معجزه ادبیات داستانی قرآن همزادپنداری است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام سید احمد بطحایی، معاون آموزش مدرسه اسلامی هنر، پیش از ظهر امروز در همایش نقش روانشناسی و معرفت شناسی در داستان که به همت انجمن ادبی کلمه در حوزه هنری استان قم برگزار شد، اظهار داشت: در این رابطه دو بحث مطرح است که اول تأثیر کارکردهای معرفتی داستان است و دومی این بحث که چرا ادبیات مهاجران افغانستان جهانی نشده است در حالی که ادبیات مهاجرت هند توانست به خوبی در جهان جای خود را پیدا کند.
وی با بیان این که مباحث معرفت شناسی در رابطه با چیستی معرفت و اینکه چگونه معرفت به دست میآید و چه حاصلی دارد، است، افزود: اگر بعد از خواندن یک گزاره تغییری در انسان حاصل شد میگویند معرفت حاصل شد؛ اگر چه که آن گزاره درست نباشد.
حجت الاسلام بطحایی با بیان این که ما در داستان نسبت به دو چیز شناخت پیدا میکنیم، خاطرنشان کرد: اول شناخت نسبت به عناصر آن داستان از قبیل شخصیت اول، محیط، شرایط مفروض در داستان و جهان بینی آن اثر است و لزوما ناظر به خارج و واقعیت هم نیست و از سوی دیگر به جهانبینی و دنیای صاحب اثر آگاه میشویم.
وی با بیان این که داستاننویسان عمدتاٌ زندگی خود را به نمایش می گذارند، ابراز داشت: به همین خاطر میگویند داستاننویسان یا بسیار شجاع هستند و یا بسیار ابلح، زیرا یا میدانند چکار میکنند و یا نمیدانند و در هر صورت آثار همه داستاننویسان با زندگینامه آنها ارتباط دارد.
استاد حوزه و دانشگاه در رابطه با بحث شناخت داستان، یادآور شد: در کنکاش برای شناخت داستان باید ابتدا به شخصیت نویسنده معرفت پیدا کنیم و از شناخت صاحب اثر به شناخت اثر برسیم.
وی به نقش مخاطب در شناخت اثر اشاره کرد و افزود: خوانندگان هر داستان به دنبال سیر این داستانها در زندگیشان هستند و مدام به گذشته خود فکر می کنند؛ انسان بدون گذشته خود هویتی ندارد و داستان محوری ترین بخش زندگی ما انسانها است و نکته جالب این است که مخاطبان در انتخاب داستان برای مطالعه به همزادپنداری میپردازند.
حجت الاسلام بطحایی با بیان این که معجزه پیامبر اسلام(ص) یک کتاب داستان است که پیرامون آن نکاتی هم بیان شده است، خاطرنشان کرد: در حقیقت پیامبر(ص) از طریق بیان این داستانها به دنبال همزادپنداری در میان مسلمانان با شخصیتهای آن داستانها بوده است که یک اصل مهم در ادبیات داستانی است.
وی با بیان این سؤال که چرا ادبیات مهاجرت افغانستان مانند ادبیات مهاجرت هند جهانی نشده است، ابراز داشت: یکی از دلایل این است که نویسندگان افغانی نتوانستند به خوبی به این مفهوم بپردازند و حتی خالد حسینی هم اگر چه که بیشتر متعلق به هند و پاکستان است ولی وقتی در داستان خود از افغانستان خارج میشود تبدیل به یک انسان غربی میشود و حتی در خاطرات خود که از افغانستان نام میبرد او را آزار میدهد و این برای مخاطب غربی جذابیت دارد نه مخاطبان فرهنگ های دیگر.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به این که یکی از مباحث مهم داستان نویسی ادبیات جمعی است، اظهار داشت: به نظر میرسد در جامعه افغانستان فقر خاطره جمعی وجود دارد و مانند ایران که انقلاب و دفاع مقدس تبدیل به یک خاطره جمعی شد و برای این خاطره جمعی خاطرات فردی زیادی وجود دارد و در افغانستان خاطره جمعی موفقی وجود ندارد و همین سبب کم توجهی نویسندگان به ادبیات مهاجرت افغانستان میشود.
وی با بیان این که خاطره جمعی نیاز به یک وحدت و زبان جامع دارد، افزود: وقتی زبان جامعی وجود نداشته باشد خاطره جمعی به وجود نمیآید و به همین خاطر موضوعی وجود ندارد که به آن پرداخته شود و همین سبب می شود که ادبیات مهاجرت افغانستان در جهان نتوانسته موفق باشد./843/202/ب2