جمهوری اسلامی به دنبال تجمیع نمادها و گفتمانهای هویتساز
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مجید استوار، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد رشت، پیش از ظهر امروز در نشست نقد کتاب «انقلاب اسلامی و نبرد نمادها» که در سالن همایشهای غدیر قم برگزار شد، اظهار داشت: انقلاب یک پدیده مدرن است که از منظر اندیشه سیاسی مربوط به دوران تجدد میشود و از این جهت انقلاب را در چارچوب تجدد باید واکاوی کنیم.
وی بُعد سمبلیک و نمادین انقلاب اسلامی را در پژوهشهای گذشته مغفول دانست و افزود: ایده قدرت نماد از جامعه شناسی گرفته شده است که در جوامع چطور زبان و قدرت نمادین میتواند به سیاستها مشروعیت بدهد و در این حوزه به به سبک زندگی و طبقات اجتماعی هم توجه شده است.
استوار با بیان این که انقلاب اسلامی نیز برای مشروعیت از قدرت سمبلیک استفاده کرده است، ابراز داشت: شعارهای انقلابی و تشبیه شاه به یزید و تشبیه امام خمینی(ره) به اما حسین و موضوع شهادت و از مسائل نمادین انقلاب بود که به خوبی از آنها استفاده شد.
وی با اشاره به این که در هویت ایرانیان سه لایه فرهنگی وجود دارد، تصریح کرد: لایه اول هویت ایرانی باستان است و به گفتمان ملی گرایی از آن نام میبرند و لایه دیگر هویت اسلامی است که به گفتمان اسلامی معروف است و لایه سوم گفتمان تجدد است که در حدود 150 سال گذشته در هویت ما وارد شده است و این بحث مطرح است که آیا انقلاب اسلامی واکنشی به ملی گرایی حکومت پهلوی بود و یا به ضدیت با اسلام و یا اینکه واکنشی به تجدد گرایی افراطی شاه بوده است.
نویسنده کتاب انقلاب اسلامی و نبرد نمادها به نزدیکی و همسویی نمادهای اسلامی و ایرانی اشاره کرد و افزود: جهان نمادین ایرانی که در شاهنامه به خوبی قابل مشاهده است به نمادهایی مانند تقدس قهرمان، تقدس خون، یکتا محوری، عدالت و موارد دیگر تأکید دارد و این نماد ها در اسلام شیعه هم مورد توجه است و به نوعی همسویی میان آنها وجود دارد.
وی با بیان این که حکومت پهلوی به دنبال همسوسازی جهان نمادین ایرانی با نمادهای تجدد بود، خاطرنشان کرد: شاه میخواست با ترکیب این دو لایه فرهنگی و کنار زدن گفتمان اسلامی یک هویت جدید برای ایران درست کند ولی در این هویت سازی موفق نبود و ترکیب گفتمان های ایرانی و اسلامی ویژگی انقلابی به خود گرفت و منجر به انقلاب اسلامی ایران شد.
استوار به تلاشهای برخی روشنفکران قبل از انقلاب برای همسویی دو گفتمان تجدد و اسلام اشاره کرد و اظهار داشت: روشنفکرانی مانند شریعتی و جلال آل احمد در این مسیر قدم برمیداشتند ولی توفیقی نیافتند و قرابت نمادهای این دو گفتمان در آن دوران قابل تحقق نبود و بنابراین منجر به ناکامی آنها شد.
وی با اشاره به این که روحانیت در دهه 40 و 50 مانند یک حزب عمل میکرد، گفت: روحانیت که طرفدار گفتمان اسلام بود نیز از ابزار تجدد برای تبلیغ خود استفاده کرد و اذهان را توانست تحت تأثیر خود قرار دهد و با نماد شدن شخصیت امام خمینی(ره) توانستند اذهان مردم را به سرعت بر علیه شاه تغییر دهند و امام خمینی(ره) تبدیل به نمادی شد که هر چه میگفت در اذهان مردم مورد قبول واقع میشد و از این طریق اذهان مردم را در اختیار گرفتند.
استاد دانشگاه با اشاره به این که وقتی شاه جهان ذهن را از دست داد در مسیر زوال قرار گرفت، خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی از درون همین جامعه شکل گرفت؛ دنیای امروز دنیای نماد سازی است و نماد از اهمیت زیادی برخوردار است و اینکه ما تا چه اندازه توانستهایم جهان نمادین خود را حفظ کنیم مسأله بسیار مهمی است.
وی افزود: اینکه مقام معظم رهبری بر روی احیای سبک زندگی اسلامی تأکید دارند همین مسأله نماد سازی است زیرا اگر انقلاب اسلامی، جهان اذهان را از دست بدهد دیگران این شبکه نماد سازی و تسلط بر اذهان را در دست خواهند گرفت و اینکه جامعه در آنی تغییر میکند نتیجه از دست دادن نماد ها است.
استوار با اشاره به این که ما بعد از انقلاب تلاش کردهایم که هر سه جهان نمادین را در ایران داشته باشیم، ابراز داشت: این امکانپذیر نیست که هر کس به قدرت رسید یک لایه و یا دو لایه از فرهنگ را تقویت کند و بقیه را نادیده بگیرد بنابراین جمهوری اسلامی در تلاش برای جمع نمادها و گفتمانهای هویت ساز است تا بتواند نزاعها را کم کند و به جذب حداکثری بپردازد./843/202/ب2