تلاش تجدیدنظرطلبان برای ترغیب دولت به میز مذاکره انتخاباتی/ التماس منفعتطلبان برای لیست مشترک با دولت
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «در انتخابات مجلس آینده باید تلاش شود جریان هواداران دولت و اصلاحطلبان به یک لیست واحد برسند و اگر هر یک از این دو جریان بخواهند ساز جدایی بزنند مطمئناً با مشکلاتی جدی روبهرو خواهند شد» این مهمترین بخش از سخنان روز گذشته عارف در جمع اعضای حزب مردمسالاری است که در آن بر ضرورت ائتلاف دولت با جریان تجدیدنظرطلب در انتخابات پیشرو تأکید شده است.
قول پیش رو از نامزد اختصاصی مدعیان اصلاحطلبی در انتخابات 92 بهخوبی نشان میدهد که تجدیدنظرطلبان حیات سیاسی خود را در گرو همراهی و همگامی با دولت میبینند و معتقدند در صورتی که سازی مخالف ساز دولت یازدهم در انتخابات پیش رو را کوک کنند متحمل شکست شده و تا ماهها باید حسرت دوری از قدرت را بخورند. رهبران مدعیان اصلاحطلبی به خوبی میدانند که مردم مانند شش انتخابات گذشته اقبالی به روی کارآمدن آنها نداشته به همین دلیل این بار تلاش دارند بار دیگر با برگ روحانی و دولت تحت نظر وی بازی کرده بلکه بتوانند بار دیگر در تبلیغات پس از روز برگزاری انتخابات خود را پیروز آوردگاه انتخاباتی اسفندماه بنامند. تلاش برای ایجاد همگرایی بین دولت و جماعت تجدیدنظرطلبان و بیان ضرورت چنین مقولهای خطی است که ماهها توسط شخصیتها و رسانههای این جریان دنبال میشود آنگونه که روز گذشته برخی دیگر از روزنامههای زنجیرهای مطالب اصلی صفحات خود را به همین موضوع اختصاص داده و از بزرگان درخواست کردهاند از حرکت در چنین مسیری پیروی کنند.
دولت و اصلاحطلبان ائتلاف نکنند اصولگرایان پیروز میشوند
روزنامه ابتکار تیتر نخست خود را به همین موضوع اختصاص داده و با ادبیات ملتمسانه از دولت میخواهد که با اصلاحطلبان یک لیست مشترک را در انتخابات آتی ارائه دهند و در ادامه تأکید میکند که مصلحت و منفعت دولت و اصلاحطلبان در اتخاذ چنین رویکردی است. این روزنامه آنگونه که در روتیتر گزارش خود آورده تلاش میکند در بخشهایی از گزارش خود دولت را از اصولگرایان ترسانده و تنها راه نجات دولت از اقدامات منتقدان را ائتلاف با جماعت تجدیدنظرطلب بنامد. در ابتدای این گزارش سعی میشود اعتدال را همسان با اصلاحطلبی بنامد و این دو را یکی بداند:«... با این حال از آنجا که گفتمانی به نام اعتدال به صورت تشکیلاتی در فضای سیاسی ریشهدار نبود، باعث شد از هر دو جریان سیاسی کشور نیروهایی را وام بگیرد. در این میان به دلیل انعطاف بیشتر تفکر اصلاحطلبی و نیز تجربه نامطلوب تندروی حتی از جنس اصلاحطلبانه، تمایل این طیف از نیروهای سیاسی به اعتدال بیشتر بود.»
این روزنامه همچنین عدم مقبولیت عارف نامزد اختصاصیشان در انتخابات 92– که در خوشبینانهترین حالت 8درصد آرا را به خود اختصاص داده بود - را به شکل جالبی توجیه میکند و از دل چنین توجیهی ضرورت همگرایی دولت با اصلاحطلبان را مطرح میکند: «ناگزیر بودن همین عامل باعث شد که از همراهی اصلاحطلبان با کاندیدای اعتدالگرایی همچون حسن روحانی و اقدام سیاسی حرفهای آنها مبنی بر انصراف محمدرضا عارف – کاندیدای اصلاحطلبان – به نفع روحانی، پیروزی این جریان در انتخابات ریاستجمهوری شکل بگیرد. حال در شرایطی که انتظار میرود این پیروزی در انتخابات مجلس دهم کامل شده و با ایجاد پارلمانی متشکل از نیروهای اصلاحطلب و معتدل، همگونی و هماهنگی دولت و مجلس بیشتر شود، برخی کارشناسان بیم آن را دارند که در غیاب برنامه مشخص برای تکرار این همراهی، هم اصلاحطلبان و هم اعتدالگرایان شکست را در انتخابات تجربه کنند.»
این رسانه تجدیدنظرطلب همچنین گنجاندن اشخاصی مثل علی لاریجانی و علی مطهری در لیست مشترک را دور از ذهن نمیداند و بیان میکند:«... در نهایت به نظر میرسد الگوی موفق همراهی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، الگویی است که نه تنها در انتخابات پیش روی مجلس، بلکه در سایر انتخابات پیش رو – از جمله مجلس خبرگان رهبری در سال جاری و ریاست جمهوری و شوراها در دو سال آینده – موفق باشد و برهم زدن آن کاری عقلانی به حساب نمیآید و حتی چه بسا بهتر باشد که این جریانها به تقویت ساختار تشکیلاتی و حزبی خود اقدام کنند.»
اصلاحطلبان از بد روزگار به دامن تدبیر و امید پناه آوردهاند
هر چند تلاش جماعت تجدیدنظرطلب برای کشاندن دولت به میز مذاکره انتخاباتی هر روز به شکل گستردهتری در میآید اما با یک بررسی ساده میتوان به این نتیجه رسید که اساساً طیف مدعیان اصلاحطلبی اعتقادی به رئیسجمهور و دولت یازدهم نداشته و تنها از بد روزگار به دامن تدبیر و امید پناه بردهاند و قابل تخمین است در صورتی که در انتخابات پیش رو به موفقیت نصفه و نیمه برسند قابلیت عبور از روحانی را دارند کما اینکه بحث عبور از رئیس دولت اصلاحات محور ثابت سخنان بسیاری از بزرگان این طیف در یک مقطع زمانی نسبتاً طولانی هم بود.
نخستین شکاف دولت با دومخردادیها
برگزاری مجمع فرماندهان سپاه در اواخر شهریورماه سال 92 فرصت مناسبی بود که زخم کهنه اختلافات زیربنایی تندروهای اصلاحات با روحانی سر باز کند، به صورتی که رسانههای وابسته به جریان افراطی اصلاحات برخلاف محتوای سخنان رئیسجمهور درباره سپاه، با نوع انتخاب تیترها و عکسهای خود به تخریب وجهه سپاه پرداخته و سعی کردهاند خط تاریخی هجمه و تخریب علیه سپاه را در پیش گیرند؛ تخریبی که سابقه چندین ساله هم دارد به گونهای که با مرور کارنامه هشت ساله دولت اصلاحات، به وضوح میتوان مشاهده کرد که طیف دوم خرداد، تلاش میکرد مرز خودیها و غیرخودیها را کمرنگ کرده، به صورت همهجانبه همه چارچوبهای اعتقادی و سیاسی نظام را مورد هدف قرار داده و سپاه پاسداران به عنوان یکی از مهمترین موانع پیشبرد اهداف دشمن آماج حملات جنگ روانی جریانات تندرو قرار گرفت. در حالی روحانی از عملکرد سی و چند ساله سپاه تقدیر و تشکر منحصر به فردی میکند و با بیان جملاتی نظیر «سپاهیان افتخار بزرگی بر دوش دارند و آن پاسدار بودن است... سپاه پاسداران فرزند انقلابی است که فاصله زمانی با پیروزی انقلاب ندارد» یا «سپاه در دل مردم، با مردم و کنار مردم قرار دارد و به معنای واقعی حصون رعیه هستید، سپاه پاسداران باید دژ مستحکم و پناه همه مردم باشد» که رسانههای وابسته به جریان تندرو در اقدامی هماهنگ و هدفمند تلاش میکنند تا با انتخاب تیترهایی شبیه: «تأکید امام بر دوری سپاه از بازیهای سیاسی بود»، «سپاه ضامن حقوق شهروندی باشد»، «سپاه، سپاه همه مردم باشد» و «سپاه باید از جریانهای سیاسی به دور باشد» اینگونه القا کنند که روحانی ضمن گلایه از عملکرد سپاه، علیه فرماندهان سپاه هشدارهای شدیداللحنی را در سخنانش بیان داشته است. این در حالی است که روحانی- همانطور که اشاره شد- ضمن ستایش بینظیر از عملکرد سپاه، برای کمک سپاه به دولت مطالبات جدی را هم مطرح کرد.
سبد کالا، بهانهای برای هجمه اصلاحطلبان به دولت
توزیع سبد کالا در میان مردم بهانه بود تا مدعیان اصلاحطلبی شفافتر به اقدامات دولت انتقاد کرده و به عبارتی رودرروی دولت بایستند. محمد هاشمی رفسنجانی در اولین واکنش درباره توزیع سبد کالا و تأثیر این کار در بهبود وضع معیشتی مردم نیز گفت: بالاخره اگر عدهای که استحقاقش را دارند این سبد را دریافت کنند، مقداری کمک به معیشت اقشار آسیبپذیر است ولی روش اجرا و دامنه اجرا، خیلی مناسب شرایط اقتصادی کشور نیست، راههای بهتری وجود دارد و این نوع مسائل از نظر بنده خیلی توجیه ندارد. همچنین صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با روزنامه اصلاحطلب «اعتماد»، اجرای طرح سبدکالایی دولت روحانی را اشتباه میداند و بیان میکند: «سبدکالای دولت روحانی بهگونهای همان یارانه 45 هزار و 500 تومانی دولت احمدینژاد است اما با برنامهریزی کمتر و ناپختگی.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه فکر میکنم سبدکالا یک فکر «ناپخته» و یک ایده «نسنجیدهای» بود که دولت با عجله و بدون تدبیر به آن پرداخت، افزود: «متأسفانه دولت بدون اینکه برنامهریزی دقیقی انجام دهد و افرادی را که قرار است این سبدکالا به آنها تعلق گیرد را شناسایی کرد...»
پورنجاتی: روحانی پایگاه اجتماعی ندارد
احمد پورنجاتی هم در جای دیگر تأکید میکند: «درست است که روحانی با تابلوی اعتدال و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابتها آمد اما بیهیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.»
تاجیک: روحانی، مستأجری 4 ساله است
محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در نخستین روزهای اردیبهشت ماه سال 93 در گفتوگو با روزنامه شرق با تأیید پروژه «مستأجر چهار ساله» اصلاحطلبان اظهار میکند که امروز از شدت و گستره حمایت اصلاحطلبان به دولت کاسته شده است.
مشاور رئیسجمهور و رئیس «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری» در دوران خاتمی در این گفتوگو تأکید کرده که دولت «اعتدال» در حال تبدیلشدن به دولت «اختلاط» است و باید سریعتر خود را جمعوجور و گرایشهای متفاوت و گاه متضاد درونی خود را تعدیل کند و تا دیر نشده کلید تدبیر خود را بهکار گیرد.
وی درباره راهبرد حمایت اصلاحطلبان از دولت اعتدال از ابتدا تا به حال و ادامه آن در آینده میگوید: اگرچه معتقدم از شدت و گستره این حمایت کاسته شده، اما جریان اصلاحات با نگرشی عقلایی و با تحلیلی ناظر به شرایط حال و آینده کشور و نیز با حفظ فاصله انتقادی خود، کماکان از دولت حمایت میکند اما مطمئنم این «حمایت» امری زمان - پرورده و شرایط - پرورده است و چنانچه دولت تدبیر و امید نتواند برای چالشهای پیشاروی جامعه تدبیری درخور و بهنگام بیندیشد، کلیدش بسیاری از درها را به روی خودش خواهد بست و حامیانش را پشت درهای بسته رها خواهد کرد.
مرعشی: منتقد سیاستهای روحانی هستم
حسین مرعشی هم در همان مقطع در گفتوگو با اعتماد بیان میکند: «ما سیاستهای کلی آقای روحانی را تأیید میکنیم اما در عرصه سیاست داخلی همه سیاستهای دولت را تأیید نمیکنیم. ما منتقد وزارت کشور بوده و هستیم. تأکید میکنم که ما حامی آقای روحانی هستیم اما در عرصه سیاست داخلی کاملاً زاویه انتقادی داریم.» نمونه دیگر از این قبیل مواضع جلسه 11 نفره مجمع روحانیون مبارز است که مرد خاکستری اصلاحات در پاسخ به پیشنهاد یکی از اعضا که خواستار دیدار این تشکل با روحانی شد، گفته بود: دیدن روحانی رفتن یعنی مشروعیتبخشیدن به او. روحانی از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بویی از اصلاحات نبرده است. او نیروی حاکمیت و نظام است.
هزینههای دولت را نمیپذیرند و تنها به فکر بهرهبرداری از آن هستند
همانطور که اشاره شد تناقضات جماعت تجدیدنظرطلب با دولت یازدهم امری بدیهی است که نمایانگر نگاه منفعتطلبان مدعیان اصلاحطلب نسبت به دولت است آنگونه که تلاش میکنند بر اساس تئوری سعید حجاریان که پیشنهاد میدهد تز «اتحاد و انتقاد» را در مقابل دولت اینگونه پیاده کنند: «رابطه ما با روحانی رابطه «اتحاد، انتقاد» است یعنی اتحاد علنی و انتقاد مخفی داریم.» حجاریان در این گفتوگو ضمن انتقاد تلویحی از رئیسجمهور با بیان اینکه نمیشود گفت دولت دست اصلاحطلبان است، به این تمثیل اشاره کرده که «برای کسی بمیر که برایت تب کند.» بر این اساس جماعت تجدیدنظرطلب تلاش میکنند تا به محض صدور اشتباه از دولت آن را به پای روحانی و دولتمردان نوشته آن هم به وسیله انتقادهای تند و پرحجم از عملکرد آن و در مقابل در مقاطع حساسی نظیر انتخابات– از سر ناچاری و به دلیل عدم اقبال مردمی- تلاش کند تا با دولت تدبیر و امید اتئلاف صورت دهد./1323/د101/ف
منبع : روزنامه جوان