مدعیان اصلاحات و نگاه نردبانی از هاشمی و ناطق تا عارف و لاریجانی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، آن چه که در روزهای پس از اعلام نتایج مرحله اول انتخابات مجلس دهم روشن شد و مورد اتفاق جریانهای سیاسی نیز قرار گرفت این بود که مجلس آینده با وجود یک اقلیت هر چند قابل توجه اصلاح طلب و حامی دولت اکثرا در دست اصولگرایان است.
از میان 69 کرسی دیگری که تکلیف آن به مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی محول شده کارشناسان معتقدند که اکثر این کرسیها نیز به اصولگرایان اختصاص خواهد یافت و به این ترتیب چانه زنی اصلاح طلبان و حامیان دولت برای تعیین رئیس آینده مجلس بیشتر به یک طنز شبیه است تا واقعیات سیاسی جامعه.
با تازگی نیز خبری در رسانهها منتشر شد که حکایت از آن داشت که « نشست جمعی از منتخبان مجلس دهم با رئیس مجلس شورای اسلامی برگزار شده است.»
در این نشست درباره ترکیب هیئت رئیسه مجلس و نیز فراکسیونهای احتمالی پارلمان در دوره دهم بحث و تبادل نظر شده است. به هر ترتیب ترکیب آینده مجلس به صورتی نیست که اصلاح طلبان غنائمی که موجود نیست را بین خود تقسیم کنند!
کارگزاران و مدیریت مجلس از بیرون
از این واقعیت که بگذریم به نکته بسیار مهم دیگری میرسیم که نشان از مدیریت مجلس آینده و نمایندگان راه یافته به بهارستان دهم از بیرون مجلس است.
حزب کارگزاران سازندگی به عنوان تشکلی که از پیش از انتخابات برای چیدن مهرههای مطلوب خود در مجلس پیش رو تلاشهای گسترده خود را با حمایتهای دولتی آغاز کرده بود اینک با مشخص شدن ترکیب اکثریت کرسیها جلسات متعددی را ترتیب داده است که در این جلسات دستور العمل آینده نمایندگان ملت به برگزیدگان ابلاغ میشود.
از منظر کارگزاران سازندگی نمایندگان منتخب ملت از خود ارادهای نداشته و بایستی مطیع دستورات حزبی و تشکیلاتی دیکته شده از سوی جلسات محفلی خارج مجلس باشند.
از این رو است که حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران سازندگی در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد به صراحت میگوید « باید همه تسلیم نظر جمعی فراکسیون باشند. هر کسی نمیخواهد تسلیم نظر جمع باشد باید بیرون برود. هیچ چیز بدتر از این نیست که فراکسیون یک تصمیم بگیرد اما افراد جور دیگری رای دهند. من فقط همین یک اصل را مطرح میکنم و چیز دیگری هم نمیگویم. هیچ شرط دیگری لازم نداریم. من اگر الان خودم در مجلس بودم این کار را همین امروز آغاز میکردم. افراد را صدا میزدم و میگفتم ما الان یک فراکسیون هستیم. مشی ما نیز روشن است. مشی اصلاحطلبی و اعتدالگرایی داریم و حامی دولت نیز هستیم.»
این که نمایندگان مجلس در کدامین فراکسیونها عضو شوند و چه رایی بدهند به خود آنان مربوط است ولی اینکه افرادی از بیرون بهارستان به منتخبان ملت امر و نهی کنند علاوه بر اینکه تحقیر آمیز است در آینده به وجود آورنده مشکلات زیادی نیز خواهد شد.
از این رو است که براساس اخبار موثق رسیده در جلسات درون گروهی برخی از نامزدهای پیروز شده به این نحوه برخورد از موضع بالای شخصیتهای خارج مجلس از جمله کارگزاران سازندگی شدیدا اعتراض و برخی از منتخبین بر شخصیت مستقل خود در تصمیمگیریها تکیه کردهاند.
استفاده ابزاری از شخصیت ها سیاست دیرین مدعیان اصلاحات
مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبه خود با روزنامه زنجیرهای اعتماد میگوید «جمع زیادی ممکن است با آقای عارف و جمع محدودی با آقای لاریجانی موافق باشند. به هر حال استدلال و بحث کنند. ما دو خیر داریم. یک خیر این است که مجلسی میخواهیم که حامی دولت و اصلاحطلب باشد که آقای عارف از این جهت بهترین گزینه برای ریاست است. از طرف دیگر نمیخواهیم آقای لاریجانی که گام بزرگی را در جهت اصلاح جناح اصولگرا و جدا کردن اصولگرایان اصیل از جبهه پایداری برداشت نادیده گرفته یا به آن بیتوجه باشیم. این موضوع یک موضوع بینالخیرین است.»
از سوی دیگر علی تاجرنیا از نمایندگان ساختار شکن مجلس ششم در گفت و گو با آفتاب یزد با دم زدن از اخلاق میگوید « اخلاق حکم میکند عارف رئیس مجلس باشد»
آنان که امروز دم از اخلاقی بون ریاست عارف نسبت به لاریجانی میزنند پیش از انتخابات با در پیش گرفتن سیاست ماکیاولیستی و برای بهره بردن از وجود افرادی چون علی لاریجانی از اتفاق نظر در جریان اصلاحات برای ریاست وی در مجلس دهم سخن گفته بودند، برای مدعیان اصلاحات خط مشی لاریجانی و هیئت رئیسه دهم در تصویب فوری برجام از اهمیت زاید الوصفی برخوردار بود و همین مسئله از سوی مرعشی نیز مورد تصریح قرار گرفته است.
سخنگوی کارگزاران در گفت و گو با اعتماد با برشمردن ویژگیهای مثبت لاریجانی به زعم خود از جمله ایجاد شقاق در اصولگرایی میگوید اکثریت اصلاح طلبان به ریاست عارف معتقدند!
این نحوه برخورد با اشخاص یعنی استفاده ابزاری که سیاستی ماکیاولیستی است در میان اصلاح طلبان سیاستی دیرینه است، آنان در سیاست ورزی به بزرگ خاندان یعنی هاشمی رفسنجانی نیز رحم نکردهاند، هنوز کلید واژههایی چون عالیجناب سرخپوش از یادها نرفته است، زمانی که اصلاح طلبان با ساخت واژههایی چون «آقاسی» که به رتبه هاشمی در مجلس ششم کنایه میزد وی را مجبور به استعفا ساختند گمان نمیکردند که ده سال بعد برای بازگشت به قدرت بایستی به دامان وی چنگ زنند ولی شخصیتها هیچ گاه برای این جریان مورد احترام نبوده و آن چه اهمیت دارد برخورداری از موهبت قدرت است!
معامله عبرت آموز مدعیان اصلاحات با ناطق
ناطق نوری در این میان حکایت جالب تری دارد، ناطق نوری در بیان خاطرات خود از دهه 70 میگوید؛ «اولین روزهای شکل گیری جامعه اسلامی دانشجویان بود، این تشکل در کنار انجمن اسلامی فعالیت داشت. آنها برای سخنرانی در مسجد دانشگاه تهران بنده را دعوت کردند. ما هنگام ظهر رفتیم، دیدیم که در مسجد دانشگاه قفل است. حال آنکه درب مسجد دانشگاه تهران هیچ گاه وقت ظهر تعطیل نبود.
معلوم بود که آقایان تحکیمیها آنجا نفوذی داشتند و با همکاری سایر مسئولان دانشگاه، مسجد را قفل کردند. من وقتی این وضع را دیدم، در همان حیاط جلوی مسجد، عبا را انداختم و ایستادم برای نماز و پشت سر ما هم یک جمعیت فراوانی ایستادند و در همان حیاط، نمازمان را خواندیم. آقایان دیدند که خیلی بد شد، آمدند و در کوچک مسجد را باز کردندو گفتند آقا بفرمایید. ما هم از همان در به داخل رفتیم. معلوم بود که اوضاع غیرعادی است، وقتی بالای منبر رفتم و خواستم که سخنرانی کنم، برق را قطع کردند و به ناچار بلندگوی دستی آوردند. خلاصه از منبر که پایین آمدیم علیه ما بطور مفصل شعار دادند، پسرها این طرف و دخترها هم از پشت پرده و خلاصه هر چه گفتم: «به جای این شعارها، عاقلانه این است که بیایید و مرا سوال پیچ کنید و اینکه به من اجازه صحبت ندهید، چیزی را حل نمیکند»، نتیجهای در بر نداشت.»
ناطق از این خاطره نتیجه جالبی نیز میگیرد و میگوید؛ « همین آقایانی که امروز طرفدار لطافت و گفتگو هستند، آن روز خشونت طلبی آنها چنان گل کرده بودکه در مسجد را بستند، تا ما حرف نزنیم، اما امروز واقعا انسان تعجب میکند که چطور یک دفعه خود اینها و جامعه، دچار فراموشی میشوند. سرانجام من مصلحت دیدم که سخنرانی نکنم و از مسجد بیرون آمدم و تا زمانی که داخل ماشین رسیدم، ناسزا شنیدم، ولی چون آدم سیاسی بودم، اعتنایی به این حرفها نداشتم.»
چندی پیش هم حسین مرعشی در مصاحبه با «اندیشه پویا» به ماجرای حمایت رئیس دولت سازندگی (هاشمی) از خاتمی در سال 76 با وجود منع قانونی اشاره کرد و میگوید: «آقای خاتمی هنگام اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری، به دیدار آقای هاشمی رفت و در یک جلسه دو ساعته برنامههای خود را با ایشان در میان گذاشت. ما در کارگزاران منتظر نتیجه این جلسه بودیم و بعد از آن با آقای هاشمی دیدار کردیم. آقای هاشمی در این دیدار گفت که آقای خاتمی برنامه خیلی خوبی برای اداره کشور دارد و میخواهد توسعه اقتصادی را که در دولت من آغاز شده ادامه دهد و در کنار آن توسعه فرهنگی و سیاسی را نیز آغاز کند. آقای هاشمی گفت که این برنامه مناسبی برای کشور است و شما میتوانید به آقای خاتمی کمک کنید. با این نظر، کارگزاران از آقای خاتمی حمایت کرد.»
بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات نیز مدعیان مجلس را تحمل نکرده و هر روز خیابانها افراطیونی را به خود میدید که در حمایت از دولت مطلوب خود علیه ناطق نوری و دیگر نهادها شعار میدادند و این جمله «مجلس زوری نمیخواهیم » از دهان آنان نمیافتاد!
در حالی که اصلاح طلبان در سالهای ابتدایی دهه70 حتی اجازه یک سخنرانی کوچک در مسجد دانشگاه تهران را به ناطق نوری نمیدادند و او را رئیس مجلسی فرمایشی مینامیدند، ناگهان دلسوز او شده و برای حضور و ریاست او بر مجلس دهم مقالهها نوشتند و او را بر تارک نشریات زنجیرهای خود نشاندند و مینشانند!
عارف و لاریجانی؛ قربانیان بعدی؟
همین رویه غیراخلاقی مدعیان اصلاحات امروز هم در مورد چهرههای دیگری ادامه دارد. این جریان تا دیروز از کیاست و سیاست لاریجانی و مناسب بودنش برای ریاست مجلس دهم میگفت که اشارهای به تصویب محیرالعقول و به سرعت برق و باد برجام در مجلس نهم داشت و اینک در چرخشی آشکار، ریاست عارف را اخلاقی میداند!
البته عارف نیز که امروز از موهبت همراهی بخشی از اصلاح طلبان برخوردار است همواره برای این جریان نقشی در حد یک مهره داشته است چه زمانی که مجبور شد علیرغم میل باطنی خود تنها به دستور بالادستی از رقابت با روحانی انصراف دهد و چه زمانی که برای پیروزی در مجلس دهم به ردای وی چنگ زده شد و همزمان اصلاح طلب تقلبی نامش نهادند و در این راستا صادق زیباکلام گفت « ما باید یاد بگیریم میلیمتری پیش برویم و همانطور که دیروز پشت آقای روحانی قرار گرفتیم، باید در انتخابات مجلس هم از آقای عارف حمایت کنیم چراکه برای ما همین کافی است که ایشان اصولگرا نیست.»
سید محمد موسوی خوئینیها، شیخ قدرتالله علیخانی، محمدرضا تابش، صادق زیباکلام و سایر شخصیتهای تندرو اصلاحطلب کسانی بودند که عارف را عنصری غیرقابل اعتماد و به نوعی «اصلاحطلب بدلی» نامیدهاند و فشارهای زیادی در ماههای آغازین رقابتهای ریاست جمهوری بر وی وارد آوردند.
به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید عارف که سودای ریاست مجلس دهم را در سر دارد علیرغم ترکیب مجلس آینده که این امکان را به سختی به وی میدهد همچنان از همراهی اصلاح طلبان که امروز از اخلاقی بودن ریاست وی سخن میگویند برخوردار خواهد بود و یا مدعیان اخلاق مداری در جنگ مهرهها او را بار دیگر کیش ومات خواهند ساخت./998/102/ب2
منبع: روزنامه کیهان