اراده انجام کارهای شایسته هدیه الهی است
وی با اشاره به آیات «لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ ﴿49﴾ أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَإِنَاثًا وَیَجْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ﴿50﴾»، افزود: فرمود تدبیر جهان بر اساس اراده خدایی است که دو اسم علیم و قدیر بودن ضامن اجرای آن است، در جریان فرزند هم فرمود اینها هبهالله هستند، فرزند هدیه خداوند است، فرمود به هر کس بخواهد ذکور و به هر کس بخواهد اناث عطا میکند، تقدیم و تأخیر این آیات هیچ تأثیری ندارد اما برای نکات ادبی است، این طور نیست که اناث یا ذکور ارزش بیشتری داشته باشد، هبه الهی در این مراحل ظهور میکند که چند قسم است.
مفسر برجسته قرآن کریم با قرائت آیه «وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿51﴾»، خاطرنشان کرد: وحی علمی غیر از وحی فعل است، وحی فعل آن است که خداوند در قلب کسی وحی میکند انجام کاری یا ارادهای را، این تصمیمگیری را ذات اقدس اله در قلب کسی همچون مادر موسی(ع) القا میکند، گاه انسان یک تصمیم خوبی میگیرد باید بداند این هبه الهی است و از طرف دیگری آمده است، در سوره مبارکه انبیا(ع) است که ما بر انبیا فعلهای خوب را القا میکند.
وی گفت: فرمود هیچ بشری نمیتواند وحی الهی را دریافت کند مگر از این سه راه، این محدود کردن نه به خاطر عجز قدرت الهی است، بلکه به دلیل عجز انسان است، قدرت الهی میتواند انواع و اقسامی داشته باشد، اما بشر بیش از این سه راه راهی ندارد تا با خداوند تماس بگیرد.
جبراییل لسان خداوند برای القای وحی به پیامبر بود
حضرت آیتالله جوادی آملی با تبیین واسطه بودن وحی و بیواسطه بودن آن اظهار کرد: وحیای که برای انبیا میآید یا عزراییل(ع) برای گرفتن جان افراد میآید، این واسطه دارد، این فرشتهها واسطه الهی هستند، وحی که برای پیامبر(ص) میآید و پیامبر(ص) آن را تلقی میکند، شریعت است، اگر متعلق اراده فعل خداوند بود، این تکوینی است، اما اگر متعلق اراده فعل انسان و فعل مخاطب بود، این اراده تشریعیه میشود، چون متعلق اراده فعل اختیاری مکلف است، پس یک وقت اراده خلقت آسمان و زمین یا وضع قانون است که آن تکوین است اما یک وقت اراده تشریعیه است.
وی تأکید کرد: بشر غیر از این سه راه نمیتواند کلام الهی را درک کند، نه این که ذات اقدس اله محصور است، نه بشر نمیتواند، اگر آن نقطه آغازین بود بلاواسطه کلام الهی را همچون پیامبر اکرم(ص) درک میکند، گاهی هنگام تلقی وحی پیامبر(ص) حالتی همچون بیهوشی به ایشان دست میداد و در حدیث است که این زمانی بود که ذات اقدس اله بدون واسطه بر پیامبر اکرم(ص) تجلی میکند.
حضرت آیتالله جوادی آملی با تأکید بر این نکته که دیدن خداوند در عالم محال است، آن که دیده میشود، حقایقش را با قلب میتوان ادراک کرد، گفت: اگر کسی آن قدرت را داشت که به ظهور اول باریابد، او بدون واسطه وحی را دریافت میکند، و اگر نه حتما معالواسطه وحی را دریافت میکند، این نظیر وساطتهای عادی نیست که بگوید این پیام را به کسی برسان، یا نامهای را به کسی برسان، این همچون نهر آبی است که انقطاعی در کار نیست و آب همچنان متصل است، این طور نیست که رابطه الله(جل جلاله) با جبرییل(ع) باشد و بعد رابطه قطع شده باشد و بعد رابطه با پیامبر(ص) وصل شود.
وی ابراز کرد: وقتی جبرییل(ع) خدمت پیامبر(ص) میآید، نقل قول نمیکند بلکه لسان خداوند میشود، در قرب نوافل انسان به جایی میرسد که انسان کلام خدا و دست خدا و مانند آن میشود، اما در قرب فرائض گرچه حدیثی همچون قرب نوافل نیست، آن که مقرب میشود، لسانالله و یدالله میشود، همچون امام علی(ع) و جبراییل(ع)، پیامرسان نمیتواند از خود سخن بگوید اما در قرآن این چنین چیزهایی نیست، بلکه کلام جبراییل(ع)، کلام الله است که بر زبان جبراییل(ع) جاری شده است، فعل خدا از این دهان ظهور کرده است، اگر حدیث قرب نوافل درباره قرب فرائض هم بود و خوب روشن میشد، ماجرا بهتر مشخص میشد.
همه علوم لدنی هستند
استاد سطح عالی حوزه علمیه قم بیان کرد: متکلم الله است، در این مراحل سهگانه واسطهای در کار نیست که کلام از متکلم، یا کتاب از کاتب قطع شده باشد، و این سه حالت وحی در خواب هم میتواند اتفاق بیفتد، جبراییل(ع) همان جا که حرف میزند، کلامالله میگوید و متکلم خداوند است، در جریان حضرت موسی(ع) آن طور نیست که درخت سخن گفته باشد.
وی با اشاره به ماجرای حضرت موسی(ع) و دریافت وحی برای نخستین بار، ادامه داد: حضرت موسی(ع) از ناحیه کور طور آتشی را دید، وقتی به آن نزدیک شد، این طور نیست که درخت بگوید هیچ خدایی غیر از من نیست، اگر شجره یا جبراییل(ع) سخن بگوید این دو که نمیگویند هیچ خدایی غیر از من نیست و آنها هم نگفتهاند که خدا میگوید هیچ خدایی غیر از من نیست، پس معلوم میشود که گوینده دیگری است و لسان، لسان دیگری است، حضرت موسی(ع) به دلیل محدودیت از همین جا میشنود.
حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: خداوند گاه میفرماید جبراییل(ع) این قرآن را بر تو القا کرد و گاه میفرماید تو ای پیامبر(ص) این قرآن را از لدن حکیم علیم میگیری، علم لدنی علمی است که انسان بالا برود و از نزد خداوند این علم را یاد بگیرد، همه علوم ریشهاش پیش خداوند است و اگر انسان این علوم را از نزد خداوند یاد بگیرد، بسیار خوب است. این همان وحی بلاواسطه است، «لدن» قویتر و غنیتر از «عند» است، ما در فارسی آن فرهنگ غنی و قوی را نداریم که «لدن» را ترجمه کنیم، علم لدنی در برابر علم فلسفه، اصول و تفسیر و مانند آن نیست، بلکه همه علوم لدنی هستند، یک وقت انسان از دیگری یاد میگیرد و یک وقت از خود خداوند که علم انسان لدنی میشود./914/پ201/ج1