مرز میان جهاد و تروریسم/ شکار اندیشه سیاسی «هرتسل» از میان پیروان ادیان
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، قرنهاست که مسلمانان قربانیان ترور هستند. با این وجود واکنش آنها برای دفاع از خود با گردش جهتدار امپریالیسم رسانهای غرب، جلوهای از خشونت نمایش داده میشود.
این تغییرات ناجوانمردانه صحنه بازی، به اضافه مجموعهای از برنامههای سخت و نرم التقاطی علیه تفکر اسلام ناب محمدی(ص) طی سالها ریشه درخت نامیمون اسلام هراسی را تغذیه کرده است. این نشانی غلط دادن تا جایی ادامه دارد که کارتلها و لابیهایی که منافع خود را با گسترش اسلام در تضاد میبینند، نه تنها برای نفی آن، بلکه برای بسیج افکار عمومی جهان به منظور مبارزه با دین رحمت، حتی دست به ضربه به خود میزنند. کشتار 11 سپتامبر در امریکا یا حتی حملات تروریستی اخیر در فرانسه بمبهای دستسازی بودند که در خانه سازنده عمل کردند و بقیه ماجرا را به بنگاههای رسانهای سپردند تا مسلمانان را بدویان آدمکش معرفی کنند و نزدیک شدن به اعتقادات آنها را گناه کبیره نشان دهند.
البته این گزینه در مبارزه با گسترش تفکر اسلامی سخیفترین است، اما گویا به عنوان تنها چاره مانده برای غرب در جهت اسلام ستیزی فعلاً در دستور کار قرار دارد. در این بین و همزمان عبارات جدیدی را وارد ادبیات سیاسی و بینالمللی کردند تا این عبارات در مجامع جهانی برای خود تعریف بیابند و آن تعاریف مصادیق بیرونی و... در نهایت نمایش کامل شود. تروریسم اسلامی یا تروریسم مذهبی از آن جمله است. همچنین همتراز کردن جهاد و مقاومت با ترور در میان مباحثات غرب جایی برای خود باز کرد تا حدی که میتواند مسلمانان را خلع سلاح کند. در حالی که تروریسم در اسلام مشروعیت ندارد، اما جهاد مشروع است. روشنگری و واگذار نکردن بازی به غرب در جریان تبیین ارزشهای انسانی اسلام کار اندیشمندان و دانشگاهیان است. همچنین پیشبینی شبهات و ارائه پاسخهای مستدل دینی برای آنها وظیفهای است که بر عهده علمای اسلام گذاشته شده است. ترکیب دانش علما و هنر رسانه میتواند معادلات حاکم بر فرآیند اسلام هراسی و به دنبال آن اسلام ستیزی را تغییر دهد. در این رابطه و در شرایطی که دنیا هنوز از شوک حملات تروریستی در لبنان و فرانسه در نیامده گفت و گویی را با پروفسور اسماعیل گندمکار، مجتهد علوم اسلامی، فوق دکترای فرهنگ و تاریخ ادیان و عرفان تطبیقی و عضو گروه مطالعات تطبیقی دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان ترتیب دادهایم که از نظرتان میگذرد.
آیا تروریسم گونه انحراف یافته مبارزات رهایی بخش است؟ و آیا در فقه اسلامی جایگاهی دارد؟
خدای متعال در فرهنگ ادیان هم خالق عالم و هم خالق آدم است. هم جهان را خلق کرده و هم جهان را طبق جهانبینی ادیان هدایت کرده است و برای هدایت انسان، انبیا و کتاب آسمانی فرستاده است. یعنی قانون الهی. این قانون در ادیان ابراهیمی اسلام و مسیحیت و یهود شامل بخشهای احکام، اخلاق و معارف است و تقسیم بندی امام جعفر صادق(ع) از دین نیز بر این سه بخش استوار است.
در این تقسیم بندی بحث فقه ذیل احکام قرار میگیرد که خود به دو معنای تفقه در دین و درک دین و معارف آن و احکام فردی و اجتماعی است. البته ادیان قبل از اسلام، به ویژه دین یهود سهم کمتری از بعد اجتماعی برای احکام قائل هستند و معمولاً محور نگاه دین یهود در حوزه مناسک شخصی و فردی است. در عین حال که بعضی از احکام در این سه دین بزرگ آسمانی مشترکند. مثل احکام دهگانه حضرت موسی(ع) که یهودیت، مسیحیت و اسلام به آن پایبندند. مثل اینکه زنا نکنید، دزدی نکنید، مال همسایه محترم است، قتل عمد نفس نکنید و انسانی را بیگناه نکشید و... پس خداوند متعال دین را برای هدایت انسان و جوامع قرار داده و دین احکام الهی منطبق بر معارف الهی و وحی است.
یعنی ساخت بشر نیست. حقایق و معارفی است که برای هدایت انسان و برای سعادت فرد و جامعه در دو حوزه اصالت فرد و اصالت جمع در ادیان آسمانی آمده است. اما در اسلام شریف که کاملترین دین آسمانی و رسول معظم اسلام (ع) خاتم و اشرف انبیا است نگاه جهانی و بینالمللی اسلامی مطرح است. همینطور بحث حقوق بشر و حقوق انسان و احترام به انسان در همه ادیان آسمانی مطرح است. به نحوی که به زعم من چون خدای متعال طبق آیات شریفه قرآن از روح خویش بر انسان دمیده، انسان موجودی مقدس و مورد احترام و عزت است و بر همین اساس است که خدای متعال به فرشتگان دستور میدهد به آدم سجده کنید و همین نشان میدهد که انسان از جایگاه برتری نسبت به سایر مخلوقات برخوردار است. بنابراین تعبیر من این است که باید از لفظ حضرت برای انسان استفاده کنیم.
پس احترام به انسان و حقوق او در ادیان جایگاه عالی و متعالی دارد. نبی مکرم اسلام(ص)، توسعه و ترویج اسلام در جهان را با نگاه انسانی پیش میبرد. احترام به انسان، نهاد خانواده، پدر و مادر، فرزندان، کودکان و حتی حفظ حقوق حیوانات و محیطزیست در نوع نگاه اسلامی و سیره حضرت رسول اکرم(ص) و همچنین در حکمت و معارف شیعی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) مورد تأکید است. در اسلام شریف که اساس بر دعوت انسانها به سوی خداست یعنی منطق قرآنی منطق احترام به انسان و دعوت انسان به سوی خدا با نفی خشونت است. بنابراین جوهر اسلام، اخلاقگرایی است. حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق. یعنی من برای کامل کردن مکارم اخلاق انسانی از سوی خدای متعال مبعوث شدهام. پس در نوع نگاه اسلامی، نفی خشونت و نفی هر گونه تعرض به مقام حضرت انسان بماهو انسان از دیدگاه اسلام مطرح است و حتی به فرشتگان دستور داده میشود به انسان سجده کنند و احترام بگذارند.
امیرمومنان علی بن ابیطالب(ع) در نهجالبلاغه به مالک میفرمایند: ای مالک افراد تحت حکومت اسلامی تو از دو حال خارج نیستند یا مسلمان هستند یا غیرمسلمان. اگر مسلمان هستند برادران و خواهران ایمانی تو هستند و در نتیجه وظیفه تو نسبت به آنها به عنوان شهروندان جامعه اسلامی احترام و خدمت است و اگر غیرمسلمان هستند برادران و خواهران انسانی تو هستند و حتی کفار تحت ذمه حکومت اسلامی اگر نبرد مسلحانهای با حکومت اسلامی نکنند به عنوان یک شهروند میتوانند از حقوق شهروندیشان بهرهمند باشند. ترور ابتدا وارد ادبیات سیاسی ایتالیا شد و در مورد حذف رقبای انتخابات کارگری به کار رفت. سپس در کشورهای غرب وسترن و با ادبیات مارکسیستی فراگیرتر شد. با این وجود تروریسم در ادبیات سیاسی جهان جایگاه معقول، منطقی و فلسفی خاص ندارد. این پدیده بر اثر افراط و تفریط در کشورها ایجاد شده است. در اسلام نیز تروریسم جایگاهی ندارد اما مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ همواره در معرض ترور و قربانی تروریسم بودهاند. حضرت علی (ع) در محراب عبادت ترور شدند. حضرت امام حسین (ع) در کربلا ترور شدند. حضرت عباس(ع) در یک جریان تروریستی جانباز و شهید شدند. در جهان اسلام میان شیعه و سنی و در پارادایم فقه اسلامی تروریسم وجود ندارد و حتی از دیدگاه قرآن و سیره رسول اکرم(ص) و اهل بیت(ع) این مسئله رد شده است. تروریسم یک پدیده خارج از تفکر اسلامی است.
مرز جهاد و تروریسم کجاست؟
برای پاسخ به این سؤال اول باید تروریسم را تعریف کنیم. تروریسم به معنای حذف فیزیکی فرد یا افراد یا قتل و کشتن نابهنگام و غیرقانونی و غیرشرعی است. تروریسم از دیدگاه ما مسلمانان محکوم است. چه در فرانسه باشد، چه در فلسطین، عراق، افغانستان، لبنان، یمن، مصر و بحرین. در نگاه اسلامی کشتن یک انسان بیگناه چه مسلمان، چه غیرمسلمان در هر جای دنیا محکوم است. یعنی در مراجع فقه اسلامی از جمله کتاب، سنت، عقل و اجماع که منابع فقه ما شیعیان است و در بعضی از آنها با فقه مقارنمان مشترکاتی داریم، ترور و تروریسم وجود ندارد و رد و محکوم است. اما جهاد به معنای دفاع از جان، ناموس و عرض مسلمانان است. یعنی دیگرانی به عرض و ناموس و امنیت افرادی حمله کنند که با اختیار و آزادی در انتخاب عقاید خود، اسلام را پذیرفتهاند، در این صورت این افراد از دیدگاه اسلام اجازه دارند از خود دفاع کنند. جهاد یک امر دفاعی است. مسلمانان با جهاد از خود دفاع میکنند و با تروریسم فرق میکند. تروریسم حذف کردن دیگران، نابهنگام به ناحق و غیرمشروع است. اصل تروریسم مورد نفی ماست و مورد تأیید مسلمانان و فقه اسلامی نیست. البته الان چنین پدیدهای در جامعه مسلمانان حادث شده و وارداتی است. به بیان بهتر جریان تروریسم بیرون از تفکر اسلامی و طبق طراحی و مهندسی استکبار جهانی و تحت تاثیر کارتلها و تراست و پنتاگونیسم و مراکز فروش اسلحه و پمپاژ خشونت در جهان ایجاد شده است.
به طور کلی ترور میتواند انگیزه و اهداف مذهبی و ایدئولوژیک داشته باشد؟
ترور در نگاه اسلامی جایگاهی ندارد. اصلاً در مسیحیت و یهود هم مورد تأیید نیست. چیزی که امروز اسرائیل انجام میدهد تحت تأثیر اندیشه هرتسل و اندیشه سیاسی صهیونیسم است و تحت تأثیر یهود نیست. به شباهت شعار نیل تا فرات صهیونیسم با شعار شام تا عراق داعش که دقت کنید، نظریه هرتسل را به وضوح در آن میبینید. بنابراین درست است که نمایش تفکرات داعشی و ساخت گروههایی مثل داعش یا بوکوحرام یا القاعده در جغرافیای اسلام و با نماد اسلامی صورت گرفته، اما بخشی از جریان صهیونیسم هستند. ما سه نوع صهیونیسم داریم. قبلاً صهیونیسم یهودی داشتیم. صهیونیسم مسیحی پیدا کردیم و اخیراً هم شاهد صهیونیسم مسلمان هستیم. یعنی جریان و اندیشه سیاسی هرتسل بعضی افراد از میان یهودیان، مسیحیان و مسلمانان را شکار کرده است. اگرچه اصول و نظریات این جریان در فکر اسلامی، مسیحیت و یهودیت مورد قبول نیست. ترور نیز از جمله مولفههایی است که در اندیشه سیاسی هرتسل با توسل به این شعار که «هدف وسیله را توجیه و مباح میکند» توجیه میشود. قدرتطلبی خطرناک این اندیشه دنبال این است که جهان را به تسخیر خود دربیاورد.
چرا غرب به دنبال ایجاد ارتباط میان اسلام و تروریسم است؟
گزارشهای مرکز افکارسنجی گالوپ امریکا نشان میدهد از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و موج بیداری اسلامی در مصر و کشورهای اسلامی در غرب آسیا و در نظام بینالملل، جمعیت مسلمانان هر روز رو به تزاید است. به طوری که الان جمعیت مسلمانان جهان بالغ بر 2 میلیارد نفر است. از طرفی انقلاب اسلامی ایران باعث ایجاد موج اسلام پژوهی، اسلامشناسی و علاقه به شناخت اسلام در میان جوانان اروپا و امریکا شده است. بر همین اساس است که اسلام شناسی، شیعهشناسی و حتی ایران شناسی در مراکز آکادمیک اروپایی و امریکایی از جمله دانشگاههای هاروارد، کمبریج، سوربن، جورج گوتینگن،هامبورگ، برلین و دانشگاههای سایر نقاط جهان مورد توجه قرار گرفته است. در عین حال استکبار جهانی به این نکته پی برده که رشد جمعیت مسلمانان و به تبع آن رشد تفکرات آزادیخواه اسلام منافع استعماری آنها را به خطر میاندازد. بنابراین در مقابل مهندسی الهی، مهندسی شیطانی را طراحی کرده و قصدش در آن، این است که گرایش، جاذبه و عطش نسبت به اسلام را در دنیا از بین ببرد. جاذبه اسلام در غرب به گونهای رو به افزایش است که حتی غیرمسلمانان نیز نام خود و فرزندانشان را محمد، علی و فاطیما میگذارند. یا الان در امریکا موج بزرگی از گرایش به مولانا و مثنوی معنوی آن و آثار اسلامی و ترجمههای قرآن کریم راه افتاده است. همه اینها موج اسلام خواهی، اسلامگرایی و اسلام پژوهی است که در سطح بینالملل رو به تزاید است و غرب و شرق عالم را آوازه عدالتخواهی حضرت محمد(ص)، قرآن کریم و اهل بیت(ع) پر کرده است. در مقابل غربیها هم به فکر افتادهاند و پروژه اسلام ستیزی و اسلام هراسی را ایجاد و مدیریت میکنند.
این پروژه با حادثه 11 سپتامبر در امریکا کلید خورد و بعد هم با قرآن سوزی توسط کشیش امریکایی و مصاحبه جورج دبلیو بوش که گفت اسلام مذهب و دین ترور و قرآن هم کتاب تروریسم است، ادامه پیدا کرد. البته آقای بوش یک فرد نادان است و متخصص ادیان نیست و یک بازیگر سینما بوده، بنابراین نمیداند که دین چیست و حرف او راجع به قرآن تخصصی نیست. کتاب سلمان رشدی مرتد، کشیدن و انتشار کاریکاتورهای موهن، بعضی فیلمها و انیمیشنها و آثاری در فضای سایبر علیه پیغمبر اکرم(ص) و اسلام، همه و همه بخشی از پازل بازی استکبار جهانی در باب مهندسی شیطانی ضد اسلام و خلاف جهت گرایش جهان به اسلام است. معتقدم بین حادثه مکه معظمه توسط آل سعود و کشتن حجاج، حادثه تروریستی اخیر در فرانسه، 11 سپتامبر، انتشار کاریکاتورهای موهن علیه مقدسات مسلمانان و کتاب سلمان رشدی مرتد، قرآن سوزی، اظهارات سران کشورهای غربی با جریان تقویت کننده داعش، بوکوحرام، القاعده و سایر گروههای تندرو ارتباط معناداری وجود دارد و پشت همه اینها مهندسی شیطانی استکبار جهانی است. استکبار تمام این برنامهها را برای این درست کرده که دین رحمت، عدالت، آزادیبخشی و استقلال اسلام را به عنوان دین ترور و تروریسم معرفی کند. یعنی همه اینها برنامه طراحی شده است. البته دانشمندانی در خود غرب هستند که علیه این برنامه قیام کردهاند. مثل مرحوم آناماری شیمل آلمانی که کتاب «محمد(ص) رسول خدا»ی او در دفاع از قرآن و پیغمبر اسلام(ص) نوشته شده است. این دانشمند علاوه براین کتاب پدیدار شناسی آیات وحی را نوشته و در آثارش همواره از حقانیت اسلام دفاع میکند. همچنین بسیاری از فلاسفه و دانشمندان امروز در امریکا و اسلام شناسان اعم از مسلمان و غیرمسلمان در سطح جهان معتقدند که اسلام دین رحمت و عدالت است و در اسلام امری به نام تروریسم وجود ندارد و خشونت در آن نفی شده است. پیغمبراکرم(ص) در زمان فتح مکه توسط مسلمانان، حتی به دشمنان خود امان میدهند و منزل آنها را خانه امن معرفی میکنند. همچنین هر اسیر را در ازای آموزش خواندن و نوشتن به 10 مسلمان آزاد میکنند. اینها همه نشانههای نفی خشونت و تروریسم در اسلام است.
در فقه اسلامی اینکه کسی بمب به خودش ببندد و جایی را منفجر کند نداریم. داعشیها خوارج روزگار ما هستند. همین خوارج امیرالمومنان علی(ع) را به شهادت رساندند و همین جریان خوارج در حادثه کربلا ضد اسلام ناب حرکت میکند. این جریان اسلام ضد اسلام و در لباس حقیقت ضد حقیقت است. این قبیل کارها در متن دین وجود ندارد و یک نوع جریان انحرافی است که ایجاد شده و دشمنان اسلام آن را تقویت میکنند تا با آن اصل اسلام را بکوبند.
آیا گروههای هدف تروریستهای داعش مشخص هستند؟ در حال حاضر پیروان تمام مذاهب و ادیان جزو قربانیان جنایات این گروه تروریستی هستند.
این سؤال را خودشان باید جواب دهند. اگر داعش ادعای این را دارد که یک جریان اسلامی است پس باید طبق آیات قرآن نسبت به سرنوشت فلسطین حساس باشد. در آیه قرآن آمده اگر در جایی از دنیا یک وجب از خاک امت حضرت محمد(ص) توسط کفار غصب شود بر همه مسلمانان واجب است آن یک وجب را پس بگیرند. یعنی همه مسلمانان تکلیف دارند از فلسطین به عنوان یک کشور اسلامی دفاع کنند. داعش در مقابل اسرائیل به عنوان یک دولت نامشروع و غاصب چه موضعی دارد. آیا تاکنون علیه اسرائیل موضعی گرفته است؟ تا به حال که داعش در سراسر دنیا به عنوان یکی از گردانهای ارتش امریکا و اسرائیل نقش آفرینی کرده است. اقدامات داعش در جای جای دنیا از جمله در قلب اروپا و فرانسه مورد تأیید ما نیست. کارهای داعش طبق طراحی طراحان اصلی مهندسی شیطانی استکبار جهانی است و نظام سلطه میخواهد نشان دهد که اسلام در اروپا، آسیا، غرب و شرق عالم موجب هراس است و این یک برنامهریزی کاملاً حساب شده برای ترویج اسلام هراسی در جهان است.
با توجه به اینکه ورود تروریسم به اسلام یک انحراف و تحمیلی است و در فقه اسلامی اصلا چنین چیزی وجود ندارد در فقه اسلامی باید راههایی برای مبارزه با این آفت وجود داشته باشد، اینطور است؟
بله، فقه اسلامی ما را موظف کرده که به جوانانمان آگاهی بخشی و بصیرت بخشی بیاموزیم. طبق فرموده قرآن کریم اگر یک نفر انسان بیگناه کشته شود انگار همه بشریت کشته شدهاند و اگر یک نفر انسان نجات پیدا کند انگار همه نجات پیدا کردهاند. با کشتار هر انسان حتی غیر مسلمان هم مخالف هستیم. اصلاً کشتار انسان در تفکر اسلامی نیست مگر در قتل عمد که آن هم منحصر به اسلام نیست و در تمام ادیان آسمانی مطرح است. این دیگر موضوع سیاسی نیست حدود الهی است.
در مطالعات جریان شناختی تروریسم، اخیراً ترور به دوگونه تروریسم مثبت و منفی تقسیم شده است. این تقسیمبندی تا چه حد در محافل علمی و عقلی جایگاه دارد؟
اصلاً اصل ترور در اسلام مورد تأیید نیست. ترور، مثبت و منفی ندارد. ترور از جانب هر کسی باشد محکوم است. هیچ فقیه شیعهای دستور ترور نداده است و نمیدهد. هیچ فقیه مسلمان واقعی طبق تفکر اسلامی نمیتواند دستور ترور بدهد و هر کسی دستور ترور صادر کند دقیقاً در پازل بازی و مهندسی شیطانی استکبار جهانی حرکت کرده است. افکار صهیونیستی از بین پیروان تمام ادیان از جمله اسلام افرادی را تحت تاثیر قرار داده است و گروهی مثل داعش در بین مسلمان به وجود آمده است. همه داعشیها مسلمان نیستند. فردی که در امریکا قرآن سوزی میکند نیز داعشی است.
علل پیدایش و گسترش تفکرات انحرافی در اسلام به این سرعت چیست؟ آیا ما در معرفی فقه اسلام ضعیف عمل کردهایم؟
خیر، سوءاستفاده از روحیه جهاد، شهادتطلبی، جسارت و شجاعت جوانان مسلمان در گسترش انحرافاتی نظیر جریان تکفیری- تروریستی مؤثر است. اینجاست که میبینیم مقام معظم رهبری نیز در دو نامه خود به جوانان اروپا و امریکا تلاش میکنند تا با آگاهی بخشی به آنها جلوی سوءاستفاده از این جوانان را بگیرند تا عامل و ابزار استکبار جهانی برای نشان دادن چهرهای خشن و بیمنطق از دین اسلام و رسول اکرم(ص) به دنیا نشوند. دشمن سالهاست برنامههای متعددی را طراحی و پیاده میکند تا این مدل را جا بیندازد که اسلام دین ترور و خشونت است. این یک برنامه طراحی شده و سوءاستفاده از جوانان مسلمان است. بسیاری از افرادی که از میان توده مردم به این جریانها گرایش پیدا میکنند بصیرت ندارند و خط انحرافی دشمن را دنبال میکنند. بنابراین جوانان باید بصیرت واقعی پیدا کنند که اسلام دین رحمت و عدالت است. در عین حال باید از طریق مکانیسمهای حقوقی و اجتماعی پیگیر حقوق مسلمانان باشیم. در هیچ آیهای از قرآن به کشتن انسان بیگناه توصیه نشده و کشتار انسان در اسلام محکوم است. یعنی اینها باید در دنیا و آخرت پاسخگوی اعمالشان باشند. اعمالی که هم خلاف قانون قرآن و هم خلاف قراردادهای اجتماعی است. یعنی هیچ قرارداد اجتماعی در جهان چه بین مسلمانان، چه بین غربیها و حتی ادیان دیگر، جریان تروریسم را تأیید نمیکند.
همانطور که وجود یک انگل و ویروس در بدن انسان باعث میشود بدن پادتن آن را بسازد، به نظر میرسد وجود داعش نیز به عنوان یک انگل در پیکره جهان اسلام، اعتقادات و باورهای مسلمانان را عمیقتر و دقیقتر و در برابر شبهات واکسینه میکند، این را قبول دارید؟
طبیعتاً علمای اسلام و مخصوصاً حوزه علمیه قم و مراجع عظام تقلید و مقام معظم رهبری با بصیرت بخشی به موقع دفع آفت میکنند. میبینید نامه اخیر مقام معظم رهبری به جوانان غربی بلافاصله بعد از انفجارهای فرانسه نوشته و منتشر شد. طبیعتاً اثرگذاری خواهد داشت. من از علمای جهان اسلام درخواست میکنم در فضای مجازی نیز حضور داشته باشند و به شبهات جواب دهند در غیر اینصورت فضا برای رشد انحرافات مهیا میشود و دشمن به اهداف خود در هندسه شیطانیاش میرسد و اتفاقاً انحرافات خود را به عنوان حقیقت جا میاندازد. دشمنان اسلام پیگیر این هستند که یک نوع اسلام بدلی را جانشین اسلام واقعی کنند تا به وسیله آن جلوی حرکت واقعی و ناب اسلام محمدی(ص) را در جهان بگیرند. البته به فضل الهی نخواهند توانست. مانور هر ساله اربعین نمایشی از قدرت اسلام و اهل بیت(ع) است. در شرایط حاضر هر چه جلسات بصیرتبخشی به جوانان در جهان توسط علمای اسلام برگزار شود باز کم است و نیاز به کار بیشتر احساس میشود. من از الازهر به عنوان یک جامعه علمی اسلامی قدیمی و همچنین از علمای عربستان، بحرین و کشورهای اسلامی و مراجع عظام تقلید شیعه میخواهم هم وارد عرصه بصیرتبخشی به جوانان شوند وهم اسلام هراسی، شیعه هراسی و ایران هراسی را پاسخ دهند. از علمای بلاد اسلام و شیعیان و برادران اهل سنت و همه مذاهب اسلامی، از رسانهها و دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی سراسر دنیا درخواست میکنم در جهت معرفی چهره واقعی اسلام و حضرت رسول اکرم(ص) تلاش کنند. حتی در منابع علمی و مطالعاتی غرب مانند تاریخ اسلام کمبریج نیز اسلام و تروریسم یکجا جمع نشدهاند و مطرح نیست. این حقیقت را باید به جهان ارائه دهیم. این کار هم فقط وظیفه ما مسلمانان و مجتهدان و علمای اسلام نیست. وظیفه دانشمندان اسلام شناس غربی هم است که اسلام واقعی و حقیقت را معرفی کنند. وجدانهای بیدار امروز در جهان تشخیص میدهند اسلام مظلوم جریان ترور است. استکبار جهانی و اسرائیل غاصب تروریست است. کی و کجا پیغمبراکرم اسلام(ص) زن و بچه مردم را کشته است؟ کدام قسمت سیره نبوی نشان میدهد که رفتار داعش مورد تأیید پیغمبر اسلام(ص) بوده است؟ میان سیره پیغمبر اکرم(ص) و آیات شریفه قرآن با رفتار داعش، بوکوحرام و القاعده پارادوکس هست و رفتار آنها مورد تأیید تفکر قرآنی و سیره حضرت رسول اکرم(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیست.
با توجه به اینکه شما در مراکز اندیشهای غرب حضور دارید، مخدوش کردن چهره اسلام با تقویت گروههای تروریستی چقدر موفق بوده است؟
بدون شک در اصل موضوع اثرگذار نخواهد بود. اتفاقاً حساسیت ایجاد میکنند که دیگران پیگیری کنند که اسلام چیست. اندیشمندان، دانشمندان، هوشمندان و وجدانهای بیداری وجود دارند که بین حق و حق نما تفاوت قائل میشوند و تفاوت بین حق و باطل را تشخیص میدهند. فقط کودتای تبلیغاتی استکبار جهانی با امکانات عظیم بالقوه و بالفعلی که در اختیار دارد میتواند تلفات و آفاتی برای ما ایجاد کند. ما این را انکار نمیکنیم ولی حرکت غرض ورزانه است. در حالی که طراحان این سناریو خودشان میدانند که حقیقت اسلام از ترور و تروریسم مبراست و حضرت محمد(ص) پرچم اسلام را بر اساس منطق، استدلال، رحمت و مکارم اخلاقی در جهان برافراشته و نگه داشتهاند./998/د102/ف2
منبع : روزنامه جوان