شد. در این پیام آمده است: «حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر امریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند گفت؛ آیا تأسی به رسول خدا(ص)و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند امریکایی فعل رسول الله(ص) و امر خداوند را تخطئه میکنید...» (پیام به حجاج سال 64).
انگیزه تحریف استکبارستیزی مورد نظر حضرت امام (ره)که با سخنان تأمل برانگیز هاشمی کلید خورده بود، با مکالمه تلفنی حسن روحانی و اوباما هم وارد فاز جدیدی شد. همین مسئله بهانهای شد برای جماعت تجدیدنظرطلب تا از این مکالمه تلفنی آرزوهای خود را خبر کنند. پس از مکالمه چند دقیقهای اوباما و روحانی با یکدیگر در نیویورک و اولین مذاکره مستقیم ظریف و کری، روزنامههای زنجیرهای تلاش کردند آن را شروعی برای عادیسازی روابط بین دو کشور عنوان و این را مطرح کنند که ادامه روند گذشته به صلاح جمهوری اسلامی نیست. در همین اثنا بود که برخی از این روزنامهها از شوق «پرواز مستقیم به امریکا» سر از پا نمیشناختند و آن را به مثابه یک رؤیا در رسانههای خود پوشش میدادند.
رویکرد مورد اشاره جریان تجدیدنظرطلب برای حذف شعارهایی که حاوی استکبارستیزی است تا به امروز ادامه دارد و در مفاهیمی مانند «تخطئه امریکا ستیزی»، «لزوم بازنگری در روابط تهران- واشنگتن»، «شعاری بودن و مردمی نبودن استکبارستیزی»، «اصولی نبودن مقابله با غرب»، «خوانش جهت دار از تفکرات حضرت امام و زیر سؤال بردن تصمیمات ایشان» و «احساسی بودن و جوزدگی نظام در مقابل ایالات متحده امریکا» خلاصه شده که هیچ گونه همخوانی و قرابتی با اصول انقلاب اسلامی و آرا و اندیشههای حضرت امام نداشته است.
اما همانگونه که اشاره شد جامعه بدون توجه به چنین اقدامات حزبی در ایام مناسبتی و در حرکتهای جمعی خود همچنان تأکید میکنند که اولویت کشور در سیاست خارجی، ایستادگی در مقابله با نظام سلطه و در رأس آن امریکا است./907/د102/س
منبع : روزنامه جوان