دولت مطلوب در اندیشه امام و آیتالله نائینی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، جلسه دفاعیه پایاننامه ارشد «بررسی مقایسهای دولت مطلوب در اندیشه آیتالله نائینی و امام راحل» با راهنمایی حجتالاسلام لک زایی، مشاوره خراسانی و از سوی «اسدی» در دانشگاه باقرالعلوم(ع) قم برگزار شد.
اسدی با اشاره به پایاننامه خود در این جلسه اظهار کرد: از صدر اسلام تاکنون شکلهای مختلفی از دولتها را شاهد بودهایم و علما و اندیشمندان اسلامی نیز در شکل و نوع دولتها صاحب نظر بودهاند که از جمله میتوان به امام راحل و حضرت آیتالله نائینی اشاره کرد.
وی افزود: حضرت آیتالله نائینی نخست دولت مشروطه و امام راحل دولت انقلاب اسلامی را مطرح میکنند. حضرت آیتالله نائینی و امام راحل در دورانهای خود دولتها و شکلهایی را مطلوب و نامطلوب دانستهاند که شباهتها و تفاوتهایی دارند.
این دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم درباره نکته اشتراک و افتراق دولتهای مطلوب از دیدگاه امام(ره) و حضرت آیتالله نائینی تصریح کرد: فرض ما این است که حضرت آیتالله نائینی و امام راحل در بخش دولت مطلوب آرمانی مشترک بوده، ولی در قسمت دولت مقدور با یکدیگر متمایز هستند. دولت مقدور حضرت آیتالله نائینی مشروطه و امام خمینی(ره) جمهوری اسلامی بوده است.
وی ادامه داد: دولت مطلوب آرمانی مشترک حضرت آیتالله نائینی و امام خمینی(ره) دولت معصوم(ع) بوده است. البته اصطلاحات میان این دو بزرگوار تفاوت دارد؛ برای نمونه حضرت آیتالله نائینی میگوید: «دولت امامت که دولت معصوم(ع) است، مطلوب بذاته است و بقیه موارد همانند دولت مشروطه پایینترین درجه است.»
اسدی با تأکید بر اینکه تلاش شده تا در پایاننامه «بررسی مقایسهای دولت مطلوب در اندیشه آیتالله نائینی و امام راحل» چهار مقوله ضرورت تشکیل دولت، عناصر و ساختارهای قدرت، مرزهای قدرت و شبکههای قدرت بررسی شود، در ادامه به بررسی هر کدام از آنها پرداخت.
وی درباره مقوله ضرورت تشکیل دولت با بیان اینکه میان نظر امام راحل و حضرت آیتالله نائینی شباهتهای فراوانی وجود دارد، گفت: البته حضرت آیتالله نائینی ضرورت نظم، حفظ کیان اسلام و مملکت از بیگانگان را مطرح میکند؛ ولی امام راحل ضمن بیان این موارد، ضرورت وجود مراکز اجرایی، اجرای قانون، جلوگیری از هرج و مرج، رسیدن به سعادت، ضرورت وحدت و غیره را بیان میکنند.
اسدی اضافه کرد: در بحث عناصر و ساختارهای دولت نیز از دیدگاه مشروطه(حضرت آیتالله نائینی) سلطان و سلطنت مطرح است؛ ولی از دیدگاه جمهوری اسلامی، بحث ولایت فقیه مطرح است. در مشروطه مجلس شورای ملی و در جمهوری اسلامی مجلس شورای اسلامی مطرح میشود. البته هر دو آنها قانون اساسی را بیان میکنند، ولی با یکدیگر تفاوتهای فراوانی دارد.
این دانش آموخته درباره مرزهای قدرت از دیدگاه امام راحل و حضرت آیتالله نائینی بیان کرد: دولت حضرت آیتالله نائینی مرز سیاسی را به صورت مستقل پذیرفته، ولی در جمهوری اسلامی ایران بحثها مفصل بوده و سه نظریه ملیگرایی اسلامی، صدور مطلق انقلاب و ام القری بودن مطرح است که امام(ره) هر سه را مطرح میکنند.
وی تصریح کرد: شبکههای قدرت نیز شامل اقلیتهای دینی و جایگاه زنان میشود. اقلیتهای دینی را هر دو بزرگوار در بخشهای مختلف همانند مشارکت در قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی پذیرفتهاند، ولی درباره جایگاه زنان مقداری بحث متفاوت است.
اسدی بیان کرد: زنان پیش از انقلاب مشروطه هیچ جایگاهی نداشته و انقلاب مشروطه سرمنشأ تحولات بزرگی میشود؛ ولی با این وجود مشروطه درباره آزادی و مشارکت سیاسی بانوان اندیشه روشنی را بیان نکرده و حضرت آیتالله نائینی اشاره صریحی به آن ندارد. ولی در دولت جمهوری اسلامی ایران زنان، هم پای مردان جلو آمدهاند.
وی با یادآوری این نکته که در بحث کارکرد نیز چهار مقوله در دیدگاه امام(ره) و آیتالله نائینی مطرح است، تأکید کرد: در مشروطه نهاد مجلس شورای ملی مطرح بوده که بحث مشروطیت آن با انتخاب نمایندگان از سوی مردم حاصل میشده است؛ به همین دلیل مشروطیت آن را الهی میدانستند، البته به صورت مختصر نیز عدهای از مجتهدین به نمایندگان، مشروطیت میبخشیدند.
این دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم گفت: ولی در جمهوری اسلامی بحث مجلس شورای اسلامی مطرح است که با بحث حضرت آیتالله نائینی بسیار تفاوت دارد. امام راحل نیز تأکید فراوانی درباره مجلس دارند. در دولت حضرت آیتالله نائینی شورا و مجلس شورای ملی مطرح میشود؛ ولی مرکز تصمیمگیری در جمهوری اسلامی رابطه میان ولایت فقیه، حاکمیت و رأی مردم است که دارای سه نظریه انتخاب، انتصاب و مشروطیت دوگانه میشود که امام راحل بیشتر نقش مشروطیت الهی و نقش مردم را پذیرفتهاند.
وی ادامه داد: از دیدگاه جمهوری اسلامی، ولایت فقیه نیز مهمترین نهاد تصمیمگیری است که مشروطیت آن الهی است. انتخابات نیز از سوی مردم صورت میگیرد که در این صورت به آن مشروطیت و مقبولیت میدهد.
اسدی درباره کارکرد دولتها(دامنه نفوذ) از نظر امام راحل و حضرت آیتالله نائینی عنوان کرد: دولت مشروطه محدود به حوزه عمومی بوده و به حوزه خصوصی وارد نمیشده است؛ چرا که میگفت: «حوزه خصوصی را شرعیت تعیین میکند که ارتباط با دولت ندارد.»
وی افزود: ولی در دولت جمهوری اسلامی غیر از احکام اولیه و ثانویه، احکام حکومتی پیش میآید؛ یعنی جایگاهی که برای ولایت فقیه در نظر گرفته و آن را خلیفه امام معصوم(ع) دانستهاند و به همین دلیل اختیاراتی بر امر حکومت دارد که به احکام حکومتی میگویند.
این دانش آموخته دانشگاه باقرالعلوم گفت: احکام حکومتی نیز ناظر به شرایط و مصلحت عمومی جامعه برای اداره کشور و جامعه است؛ همانند تصمیماتی که برای جهاد دفاع صورت میگیرد و برای نمونه امام راحل تخلف از مقررات راهنمایی و رانندگی را حرام اعلام میکنند؛ چرا که در این صورت مصلحت عمومی مطرح است.
اسدی درباره جایگاه جریان قدرت میان دو نظریه امام(ره) و مرحوم نائینی خاطرنشان کرد: جریان قدرت در دولت مشروطه خصلت مردم سالارانه و از پایین به بالا است و ناظر بر نوعی از حاکمیت مستقیم مردم است که بحث مجلس شورای ملی مطرح است؛ ولی با دولت جمهوری اسلامی ایران بسیار تفاوت دارد. برای نمونه نقش احزاب و رسانهها در دولت مشروطه مطرح نیست و شاید تنها اسمی از آن باشد.
وی تصریح کرد: ولی در جمهوری اسلامی احزاب و مطبوعات نقش اساسی دارند. همچنین جایگاه مجلس فرق دارد و انتخابات صحنه تجلی حضور و مشارکت مردم است.
این دانش آموخته درباره بازخوردهای نظریه امام(ره) و حضرت آیتالله نائینی درباره حکومت مطلوب نیز تصریح کرد: بازخورد حکومت حضرت آیتالله نائینی را تنها در امر به معروف و نهی از منکر میدانیم که مردم نه تنها حق دارند، بلکه بر آنها واجب است در امور حسبیه وارد شوند؛ ولی بحثهای دیگر همانند نظارت، پاسخگویی حکومت، اعتراض، راهپیمایی و قیام خیلی مطرح نیست.
وی ادامه داد: ولی در بحثهایی که حضرت امام(ره) درباره جمهوری اسلامی ایران مطرح کردهاند، شامل نظارت مردم بر حکومت، نظارت مستقیم و غیر مستقیم، امر به معروف و نهی از منکر، انتقاد و غیره میشود؛ حتی انتقادگرایی نوعی فرهنگ بیان شده است.
اسدی در نتیجهگیری مباحث ارائه شده خود گفت: این دو بزرگوار در دولت مطلوب آرمانی با یکدیگر مشترک هستند و تفاوتی ندارند، ولی در دولت مقدور خود با توجه به زمان خودشان تفاوتهای اساسی دارند.
/993/502/ر