۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۱
کد خبر: ۳۱۷۲۷۰
از سوی انجمن قلم حوزه؛

نشست نقد و بررسی رمان «هر صبح می‌میریم» برگزار شد

خبرگزاری رسا ـ نشست نقد و بررسی رمان «هر صبح می میریم» با حضور استادان و کارشناسان حوزه ادبیات داستانی و به همت انجمن قلم حوزه برگزار شد.
انجمن قلم حوزه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست نقد و بررسی رمان «هر صبح می میریم» نوشته حجت الاسلام سیداحمد بطحایی پیش از بعد ظهر امروز در انجمن قلم حوزه برگزار شد.

 

در ابتدای این نشست و پس از قرائت بخشی از رمان توسط نویسنده، دبیر نشست از مهدی حمیدی پارسا، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی درخواست کرد تا توضیحاتی در ارتباط با این رمان بیان کند که وی گفت: تعریف و توضیح این رمان آسان نیست چون این رمان همراه  با نوعی روایت سیال است، پیرنگ کلاسیک ندارد ولی در طرح رمان شخصی عکاس روزنامه وجود دارد که در کودکی مادر باردار خود را به صورت ناخودآگاه می کشد و در دروان جوانی نیز همسرش را که او نیز باردار است را به قتل می رساند.

 

وی ادامه داد: روایت این داستان سخنان این فرد در زندان است که در ادامه محکوم به اعدام می شود؛ اما در لحظه اجرای حکم، ولی دم یعنی خاله مقتول او را می بخشد.

 

در ادامه این نشست حجت الاسلام محمدحسین سرانجام، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی در توضیح این رمان عنوان کرد: به طور خلاصه باید بگوییم در این داستان خرده پیرنگ هایی وجود دارد که جسته و گریخته در آن دیده می شود و در ادامه افراد دیگری از جمله همسر او وارد بحث می شوند که او هم که تایپیست است و داستان می نویسد و در وقایع تأثیر گذار است.

 

وی با بیان این که از عناصر مهم داستان زبان سرد راوی است، تصریح کرد: در بیان راوی سخنان احساسی دیده نمی شود مگر احساسی که این فرد نسبت به همسر و خواهر یا بردار مقتول خود دارد؛ اما در بقیه موارد زبان و لحن راوی سرد و خشن است ولی این اثر و شخصیت آن بدیع نیست و مورد خاصی را به ادبیات داستانی اضافه نکرده است و از این موارد داستان ها نمونه های پیشینی داریم که شاید در مواردی بهتر هم باشد.

 

حجت الاسلام سرانجام در بیان امتیاز این اثر نسبت به بقیه رمان ها، اضافه کرد: این رمان با دغدغه دینی نوشته شده است و اسامی شخصیت های این رمان نیز با رویکرد مذهبی نوشته شده است و در هم آمیختگی بین فرم و محتوای دینی وجود دارد.

 

وی در ادامه با اشاره به دو مشکلی که در غالب رمان ها وجود دارد، تأکید کرد: در بیشتر رمان های موجود غلبه محتوا بر فرم و یا فرم بر محتوا وجود دارد که در این صورت دغدغه دینی کم می شود در حالی که وضعیت مطلوب تناسب بین فرم و محتوا است که این مشکل در این رمان وجود ندارد و دیگر آن که در این اثر دغدغه راوی را بیان می شود به همین خاطر خود پرسش گری هایی که تکرار می شود در این اثر مشهود است؛ اما این داستان می توانست دغدغه های اگیزتانسیالیستی را با دغدغه دینی همراه کند.

 

در ادامه این نشست مهدی حمیدی‌پارسا در نقد و بررسی های خود در ارتباط با این رمان خاطرنشان کرد: این اثر رمان سیال ذهن است و راوی سعی می کند تنش ها  و درگیری های درون خود را بیان کند؛ اما می دانیم دراین گونه رمان ها منطق زمان فیزیکی بین سه زمان به صورت رفت و برگشتی حرکت می کند که در این صورت امکان دارد رمان دچار ابهام بشود چون از منطق مألوف خارج شده است.

 

وی ادامه داد: در این رمان برای ابهام زدایی خواننده مفروضی در نظر گرفته شده است که نویسنده اثر خود را برای او می نویسد؛ نوشته سه ضلع دارد؛ خواننده مفروض، اثر و نویسنده و بعد از نوشته شدن خواننده حقیقی و نوشته می ماند که اگر نویسنده خواننده مفروض را درست نگذاشته باشد داستان قابل مفهوم نیست و مشکل این نوع از داستان ها که پلان کمتری دارد و بر اساس ذهنیت ها راوی پیش می رود این است که کم کم ذهنیات او در داستان تکرار می شود و خواننده را ملول می کند که در این جا نویسنده باید تبحر خاصی داشته باشد که در این رمان در جاهایی این حالت وجود دارد.

 

حمیدی‌پارسا در پایان تأکید کرد: در این اثر راوی نا مطمئن است و خواننده نمی تواند به او اعتماد کند چراکه  هر راوی در هر اثری از دریچه ذهن خود به اثر نگاه می کند؛ اما راوی در این اثر تعادل روحی ندارد هرچند ممکن است نویسنده عمدا خواسته است که خوانندگان را دائما به شک بیاندازد./1330/پ202/ی

ارسال نظرات